سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بزرگترین عیب آن بود که چیزى را زشت انگارى که خود به همانند آن گرفتارى . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 91 تیر 8 , ساعت 12:38 عصر

از پیامبران الهی که در ایران هستند چه می‌دانید؟

33 پیامبر خدا در 15 استان ایران( و استان گلستان گرگان-آق قلا) مدفون هستند

* استان آذربایجان شرقی: نام مکان متبرکه  

1- حضرت جرجیس(ع)، شهرستان جلفا، روستای دره شام ـ گلفرخ، کلید داغی  

2- حضرت یونس (ع) شهرستان: مرند  

3- ارمیای نبی(ع) شهرستان هریس، بدوستان غربی، روستای جیغه  

* استان اصفهان: نام مکان متبرکه  

1- حضرت شعیا (ع): شهرستان اصفهان؛ هاتف  

2- حضرت یوشع (ع): گلستان شهدا  

3- دانیال پیغمبر (ع) شهرستان گلپایگان، گلشهر  

4- حضرت صالح (ع) شهرستان گلپایگان، گلشهر  

5- حضرت یحیی (ع) شهرستان گلپایگان روستای قالقان  

* استان تهران: نام مکان متبرکه  

1- حضرت لوط (ع) شهرستان رباط کریم، روستای پیغمبر  

* استان خراسان رضوی: نام مکان متبرکه  

1- شعیب پیغمبر(ع) شهرستان قوچان، روستای مزرج  

*استان خراسان شمالی: نام مکان متبرکه  

1- حضرت ایوب (ع) شهرستان بجنورد، روستای ایوب  

*استان زنجان: نام مکان متبرکه  

1- حضرت قیدار نبی (ع): شهرستان قیدار  

* استان سمنان: نام مکان متبرکه  

1- پیغمبران (سام و لام) (ع) شهرستان سمنان، شمال شرقی سمنان  

2- ارمیا (ع) شهرستان شاهرود، شهر میامی، روستای ارمیا  

3- حضرت جرجیس (ع) شهرستان شاهرود، بیارجمند، خوارتوران  

4- حضرت دانیال (ع) شهرستان شاهرود، شهر میامی، روستای سوداغلن  

5- دانیال پیغمبر (ع) شهرستان شاهرود، روستای کالپوش  

* استان فارس: نام مکان متبرکه  

1- شیث پیغمبر (ع)، شهرستان فیروزآباد، روستای مهکویه سفلی  

2- نوح نبی‌الله(ع) شهرستان ممسنی، روستای جاوید حجت‌آباد

* استان قزوین: نام مکان متبرکه

1- چهار انبیاء(ع)، شهرستان قزوین بخش مرکزی، خیابان پیغمبریه

2- ایوب و یوشع (ع)، شهرستان قزوین، بخش رویارالموت، روستای بالاروچ

3- خضر(ع) شهرستان قزوین، بخش رودبار الموت، روستای گازرخان

4- سام و جالوت (ع)، شهرستان قزوین، رودبار، روستای یکاکلایه علیا

* استان گلستان: نام مکان متبرکه

1- صالح پیغمبر(ع)، شهرستان گرگان، آق قلا، روستای آق قنبر

2- حضرت یعقوب (ع) شهرستان گرگان، آق قلا ـ روستای صحنه علیا

* استان لرستان: نام مکان متبرکه

1- داوود پیغمبر(ع)، شهرستان الیگودرز، ازنا، روستای داوود پیغمبر

* استان مرکزی: نام مکان متبرکه

1- اشموئیل نبی‌الله (ع)شهرستان ساوه، بخش مرکزی روستای پیغمبر

* استان همدان: نام مکان متبرکه

1- حیقوق نبی (ع)، شهرستان تویسرکان، حبقوق نبی بلوار حبقوق

2- حجی پیامبر (ع)، شهرستان همدان، بازار فلسطین

* استان خوزستان: نام مکان متبرکه

1- حزقیل (ع) شهرستان دزفول، خیابان شریعتی

2- دانیال نبی (ع) شهرستان شوش، خیابان امام خمینی

* استان مازندران: نام مکان متبرکه

1- ایوب پیغمبر (ع)، شهرستان تنکابن، شهر عباس آباد روستای پرچور

2- دانیال نبی (ع)، شهرستان تنکابن، سلمانشهر ـ دانیال

 


پنج شنبه 91 تیر 8 , ساعت 12:15 عصر

   

نکته ای از طب اسلامی - ایرانی

اوقات مصرف نکردن آب:

1-آشامیدن آب سرد بعد از غذای گرم یا بعد از استحمام و گرمی بدن

2-آشامیدن آب سرد بعد از خوردن میوه ها،مخصوصا میوه های سرد مانند خربزه و هندوانه

3-آشامیدن آب گرم بعد از غذای شور

4-آشامیدن آب سرد هنگامی که معده خالی باشد.

