سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ کمیل پسر زیاد گفت : امیر المؤمنین على بن ابى طالب ( ع ) دست مرا گرفت و به بیابان برد ، چون به صحرا رسید آهى دراز کشید و گفت : ] اى کمیل این دلها آوند هاست ، و بهترین آنها نگاهدارنده‏ترین آنهاست . پس آنچه تو را مى‏گویم از من به خاطر دار : مردم سه دسته‏اند : دانایى که شناساى خداست ، آموزنده‏اى که در راه رستگارى کوشاست ، و فرومایگانى رونده به چپ و راست که درهم آمیزند ، و پى هر بانگى را گیرند و با هر باد به سویى خیزند . نه از روشنى دانش فروغى یافتند و نه به سوى پناهگاهى استوار شتافتند . کمیل دانش به از مال است که دانش تو را پاسبان است و تو مال را نگهبان . مال با هزینه کردن کم آید ، و دانش با پراکنده شدن بیفزاید ، و پرورده مال با رفتن مال با تو نپاید . اى کمیل پسر زیاد شناخت دانش ، دین است که بدان گردن باید نهاد . آدمى در زندگى به دانش طاعت پروردگار آموزد و براى پس از مرگ نام نیک اندوزد ، و دانش فرمانگذارست و مال فرمانبردار . کمیل گنجوران مالها مرده‏اند گرچه زنده‏اند ، و دانشمندان چندانکه روزگار پاید ، پاینده‏اند . تن‏هاشان ناپدیدار است و نشانه‏هاشان در دلها آشکار . بدان که در اینجا [ و به سینه خود اشارت فرمود ] دانشى است انباشته ، اگر فراگیرانى براى آن مى‏یافتم . آرى یافتم آن را که تیز دریافت بود ، لیکن امین نمى‏نمود ، با دین دنیا مى‏اندوخت و به نعمت خدا بر بندگانش برترى مى‏جست ، و به حجّت علم بر دوستان خدا بزرگى مى‏فروخت . یا کسى که پیروان خداوندان دانش است ، اما در شناختن نکته‏هاى باریک آن او را نه بینش است . چون نخستین شبهت در دل وى راه یابد درماند و راه زدودن آن را یافتن نتواند . بدان که براى فرا گرفتن دانشى چنان نه این در خور است و نه آن . یا کسى که سخت در پى لذت است و رام شهوت راندن یا شیفته فراهم آوردن است و مالى را بر مال نهادن . هیچ یک از اینان اندک پاسدارى دین را نتواند و بیشتر به چارپاى چرنده ماند . مرگ دانش این است و مردن خداوندان آن چنین . بلى زمین تهى نماند از کسى که حجّت بر پاى خداست ، یا پدیدار و شناخته است و یا ترسان و پنهان از دیده‏هاست . تا حجّت خدا باطل نشود و نشانه‏هایش از میان نرود ، و اینان چندند ، و کجا جاى دارند ؟ به خدا سوگند اندک به شمارند ، و نزد خدا بزرگمقدار . خدا حجتها و نشانه‏هاى خود را به آنان نگاه مى‏دارد ، تا به همانندهاى خویشش بسپارند و در دلهاى خویشش بکارند . دانش ، نور حقیقت بینى را بر آنان تافته و آنان روح یقین را دریافته و آنچه را ناز پروردگان دشوار دیده‏اند آسان پذیرفته‏اند . و بدانچه نادانان از آن رمیده‏اند خو گرفته . و همنشین دنیایند با تن‏ها ، و جانهاشان آویزان است در ملأ اعلى . اینان خدا را در زمین او جانشینانند و مردم را به دین او مى‏خوانند . وه که چه آرزومند دیدار آنانم ؟ کمیل اگر خواهى بازگرد . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 91 شهریور 30 , ساعت 9:54 صبح

     ویژگی‌های یک ازدواج‌ سالم...

 

   


 

جامعه‌شناسان و روانشناسان مختلفی در بررسی ازدواج‌های سالم، ویژگی‌ها و مهارت‌هایی را برای کسانیکه می‌توانند روابطی موفق و رضایت‌‌بخش داشته باشند، مشخص کردند. این افراد:



1. فلسفه‌ای سالم از زندگی با ایدآل‌های مشخص دارند.


2. دوستی، احترام ، عشق بین آنها هر روز بیشتر میشود.


3. علایق و فعالیت‌های مشترک زیادی دارند.


4. از همراهی یکدیگر لذت می برند.


5. اعتمادپذیر هستند و میتوانند اعتماد کنند، صادق و در عین حال موقعیت‌شناس هستند.


6.  به یکدیگر وابسته اند.


7. از موفقیت‌های همدیگر احساس غرور کرده و همدیگر را از ته دل تحسین میکنند.


8. به کار یکدیگر علاقه‌مند بوده و به آن احترام میگذارند.


9. در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت میکنند.


10. سعی میکنند کارهای خسته‌کننده‌ و یکنواختی مثل کارهای خانه را با هم تقسیم کرده و آن را برای هم جذاب کنند.


11. امید و آرزوهایی واقعبینانه مرتبط با اهدافی قابل دستیابی دارند.


12. مسئولیت تصمیمات و رفتارهای خود را میپذیرند.


13. اگر لازمه رسیدن به اهدافشان ادامه تحصیل است، صبورانه ازدواجشان را برای این منظور عقب میندازند.


14. مشکلات را چالش‌هایی می بینند که باید بر آن فائق آیند.


15. قبل از تصمیم‌گیری نهایی برای انتخاب همسر، حداقل سه مورد دیگر را نیز بررسی و به طرق غیرمخرب برهم خوردن روابط را تجربه کرده اند.


16. میتوانند با وضعیت مالی موجود خود زندگی کنند.


17. از ضعف‌های خود مطلع بوده و برای تغییر تلاش موثر نشان میدهند.


18. از انتقاد به طور هوشمندانه‌ای استفاده میکنند اما تعادل را اینطور برقرار میکنند که تحسین‌ها بیشتر از انتقادات باشد.


19. انسان‌هایی «واقعی» هستند.


20. میدانند که روابط رو به رشد به افراد کمک می‌کند به خود مطمئن‌تر شوند.


21. در فعالیت‌های سالم فیزیکی شرکت میکنند--خوب غذا می خورند، ورزش میکنند و به اندازه کافی می خوابند.


22. کمتر از طعنه و کنایه استفاده میکنند، کمتر غر میزنند و شکایت میکنند.


23. از حرف زدن و گوش دادن به هم لذت میبرند، حتی اگر در مورد موضوعاتی باشد که باهم اختلاف‌نظر دارند.


24. عشق‌شان جنون‌آمیز و عجله‌ای نیست (بیش از
60 درصد از طلاق‌های زودهنگام به علت ازدواج عجله‌ای است که در آن زوج بسیار جوان بوده، آشنایی زیادی با هم نداشته و مدت زمان نامزدی کوتاه بوده است).


25. همدل هستند و برای برآوردن نیازهای همدیگر تلاش میکنند.


26. با هم فرار نکرده اند (80 درصد زوج‌هایی که با هم فرار می‌کنند، طلاق می‌گیرند).


27. به همان اندازه که دوست دارند در رابطه دریافت‌کننده باشند، دهنده هستند.


28. از دوران نامزدی خود برای آشنایی کامل و رشد هرچه بیشتر عشقشان استفاده میکنند.


29. به دقت مشکلات و مسائلی که برایشان پیش می‌آید را بررسی میکنند، معایب و مزایای همه انتخاب‌ها را در نظر میگیرند. سعی نمیکنند درمورد مسائل مهم رابطه‌شان، با عجله نتیجه‌گیری کنند.


30. با احترام و محبت ازدواج میکنند نه از روی دلسوزی.


31. خانواده‌های همدیگر را باوجود اشکالاتشان، دوست دارند.


32. در طول دوران نامزدی درمورد مسائل مختلف جنسی بحث میکنند.


33. از شوخی و شوخ‌طبعی به صورتی درست و غیرمخرب استفاده میکنند.


34. از میزان محبت ارائه شده در رابطه‌شان راضی هستند.


35. سعی میکنند خصوصیات اخلاقی که برای همسرشان آزاردهنده است را تغییر داده و اصلاح کنند.


36. سعی نمیکنند بیش از حد به اشتباهات گذشته بپردازند، نگاهشان به آینده است تا چنین مواردی دیگر پیش نیاید.


37. قدرت بخشیدن دارند و از طرف همسرشان نیز بخشوده میشوند.

 

 


پنج شنبه 91 شهریور 30 , ساعت 9:53 صبح

واکنش پورمحمدی به اتهام 21 میلیاردی رحیمی :

پول‌ها را از وزارت کشور خارج نکردم؛ وام دادم؛ نجار باید پیگیری کند


«مصطفی پورمحمدی» وزیر سابق دولت محمود احمدی‌نژاد در حالی زبان به واکنش در قبال اتهامات طرح شده از سوی رحیمی معاون اول رئیس جمهور باز کرد که رحیمی در عین اینکه نامی از وی نبرده اما ادعا کرده است «یک عضو طرد شده دولت در زمانی که در دولت مشغول به کار بوده حدود 21 میلیارد تومان را به طور غیر قانونی از وزارتخانه خارج کرده است».

 

 

 

«مصطفی پورمحمدی» در واکنش به این اظهارات معاون اول رئیس جمهور گفت: «چرا وقتی چنین اتهامی را اعلام می‌کنند آن را علنی نمی‌کنند تا ما نیز بتوانیم به آن پاسخگو باشیم.»

وزیر کشور دولت نهم افزود: «مورد اتهامی آقای رحیمی وامی بوده است که به کارکنان وزارت کشور پرداخت شده است. در زمانی که مسئولیت وزارت کشور را بر عهده داشتم به بیش از 3 هزار نفر از کارکنان این وزارتخانه وام پرداخت کردم که وام‌گیرندگان باید طی یک دوره زمانی آن را برگشت می‌دادند.»

پورمحمدی ادامه داد: «بعد از اینکه وزارت کشور را رها کردم، وزیر بعدی باید در جهت بازپس‌گیری آن اقدام می‌کرد. بنده سه ماه بعد از پرداخت این وام به کارکنان و کارمندان، وزارتخانه را ترک کردم و مسئولان بعدی باید پاسخگو باشند.»

