سهمیه بنزین مهر تثبیت شد

همزمان با آغاز فصل بازگشایی مدارس، افسار مصرف بنزین ایران با ثبت یکی پس از دیگری رکوردهای جدید در حالی از دست دولت خارج شده است که برای مهر ماه امسال سهمیه و قیمت بنزین خودروهای شخصی، عمومی و خدماتی تثبیت شده است.

دولت از ابتدای برنامه چهارم توسعه تاکنون با اجرای نظام سهمیه بندی، عرضه کارتی سوخت و سپس اجرای فاز اول قانون هدفمندی یارانه‌ها، مدیریت مصرف بنزین به عنوان پاشنه آشیل سبد سوخت خودروهای ایرانی را در دستور کار قرار داد.

به گزارش مهر، همزمان با اجرای طرح‌های مدیریت مصرف، ساخت و توسعه جایگاه‌های CNG   هم برنامه دوم دولت برای مهار رشد مصرف بنزین در کشور بود به طوری‌که با ساخت و راه‌اندازی نزدیک به 2000 باب جایگاه روزانه حدود 18 تا 20 میلیون لیتر در مصرف بنزین ایران صرفه‌جویی حاصل شد.

اجرای این طرح‌ها تا پایان سال گذشته تا حدودی جواب داد و با وجود ورود سالانه بیش از یک میلیون دستگاه خودرو اما مصرف بنزین در محدوده 60 میلیون لیتر در روز مهار شد و حتی پیش بینی‌ها حکایت از آن دارد که با ساخت و توسعه طرح‌های جدید بنزین سازی، ایران به‌جمع کشورهای صادرکننده این فرآورده نفتی بپیوندد.

تا پیش از فرارسیدن فصل تابستان سالجاری، متوسط مصرف روزانه بنزین کشور با افزایشی حدود 3 میلیون لیتری در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته به 63 میلیون لیتر رسید و سپس با منتفی شدن افزایش قیمت این فرآورده نفتی در قالب اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها مصرف بنزین در ایران به یک باره افسار پاره کرد.

آمارهای رسمی شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی نشان می دهد که در هفته‌های پایانی شهریور ماه سالجاری در برخی ا روزها متوسط مصرف بنزین حتی با عبور از مرز 75 میلیون لیتر رکوردهای جدید مصرفی را به ثبت رسانده است.

با این وجود در هفته سوم شهریورماه سالجاری و همزمان با افزایش مسافرت‌های تابستانی متوسط مصرف بنزین به مرز 70 میلیون لیتر رسید و این در حالی است که هفته گذشته مصرف بیش از 76 میلیون لیتر در روز هم به ثبت رسید.

رشد افسار گسیخته مصرف و منفی شدن تراز تولید و مصرف بنزین در 6 ماه گذشته موجب شده که همچون 2 سال گذشته بار دیگر تولید بنزین در مجتمع‌های پتروشیمی از سر گرفته شد تا به جای صدور فرآوره‌های پتروشیمی به بازارهای جهانی، این محصولات برای دود شدن در باک خودروها مورد استفاده قرار بگیرد.

سهمیه و قیمت بنزین مهر تثبیت شد

به گزارش مهر، هر چند افزایش 30 لیتری سهمیه بنزین خودروهای شخصی در مرداد ماه کام خودروسواران را شیرین کرد اما برای مهر ماه سالجاری سهمیه و قیمت بنزین بدون تغییری نسبت به تیر ماه سالجاری تثبیت شده است.

بر این اساس 60 لیتر سهمیه بنزین با قیمت نیمه یارانه‌ای 400 تومانی خودروهای شخصی تا ساعت 24 جمعه 31 شهریور ماه به کارت‌های سوخت واریز می‌شود. 

پیگیری‌های خبرنگار مهر نشان می دهد سهمیه بنزین مهر ماه موتورسیکلت ها 25 لیتر است ضمن آنکه در فصل بازگشایی مدارس برای خودروهای شخصی 500 لیتر سهمیه بنزین آزاد (700 تومانی) پیش بینی شده است.
 
در همین حال سهمیه بنزین آزاد خودروهای شخصی در صورت اتمام سهمیه بنزین نیمه یارانه‌ای 400 تومانی خودروها از طریق کارت هوشمند سوخت خودرو قابل برداشت است ضمن آنکه برای مهر ماه هیچگونه محدودیت زمانی برای استفاده از سهمیه بنزین 400 تومانی ذخیره شده در کارت‌ها تعیین نشده است.

داستان غم‌انگیز "10" پس از عصر دایی

  "«دایی» کجایی که یادت به خیر!" این جمله‌ای است که شاید این روزها از زبان خیلی از فوتبال دوستان ایرانی می‌شنویم. دلیلش هم روشن است؛ نبود یک تمام کننده و شش دانگ در خط حمله تیم ملی ایران.