5- آشامیدن آب سرد بعد از ورزش،ریاضت ،حرکات سنگین، جماع و....

6- آشامیدن آب سرد و بلافاصله خوابیدن

7- آشامیدن آب بلافاصله پس از صرف غذا خصوصا در سرد مزاجان

8- آشامیدن آب در حین غذا خوردن

9- آشامیدن آب سرد بدون توقف

10- آشامیدن آب بعد از خوردن غذاهای ترش،شیرین ،مسهل

11- آشامیدن آب سرد بعد از غذا و بعد از شیرینی ها

 


پنج شنبه 91 تیر 8 , ساعت 12:14 عصر

فعالیت‌های حضرت مهدی(عج) در زمان کودکی

تاریخ انتشار : جمعه 2 تیر 1391 ساعت 11:57


فعالیت‌های امام مهدی (عج) در دوران کودکی:

یوسفیان در ابتدای این گفت‌وگو بیان داشت: از فرازهای دلنشین زندگی حضرت مهدی(عج) برنامه‌ها و فعالیت‌هایی است که آن وجود مقدس، در دوران کودکی و روزگاری که در خدمت پدر بزرگوارش بود، انجام داده است و متاسفانه این بخش از زندگی حضرت گاهی مورد غفلت واقع می‌شود.

وی گفت: به این نکته باید توجه کنیم که انجام این اقدامات، توانایی و لیاقت آن بزرگوار برای تصدّی مقام امامت و جانشینی پدر را ـ حتی در زمانی کودکی ـ برای مردم اثبات می‌کند.

1. پاسخ‌گویی به سؤالات علمی:

استاد مرکز تخصصی حوزه علمیه قم گفت: یکی از زوایای زندگی امام مهدی (عج) در دوران پنهان‌زیستی، پاسخ به پرسش‌های علمی و نیازهای معرفتی ارادتمندان و شیعیان بود. پاسخ‌گویی چون همراه با دیدار بود، باعث اعلام ولادت ایشان شده و از طرفی مخاطبان و شیعیان آن بزرگوار با پاسخ‌های عالمانه آن حضرت، ضمن شناخت بیشتر، اطمینان زیادتری به توان امامت آن بزرگوار پیدا می‌کردند.

وی گفت: امام حسن عسکری(ع) با فراهم آوردن چنین ملاقات‌هایی به شیعیان و مردم ثابت می‌کردند که امامت ارتباطی با بزرگی و کوچکی انسان ندارد و خداوند این قدرت را دارد که امامت را در یک کودک قرار دهد چنانکه خداوند، نبوت را هم برای کودک قرار داده است.

پژوهشگر مسائل مهدویت با اشاره به روایتی، یکی از این ملاقات‌ها را توضیح داد و گفت: سعد بن عبدالله قمی می‌گوید: من شوق زیادی به گردآوری کتاب‌هایی داشتم که مشتمل بر علوم مشکل و دقایق آنها باشد. در کشف حقایق از این کتاب‌ها تلاش می‌کردم و طالب حفظ موارد اشتباه و نامفهوم آنها بودم. زمانی با یکی از مخالفان در مذهبم (امامیه)، به گفت‌و‌گو و مناظره پرداختم و در مسأله‌ای از جواب و پاسخ‌گویی باز ماندم. بسیار ناراحت شدم. قبل از این طوماری تهیه کرده بودم و در آن چهل مسأله دشوار را نوشته بودم که پاسخ آنها را از عالم بزرگ شهر خود احمد بن اسحاق ـ مصاحب و یاور امام حسن عسکری(ع) ـ بپرسم. به دنبال او رفتم، او به قصد «سرّ‌من‌رأی» (سامرا) و برای شرفیابی حضور امام حسن عسکری(ع) از قم بیرون رفته بود. در بین راه در یکی از منازل به او رسیدم و با او مصافحه کردم. گفت: خیر است. گفتم: اولا مشتاق دیدار شما بودم و ثانیاً طبق معمول پرسش‌های از شما دارم. گفت: من هم مشتاق ملاقات مولایم ابومحمد هستم و می‌خواهم سؤالاتی از ایشان بپرسم، این رفاقت میمون و مبارک است.