رئیس سازمان بازرسی کل کشور با ابراز تأسف از حضور حاشیه‌سازان در دولت تاکید کرد: «در زمان حضورم در دولت، همیشه یار دولت بودیم نه بار دولت، اینکه می‌گویند اخراجی‌ها، خودم هم آن را درک نمی‌کنم.»

به گزارش همشهری آنلاین، محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور در هفتمین جشنواره ملی تعاونی‌های برتر کشور درباره یکی از اعضای سابق دولت، گفته بود: این شخص در زمانی که در دولت مشغول بکار بود و پیش از آنکه از دولت طرد شود، حدود 21 میلیارد تومان که با سود متعلق به آن به بیش از 30 میلیارد تومان بالغ می‌شود، به طور غیر قانونی از وزارتخانه خارج و تاکنون که 4 سال از آن تاریخ می‌گذرد، عودت نداده است که با این پول می‌شود به هزاران دانشجو وام تحصیلی داد.

 


پنج شنبه 91 شهریور 30 , ساعت 9:50 صبح

ناگفته‌های نیکبخت‌ از مهمانی معروف

 

 

 

 

حقیقتاً من به یک مهمانی رفتم و این اتفاقات برایم افتاد. تاوانش را داده‌ام. گناهم را به گردن می‌گیرم. از اشتباهی که کرده‌ام فرار نمی‌کنم. خیلی‌های دیگر هم آنجا بودند و پشت من قایم شدند. خیلی از آدم‌هایی که می‌شناسید، از بسکتبالیست بگیرید تا فوتبالیست و مربی و بازیگر.

آفتاب: 40 دقیقه مهمان بود. ساعت 16:20 دقیقه آمد و 17 رفت. اما این مدت کوتاه نیز برای گفتن حرف‌هایش، کم نبود. این گفتگو با تمام گفتگوی‌های دیگر تفاوت داشت. برخلاف کلنجارهایی که با او می‌رفتیم، این‌بار علیرضا نیکبخت، خودش بود که حرف می‌زد. او حرف‌های زیادی برای گفتن داشت و برای اولین‌بار، فاش کرد که چرا دو سال از فوتبال محروم شده است. نیکبخت که متفاوت‌تر از همیشه در جمع‌مان نشست، دوباره از مسئولان خواست که او را ببخشند و کاری نکنند که در 30 سالگی از فوتبال خداحافظی کند.

* 3 سال است تاوان پس می‌دهم
اتفاقی چند سال پیش افتاد، خارج از دنیای فوتبال. نمی‌توانم تکذیبش کنم. آن ماجرا تمام شد و رفت. مربوط به سه سال پیش بود. جریمه‌اش را هم داده‌ام. از نظر خودم جریمه‌اش را دادم. به خاطر این اتفاق نتوانستم در صبا بازی کنم و من را کنار گذاشتند. سال بعد از آن به لیگ یک رفتم و در پیکان بازی کردم. ولی آن حادثه مثل بختک افتاده روی من و زندگی‌ام. الان سه سال است که دارم تاوان پس می‌دهم. سه سال است نمی‌توانم درست و حسابی فوتبال بازی کنم. دوباره امسال نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که یهو دوباره این پروند باز شد و از هفته سوم، گفتند دیگر نمی‌توانی فوتبال بازی کنی و باید دو سال محروم باشی.


* مدیون کاظمی هستم
به من گفته بودند همه‌چیز تمام شده. تاوانش را پس داده‌ای ولی نمی‌دانم چرا دوباره امسال پرونده‌ام باز شد. من که تاوانش را دادم. رفتم لیگ یک فوتبال بازی کردم. در اوج فوتبالم بودم. می‌توانستم در بهترین تیم‌های لیگ‌برتر بازی کنم ولی گفتند نمی‌توانی، رفتم لیگ یک. اصلاً هم از این بابت ناراحت نشدم چون به تجربیاتم اضافه شد. جایی رفتم کار کردم که سه سال جلو افتادم. همین‌جا باید از فرهاد کاظمی تشکر کنم. از او چیزهای زیادی شنیده بودم و وقتی با آقا فرهاد کار کردم تازه فهمیدم که چرا بازیکنان سابقش هنوز دور و برش هستند و با او ارتباط دارند. ایشان مرد بزرگی است و خیلی مدیونش هستم.


* گفتند دو سال محرومی
با آن‌که سه سال از اتفاقی که برایم افتاد می‌گذرد ولی تازه رأی داده‌اند که دو سال محروم هستی و نمی‌توانی فوتبال بازی کنی. اعتراض زده‌ام و امیدوارم این هفته اتفاقاتی بیفتد و کارم درست شود. امیدم به خداست و می‌خواهم دوباره برگردم و فوتبال بازی کنم.


* به یک مهمانی رفتم و...
شنیده‌ام شایعاتی درباره علت محرومیتم درست شده ولی بهتر است مسئله را باز کنم چون ممکن است شایعات دیگری هم برایم بسازند. الان بحث را باز کنم بهتر از این است که صد تا شایعه درست شود و آن‌وقت پاسخ بدهم. حقیقتاً من به یک مهمانی رفتم و این اتفاقات برایم افتاد. تاوانش را داده‌ام. گناهم را به گردن می‌گیرم. از اشتباهی که کرده‌ام فرار نمی‌کنم. خیلی‌های دیگر هم آنجا بودند و پشت من قایم شدند. خیلی از آدم‌هایی که می‌شناسید، از بسکتبالیست بگیرید تا فوتبالیست و مربی و بازیگر.


* فوتبالی‌های دیگری هم در آن مهمانی بودند
رسانه ها خیلی اسم‌های مخفف سر آن مهمانی معروف زد. من نمی‌دانم برای بقیه که در آنجا حاضر بودند و من به چشمم دیدم، چه اتفاقاتی افتاد ولی خود من تایم زیادی آنجا نبودم. ساعت 12 شب رسیدیم و 30 دقیقه بعد آن اتفاقات افتاد. اینکه چرا فقط برای من این‌قدر دردسرساز بوده، واقعاً نمی‌دانم. نمی‌دانم شاید به خاطر اینکه خوش‌لباس بودم، شیک می‌گشتم و مثل خیلی‌های دیگر خودم را پشت نقاب قایم نکردم. من همیشه به این شیک پوشیدن افتخار می‌کنم. ولی متأسفانه خوش‌تیپ بودن برای بعضی‌ها جالب نیست. خیلی‌ها هستند که با موهای ژولیده، لباس‌های بد و قیافه در هم ریخته می‌گردند ولی آدم‌های خوبی نیستند. به خاطر همین نباید ملاک قضاوت ظاهر آدم‌ها باشد. در کل غیر از من چند آدم دیگر از این فوتبال در آن مهمانی حاضر بودند ولی انگار قرار است از بین آنها من تاوان پس بدهم.


* مثل داستان مجاهد خذیراوی
داستان من هم شد عین داستان مجاهد خذیراوی. البته خیلی دیرتر رأی من را صادر کردند. مجاهد واقعاً بچه خوبی بود که به حقش در این فوتبال نرسید. من فکر می‌کنم او علی کریمی دوم این فوتبال بود. سالی که مجاهد را برای فرانسه می‌خواستند، لژیونر خاصی در این فوتبال نداشتیم ولی متأسفانه آن اتفاق افتاد که به نظرم در فوتبال ایران قشنگ نیست. من هزار بار داد زدم که اشتباه کردم و پشیمانم. من که به کسی خدشه‌ای وارد نکردم. من سال‌ها در این فوتبال بودم ولی به کسی آسیب نزدم. الان هم به خاطر اشتباهی که کردم دوباره عذرخواهی می‌کنم و از مقام مسئولی که دارد این پرونده را پیگیری می‌کند خواهش می‌کنم به سرنوشت من هم فکر کند. اگر بازیگر بودم دلم نمی‌سوخت. می‌گفتم تا سن 60 سالگی می‌خواهم فیلم بازی کنم و دو سال دیگر برمی‌گشتم ولی فوتبال این‌طوری نیست. اگر من دو سال بازی نکنم، دیگر تمام می‌شود و می‌رود.


* از همه عذرخواهی می‌کنم
خیلی‌ها مشکلاتی مثل مشکل من دارند. همه ما مسلمان هستیم. امیدوارم همان‌طور که اشتباه خیلی‌ها بخشیده شده، اشتباه من هم بخشیده شود. من دارم از این راه نان درمی‌آورم. اگر بخواهید این‌طور من را تنبیه کنید، بیشتر کینه به دل می‌گیرم. چرا مجاهد این‌طور شد؟ حالا نمی‌خواهم اسم ببرم، چرا فلان بازیکن سابق تیم‌ملی الان افتاده گوشه زندان و معتاد شده؟ من اشتباهی کردم و اگر قرار است بخشیده نشوم، شاید به این راه کشیده شوم. گذشت کردن می‌تواند به من کمک کند. از تمام جماعت فوتبالی هم عذرخواهی می‌کنم و اگر کسی هست که از دستم ناراحت شده، از ته دل می‌خواهم من را ببخشد. دوست دارم دوباره به فوتبال برگردم...


* خیلی‌ها تلاش می‌کنند من برگردم
الان 3، 4 نفر دنبال کارهای من هستند. جا دارد از آقا فرهاد کاظمی تشکر کنم که پیگیر ماجرا بوده. یکی از آدم‌های بزرگ فوتبال ایران هم که شاید دوست نداشته باشد نامش را بیاورم، خیلی دارد تلاش می‌کند که این مشکلم از بین برود. من مطمئن هستم که حل خواهد شد.


* دوست دارم به تیم‌ملی برگردم
نگویید حیف از نیکبختی که نتوانست به حق واقعی‌اش برسد. هرقدر بگوییم حیف، هیچ‌چیز تغییر نمی‌کند. نه به من کمک می‌کند که برگردم و دوباره فوتبال بازی کنم و نه به شما. فقط حسرتش را می‌توانم بخورم. اشتباهی کرده‌ام. خیلی هم پشیمانم. بگذارید من از این پشیمانی‌ام درس بگیرم و دوباره بتوانم بازی کنم و قدر چیزی را که دارم بدانم. در آن‌صورت دیگر پشیمان نخواهم شد. من دوست ندارم بگویم فلانی هم اشتباه کرد چرا یقه او را نمی‌گیرید. می‌گویم به من کمک کنید تا بتوانم دوباره برگردم و از اشتباهی که کرده‌ام درس بگیرم. اگر برگردم هرگز به فکر لیگ‌برتر نخواهم بود بلکه دوست دارم به تیم‌ملی برگردم و برای ایران بازی کنم.