به گزارش ایسنا، داستان شماره 10 در فوتبال فارسی مثل سایر مسایلش با بقیه دنیا تفاوت دارد. همه جای دنیا، مهاجم نوک که در ایران به (Center forward  ) سانتر فوروارد معروف شده شماره 9 می‌پوشد، اما در ایران در عصر طلایی علی دایی و بعد از آن برای این پست، شماره 10 استفاده شد. شاید چون دایی با این شماره توانست بهترین گلزن تاریخ شود، دیگران هم به همین امید شماره 10 رویایی را بر تن کردند.

وقتی در جام اکوی سال 1372 علی دایی برای اولین بار به تیم ملی ایران دعوت شد، شاید هیچ کس فکرش را هم نمی‌کرد که خط حمله ایران برای سال‌ها بیمه شود و همین بی‌خیالی بود که باعث شد بعد از خداحافظی پر حاشیه دایی از تیم ملی، فوتبال ایرانی با معضل شماره «10» مواجه شود.

از 1993 تا 2006 علی دایی پیشتاز گلزنی در تیم ملی ایران بود. او آن قدر گل زد تا آقای گل فوتبال ملی جهان شد. با یک رکورد باور نکردنی و دست نیافتنی؛ 109 گل در 149 بازی. برایش فرقی نمی‌کرد مقابل چه تیمی بازی می‌کند، از لائوس و مالدیو گرفته تا عربستان و کره جنوبی.

سخت‌کوشی دایی در تمرینات یکی از رموز موفقیت او بود

دایی گل می‌زد و راه و رسم گلزنی را به خوبی می‌دانست. او هیچ وقت از گل زدن اشباع نمی‌شد. انگار زاده شده بود تا فقط گل بزند. تقریبا تمام آسیایی‌ها طعم گلها و شادی منحصر به فرد بعد از گلش را چشیده بودند. اما در فوتبال هیچ ستاره‌ای عمر جاویدان ندارد. دایی یک استثنا بود، اما قانون پایان عمر مفید ستاره‌ها، استثنا سرش نمی‌شود. همه ستاره‌ها روزی ظهور می‌کنند، به اوج می‌رسند و در آخر خداحافظی می‌کنند. مثل معروفی است که فوتبالیست‌ دوبار می‌میرد. بار اولش زمان خداحافظی است.

اما طریقه خداحافظی هم مهم است. خداحافظی دایی با فوتبال ملی مهربانانه نبود. در ایران برای ناکامی‌ها همه به دنبال مقصر می‌گیردند، مقصر "ناکامی" در جام جهانی 2006 هم از پیش تعیین شده بود؛ علی دایی.

همه با خوش خیالی توقع داشتند که ایران از گروهی که مکزیک و پرتغال در آن بودند صعود کند و تقصیر این عدم صعود را به گردن دیوار بلندی که حالا کوتاه شده بود، می انداختند. پس از جام جهانی فشار بسیار زیادی به دایی وارد شد و در نهایت دایی که بدون شک پرافتخارترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران به حساب می‌آید با همین فشار رسانه‌ای که رگه‌هایی از بی انصافی هم در آن دیده می‌شد، از فوتبال ملی خداحافظی کرد.

بعد از جام جهانی 2006 بهترین گلزن تاریخ جام ملت‌های آسیا (14 گل) برای جام ملت‌های 2007 به تیم ملی دعوت نشد و بدون جنجال با تیم ملی خداحافظی کرد. دایی سکوت کرد و انگار می‌دانست که بعد از رفتنش مشخص می‌شود که نبودش فاجعه است. حالا نوبت دیگرانی بود که هر وقت دلیل گل نزدنشان برای تیم ملی از آنها پرسیده می‌شد حضور چندین ساله دایی در خط حمله را عامل عدم موفقیت‌شان می‌دانستند. دایی چند روز قبل پس از سالها سکوتش را شکست و تقصیر را به گردن رسانه‌ها انداخت و با لحن خاص خودش گفت که شما چنان درباره مهاجمان بعد از من صحبت می‌کردید که انگار حضور من باعث رو نشدن "رونالدو"ها شده بود!

شماره «10» تیم ملی در جام 2007 این بار رسول خطیبی بود. ایران در آن بازی‌ها چهار مسابقه انجام داد و شماره 10 جدید حتی یک گل هم نزد. اما هنوز جو غالب علیه دایی بود و کسی دلیل ناکامی تیم ملی را عدم حضور او نمی‌دانست.

برخورد با امیر قلعه نویی که دایی را کنار گذاشته بود هم به سبک سایر مسایل فوتبال ایرانی نامهربانه بود. در مقدماتی جام جهانی 2010 پیراهن شماره 10 دست به دست می‌چرخید. از غلامرضا رضایی گرفته تا سید مهدی سید صالحی و ... . این بار دایی خودش سرمربی تیم ملی بود، ولی پیراهنی که انگار تنها برای قامت او دوخته شده بود بر تن سایرین اندازه نبود. هیچ کدام از آنها که از 2007 تا 2010 پیراهن شماره 10 را پوشیدند موفق نبودند. شاید دلیلش خود دایی بود. او آنقدر خوب گلزده بود که توقعات از آن پیراهن خیلی بالا رفته بود. مطمئنا وقتی شماره 10 سابق آمار 0/7 گل در هر بازی را به ثبت رسانده گل زدن‌های پراکنده بعد از چند بازی توسط جانشینانش توقعات مردمی را که هنوز خاطره گل‌های دایی را فراموش نکرده بودند، برآورده نمی‌کرد.