حجت‌الاسلام یوسفیان ادامه داد: سعد می‌گوید: بعد از آن با هم به سامرا وارد شدیم و به خانه مولایمان رسیدیم و اجازه خواستیم. من نمی‌توانم مولای خود ابومحمد (ع) را در آن لحظه که دیدار کردم و نور سیمایش ما را فرا گرفته بود، به چیزی جز ماه شب چهارده تشبیه کنم. بر زانوی راست آن حضرت پسری نشسته بود که در خلقت و منظر، مانند ستاره مشتری بود. امام حسن (ع) به من نظر کرد و فرمود: ای سعد! تو برای چه آمدی؟ عرض کردم: احمد بن اسحاق مرا به دیدار مولایمان تشویق کرد. ایشان فرمود: سؤال‌هایی می‌خواستی بپرسی. گفتم: مولای من! آن مسائل نیز بر حال خود است. فرمود: از نور چشم من بپرس. سعد پرسش‌های خود را از حضرت پرسید.

یوسفیان افزود: در ادامه آمده است از جمله سؤالات، گفتم: مولای من! علّت چیست که مردم از برگزیدن امام برای خویشتن ممنوع شده‌اند؟ فرمود: امام مصلح بر می‌گزینند یا امام مفسد؟ گفتم: امام مصلح. فرمود: آیا امکان ندارد که برگزیده آنها مفسد باشد؟ چون کسی از درون دیگری مطلّع نیست که صالح است یا فاسد. گفتم: آری امکان داد. فرمود: علت همین است.

2. تبیین معارف به شکل صحیح و کامل:
نویسنده و پژوهشگر مسائل مهدویت با اشاره به اینکه معارف دین، پایه و اساس اعمال و رفتار روحی و جسمی است گفت: پیشوایان دین بر مبنای وظیفه الهی خود، تلاش فراوانی می‌کردند تا معارف به صورت صحیح و کامل، در اختیار رهروان طریق سعادت قرار گیرد و امام زمان (عج) از همان دوران کودکی به این مهم اقدام کرد.

یوسفیان افزود: صدوق از شخصی به نام ابو نصر طریق نقل می‌کند: بر صاحب الزمان (عج) وارد شدم. حضرت فرمود: آیا مرا می‌شناسی؟ عرض کردم: آری. فرمود: من کیستم؟ گفتم: شما آقای من و فرزند آقای من هستید. فرمود: از این نپرسیدم. گفتم: فدای شما شوم برایم بیان کنید. فرمود: «انا خاتم الاوصیاء، و بی یدفع الله عزوجل البلاء عن اهلی و شیعتی»؛ (من آخرینِ اوصیا هستم و خدا به واسطه من بلا را از اهلم و شیعیانم دفع می‌کند).

وی گفت: امام در این بیان لطیف به روشنی بیان می‌کند که وظیفه یک شیعه و سالک راه حق، تنها شناخت شناسنامه‌ای یک امام و نَسَب او نیست؛ بلکه باید به جایگاه او در عالم هستی معرفت پیدا کند.

3.
رسیدگی به هدایا و وجوهات:
یوسفیان با بیان اینکه یکی از برنامه‌های مهم دین مقدس اسلام، توجه به مسائل اقتصادی و مالی است گفت: یکی از موارد مالی، وجوهاتی است که خداوند با عنوان خمس و زکات آن را واجب کرده و سرپرستی این اموال و وجوهات را به عهده امام گذاشته است. امام با دریافت این وجوهات و سایر هدایا، برای پیشبرد برنامه‌های مختلف دینی برنامه ریزی کرده و آنها را در مواردی لازم و مورد رضایت خدا، مصرف می‌کند.
وی افزود: امام مهدی (عج) در همان ایام کودکی با رسیدگی موردی به این گونه اموال، علاوه بر اثبات ولادت، نقش امامت و جانشینی پدر را نیز برای خود مطرح می‌کرد.