* از مربیانم بپرسید
متأسفانه هنوز خیلی‌ها به گذشته من نگاه می‌کنند نه به وضعیت حال من. چرا گذشته من را می‌بینید، وضعیت حالم را ببینید که متنبه شده‌ام. دوست دارم دوباره برگردم. من در گذشته شر بودم ولی به چه‌کسی آسیب رساندم؟ مگر من آسیب‌رسان بودم؟ من خودم می‌گویم نیکبخت اشتباه کرد ولی نباید فقط به گذشته او نگاه کنیم. شما بروید از مربیانی که در این دو، سه سال با آنها کار کرده‌ام بپرسید. آقای کاظمی، یاوری، شاه‌محمدی و... بپرسید که من در این سال‌ها یک مشکل انضباطی داشته‌ام؟ متأسفانه چون در قدیم کمی بداخلاق بودم و زود عصبانی می‌شدم می‌گویند نیکبخت آدم بداخلاقی است.



* از زمان قطبی شروع شد
تمام حاشیه‌های فوتبال من از زمان افشین قطبی شروع شد. من قبل از او با قلعه‌نویی کار کرده بودم ولی با شرایطی که یادتان هست از تیم جدا شدم و به پرسپولیس رفتم. در آن زمان یک مسئله حاشیه‌ای هم بین ما پیش نیامد. در زمان اوجم در تیم دنیزلی بازی کردم. می‌گویند یک ککی به جان آدم می‌افتد، این مسائل هم مثل یک کک به جان من افتاد که خیلی سخت توانستم آنها را از جانم خارج کنم و بیرون بکشم. اسم من را گذاشتند شرور فوتبال. هر اسمی که دوست داشتند برایم انتخاب کردند. همان موقع انصاری‌فرد بدون اینکه حتی دلیل قانع‌کننده‌ای داشته باشد روی اسم من خط کشید، برای اینکه رفتم از جوانی دفاع کنم که شب‌ها زیر پله استادیوم ما می‌خوابید. این بازیکن همین الان زنده است و می‌تواند شهادت بدهد. به انصاری‌فرد گفتم به من که 50 میلیون می‌دهی، 20 میلیون هم بده به این بچه که یک خانه‌ای اجاره کند ولی همان‌جا با هم یقه به یقه شدیم و کار به دعوا کشید که یک خط قرمز روی اسم من کشید. سال بعد از لیست کنار گذاشته شدم. این تمام حقیقت بود.


* در فوتبال ما خیلی‌ها گرگند
کریمی هم به وضعیت بازیکنان جوان اعتراض دارد ولی اینکه می‌گویید چرا من بعد از اعتراض به وضعیت بد بازیکن پرسپولیس اخراج شدم، فرق می‌کند. از زمانی که یادم می‌آید علی کریمی متأهل بود ولی همه فکر می‌کردند من شیطان هستم. این خاصیت ما ایرانی‌هاست. از خودم گرفته تا شمایی که روبه‌رویم نشسته‌ای. متأسفانه ما تنها از ظاهر آدم‌ها نتیجه‌گیری می‌کنیم. یعنی طرف را می‌بینیم و می‌گوییم فلان است. من نمی‌خواهم بیشتر از این موضوع را باز کنم چون شاید برایم دردسرساز شود. همین الان هم که اینجا آمده‌ام، شاید برایم دردسر درست کنند. یک خبرنگار روزی به من گفت فلان قدر پول بده تا دعوت شوی تیم‌ملی ولی من گفتم نه. از اول لجباز بودم. شما اخلاقم را بهتر می‌دانید ولی نه اهل چاپلوسی هستم و نه دغل و سیاه‌بازی. من در فوتبال هم سیاه‌بازی نکردم. اگر با افشین قطبی مشکل داشتم رفتم به او گفتم که سر فلان مسئله، به این دلیل و به این دلیل با تو مشکل دارم. تا به حال شنیده‌اید یکی پشت من بگوید نیکبخت چاپلوس است؟ ببخشید شاید لفظ خوبی نباشد، ولی من پاچه‌خوار کسی نبوده‌ام. در بدترین شرایطی هم که مرا کنار گذاشتند ولی احساس کردم حق با من است، نرفتم چاپلوسی کنم یا عذرخواهی کنم چون دلیلی نداشت. اشتباه نکرده را نباید گردن می‌گرفتم ولی متأسفانه در این فوتبال خیلی‌ها گرگند ولی در لباس میش قایم شده‌اند و بهترین زندگی‌ها را هم می‌کنند. شما در همین فوتبال می‌بینی کسی آن بالای بالاست و به قول معروف وقتی به آنها می‌رسی می‌گویی دیگر به ته ته‌اش رسیده‌اند ولی می‌بینی همان گرگ هستند. الان در فوتبال ما خیلی‌ها گرگند در لباس میش. به چشمم این چیزها را علنی دیده‌ام که دارم می‌گویم. یک روز دست این میش‌نماها برای همه رو می‌شود.


* هنوز محبوبم
من فکر می‌کنم هنوز در فوتبال ایران محبوب هستم. بعد از 4 سال هنوز هم طرفداران استقلال و پرسپولیس من را در خیابان می‌بینند می‌گویند چرا برنمی‌گردی برای این تیم‌ها بازی کنی. من اسم از بازیکنان این تیم‌ها نمی‌آورم ولی منظورم همین‌هاست که شما میلیاردی خطابشان می‌کنید. شاید اگر پول زمان من را هم با الان مقایسه می‌کردید، همان میلیاردی می‌شدم ولی حرف من چیز دیگری است. این بازیکنان محبوب نیستند بلکه معروف هستند. من همین امروز آمده‌ام و می‌گویم هدفم لیگ‌برتر نیست بلکه تیم‌ملی است ولی خیلی از بازیکنان فکرشان فقط استقلال و پرسپولیس است. وقتی برسند می‌گویند بس است، دیگر بالاتری نیست.


* اولیایی به من ظلم کرد
من نه در استقلال و نه در پرسپولیس اشباع نشدم. اشتباهات زیادی هم کردم. سه اشتباهم این بود که به اسپانیا، آلمان و ترکیه نرفتم. قبول نکردم چون آدمی پررو بودم. بهتر است اسم بیاورم که حالا حرف به اینجا کشید. آقای اولیایی مدیرعامل سابق استقلال بزرگترین بلا را سر من آورد. داشتم با اتلتیکو سه ساله امضا می‌کردم که نامه باشگاه به دستم رسید. نوشته بودند 85 درصد از پول این انتقال به استقلال می‌رسد و 15 درصد به خودت. گفتم من چطور با 15 درصد در اروپا زندگی‌ام را سر کنم. اگر آن نامه را نمی‌زد زندگی من الان این نبود. اولیایی ظلم بزرگی در حق من کرد.


* مردم دل چرکین هستند اما...
شما می‌گویید مردم در سایت ها کامنت می‌گذارند و خیلی دل‌چرکین هستند ولی بگذارید یک چیزی برایتان توضیح بدهم. محبوبیت چند دسته است. چطور مثال بزنم. من اسم 10 بازیکن خارجی می‌آورم که هر کدام برای خودش محبوبیتی دارد، مسی، بکام، رونالدو و... اینها هر کدام جایگاهی دارند و نمی‌توانی بگویی همه در یک سطح هستند. به خاطر همین فکر می‌کنم نباید بگویید من نزد عده‌ای محبوب نیستم پس اصلاً محبوبیتی ندارم. الان در خیابان راه می‌روم، هنوز طرفداران با من برخورد خوب می‌کنند.


* چرا از استقلال رفتم؟
من یکی از سوپراستارهای فوتبال ایران بودم ولی فهمیدم سوپراستار بودن جواب نمی‌دهد. الان فهمیدم که هرقدر زشت‌تر باشی، شلخته‌تر باشی و داغون‌تر باشی موفق‌تر می‌شوی. من خوب لباس پوشیدم ولی شما یک بار من را دیدی که خارج از عرف لباس تنم کرده باشم؟ مثلاً یقه‌ام باز باشد و 10 تا زنجیر انداخته باشم؟ من آدم‌هایی را در همین فوتبال می‌شناسم که همین‌طوری می‌گردند ولی چون معروف نیستند کسی با آنها کاری ندارد. این بازیکنان محبوب هم نیستند. من 4 سال است از استقلال و پرسپولیس دورم ولی همین خبر دزدی ماشین من کلی سر و صدا کرد و تبدیل به تیتر روزنامه شد. اگر کسی برای من کامنت بدی در سایت‌تان می‌نویسد به آنها حق می‌دهم. به‌هر‌حال من از استقلال به پرسپولیس رفتم و قبول دارم هنوز عده‌ای از من دل‌چرکین هستند ولی به آن دوستان می‌گویم مگر من دیوانه‌ام که بازوبند را بدهم، از استقلال بروم و پیراهن تیم دیگر را بپوشم؟ به نظرشان اتفاقی نیفتاد که من این تصمیم را گرفتم؟
قبلاً گفته‌ام کی باعث و بانی‌اش شد که من از استقلال رفتم. سالی که از استقلال جدا شدم می‌گفتند تو باید نسبت به قرارداد سال گذشته‌ات کمتر بگیری. مگر ممکن بود؟ هر سال قرارداد کمی بالاتر می‌رود. من هم در اوج بودم ولی گفتند تو باید کمتر بگیری. فکر کنم به خاطر قهرمانی تیم آن سال غرور استقلال را گرفته بود و آن اتفاقات افتاد که باعث شد من هم بروم.


* به خاطر من عهدنامه نوشتند
مسئولان استقلال که می‌دانستند قرار است من به پرسپولیس بروم آمدند عهدنامه‌ای با پرسپولیسی‌ها امضا کردند که از همدیگر بازیکن نگیریم. یعنی چی؟ می‌خواستند به من بگویند حق نداری به پرسپولیس بروی ولی خبر نداشتند که یک هفته قبل از امضای آن عهدنامه من با پرسپولیس قرارداد امضا کرده‌ام!