ایران در رقابتهای مقدماتی جام جهانی 2010 با مربیگری دایی و بعد از آن با قطبی حذف شد و تورنمنت بعدی جام ملت‌های 2011 بود. حالا همه از پدیده‌ای جدید سخن می‌گفتند؛ کریم انصاری فرد.

میراث دایی این بار به همشهری جوانش رسید. خیلی‌ها او را «دایی آینده» فوتبال ایران می‌دانستند، اما در جام 2011 انصاری فرد در چهار بازی ایران تنها یک گل زد و بعد از آن در سایر بازی‌های تیم ملی فروغ چندانی نداشت. او پس از یکی، دو فصل جنجالی ناخواسته در روزهای نقل و انتقالات، با رقمی نجومی پیراهن پرسپولیس را پوشید اما ناکامی‌اش تا هفته هشتم همچنان ادامه دارد. انصاری‌فرد در شرایطی باید "دایی" جدید فوتبال ایران باشد که هنوز به اندازه کافی بزرگ نشده است.

تعصب دایی به پیراهن تیم ملی از جمله ویژگی‌های برجسته این بازیکن بزرگ بود

امیر حاج رضایی در گفت‌وگو با ایسنا می‌گوید: فیزیک و قدرت جوانی انصاری فرد تشابه‌هایی با دایی دارد، اما بعضی وقت‌ها بازیکنانی خلق می‌شوند و اتفاق‌هایی می‌افتد که تکرار نشدنی هستند. دایی از آن دست بازیکنان بود و ما باید منتظر بازیکنانی باشیم که خصوصیات ذاتی داشته باشند. همان چیزی که با تمرین به دست نمی‌آید.

این کارشناس فوتبال در پاسخ به این پرسش که چرا بعد از دایی شماره 10 مناسبی برای تیم ملی پیدا نشد تصریح می‌کند: مگر برای سایر شماره‌ها جایگزین مناسب پیدا کردیم؟ در فوتبال خیلی چیزها را تمرین می‌دهند، ولی خلاقیت و شجاعت تمرین داده نمی‌شود. دایی همواره روحیه جنگندگی و مبارزه داشت اما بعضی ها فاقد این روحیات هستند. در بین بازیکنان حال حاضر جایگزین مناسب برای دایی نمی‌بینم. باید صبور باشیم تا آن چهره پیدا شود.

مجید جلالی هم نظری نزدیک به حاج رضایی دارد و معقتد است که ما علاوه بر دایی برای عزیزی، باقری، مهدوی کیا، استیلی و .... هم جایگزین مناسب پیدا نکردیم.

او می‌گوید: درست است که این‌ها استثناهایی بودند که کسی جایشان را پر نمی‌کند، اما ما هم هیچ پروسه سازندگی انجام ندادیم و پشتوانه سازی نکردیم و وقتی استعدادهای جدید در روند تیم‌ها و واسطه‌ها و حاشیه‌ها غرق می‌شوند، دیگر روی پیشرفت متمرکز نمی‌شوند . یک فوتبالیست علاوه بر استعداد باید خیلی از جنبه‌های ذهنی و جنگندگی را دارا باشد تا علی دایی شود.

تیم ملی ایران امروز در کوران رقابت‌های مقدماتی جام جهانی 2014 قرار دارد، اما هنوز خلا شماره 10 احساس می‌شود. با توجه به روند ظهور رو به افول بازیکنان ایرانی بعد از دایی این سوال برای علاقمندان به فوتبال به وجود می‌آید که برای آینده چه باید کرد؟ آیا همچنان باید منتظر ظهور تک ستاره‌های ذاتی برای فوتبال ایران باشیم؟ آیا در میان بازیکنانی که قرار است جای دایی را پر کنند، کسی هست که شجاعت، پشتکار و غیرت مثال‌زدنی آقای گل فوتبال ملی جهان را داشته باشد؟

به جای رمضان در محرم روزه می گرفتیم !

مترجم سابق رجوی با بیان اینکه سرکرده منافقین خود را مجتهد می دانست، افزود: وی سه سال متوالی از ما خواست تا به جای ماه رمضان در ماه محرم روزه بگیریم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی «هابیلیان» (خانواده شهدای ترور کشور)، قربان حسین نژاد مترجم سابق سرکرده منافقین گفت: دلیل اصلی سکوت منافقین در مقابل توهین صورت گرفته به پیامبر اکرم(ص)، ترس آنها نسبت به از دست دادن حامیان غربی آنان است. علاوه بر آن رجوی جایگاه خود را از پیامبر اکرم(ص) بالاتر می داند به گونه ای که صدها عضو زن گروه را به همسری خود برگزیده است.

این عضو سابق گروهک منافقین افزود: رجوی با صدها تن از زنان سازمان (منافقین) ازدواج دائم کرده و این کاملاً برخلاف سنت پیامبر و نص صریح آیات قرآن است.