4.
علنی کردن امامت هنگام شهادت امام عسکری(ع):

یوسفیان گفت: آخرین فراز از زندگی حضرت مهدی (عج) در دوران امامت امام عسکری (ع)، مسأله رحلت امام حسن عسکری (ع) است. این بخش، در بردارنده نکات و مطالبی است. مثلا رحلت پدر حادثه‌ای تلخ و جانگداز در زندگی هر فرزند است. حال اگر پدر، امام حسن (ع) و فرزند، مهدی موعود (عج) باشد، مسأله دردناک‌تر و مشکل‌تر خواهد بود! این روایت را عرض می‌کنم تا چند نکته از آن استفاده کنم.

«ابو الادیان می‌گوید: من خدمتکار امام حسن (ع) بودم و نامه‌های او را به شهرها می‌بردم. [امام] در آن بیماری که منجر به شهادت ایشان شد، نامه‌هایی نوشت و فرمود: آنها را به مدائن برسان، چهارده روز [این سفر طول می‌کشد و تو] اینجا نخواهی بود و روز پانزدهم وارد سامرا می‌شوی و از خانه من صدای واویلا می‌شنوی و [بدن] مرا در محلّ غسل می‌یابی. عرض کردم: سرور من! چون چنین روی دهد امام و جانشین شما که خواهد بود؟ فرمود: هرکس پاسخ نامه‌های مرا از تو بخواهد، او قائم بعد از من خواهد بود. گفتم: نشانه دیگری بفرمایید. فرمود: کسی که بر من نماز بخواند، قائم پس از من خواهد بود. گفتم: نشانه دیگری بفرمایید. فرمود: کسی که از آنچه در کیسه است خبر دهد، امام پس از من خواهد بود.

هیبت و عظمت امام مانع شد که از امام بپرسم در آن کیسه چیست؟ نامه‌ها را به مدائن بردم و جواب آنها را گرفتم و همان گونه که فرموده بود، روز پانزدهم به سامرا وارد شدم و در آن حال فریاد ناله و فغان از سرای آن حضرت شنیدم. [بدن] امام حسن (ع) را در محل غسل یافتم و برادرش جعفر را دیدم که بر در خانه امام ایستاده است و جمعی از شیعیان، وی را برای مرگ برادر تسلیت و بر امامت تبریک می‌گویند! با خود گفتم: اگر این (جعفر) امام است که امامت باطل و تباه می‌شود؛ زیرا او را می‌شناختم که اهل شراب و قمار بازی و تار زنی است. [از آنجا که در پی نشانه‌ها بودم،] پیش رفتم و [مانند دیگران] تبریک و تسلیت گفتم؛ ولی او [جعفر] از من چیزی نپرسید. در آن حال عقید (یکی از خدمتکاران از خانه) بیرون آمد و [خطاب به جعفر] گفت: آقای من! برادرت کفن شده است، برخیز و بر وی نماز گزار. جعفر داخل شد و برخی شیعیان همراه او بودند.

چون داخل شدیم، امام حسن (ع) را کفن شده بر تابوت دیدم. جعفر پیش رفت تا بر برادرش نماز گزارد چون خواست تکبیر بگوید، کودکی گندم گون، بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و فرمود: ای عمو! عقب برو که من بر نمازگزاردن بر پدرم سزاوارترم.

جعفر با چهره‌ای رنگ پریده و زرد عقب رفت، آن کودک پیش آمد و بر بدن امام (ع) نماز گزارد و پس از آن [به من] فرمود: جواب نامه‌هایی که به همراه داری به من بده، نامه‌ها را به او دادم. با خود گفتم: این دو نشانه [از نشانه‌های امامت این کودک است] و جریان کیسه باقی مانده است.

[ابوالادیان ادامه می‌دهد]: ما نشسته بودیم که گروهی از قم آمدند و از امام حسن عسکری(ع) سراغ گرفتند، چون از شهادت ایشان با خبر شدند، گفتند: به چه کسی تسلیت بگوییم؟ مردم به جعفر اشاره کردند! آنان بر او سلام کرده و تسلیت و تبریک گفتند. سپس خطاب به جعفر گفتند: همراه ما نامه‌ها و اموالی است. بگو نامه‌ها از کیست؟ و اموال چقدر است؟

جعفر در حالی که لباس خود را تکان می‌داد، برخاست و گفت: آیا از ما علم غیب می‌خواهید؟ در این حال خدمتکاری [از اندرون] بیرون آمد و گفت: نامه‌های فلانی و فلانی همراه شما است (و نام و نشانی صاحبان نامه‌ها را گفت) و نیز کیسه‌ای با شماست که در آن هزار دینار است که نقش
10 دینار آن محو شده است. آنان نامه‌ها و اموال را به او دادند و گفتند: آن که تو را برای گرفتن اینها فرستاده همو امام است...».