* آنها را به خدا واگذار می‌کنم
برخی مسئولان گفته‌اند مهمانی در تهران نبوده که نیکبخت در آن نباشد. من آنها را به خدا واگذار می‌کنم. اولاً من احتیاجی به پارتی رفتن ندارم. خدا را صد هزار مرتبه شکر، آدم‌های زیادی من را می‌شناسند. حیف که نمی‌توانم گلویم را آزاد کنم و خیلی چیزها را بگویم. اگر بگویم خیلی‌ها زیر سؤال می‌روند. خیلی‌ها ادعایشان می‌شود که چیزهای زیادی حالی‌شان است، ولی در واقع چیزی حالی‌شان نیست. حالا از نظر دینی و هر چیز دیگری که فکر کنید. جلوی آنها من خیلی خوب هستم. دلیل ندارد که بیایم وضو بگیرم و پشت کسی نماز بخوانم که در چشم باشم. شما می‌توانید از حبیب کاشانی در این باره بپرسید. من نمی‌خواهم ریا کنم. اگر نماز می‌خوانم برای دل خودم است. هر طور هم که دوست داشته باشم می‌خوانم و با خدا درد دل کنم ولی خیلی‌ها هستند جانماز آب می‌کشند....


* گفتند من پول می‌گرفتم و...
شایعه ساخته‌اند نیکبخت پول می‌گرفت و به مهمانی‌ها می‌رفت که مثلاً بازیکن پرسپولیس آمده و تبلیغ شود. همین الان به شما می‌گویم اگر چنین پیشنهادی باشد حتماً می‌روم. شما اگر کسی را پیدا کردید که حاضر بود پول بدهد، مشکلی ندارم. وقتی نمی‌توانم فوتبال بازی کنم دیگر مجبور هستم از این کارها کنم. باز از مسئولان می‌خواهم اشتباه من را ببخشند. این شایعاتی که درباره‌ام هم درست شده، اصلاً درست نیست. اگر درست بود، اگر قرار بود من مدام به پارتی بروم پس چرا فقط یک بار این حرف‌ها پشت سرم درست شد؟ خیلی حرف‌هایی که ساختند واقعاً صحت ندارد.


* کاش همان موقع رأی صادر می‌شد
من به عادل فردوسی‌پور زنگ زدم. او به من خیلی لطف داشت و این کار را در قبالم کرد. در این برنامه هم از پشیمانی و ندامتم گفتم. دیگر تنبیه بالاتر از اینکه به خاطر رفتن به یک مهمانی، فوتبالم تمام شد. بالاتر از این دیگر ندارم. خاضر شدم در تلویزیون بگویم تا بخشیده شدم. انصافاً رأیی که برای صاحب مهمانی صادر شد، از رأی من سنگین‌تر نبود. از بازی پرسپولیس به مدت دو سال محروم شدم ولی هنوز متعجبم که چرا بعد از گذشت نزدیک به دو سال و خرده‌ای یک‌دفعه رأی من صادر شد. کاش همان موقع صادر می‌شد که الان محرومیتم تمام می‌شد. شک نکنید می‌توانم برگردم و حقم را از فوتبال بگیرم. نمی‌خواهم در 30 سالگی از فوتبال خداحافظی کنم و بروم. با این فوتبالیست‌هایی که دارم در لیگ می‌بینم می‌توانم تا 6، 7 سال دیگر در بهترین تیم‌های ایران از جمله استقلال و پرسپولیس بازی کنم. وضعیت فوتبال ایران خیلی خنده‌دار شده.


* زیر بلیت بازیکنان تیم‌ملی نیستم
من زیر بلیت بازیکنان تیم‌ملی نیستم که بخواهم حرفشان را گوش کنم و علیه عادل فردوسی‌پور باشم. باز دم او گرم که مصاحبه‌ام را پخش کرد و باعث شد خیلی‌ها با من تماس بگیرند و کمکم کنند. مگر بازیکنان تیم‌ملی به من پول می‌دهند؟ مگر وقتی این اتفاق‌ها افتاد یکی پیدا شد که به من زنگ بزند و بگوید حالت چطور است کمک نمی‌خواهی؟ خدا پدر و مادر عادل را بیامرزد که این لطف را در حقم کرد. این بازیکنان اگر قدرتش را دارند 90 را ببندند. البته وقتی قدرتش را دارند قراردادهای این‌طوری ببندند، حتماً می‌توانند 90 را هم تعطیل کنند.


* 25 درصد از قراردادم را کسر کردند
خیلی خنده‌دار است که من هنوز موفق نشده‌ام طلبم را از صبا و پیکان بگیرم. یک ریال هم دریافت نکرده‌ام. استیناف به نفع من رأی داده. یک امضا می‌خواهد که من پولم را بگیرم ولی خنده‌دار است که این امضا هنوز پای برگه نخورده. پیکان را قهرمان کردیم ولی هنوز پولمان را نداده‌اند. جالب است 25 درصد از قراردادم را کسر کرده‌اند ولی دوباره مابقی را هم نداده‌اند. فکرکنم برای آقا فرهاد هم این مشکل پیش آمد و نتوانست پولش را از سپاهان بگیرد.


* دشمن نداشته باشی بزرگ نمی‌شوی
تا دشمن نداشته باشی نمی‌توانی بزرگ شوی. خیلی‌ها آرزو دارند که جای من باشند. بدترین نفرینی که بخواهم برایشان بکنم همین است که کاش یک روز جای من باشید. مدل من زندگی کنید که ببینم اصلاً جنبه‌‌اش را دارید که یک ساعت به جای من باشید. به خودم افتخار می‌کنم که 10 سال در پرسپولیس و استقلال بودم ولی هیچ اتفاقی برایم نیفتاد. اگر ماجرای این مهمانی هم پیش‌آمد به‌خاطر دوست‌‌های غیرفوتبالی بود که داشتم. با رفقایی خارج از فوتبال رفاقت کردم. سینمایی هم نبودند. 10 سال در اوج بودم و هیچ مشکلی برایم پیش نیامد ولی رفاقت با آنها برایم دردسرساز شد.


* قاضی را ندیده‌ام
باورتان می‌شود من با قاضی پرونده‌ام تا به حال هیچ حرفی نزده‌ام. اصلاً هم ایشان را ندیده‌ام. وکیلم پیگیر کارهایم بود و حکم به او ابلاغ شد و ایشان هم در اختیار من قرار داد. تا به حال قسمت نشده با قاضی‌ام حرف بزنم ولی امیدوارم در آینده این اتفاق بیفتد. تا پارسال به من می‌گفتند که این ماجرا کلاً حل شده و دیگر مشکلی نیست. حتی امسال هم کارت بازی من صادر شده بود، مشکلی برای بازی کردن نداشتم. اگر مشکل داشتم که از همان اول اصلاً کارتم صادر نمی‌شد ولی ناگهان سر بازی با پرسپولیس گفتند که تو نمی‌توانی بازی کنی. این را هم آقای حیدرپور مدیر اجرایی باشگاه به من گفت. فدراسیون نامه زده بود که نیکبخت نمی‌تواند بازی کند.


* چرا می‌گویند کهکشانی؟
این پرسپولیس که من دارم می‌بینم از شرایط آرمانی به دور است و خواسته مردم را برآورده نکرده است. من نمی‌فهمم وقتی روزنامه‌ها اسم پرسپولیس را می‌گذارند کهکشانی منظورشان چیست؟ بیایید قبول کنیم که مهم نیست وقتی بازیکنی در ملوان بازی می‌کند و ستاره آن تیم بوده، حتماً در استقلال و پرسپولیس هم می‌تواند ستاره باشد. من خودم در استقلالی ستاره شدم که منصوریان، خرمگاه، زرینچه، دین‌محمدی و نوازی هم در آن بودند و توانستم بین این بازیکنان ستاره شوم. یا سالی که رفتم پرسپولیس ستاره‌های زیادی داشت. مهم این است که وقتی به یک تیم پرستاره می‌روی، بدرخشی نه اینکه بشوی کریم شیره‌ای.


* با یک‌پا از بعضی بازیکنان پرسپولیس بهترم
صد‌درصد می‌توانم برای این پرسپولیس بازی کنم. یک پایم را هم ببندند، بهتر از بعضی بازیکنان کار می‌کنم. دلم می‌سوزد که این حرف‌ها را می‌زنم. علی کریمی می‌تواند تا 40 سالگی هم برای پرسپولیس بازی کند، چرا؟ چون غیرت دارد. پولادی واقعاً با غیرت بازی می‌کند و در این تیم هم موفق بوده. بازیکنان دیگر هم باید مثل آنها باشند و زود اشباع نشوند.


* ژوزه ماندنی نیست
من نظری درباره ژوزه ندارم چون در حیطه کاری من نیست ولی دیده‌ام که دو سه مصاحبه کرده و گفته من تیم را نبسته‌ام. ولی فراموش نکنیم که دنیزلی هم تیم را نبست ولی ما سوم شدیم. به نظر من ژوزه در ارنج کردن تیم مشکل دارد. ما یک‌سال هم در استقلال این مشکل را داشتیم. زمان کخ بود که مدام ترکیب عوض می‌شد. به نظر من شرایط الان طوری نیست که ژوزه در پرسپولیس بماند.


* به خاطر بلاژ گریه کردم
اگر مربی شوم و بازیکنی با خلق و خوی خودم گیرم بیفتد، او را اداره می‌کنم. متأسفانه بعضی مربیان ایرانی جسارت کار با بازیکنان بزرگ را ندارند و ترجیح می‌دهند او را کنار بگذارند چون به قول معروف بازیکن یاغی و سرکش را نمی‌توانند کنترل کنند ولی من مثال بزنم همین آقای یاوری را. قبل از اینکه با او کار کنم از او غولی در ذهنم ساخته بودم ولی روزی که داشت می‌رفت، برای دومین‌بار به‌خاطر برکناری یک مربی گریه کردم. اول بلاژویچ بود و بعد هم یاوری که زیرآبش را زدند.


* من عددی نیستم که درباره محرمی حرف بزنم
وضعیت برخی از ستاره‌های سابق فوتبال ایران برای من درس عبرت است. شما اسم بردید از محرمی. او خیلی گنده‌تر از این حرف‌هاست. من عددی نیستم که بخواهم درباره این بازیکن حرف بزنم. او از نظر تکنیکی و تاکتیکی بالاتر از من بود و سعی می‌کنم از شرایطی که داشته الگو بگیرم. نمی‌خواهم دیگر در زندگی اشتباه کنم.


********

- محبوبیت زیاد همیشه کار دست آدم‌ها می‌دهد. من 10سال فوتبال حرفه‌ای بازی کردم. 7 سال در استقلال و سه سال در پرسپولیس.