حسین نژاد با اشاره به گفته های یکی از زنان ارشد جدا شده از گروهک نفاق گفت: رجوی پس از جمع آوری زنان در یک سالن و ازدواج جمعی با آنان، در مقابل چشمان همگی آنان اقدام به ارتکاب اعمال شنیع با آنها کرد.

مسئول سابق امور عراق در سازمان منافقین با اشاره به دیدگاه ها و اعمال ضد دینی رجوی گفت: به خاطر دارم که رجوی برای سه سال متوالی و به بهانه گرمای تابستان به ما دستور داد به جای گرفتن روزه در ماه رمضان در ماه محرم روزه بگیریم. چرا که وی خود را یک مجتهد و حتی یک پیامبر می داند.
 

خواهر بشار اسد از سوریه خارج شد

شبکه العربیه در خبری مدعی شد خواهر رئیس جمهوری سوریه از این کشور خارج شده است.

به گزارش ایسنا شبکه خبری العربیه امروز (چهارشنبه) درخبری اعلام کرد: بشری اسد، خواهر بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه و بیوه آصف شوکت، معاون سابق وزیر دفاع سوریه از نظام این کشور جدا شده و به همراه خانواده‌اش دمشق را ترک کرده‌اند.

مخالفان سوری نیز اعلام کردند که بشری اسد به دلیل اختلافاتش با بشار اسد درباره جنگ، دمشق را ترک کرده است.

آصف شوکت در انفجار مقر امنیتی دمشق کشته شد.

تنگنای هرمز آمریکا را به مانور وادار کرد

رسانه‌های آمریکایی با طرح موضوع بسته شدن تنگه هرمز در صورت حمله احتمالی رژیم صیهونیستی به ایران، فاز جدیدی از ایران هراسی را شروع کرده اند و همزمان دولت آمریکا سعی در بازسازی چهره خود در منطقه دارد.

به گزارش خانه ملت، در میانه دو پهنه آبی جنوب کشورمان آب راهی قرار گرفته که به زعم کارشناسان نظامی، مهمترین آب راه استراتژیک جهان است. تنگه 158 کیلومتری هرمز که 25 درصد عرضه جهانی نفت از آن می‌گذرد، نقش کلیدی در تامین بی‌وقفه انرژی دنیا دارد و همین موضوع تبدیل به بهانه‌ای شده تا کشورهای غربی، حضور ناوگان نظامی خود را در خلیج فارس و دریای عمان توجیه کنند.

این روزها آمریکا با همراهی 30 کشور که هنوز اسامی تمام آنها به دلایلی منتشر نشده، در حال پایه‌ریزی یک مانور بین‌المللی در خلیج فارس است تا در برابر بسته شدن احتمالی این تنگه از سوی ایران آمادگی لازم را داشته باشد.

رسانه‌های غربی در تلاش برای القای این مطلب به مخاطبان خود هستند که در صورت حمله رژیم صهیونیستی به کشورمان، ایران تنگه هرمز را می‌بندد و با جلوگیری از صدور نفت، اقتصاد جهانی را مختل می‌کند.

این اقدام در حالی صورت می‌گیرد که مسئولان نظامی جمهوری اسلامی بارها تاکید کرده‌اند که با وجود توانایی ایران به مسدود کردن این تنگه  استراتژیک، نیازی به بستن آن احساس نمی‌کنند. با این وجود این پرسش هنوز مطرح است که در صورت حمله رژیم صهیونیستی چه واکنشی از سوی ایران مشاهده خواهد شد؟

سید حسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم در این باره می‌گوید: رژیم اشغالگر قدس به دنبال تهدید نظامی جمهوری اسلامی ایران است و در سال‌های اخیر بر این نکته که آمریکا و اروپایی‌ها باید در جهت تهاجم به تاسیسات هسته‌ای ایران گام بردارند، تاکید داشته است.

نماینده مردم ورامین و پیشوا در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه رژیم صهیونیستی با غرب رایزنی‌هایی برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران داشت، معتقد است: آمریکا و اروپا حاضر به چنین اقدامی نیستند و معتقدند هر نوع تهاجم نظامی به ایران با برخوردهای شدید جمهوری اسلامی روبرو خواهد شد.

وی با یادآوری توان دفاعی کشورمان در مقابله با هر نوع تهدید نظامی، در ادامه می‌گوید: اگر گلوله‌ای به سمت ایران شلیک شود، برخی کشورها باید پرونده خود را بسته بدانند و به همین جهت غرب صهیونیست‌ها را در موضوع حمله به ایران همراهی نخواهد کرد.

رویای آمریکا برای بازگشت به روزهای خوب گذشته

اگرچه شرایط امروز منطقه و قدرت بالای نظامی ایران حمله نظامی علیه کشورمان را به خواب و رویا تبدیل کرده اما  می‌توان دلایل گوناگونی برای برگزاری این مانور آمریکایی در خلیج فارس عنوان کرد. بی‌شک برگزاری موفق اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران و حضور پررنگ سران کشورها توازن قدرت سیاسی را در منطقه بر هم زده و آمریکا سعی دارد با همراهی هم‌پیمان‌هایش در یک مانور نظامی علیه ایران، توازن سیاسی را به نفع خود تغییر دهد.