- شاید از این به بعد هم من گرگه بشوم. تا الان نشده‌ام، تا الان ریا نکرده‌ام و نخواسته‌ام سر کسی کلاه بگذارم ولی شاید از این به بعد بشوم! (خنده)


- با دوستانی که در آن پارتی حاضر بودند مدتی رفیق بودم و می‌گفتند از هر طریقی شده به تو کمک می‌کنیم ولی در ادامه بین ما مشاجره‌هایی پیش‌آمد و دیگر کلاً من را بی‌خیال شدند.


- خیلی از دوستانی که در مهمانی بودند نمی‌دانم چطور، شاید با پارتی بازی یکجوری مشکل خود را حل کردند ولی من که پارتی بازی نکردم، الان باید تاوانش را این‌طور بدهم. آبرویم در تلویزیون رفته و دیگر همه می‌دانند چرا محروم شده‌ام.


- اگر مربی شوم هفته دوم مدیر‌عامل من را اخراج می‌کند!

 


پنج شنبه 91 شهریور 30 , ساعت 9:48 صبح

مثلث خاتمی، ناطق، هاشمی

   

یک عضو حزب اعتمادملی از هاشمی رفسنجانی خواست لیدری یک مثلث با حضور خاتمی و ناطق را در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده برعهده بگیرد.

به گزارش کیهان، محمدرضا خباز ضمن 2 مصاحبه با باشگاه خبرنگاران و مهر گفته است: هاشمی نه به معنای کامل اصولگراست و نه اصلاح طلب بلکه مجموعه نیروهای معتدل دو طیف را قبول دارد و با آنان در ارتباط است.

خباز با اشاره به تشکیل مثلث انتخاباتی هاشمی، ناطق و خاتمی، افزود: برای برگزاری هر چه باشکوه تر انتخابات و به میدان آمدن تمامی نیروها باید مثلث انتخاباتی ناطق، هاشمی و خاتمی تشکیل شود.

این اصلاح طلب و نماینده سابق مجلس گفت: هاشمی رفسنجانی، ناطق و خاتمی تجربه مدیریت در سطوح عالی را دارند و هاشمی به عنوان فردی فراجناحی، ناطق به عنوان اصولگرایی معتدل و خاتمی هم به عنوان اصلاح طلبی معتدل در روئوس این مثلث حضور خواهند داشت.

عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی خاطر نشان کرد: ممکن است از میان این سه نفر، کاندیدای ریاست جمهوری هم انتخاب شود اما این مسئله باید براساس اتفاق نظر آنان باشد.

وی با بیان اینکه اصلاح طلبان تاکنون هیچ نشست مشترکی برای انتخابات نداشتند و تصمیمی اتخاذ نکرده اند، گفت: هاشمی باید سکاندار انتخابات باشد و مجموعه نیروهای دلسوز را دور هم جمع کند.

وی در توضیح مثلث هاشمی، ناطق نوری و خاتمی گفت: این سه شخصیت می توانند لیدری احزاب در زمان انتخابات را به عهده بگیرند و با جمع بندی از شرایط عمومی کشور وفاق ملی ایجاد کنند.

وی افزود: این مثلث اگر به صحنه بیاید با هم افزایی که با یکدیگر دارند می توانند با هماهنگی دیگر نیروها و شخصیت های انقلابی فردی ولایی و متعهد را برای ریاست جمهوری انتخاب کنند.

اظهارات خباز درباره ولایی و متعهد موخر کردن فردی مانند خاتمی در حالی است که خاتمی در برهه هایی بخشی از بار محافل تجدیدنظرطلب و اسناد طلب را به دوش کشید. از سوی دیگر این تعبیر «نیروهای معتدل دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب» تعبیری به عافیت مغشوش و غیرواقعی است چرا که اصولگرایان معتدل مرزبندی روشنی با فتنه انگیزی و ساختارشکنی دارند حال که طیف فعال جبهه اصلاحات نقش آخرین فتنه 88 بودند و طیف منفعل آنها نیز حاشیه امنیت را انتخاب کردند و بنابراین اعتدال بعد از حوادث سال 88 دقیقا بر مبنای موضع صریح در برابر آشوب طلبان و براندازان معنا پیدا می کند.

اصولگرایی و اصلاح طلبی حقیقی در قاموس جمهوری اسلامی ضوابط روشنی دارد که با اصول ستیزی و فسادگری قابل جمع نیست. البته آن حکیم بزرگ می گوید «شیربی یال و دم و اشکم که دید / این چنین شیری خدا هم نافرید»، اما برخی محافل سیاسی نظیر اصلاح طلبان منش های شترمرغی - نه این و نه آن، هم این و هم آن- را بیشتر می پسندند و به همین دلیل هم پس از شکست فتنه گران نقابدار در فتنه 88 معتقدند باید التقاطی از عناوین اصولگرایی و اصلاح طلبی را بدون احراز لوازم آن دست و پا کرد.

 


پنج شنبه 91 شهریور 30 , ساعت 9:47 صبح

گلایه از نفت بی‌کیفیت سعودی در برابر نفت ایرانی!

وزیر نفت سریلانکا گفت که استفاده از نفت عربستان در پالایشگاههای این کشور باعث کاهش تولید بنزین این کشور شده است.

ایسنا، سریلانکا قبلا از نفت سبک ایران در پالایشگاه خود استفاد می‌کرد، ولی به دلیل تحریمهای اتحادیه اروپا صادرات نفت ایران به این کشور متوقف شده است. سوسیل پریماجایانتا وزیر نفت سریلانکا گفت: از زمان توقف واردات نفت سبک ایران، دولت به دنبال جایگزین برای نفت ایران بوده است. وی توضیح داد که محصولی که از نفت عربستان بدست می آید نسبت به نفت سبک ایران، کمتر است. وی خاطرنشان کرد که سولفور موجود در نفت عربستان نسبت به نفت ایران بیشتر است.
 

به گزارش روزنامه ساندی لیدر، وزیر نفت سریلانکا گفت: زمانیکه ما پنج هزار تن نفت خام ایران را پالایش می‌کردیم معمولا 1200 تن سوخت دیزل و 1250 تن بنزین بدست می‌آوردیم و مابقی تبدیل به نفت سفید و نفت کوره می‌شد اما از نفت عربستان حدود 1400 تن سوخت دیزل و تنها 600 تن بنزین بدست می آوریم.
 
وی افزود: با استفاده از نفت عربستان تولید محصولات پالایشگاهی سریلانکا 10 درصد کاهش یافته است. همچنین یکی دیگر از مقامات نفتی سریلانکا گفت که پالایشگاههای این کشور فقط توان پالایش نفت سبک ایران را دارند و در صورت استفاده از نفت عربستان این نفت باید با نفت دیگری ترکیب شود.
  وی افزود: دولت سریلانکا درحال مذاکره با دولت ایران برای بررسی امکان واردات نفت از ایران است.

 


پنج شنبه 91 شهریور 30 , ساعت 9:47 صبح

کشف مجدد 2 کشور در تهران!

 

کشف مجدد 2 کشور در تهران،لابی استرالیایی‌ها در ایران، صرفه‌جویی در 60 سفر بین‌المللی، فعالیت‌های زیاد وزیر نفتی و ... از جمله حاشیه‌های اجلاس تهران به روایت معاون وزیر خارجه است.

به گزارش خبرنگار آنا، برگزاری باشکوه شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران و بازتاب‌های آن در رسانه‌های دنیا ما را بر آن داشت تا با سید عباس عراقچی معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه درباره حاشیه‌های این اجلاس به گفت‌وگو بنشینیم.او که با بسیاری از هیات‌های دیپلماتیک حاضر در اجلاس همراه بوده حاشیه‌های جالبی را از آنان دارد که در ذیل به آنها اشاره می‌شود:

** اجلاس تهران و افزایش غرور ملی

عراقچی در ابتدای این گفت‌وگو برگزاری موفقیت‌آمیز اجلاس عدم تعهد درتهران را فراتر از انتظارات و پیروزی بزرگی برای ایران و شکست سنگینی برای آمریکا می‌داند و می‌گوید: برگزاری جنبش عدم تعهد در تهران و شرکت سران و هیئت‌های عالی از 129 کشور از یک سو فرصتی برای شرکت کنندگان ایجاد کرد که از دایره تبلیغات منفی استکبار برعلیه ایران خارج شده و به قابلیت‌های ایران پی ببرند و از سوی دیگر ایران توانست قدرت خود را به رخ دشمنانی بکشد که نتوانستند ایران را منزوی کنند.

وی ابراز داشت: دستاوردهای حاصل از برگزاری موفقیت‌آمیز اجلاس جنبش عدم تعهد نشان داد این جنبش نه تنها پویائی خود را حفظ کرده بلکه توانائی آنرا دارد که به عنوان بزرگترین تشکل جهان تاثیرگذار در تحولات جهانی و روابط بین‌الملل باشد. در تحقق این روند ایران به اتفاق کشورهای بنیانگذار جنبش نقش محوری دارند.

معاون آسیا اقیانوسیه وزارت امور خارجه با اشاره به اینکه اجلاس تهران در کنار موفقیت‌های بین‌المللی برای کشورمان، در داخل نیز باعث افزایش غرور ملی و اعتماد بنفس مردم گردید، تصریح کرد: در برگزاری موفقیت‌آمیز این اجلاس، همکاری، همدلی و همراهی مردم و تمام وزارتخانه‌ها و ارگان‌ها از اهمیت ویژه برخوردار بود که در اینجا فرصت را غنیمت شمرده و از آحاد مردم و تمامی دست‌اندرکاران موفقیت‌آمیز این اجلاس تشکر و قدردانی می‌کنم.

** به دلیل استقبال گسترده، از هیات‌های می‌خواستیم زمان کمتری سخنرانی کنند

وی با اشاره به انجام 142 سخنرانی در اجلاس سران اظهار داشت: تعداد بالای درخواست‌ها برای انجام سخنرانی در اجلاس تهران موجب شد که از هیئت‌ها درخواست کنیم زمان کمتری سخنرانی کنند تا نوبت به همه برسد.

** تلاش چینی‌ها برای جلو افتادن سخنرانی‌شان

معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه یادآور شد: نمایندگان بسیاری از کشورهای مختلف به بنده مراجعه می‌کردند تا زمان سخنرانی آنها را جلوتر بیندازیم که به عنوان مثال چین یکی از این هیئت‌ها بود.