آمریکا در حالی کشورهای منطقه را به همراهی با خود در این مانور نظامی تشویق کرده که این کشورها از حضور علنی در این مانور واهمه دارند و آمریکا را با کشتی‌های بدون پرچم همراهی خواهند کرد.

محمد اسماعیل کوثری، رئیس کمیته دفاعی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در واکنش به حضور کشورهای منطقه در این رزمایش می‌گوید: ایران در زمان دفاع مقدس نشان داده که می‌تواند همزمان در برابر 50 کشور جهان مقاومت کند و امروز با اقتداری که به دست آورده، به راحتی می‌تواند با هر قدرتی مقابله کند.

وی با توصیه به کشورهای منطقه برای هوشیاری در برابر آمریکا یادآور شد: امروز ایران دارای جایگاهی فراملیتی در میان مسلمانان منطقه است و ملت‌های منطقه اجازه اقدام ضد ایرانی به سردمداران خود نمی‌دهند و در برابر آنها ساکت نخواهند نشست.

ابراهم آقامحمدی دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز بر این نکته صحه می‌گذارد و می‌گوید: دنیا به قدرت بلامنازع نظامی ایران در منطقه اعتراف کرده است و کشورهای منطقه به خوبی می‌دانند که هرگونه اقدام علیه ایران پاسخی کوبنده و غیر قابل جبران در پی خواهد داشت.

وی با بیان اینکه ایران خواهان همزیستی مسالمت آمیز با همسایگان خود است، تاکید می‌کند: ایران هیچگاه قصد تعرض به هیچ کشور را نداشته است و تنها در صورتی که مورد تهاجم واقع شود، از خود دفاع خواهد کرد.

رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز از نقطه نظر دیگری به این مانور آمریکایی نگاه می‌کند. علاءالدین بروجردی با بیان اینکه اقدام آمریکا تحت عنوان تامین امنیت در خلیج فارس، باعث ایجاد ناامنی در منطقه می‌شود، می‌گوید: همین که آمریکا 30 کشور را بسیج کرده تا او را در مین‌روبی تنگه هرمز همراهی کنند، نشان از ضعف آمریکا در برابر ایران دارد.

وی با تاکید بر اینکه تامین امنیت خلیج فارس باید توسط کشورهای منطقه انجام شود، معتقد است: رقابت‌های انتخاباتی در آمریکا نیازمند قدرت‌نمایی و همچنین جلب حمایت صیهونیست‌ها دارد و دولت اوباما تلاش می‌کند با این حربه بر افکار عمومی مردم آمریکا تاثیر بگذارد.

داوری یک‌و‌نیم میلیاردی یا پانصد میلیونی!

محمدحسین جعفریان در تهران امروز نوشت:

لابد شما هم درباره ساخت یک مستند جنجالی توسط یک دختر علاقه‌مند مستندسازی برای آستان‌قدس خبرهایی را شنیده‌اید. این خبر چند هفته پیش همه را شوکه کرد. بسیاری قلم به‌‌دست شدند و اعتراضات شدیدی شکل گرفت. دختر خانم جوانی مدعی شده بود پس از آنکه نسبت به مستندسازی اظهار علاقه کرده، یکی از فرزندان آیت‌الله طبسی یک‌و‌نیم میلیارد بودجه و امکانات فیلمسازی منحصربه‌فردی در اختیار او گذاشته تا به این علاقه‌اش جامه عمل بپوشاند. متهم اصلی در این ماجرا «مصطفی طبسی» بود.

مصطفی را کمابیش می‌شناسم. او در میان خانواده خود به فرهنگ و هنردوستی شهره است. مردی محجوب و بدون حاشیه که تمام این سال‌ها سرگرم کار و زندگی آرام خودش بوده و کاری به کار کسی نداشته است. از سوی دیگر این خانم مورد بحث، بعدها بسیاری از اظهارات خود را منکر شد اما همچنان این سوال باقی بود که چطور پول آستان‌قدس با وجود سیاست‌های سختگیرانه‌ای که در هزینه‌کردهای اینچنینی دارد، صرف ساخت اولین مستند یک تازه‌کار می‌شود؟

چرا از میان این همه فیلمساز تشنه چنین موقعیتی، ایشان نورچشمی شده‌اند؟ با تمام این احوال و هرچند جماعتی درصدد جمع کردن امضا و نگارش نامه سرگشاده به آیت‌الله طبسی و حتی رهبر انقلاب در این باب برآمده بودند، من هیچ نامه و بیانیه‌ای را امضا نکرده و حتی در مواردی مانع از ادامه کار آنها شدم. دلیلم هم آن بود که من مصطفی را چنان‌که آمد، می‌شناختم و به‌نظرم بسیار بعید بود از او چنین خطایی سر بزند. چند روز قبل خود ایشان به من زنگ زد. گفت اصل مبلغ پانصد میلیون بیشتر نبوده و بسیاری مسائل حاشیه‌ای مربوط به این خبر کذب محض است.