"در اجلاس‌های بین‌المللی ابتدا روسای جمهور، نخست وزیران و سپس وزاری امور خارجه صحبت می‌کنند حتی اگر کشور مهمی در سطح وزیر امور خارجه در اجلاس حضور داشته باشد باید ترتیب را رعایت کنند درحالی که در اجلاس تهران برخی از کشورهای بزرگ فشارهایی را وارد می‌کردند که زودتر سخنرانی کنند".

عراقچی با بیان اینکه قالب هئیت‌هایی که با آنها صحبت کردیم از برگزاری اجلاس راضی بودند و تعداد محدودی از آنها با اشکالات پروتکلی و برخی سخت گیری‌ها مواجه شده بودند، تاکید کرد: اعمال سخت‌گیری‌های امنیتی در تمام اجلاس‌های بین‌المللی طبیعی است و در اجلاس تهران نیز با توجه به حساسیت برگزاری این اجلاس و تلاش برخی از کشورهای سلطه‌گر برای عدم موفقیت ایران این سخت‌گیری‌ها برای هیئت‌ها قابل درک بود اما این موضوع به طور طبیعی برای برخی از هیئت‌های حاضر در ایران مشکلاتی را ایجاد می‌کرد.

** اذعان کشورهای حاضر در اجلاس تهران به موفقیت ایران در برگزاری این اجلاس

وی افزود: هیئت‌های شرکت کننده در اجلاس تهران پس از بازگشت به کشور خود در گزارش‌هایشان از اینکه ایران توانسته با وجود تبلیغات منفی و جنگ روانی کشورهای غربی در برگزاری اجلاس سربلند بیرون بیاید از این اجلاس تعریف می‌کردند.

** اجلاس تهران فرصتی مغتنم برای انجام دیدارهای دوجانبه برای ایران و سایر کشورها

معاون وزیر خارجه انجام دیدارهای دوجانبه با کشورهای شرکت کننده در اجلاس تهران را مورد اشاره قرار داد و گفت: در حاشیه برگزاری اجلاس فرصت بسیار مناسبی فراهم شد که مسائل دو جانبه را پیگیری کنیم.

** سفر نخست وزیر هند پس از 11 سال به ایران

عراقچی با اشاره به اینکه در جریان اجلاس تهران 3 کشور (هند، مغولستان و کره شمالی) سفر دوجانبه با تمام مراسم رسمی آن داشتند که تشریفات مربوط به سفرهای دو جانبه مانند استقبال رسمی، مذاکره و ضیافت رسمی برگزار شد، تصریح کرد: نخست وزیر هند 11 سال به ایران نیامده بود و ابراز علاقه کرد تا به جز موضوع اجلاس تدارکات سفر دو جانبه نیز در نظر گرفته شود که این کار انجام شد. رابطه ما با هند رو به رشد است و در این سفر ظرفیت‌های جدیدی نیز فعال شد.

وی ادامه داد: در اجلاس تهران بین ایران، هند و افغانستان جلسه‌ای برای افزایش همکاری‌های اقتصادی در منطقه با تکیه بر موضوع چابهار برگزار شد.

معاون آسیا اقیانوسیه وزارت خارجه یادآور شد: در سطح دو جانبه با هندی‌ها توافق کردیم تا بندر چابهار را توسعه دهیم چرا که این بندر راه ارتباطی هند با ایران، افغانستان و آسیای مرکزی است و از این لحاظ چابهار برای آنها اهمیت استراتژیک دارد.

عراقچی در همین زمینه خاطرنشان کرد: توافقی را انجام دادیم تا ظرف مدت 3 ماه گروه کاری ویژه‌ای تشکیل شده و ابعاد موضوع توسعه فنی چابهار و ایجاد جاده چابهار- زاهدان به سمت افغانستان را بررسی کنیم و قرار است این جاده در مراحل بعدی تا آسیای مرکزی هم گسترش یابد.

** کشف مجدد برخی کشورها در اجلاس تهران/آغاز ارتباط سیاسی با"فیجی"

وی در ادامه گفت‌وگو با آنا، با بیان اینکه بنگلادش از سایر کشورهایی بود که در حاشیه اجلاس توانستیم همکاری‌ها را به میزان زیادی گسترش دهیم و تفاهم نامه‌ای برای ایجاد مکانیزم مشورتی و کمک‌های توسعه‌ای با این کشور به امضا برسانیم، گفت: در حاشیه اجلاس سران عدم تعهد در ایران با کشور فیجی نیز اعلامیه شروع روابط سیاسی را امضا کردیم و تمام این موارد حاکی از قدرت و مشروعیت ایران است.

معاون آسیا اقیانوسیه وزارت امور خارجه تاکید کرد: برگزاری اجلاس سران جنبش عدم تعهد در ایران سبب شد تا ظرفیت‌های جدیدی را در روابط دو جانبه با سایر کشورها کشف کنیم به گونه‌ای که به تعبیر برخی دوستان، 2 کشور نپال و مغولستان را مجددا کشف کردیم.

عراقچی افزود: مغولستان کشوری منزوی بود که هم‌اکنون برای گام برداشتن در مسیر پیشرفت تلاش می‌کند و ابراز علاقه بسیار شدیدی برای برقراری روابط دو جانبه با ایران می‌کرد.

وی با اشاره به از بین رفتن تمام اسناد تاریخی کشور مغولستان در طول زمان، ابراز داشت که این کشور در تلاش برای تدوین و بازنویسی تاریخش است که در این رابطه نیز از ایران درخواست کمک کرده است. گنبد سلطانیه در زنجان یکی از آثار به جای مانده از دوران مغول‌ها در ایران است که رئیس جمهور این کشور از این بنا بازدید کرد.

** سوریه در اجلاس تهران احساس سربلندی کرد

معاون آسیا اقیانوسیه وزارت امور خارجه به حضور موثر هیئت سوری در اجلاس سران جنبش عدم تعهد در ایران اشاره و خاطرنشان کرد: سوریه در اجلاس تهران در شرایطی که با اعمال فشار سعودی‌ها عضویت این کشور در سازمان همکاری‌های اسلامی لغو شده بود، احساس سربلندی کرده و توانست اقتدار خود را به نمایش بگذارد. در حقیقت این اجلاس برای دولت سوریه نوعی ارتقاء بود.

عراقچی در ادامه این گفت‌وگو با بیان اینکه بان کی مون برای سفر به ایران بسیار تحت فشار بود و مشخص بود که برای کم کردن این فشارها حرف‌هایی را مطرح خواهد کرد که به نفع غربی‌ها باشد، اظهار داشت: قبل از سفر بان کی مون به ایران برایشان بازگو کرده بودند که باید نگرانی‌های جامعه بین الملل در زمینه سوریه، حقوق بشر و انرژی هسته‌ای را در ایران مطرح کند.

** فعالیت‌های زیاد وزیر نفتی و صرفه‌جویی در 60 سفر بین المللی

وی با بیان اینکه وزیر نفت یکی از فعال ترین چهره‌های اجلاس عدم تعهد در ایران بود و با بسیاری از کشورها ملاقات داشت و توانست مسائل زیادی را حل و فصل کند، خاطرنشان کرد: از دیدارهای دو جانبه و ارتباط با کشورها بسیار راضی هستیم به گونه‌ای که یکی از مزایای اجلاس برای ما در حقیقت صرفه‌جویی در 60 سفر بین المللی بود.

معاون آسیا اقیانوسیه وزارت امور خارجه ادامه داد: در حاشیه اجلاس تهران توانستیم تنها در حوزه آسیا 7 یادداشت تفاهم را امضا کنیم که 3 یادداشت تفاهم با مغولستان، 2 تفاهم نامه با بنگلادش، یک تفاهم با فیجی و یک تفاهم نامه نیز با هند و افغانستان امضا کردیم.

** هدف استرالیایی‌ها از شرکت در این اجلاس

عراقچی گفت: بازار ملاقات میان نمایندگان کشورهای مخلتف در اجلاس عدم تعهد بسیار داغ بود به گونه‌ای که برخی از کشورها مانند استرالیا برای لابی کردن با سایر کشورها به ایران آمده بودند.

وی تاکید کرد: استرالیا به عنوان کشور مهمان تقاضای حضور در اجلاس ایران را کرده بود که ما هدف از سفر آنها را می‌دانستیم. که با آن موافقت کردیم در حقیقت هدف اصلی این کشور برای حضور در ایران لابی کردن با سایر کشورها برای عضویت در شورای امنیت بود.

معاون آسیا اقیانوسیه وزارت امور خارجه با تاکید براینکه اجلاس تهران به لحاظ محتوا و امضای اسناد بسیار منظم بود، اظهار داشت: این در حالی است که یکی از مشکلات شایع در اجلاس‌های بین‌المللی طولانی شدن جلسات تا ساعت‌ها بعد از نیمه شب و ایجاد تنش میان کشورهاست اما در اجلاس تهران شاهد این موارد نبودیم.

عراقچی یادآور شد: برگزاری منظم اجلاس تهران به خاطر این بود که اسناد اصلی اجلاس تهران از 4 ماه گذشته در نیویورک تهیه شده بود و در اجلاس شرم الشیخ که وزاری امور خارجه حضور داشتند اسناد تصویب نهایی شدند یعنی در نیویورک و شرم الشیخ تمام کارهای مربوط به اسناد را انجام داده بودیم.

** بیانیه اصولی و متوازن تهران موجب تعجب هیات‌ها شد

وی با اشاره به اینکه بیانیه تهران در ایران تدوین و ارائه شد، خاطرنشان کرد: بیانیه تهران بسیاری از هیئت‌ها را متعجب کرد به گونه‌ای که مطرح می کردند انتظار نداشتیم ایران چنین متن اصولی، سنگین و متوازنی را ارائه کند. در حقیقت بیانیه تهران محصول 120 کشور عضو عدم تعهد بود و نظرات کشورهای مختلف را برای تدوین آن در نظر گرفته بودیم.

معاون آسیا اقیانوسیه وزارت امور خارجه خاطرنشان کرد: در دوران مدیریت جنبش توسط ایران، سعی خواهیم کرد با بازتعریف این جنبش و افزایش کارایی آن، این تشکل سیاسی را به جایگاهی ارتفاء دهیم که در مدیریت جهانی مشارکت داشته باشد.

عراقچی در پایان خاطرنشان کرد: رهبری جنبش عدم تعهد توسط ایران، به نمایندگی 120 عضو این جنبش درسه سال آینده فرصتی را برای کشورمان ایجاد کرد که صدای رسای جهان مستقلی باشد که سعی دارد بسترساز جهانی عاری از سلاح‌های کشتار جمعی شده و با شعار صلح و عدالت جهانی، ادبیاتی نو بر جهان حاکم کند.

 


پنج شنبه 91 شهریور 30 , ساعت 9:46 صبح

کتک خوردیم تا بگوییم عضو سپاهیم +عکس

نیروهای ارتش سوریه این افراد را از قبضه اسارت تروریست‌های مسلح آزاد کردند، این درحالی است که تروریست‌های مسلح این افراد را تحت شکنجه وادار به اعتراف‌هایی کرده بودند که مد نظر ایشان بود.

چندی پیش افراد مسلح در سوریه چند شهروند سوری دارای تابعیت ایرانی را در یکی از مناطق دمشق ربوده و آنها را به داشتن ارتباط با سپاه پاسداران متهم کردند، برای شنیدن حقیقت امر با این افراد در دمشق به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم.

به گزارش فارس از دمشق، گروهک‌های تروریستی مسلح درحالی به عملیات‌ها و اقدامات خرابکارانه خود در سوریه ادامه می‌دهند که بخش قابل ملاحظه‌ای از این عملیات‌ها شهروندان سوری را قربانی می‌کند و در ربودن، شکنجه، تهدید امنیت و ایجاد وحشت در بین آنها منجر می‌شود.

در این راستا یک گروهک تروریستی اقدام به ربودن شماری از شهروندان سوری کرد که دارای تابعیت ایرانی بودند و مدعی شدند که این افراد با سپاه پاسداران در جمهوری اسلامی ایران در ارتباط بوده‌اند.

این تروریست‌ها در ادامه ادعاهای خود گفته‌اند که این افراد در سوریه می‌جنگند و گروهک‌های تروریستی موسوم به «ارتش آزاد» آنها را دستگیر کرده‌اند.

اما نیروهای ارتش سوریه این افراد را از قبضه اسارت تروریست‌های مسلح آزاد کردند، این درحالی است که تروریست‌های مسلح این افراد را تحت شکنجه وادار به اعتراف‌هایی کرده بودند که مد نظر ایشان بود.

خبرنگار فارس در دمشق دیدارهایی با این افراد انجام داده و با آنها درباره واقعیت آنچه در دوران اسارتشان گذشته، اینکه چه دست‌هایی در ربودن آنها فعال بودند، و نحوه آزادی‌شان توسط ارتش سوریه به گفت‌وگو نشسته است.

 

گروهک‌های تروریستی در لباس ارتش سوریه ما را ربودند


یکی از این افراد در این ارتباط : برای عرض تسلیت نزد یکی از بستگان خود در نزدیکی منطقه «سیدی مقداد» رفته بودیم که در یک مرکز ایست و بازرسی متوقف شدیم.

ما را از نیروهای سپاه معرفی کرده و فیلم گرفتند و به شبکه العربیه فرستادند


وی می‌افزاید: تصور می‌کردیم که این مرکز ایست و بازرسی وابسته به نیروهای ارتش سوریه است، اما خیلی زود متوجه شدیم، آنها از گروهک‌های تروریستی هستند که لباس‌های ارتش سوریه را به تن کرده‌اند.

این شهروند سوری می‌گوید: تروریست‌ها وقتی دیدند که ما مدارکی در اختیار داریم که ثابت می‌کند ما تابعیت ایرانی داریم، ما را ربوده و به منطقه «التضامن» بردند و سپس ما را متهم کردند که از نیروهای سپاه پاسداران هستیم.

وی افزود: سپس از ما فیلمبرداری کرده و فیلم ما را به شبکه العربیه فرستادند که اخبار دروغینی درباره حوادث جاری در سوریه پخش می‌کند.

بعد از متهم شدن به ارتباط با سپاه مورد ضرب و شتم قرار گرفتیم


همچنین یکی دیگر از افراد ربوده شده که یک جوان سوری است،‌ در این ارتباط به فارس توضیح داد که یک گروهک تروریستی آنها را در نزدیکی منطقه «سیدی مقداد» ربوده و به منطقه «التضامن» بردند،‌ چون آنها مدارکی را نزد ما یافتند که تابعیت ایرانی ما را ثابت می‌کرد.

وی افزود: آنها ما را به وابستگی به سپاه پاسداران متهم کردند و سپس اقدام به شکنجه و ضرب و شتم ما کردند که پس از ورود ارتش سوریه به منطقه التضامن ما از اسارت تروریست‌های مسلح آزاد کرده و نجات دادند.

 

به دروغ گفتند من تک تیرانداز هستم و فیلم آن را به العربیه فرستادند


اما سومین فرد ربوده شده نیز درباره نحوه ربودن خود گفت: در حال رفتن به منطقة زینبیه برای عرض تسلیت به یکی از بستگان خود بودیم که در نزدیکی منطقه «سیدی مقداد» با یک گروهک مسلح برخورد کردیم.

وی می‌افزاید: آنها وقتی مدارکی را نزد ما یافتند که تابعیت ایرانی ما را ثابت می‌کرد،‌ ما را بازداشت کردند. در حالی‌که ما با وجودی‌ که دارای تابعیت ایرانی هستیم، اما سوری الاصل می‌باشیم ولی آنها ما را به همین بهانه ربودند.

این شهروند سوری می‌گوید: تروریست‌های مسلح پس از ربودن، ما را به منطقه التضامن برده و در آنجا از ما بازجویی کردند و سپس اقدام به فیلمبرداری کرده و سپس به ما اطلاع دادند، تصاویر و فیلم‌های گرفته شده از ما را به شبکه العربیه داده‌اند و صحبت‌های دروغینی به ما نسبت داده شد، از جمله اینکه گفته شد، من یک تک تیر انداز هستم.

وی گفت: ما 20 روز نزد آنها در اسارت بودیم که به لطف ارتش سوریه از دست تروریست‌های مسلح نجات پیدا کردیم.

 


پنج شنبه 91 شهریور 30 , ساعت 9:44 صبح

قرائتی: مسئله ازدواج موقت راه بیافتد

وی در ادامه با اشاره به دانشجویانی که فرزندان روحانیون هستند، گفت: نمی‌گویم همه فرزندان روحانی ما خوب هستند، اما می‌توان از بخشی از ظرفیت این دسته از دانشجویان استفاده کرد.


رییس ستاد اقامه نماز کشور خطاب به روسای دانشگاه‌ها با تاکید بر اینکه باید اقدامی برای ازدواج دانشجویان صورت گیرد، گفت: مسئله ازدواج موقت باید راه بیافتد و گرنه حرام انجام می‌شود.

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی امروز در نشست روسای دانشگاه‌ها و پارک‌های علم و فناوری با بیان اینکه در قرآن 2700 پیام‌ حقوقی آورده شده است، تاکید کرد: قرآن را از مهجوریت بیرون آوریم و بدانیم که قرآن هنوز کشف نشده است.

وی خطاب به روسا، تاکید کرد: مزه دین را بچشانیم و بدانیم تفسیر و نهج‌البلاغه برای ما جا نیفتاده است، در این زمینه در هر دانشگاه یک جلسه تفسیر قرآن را راه‌اندازی کنیم.

رییس ستاد اقامه نماز کشور با بیان اینکه وضع نماز در دانشگاه‌ها و مدارس خوب نیست، گفت: هر دانشجو باید یک کتاب اسرار نماز را بخواند .

قرائتی با اشاره به برخی ظرفیت‌های خاموش در دانشگاه‌ها، گفت: از جمله این ظرفیت‌ها می‌توان به 400 هزار دانشجو که پدرشان شهید و یا جانباز هستند و دانشجویان معتکف اشاره کرد که باید از ظرفیت این دسته از دانشجویان استفاده کرد.

وی در ادامه با اشاره به دانشجویانی که فرزندان روحانیون هستند، گفت: نمی‌گویم همه فرزندان روحانی ما خوب هستند، اما می‌توان از بخشی از ظرفیت این دسته از دانشجویان استفاده کرد.

رییس ستاد اقامه نماز کشور ادامه داد: همچنین اگر به برخی از اساتید دانشگاه‌ها بها دهیم، می‌توانند بسیاری از کارها را جلو ببرند.

قرائتی با اشاره به بحث جداسازی دانشجویان دختر و پسر، گفت: دختر و پسرها را جدا کنیم، مگر در موارد ضرورت. در این زمینه کاری جز صبر نداریم. از نظر علمی و عقلی نیز این موضوع مطرح است که آرایش و مباحثی این چنینی حواس دانشجو را پرت می‌کند.

 


پنج شنبه 91 شهریور 30 , ساعت 8:4 صبح

فضاسازی‌های آژانس ادامه دارد:

تحقیقات تسلیحات هسته‌ای ایران را یافتیم!

یک روز پس از آن که یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی با بیان اظهاراتی ایران را به عدم شفافیت در برنامه هسته‌ایش متهم و نسبت به رسیدن به توافق با ایران ابراز ناامیدی کرد، چند تن از دیپلمات‌های آژانس ادعاهای جدیدی را علیه برنامه هسته‌ای ایران مطرح کرده‌اند.

 

یک روز پس از آن که یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی با بیان اظهاراتی ایران را به عدم شفافیت در برنامه هسته‌ایش متهم و نسبت به رسیدن به توافق با ایران ابراز ناامیدی کرد، چند تن از دیپلمات‌های آژانس ادعاهای جدیدی را علیه برنامه هسته‌ای ایران مطرح کرده‌اند.

به گزارش «تابناک»، خبرگزاری «آسوشیتدپرس» در یک گزارش اختصاصی مدعی شده شواهد جدید به دست آمده از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نشان دهنده انجام تحقیقات مربوط به تسلیحات هسته‌ای در برنامه‌های ایران است.

به نوشته این خبرگزاری، چند تن از دیپلمات‌های آژانس مدعی شده‌اند، این نهاد اطلاعاتی دارد، مبنی بر اینکه ایران فعالیت‌های خود در زمینه محاسبه قدرت تخریبی کلاهک‌های هسته‌ای را توسعه داده و این کار، گامی به سوی ساخت سلاح به شمار می‌رود.