پرسیدم اگر کاری برای روشن شدن ماجرا از من ساخته است، آماده انجامش هستم. چه می‌شود کرد؟ ایشان ادعای عجیبی کرد مبنی‌بر اینکه اگر در تمام سال‌‌های کاری‌اش بزرگ‌ترین افتخاری در خدمت به آستان‌قدس نصیبش شده، ساخت همین مستند است.

او مدعی بود حاصل تجربه اول این خانم علاقه‌مند به مستندسازی، فیلمی شده که از کار خیلی فیلمسازان دیگر بهتر و در نوع خود بی‌نظیر است. مرا دعوت به داوری کرد. گفت بیا مشهد حرف‌های ما را بشنو، فیلم را ببین و اگر نظر به تجربه‌ای که در مستندسازی داری شما نیز با من هم‌نظر نبودید، به‌هر نتیجه‌ای که رسیدی آن را منتشر کن! البته دلایلی که ایشان در بهتر بودن این کار عنوان کرد نشان از کم‌تجربگی او در فیلمسازی داشت اما هرچه بود بر آنها پافشاری می‌کرد.

من عازم مشهدم و تا پایان شهریورماه نتیجه را برای مردم منتشر خواهم کرد. مصطفی به‌صراحت لهجه ترسناک و آزاردهنده من آگاه است ولی با این حال چنین درخواست و ادعایی کرده است. اگر چنان باشد که او می‌گوید و من این را برای مردم خواهم نوشت، بسیاری از معترضان یک معذرت‌خواهی اساسی به او و به آستان‌قدس بدهکارند و اگر نه باید دید چطور یک آقازاده به خودش اجازه می‌دهد پانصد میلیون پول امام‌رضا(ع) را به اولین دختر خانمی که مدعی علاقه به مستندسازی است می‌دهد تا به علائقش برسد! این را برایتان خواهم نوشت.

نیویورک تایمز:

چه کسی با بشار اسد و همسرش قهوه می‌خورد؟

روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز امروز با انتشار مطلبی، به بررسی دیدگاه مردم ترکیه نسبت به مداخله دولت این کشور در درگیری‌های داخلی سوریه پرداخته و اشاره کرده که این امر، اسباب نارضایتی مردم این کشور را فراهم آورده است.

با ادامه درگیری‌ها میان نیروهای دولتی و مخالفان مسلح در سوریه و در شرایطی که هر یک از قدرت‌های خارجی همچنان بر پیگیری منافع خود در این کشور پافشاری دارند، نیویورک‌تایمز گزارشی از تأثیرات مداخله ترکیه در این کشور بر مردم ترکیه و دیدگاه آنها نسبت به این موضوع منتشر کرده است.

به گزارش «تابناک»، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز امروز با انتشار مطلبی، به بررسی دیدگاه مردم ترکیه نسبت به مداخله دولت این کشور در درگیری‌های داخلی سوریه پرداخته و اشاره کرده که این امر اسباب نارضایتی مردم این کشور را فراهم آورده است.

این روزنامه همچنین در آغاز گزارش خود، به مصاحبه با یکی از شهروندان عادی ترکیه استناد کرده که با اشاره به تیتر روزنامه مبنی بر خبر انفجار‌ها و کشته شدن سربازان این کشور در نقاط گوناگون می‌گوید: «ما صبح خود را این گونه آغاز می‌کنیم... سوریه به ما چه ارتباطی دارد؟... نخست وزیر و همسرش عادت داشتند برای صرف چای یا قهوه به آنجا بروند».

این روزنامه آمریکایی ادامه می‌دهد، دولت ترکیه به واسطه سیاست‌های خود در حمایت از شورش‌های سوریه، پناه دادن به شورشیان در جنوب، سران مخالفان در استانبول و پناهندگان در مرز‌ها و همچنین فرستادن سلاح برای مخالفان، از سوی مردم خود با سرزنش‌های بسیاری روبه‌روست.

هرچند شمار بسیاری از مردم ترکیه در آغاز از سیاست دولت خود حمایت کرده و گمان می‌کردند، این کارها تلاشی برای استقرار دمکراسی و صلح در سوریه است، اکنون آن‌ها بر این باورند که چنین سیاست‌هایی، تنها به بی‌ثباتی در کشور منجر شده است.

نیویورک تایمز می‌افزاید، درخواست ترکیه برای مداخله نظامی در سوریه (کاری که بیشتر کشورهای جامعه جهانی با آن مخالفند) تنها به نارضایتی‌های داخلی افزوده است، به ویژه اکنون که اعتراض‌ها نسبت به فیلم توهین آمیز به پیامبر اسلام رو به فزونی است، احتمال مداخله نظامی غرب در سوریه از گذشته هم کمتر شده است.

به این ترتیب، جو کنونی برای رجب طیب اردوغان که درصدد بود از انقلاب‌های عربی برای ارتقای نفوذ ترکیه در داخل و خارج از کشور استفاده کند، یک شکست به شمار می‌رود، ترکیه ناگهان خود را از چند جبهه آسیب‌پذیر یافته است.

«سونر جاگاپتای»، مدیر برنامه پژوهشی ترکیه در مؤسسه خارج نزدیک واشنگتن می‌گوید: «شمار بسیاری از مردم ترکیه، این را نتیجه مستقیم موضع تهاجمی ترکیه در قبال اسد می‌دانند».

به باور نیویورک تایمز، در مواجهه با انتقادهای شدید مردم و صاحب‌نظران از سیاست‌های دولتی ترکیه، دولت این کشور کم کم باید متقاعد شود که استراتژی کلی خود در قبال توسعه نفوذ و منافعش در خاورمیانه را بازبینی کند.

«دوگان هپر»، ستون نویس روزنامه «ملیت» نیز می‌گوید: «سیاست ترکیه در قبال سوریه شکست خورده است. این سیاست، همسایگان ما را به دشمنان ما بدل کرده است. ما در دنیا تنها مانده‌ایم».

این روزنامه در ادامه مطلب خود به بیان جزییاتی از سیاست‌های ترکیه نسبت به بحران سوریه از آغاز تاکنون می‌پردازد و شواهدی از نارضایتی روزافزون مردم این کشور نسبت به سیاست‌های دولت خود را ارائه می‌کند. به این ترتیب، این روزنامه نتیجه می‌گیرد که حمایت مردم ترکیه از سیاست‌های دولتشان در این زمینه پایان یافته و این سیاست‌ها نیازمند بازنگری است.

ناراحتی انصاری‌فرد از حرف‌های رویانیان

رویانیان در مصاحبه‌های اخیر خود از اینکه انصاری‌فرد با یک مبلغ گران به پرسپولیس آمده ولی توقعات را برآورده نکرده است، ناراحتی خودش را نشان داده و در صحبت‌هایش از عملکرد این بازیکن انتقاد کرده است. حرف‌های مدیرعامل پرسپولیس باعث ناراحتی انصاری‌فرد شده و مهاجم پرسپولیس معتقد است که رویانیان نباید در رسانه‌ها از او انتقاد کند.

خبرآنلاین - کریم انصاری‌فرد مهاجم تیم فوتبال پرسپولیس از حرف‌های اخیر محمد رویانیان مدیرعامل این باشگاه به شدت ناراحت است.

 رویانیان در مصاحبه‌های اخیر خود از اینکه انصاری‌فرد با یک مبلغ گران به پرسپولیس آمده ولی توقعات را برآورده نکرده است، ناراحتی خودش را نشان داده و در صحبت‌هایش از عملکرد این بازیکن انتقاد کرده است. حرف‌های مدیرعامل پرسپولیس باعث ناراحتی انصاری‌فرد شده و مهاجم پرسپولیس معتقد است که رویانیان نباید در رسانه‌ها از او انتقاد کند.

البته این را باید در نظر گرفت که انصاری‌فرد عملکرد قابل دفاعی در پرسپولیس نداشته و این در حالی است که او یکی از پرسروصداترین بازیکنان در فصل نقل و انتقالات بود. حالا باید دید انصاری‌فرد در هفته‌های آینده می‌تواند این جو سنگین را از روی دوش خود بردارد یا اینکه عملکرد انتقادآمیز او ادامه خواهد داشت.

البته رویانیان هم گفته که در صورت تداوم این ناکامی‌ها، بازیکنان را جریمه خواهد کرد. شاید با اعمال جریمه‌های مالی سنگین، کمی از دغدغه‌های فکری هواداران کاسته شود.

واکنش احمدی‌نژاد به اظهارنظر اخیر خاتمی

رئیس‌جمهور درباره اظهارات جدید محمد خاتمی در انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت، واکنش نشان داد.

محمود احمدی‌نژاد در حاشیه جلسه هیئت دولت و در پاسخ به سؤال خبرنگار خبرگزاری فارس، درباره اظهارنظر محمد خاتمی در مورد عدم امکان ایجاد دو میلیون شغل با رشد اقتصادی فعلی گفت: به نظر شما من باید در مورد هر اظهارنظری که در این کشور می‌شود، پاسخگو باشم؟

وی افزود: ان‌شاءالله در نشست خبری به تمام این شبهات پاسخ خواهم داد.

پاسخ قاطع مایلی‌ کهن به رویانیان

در جامعه‌ای که امثال ایشان خود را متعادل می‌دانند، آنهم با صرف میلیاردها تومان پول از جیب مملکت، من به خودم افتخار می‌کنم که نامتعادل باشم و به این افتخارم می‌بالم.

خبرگزاری مهر: سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال و پیشکسوت تیم پرسپولیس با اشاره به اظهار نظر مدیر عامل این باشگاه گفت: در جامعه‌ای که امثال ایشان خود را متعادل می‌دانند، آنهم با صرف میلیاردها تومان پول از جیب مملکت، من به خودم افتخار می‌کنم که نامتعادل باشم و به این افتخارم می‌بالم.