به گفته این دیپلمات‌ها، اطلاعات رسیده از سوی آمریکا، اسرائیل و دست‌کم یک کشور دیگر، حاکی از آن است که چنین تحقیقاتی در سه سال گذشته توسط ایران انجام پذیرفته است.

آسوشیتدپرس مدعی شده این اطلاعات از سوی شش دیپلمات آژانس در اختیارش قرار گرفته که به سبب محرمانه بودن اطلاعات، مایل به انتشار نام خود نبوده‌اند.

این ادعای جدید در حالی از سوی این دیپلمات‌ها مطرح می‌شود که ایران تاکنون بار‌ها اعلام کرده برنامه هسته‌ایش تنها دارای مقاصد صلح‌آمیز است و گزارش‌های فصلی و سالانه آژانس نیز به رغم ابهام آفرینی‌های پیاپی، هیچ گونه سند و مدرک قطعی مبنی بر وجود جنبه‌های نظامی در این برنامه ارائه نکرده‌اند.

افزون بر این، چند ماه پیش نهادهای اطلاعاتی آمریکا همگی اعلام کردند که بر پایه اطلاعات آن‌ها، ایران هیچ کاری در زمینه نظامی کردن برنامه هسته‌ایش انجام نداده است.

اما بالا‌تر از همه این‌ها باید به این نکته اشاره کرد که بازرسان آژانس پیاپی در تأسیسات هسته‌ای ایران حضور داشته و به تهیه گزارش‌های متعدد مشغولند. با این اوصاف، اصولاً «اطلاعات رسیده از سوی آمریکا و اسرائیل و...» نباید جایگاهی در تصمیم گیری‌ها اعلام نظرهای آژانس داشته باشد.

در پایان، اشاره به این نکته ضروری است که در سال‌های اخیر، همواره در آستانه یا در هنگام برگزاری نشست‌های شورای حکام آژانس و یا مذاکرات ایران با آژانس، ادعاهایی جدید از سوی دیپلمات‌ها و یا رسانه‌های غربی مطرح شده که آشکارا هدف تأثیرگذاری بر روند تصمیم گیری درباره ایران را دنبال می‌کرده است.

بر این اساس، انتشار این ادعاهای جدید، آن هم بدون ذکر نام مطرح کنندگان آن و به طور غیررسمی، نمی‌تواند چیزی به جز تکرار همین الگوی همیشگی باشد.

 


پنج شنبه 91 شهریور 30 , ساعت 8:3 صبح

فاصله زمانی مناسب بین دو بارداری چقدر است؟

                                                       

فاصله زمانی مناسب بین دو بارداری و این که این فاصله در بهترین شرایط چند سال باید باشد، سوال بسیاری از خانم های جوانی است که تازه طعم مادر شدن را چشیده اند. دکتر آزیتا صفارزاده، متخصص زنان، فلوشیپ لاپاروسکوپی و نازایی در این گزارش به این سوال پاسخ می دهد.


دکتر صفارزاده معتقد است باید بررسی کرد که بدن مادر چه زمانی از نظر سلامت جسمی و حتی روحی آماده پذیرش یک نوزاد دیگر با همان نیازهای کودک اول است. این درحالی است که بدن به طور طبیعی برای رسیدن به شرایط اولیه حداقل به
3 سال زمان نیاز دارد...


? کم خونی، مادر و کودک را هدف می گیرد


یکی از بیماری هایی که شیوع آن در مادرانی که فاصله بین دو بارداری را در نظر نمی گیرند بالاست کم خونی یا آنمی است. وقتی بارداری های متوالی در زمانی کمتر از
3 سال اتفاق می افتد مادر به کم خونی مبتلا می شود.


این بیماری اغلب به صورت مخفی در مادران بروز پیدا می کند اما درست زمانی آشکار می شود که مادر برای دومین بار باردار می شود. کم خونی در این مادران باعث افزایش میزان خونریزی قبل، بعد یا حین زایمان می شود. به همین دلیل است که احتمال مرگ و میر مادران باردار مبتلا به کم خونی
5 تا 10 برابر بیشتر از زنان دیگر است.


از سوی دیگر آنمی در هفته
13 تا 24 بارداری خطر احتمالی زایمان زودرس و وزن کم نوزاد هنگام تولد را 181 تا 751 بار افزایش می دهد. کم خونی سلامت کودک را هم نشانه می گیرد. در نوزادانی که از مادران مبتلا به آنمی متولد می شوند احتمال بروز بیماری و مهمتر از آن فقر آهن که منجر به اختلال در تکامل حرکتی و رفتاری می شود و حتی قدرت یادگیری آن ها را کاهش می دهد، به مراتب بیشتر از دیگران است.


? فاصله بین دو بارداری نباید کمتر از 18 ماه باشد


اگر فاصله بین بارداری ها کمتر از
18 ماه باشد، 40 درصد خطر تولد نوزاد زودرس و 61 درصد خطر نوزاد با وزن کم، افزایش پیدا می کند و سن تولد نوزاد هم در 26 درصد موارد کمتر از یک نوزاد طبیعی می شود .اگر فاصله میان بارداری ها کمتر از 18 ماه باشد، به ازای هر یک ماهی که این فاصله کوتاه تر می شود، خطر تولد نوزاد نارس تا 2 درصد و خطر تولد نوزاد با وزن کم تا 3/3 درصد بیشتر می شود.

? سزارین یا طبیعی 3 سال فاصله لازم است


شاید بعضی از خانم ها فکر کنند چون زایمان قبلی آن ها به صورت طبیعی بوده رعایت زمان
3 سال تا بارداری بعدی برای آن ها لازم نیست و این زمان فقط برای خانم هایی است که زایمان به صورت سزارین را انجام داده اند اما این یک تصور کاملا غلط است چرا که نوع زایمان، تفاوتی در میزان فاصله بین دو بارداری متوالی ندارد.


در حقیقت این فرآیند بارداری است که در این روند مهم است نه نوع زایمان. وقتی پای جایگزینی ذخایر بدن مادر، مسئله کم خونی و شیردهی در میان است، طبیعی است که جبران آن ها ربطی به نوع زایمان ندارد. بنابراین مادران چه آن ها که به طور طبیعی زایمان می کنند چه آن ها که روش سزارین را انتخاب می کنند برای سلامت نوزاد و خودشان باید برای بارداری بعدی فاصله زمانی
3 سال را در نظر بگیرند.

? فاصله بین دو بارداری باید به 3 سال برسد


فاصله بین
2 بارداری برای حفظ سلامت مادر و کودک دست کم باید به 3 سال برسد. بارداری های متوالی که در آن ها این فاصله زمانی رعایت نمی شود نه تنها برای مادر بلکه برای کودک هم دردسرساز می شوند.

احتمال ابتلا به عوارضی مانند کم خونی، مشکلات شیردهی، از دست دادن ذخایر بدن مثل کلسیم و ریز مغذی ها از جمله مشکلاتی هستند که اغلب سلامت مادرانی که بدون توجه به این فاصله زمانی(3 سال) بارداری دوم شان را تجربه می کنند، هدف قرار می دهند.

بدن مادر بعد از هر بارداری به زمان کافی نیاز دارد تا دوباره از نظر میزان مواد معدنی، کلسیم، ویتامین ها و... تامین شود و به حالت اولیه برگردد. بدن برای بازگشت به حالت طبیعی به طور طبیعی به 3 سال زمان نیاز دارد. به همین دلیل است که ما به همه مادران توصیه می کنیم فاصله زمانی 3 سال برای بارداری دوم را دست کم نگیرند.


? کودک اول هم در خطر است


بارداری های متوالی حتی سلامت کودک اول را هم به خطر می اندازند. طبق توصیه تمام پزشکان، نوزاد باید
6 ماه اول زندگی انحصارا با شیر مادر تغذیه کند و معمولا توصیه می شود این شیردهی تا پایان 24 ماهگی نوزاد در کنار غذای کمکی ادامه داشته باشد. اما زمانی که فاصله بین دو بارداری متوالی 2 سال شود یعنی مادر درست در زمان شیردهی نوزاد اول، نوزاد دومش را باردار است،


طبیعی است که این بارداری در شیردهی نوزاد اول اختلال ایجاد می کند و مادر ناگزیر به قطع شیردهی می شود. حال آن که قطع شیردهی باعث ضعف سیستم ایمنی نوزاد شده و همین عارضه احتمال بروز بیماری های عفونی در نوزاد اول را هم افزایش می دهد. به این ترتیب بارداری های متوالی علاوه بر سلامت مادر و جنین سلامت کودک اول را هم به خطر می اندزاد.

? بدن مادر برای تامین ذخایر به زمان نیاز دارد


به طور طبیعی تغذیه جنین در دوران بارداری از طریق خون مادر انجام می گیرد. طبیعتا وقتی مادری مبتلا به کم خونی باشد،

اکسیژن رسانی و تغذیه جنین نیز مختل می شود و این اختلال بر سلامت جنین اثر می گذارد. از سوی دیگر، جنین برای رشد و تکامل، مواد مورد نیازش را از بدن مادر تامین می کند اما مادر نمی تواند تمام نیازهای جنین را با دریافت روزمره مواد غذایی در اختیار جنین قرار دهد بلکه بخش قابل توجهی از این مواد مغذی را از ذخایر بدن خودش تامین می کند؛

موادی مثل کلسیم و ریزمغذی ها و .... حال سوال اینجاست که بدن برای جبران و جایگزینی این ذخایر به چقدر زمان نیاز دارد؟ در یک نگاه کلی این زمان با تغذیه مادر و میزان استرسی که در دوران بارداری و به خصوص بعد از زایمان بر او وارد می شود در ارتباط است اما به طور میانگین بدن خانم ها به 3 سال زمان نیاز دارد تا این ذخایر را دوباره جایگزین کنند. به خصوص این که وزن، توده بدنی و انرژی مادر هم بعد از هر بار بارداری تحت تاثیر قرار می گیرد و برای جبران به زمان نیاز دارد.


? مادران 35 ساله بخوانند


رعایت فاصله زمانی بین دو بارداری مادرانی را که در سن بالا ازدواج می کنند یا دیر بچه دار می شوند نسبت به دیگران بیشتر دچار مشکل می کند. این مادران معمولا از دو طرف تحت فشار هستند چون هم با خطرات بارداری در سن بالا
 

 


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