انتقادات محمد مایلی کهن از عملکرد تیم پرسپولیس در دیدار مقابل نفت تهران، واکنش تند رویانیان را به دنبال داشت که این پیشکسوت پرسپولیس را به عدم تعادل محکوم کرد.

محمد مایلی‌کهن در این خصوص به خبرنگار مهر اظهار داشت: متاسفانه کسی که فرق توپ و هندوانه را نمی‌داند به خاطر خودشیفتگی و عشق شهرت خود را متخصص و متعادل می‌داند و من را به نداشتن تعادل متهم می‌کند و عجب اینکه میلیاردها تومان از پول مردم این کشور را به هدر داده است و پای مربیانی ریخته که تا به حال تیم نتوانسته است، نتیجه بگیرد.

وی در ادامه افزود: متاسفانه تیم ریشه‌دار و پرطرفدار پرسپولیس در فصل گذشته در رتبه دوازدهم جدول ایستاد و وعده داد که این فصل چه‌ها خواهد کرد، چون فصل گذشته خودش تیم را نبسته بود. این فصل را هم دیگر همه می‌بینند وضعیت تیم چگونه است.

سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال کشورمان خاطر نشان کرد: آیا غیر از این است که همه اینها ناشی از مدیریت این آقای متعادل است؟! متاسفانه هنوز هیچی از فصل نگذشته است، وعده فصل دیگر را می‌دهد!

مایلی کهن افزود: رویانیان نمی‌خواهد بپذیرد که ورزش به ویژه فوتبال به عنوان یک ابر ورزش پادگان نیست که بتواند با توپ و تشر همه چیز را برای مدتی آرام نگاه دارد.

وی همچنین یادآور شد: رویانیان تا چندی پیش عنوان می‌کرد مایلی کهن سر ما خراب شده که بیاید و تیم پرسپولیس را بگیرد. از آنجائیکه آدم‌هایی که راست نمی‌گویند کم حافظه هستند، دیروز مدیرعامل پرسپولیس در اظهار نظری متفاوت گفته است، مایلی کهن چون در ابتدای فصل جلالی را به من پیشنهاد کرده بود و نپذیرفتیم از ما ناراحت است.

 خدا را شکر مشخص شد، به گفته ایشان من برای خودم کاری نکردم و به دنبال حضور شخصی دیگر در پرسپولیس بوده‌ام. آیا این پیشنهاد، پیشنهاد بدی بوده است؟

مایلی کهن تصریح کرد: یکبار به رویانیان گفتم و بازهم یادآور می‌شوم که در ورزش به خصوص در فوتبال بیش از جاهای دیگر نیاز به تخصص و حتی سوپرتخصص احساس می‌شود و هرکسی نمی‌تواند بدون هیچگونه پیشینه تجربی، تحصیلاتی و صرفا به دلیل خودشیفتگی و عشق شهرت بیاید و در این عرصه مدیریت کند.

وی افزود: رویانیان شاید در جاهای دیگر آنهم به دلیل آنکه تابلوی نتایجی نبوده است، احساس کند آدم موفقی بوده اما به هیچ عنوان اینطور نیست. بدون شک اگر در جاهای دیگر هم تابلویی وجود داشت و نتایج را نشان می‌داد شرایطش به مراتب بدتر از فوتبال و ورزش بود اما به دلیل نبودن تابلوی نتایج ایشان می‌تواند برای کارهای گذشته خود هر تعبیری را به کار ببرد.

این پیشکسوت فوتبال ایران خاطرنشان کرد: رویانیان باید بداند که در ورزش شهرت وجود دارد اما یقین بداند که بعد از مدتی تمام می‌شود. ایشان که امروز به شهرت خوبی رسیده است، ورزش را رها کند و برود.

مایلی کهن از رویانیان به عنوان یکی از عوامل حمله‌هایی که امروز به فوتبالی‌ها می‌شود یاد کرد و گفت: متاسفانه رویانیان به خاطر عدم تخصص کافی به فوتبال آمد و کارهایی انجام داد که شما امروز می‌بینید حداکثر حملات متوجه فوتبالیست‌هاست، آنهم در شرایطی که آنها نقشی در این خصوص ندارند.

وی تصریح کرد: فوتبال نیاز به اهالی فن خود دارد و یقین بدانید مشکلات پرسپولیس بعد از رفتن رویانیان عیان می‌شود و دامن‌گیر این تیم خواهد شد.

پیشکسوت باشگاه پرسپولیس خاطر نشان کرد: رویانیان عنوان کرده است من تعادل ندارم، ایرادی ندارد. در جامعه‌ای که امثال ایشان خود را متعادل می‌دانند، آنهم با صرف میلیاردها تومان پول از جیب مملکت، من به خودم افتخار می‌کنم که نامتعادل باشم و به این افتخارم می‌بالم.

وی در خاتمه تصریح کرد: رویانیان باید یادش باشد که خودش را کاملا نشان داده است و در جاهای دیگر هم اگر تابلویی وجود داشت، کاملا عملکرد او را مشخص می‌کرد و نشان می‌داد در جاهای دیگر با رابطه پست گرفته نه ضابطه.