حجت‌الاسلام یوسفیان در توضیح این روایت گفت: این روایت دست‌کم حاوی این مطالب است:

1.
امام زمان (عج) با حضور در جمع عمومی و نشان دادن خویش، وجود خود را مطرح و ثابت کرد. به نظر می‌آید این دیدار تنها دیدار عمومی حضرت با مردم تا زمان ظهور باشد.

2.
امام با نماز خواندن بر جنازه پدر بزرگوارش، امامت خود را ثابت و عدم صلاحیت جعفر را برای این مقام، بر همه آشکار کرد.

3.
حضرت در برخورد با ابوالادیان و دادن نشانه‌ها، به برخی از ویژگی‌های یک امام (احاطه بر امور غیبی به اذن خدا) اشاره و امامت خویش را از این طریق مطرح فرمود.

4.
اثبات امامت در برخورد با نمایندگان مردم

استاد مرکز تخصصی حوزه علمیه قم گفت: با وسعت قلمرو اسلام، افراد مختلفی در شهرها با اهل بیت (ع) آشنا شده و ولایت و امامت آنان را پذیرفتند. آنها با توجه به بُعد مسافت و مشکلات سیاسی و حکومت و برخی مشکلات دیگر، نمی‌توانستند خدمت امام زمان مشرّف شوند و از محضر او بهره گیرند. از این رو وجوهات و نامه‌های خود را از طریق نمایندگان و وکیلان، خدمت امام ارائه می‌کردند. نمایندگان با حضور نزد امام و تحویل امانات، سخنان و سفارش‌های او و احیاناً اتفاقاتی ویژه که برای آنان به وجود می‌آمد و برای حفظ و تحکیم عقیده و مکتب آنان مفید بود، برای مردم شهر خود به ارمغان می‌بردند.

وی با اشاره به اینکه از جمله این افراد و حوادث مربوط به آن، جریان نمایندگان مردم قم است گفت:

صدوق، چنین بازگو می‌کند: «علی بن سنان موصلی از قول پدرش می‌گوید: چون آقای ما ابومحمد حسن بن علی عسکری (ع) از دنیا رفت، از قم و بلاد کوهستان، نمایندگانی ـ که معمولا وجوهات و اموال را می‌آوردند ـ وارد سامرا شدند و از درگذشت امام حسن (ع) آگاهی نداشتند. چون از رحلت امام با خبر شدند، از وارث ایشان پرسیدند؛ جعفر برادر امام را به آنان معرفی کردند. آنها درباره جعفر پرس و جو کردند؛ به آنان گفتند: او برای تفریح بیرون رفته و سوار قایقی شده است و شراب می‌نوشد و همراه او خوانندگانی نیز هستند. آنان با یکدیگر مشورت کرده گفتند اینها از اوصاف امام نیست. گروهی پیشنهاد دادند باز گردیم و اموال را به صاحبانش برگردانیم. یکی از آنان به نام ابوالعباس محمد بن جعفر حمیری قمی گفت: بمانید تا او بازگردد و به درستی او را بیازماییم.

چون جعفر بازگشت، به حضور او رفته و سلام کردند و گفتند: ای آقای ما! ما اهل قم هستیم و گروهی از شیعیان و عده‌ای دیگر همراه ما هستند. ما نزد آقای خود امام حسن عسکری (ع) اموالی را می‌آوردیم. جعفر پرسید: آن اموال کجا است؟ گفتند: همراه ما است. گفت: آنها را نزد من بیاورید. گفتند: این اموال داستان جالب و خاصی دارد. پرسید: آن چیست؟ گفتند: از عموم شیعیان یک دینار و دو دینار گردآوری می‌شود، سپس همه را در کیسه‌ای می‌ریزند و بر آن مهر می‌نهند. وقتی این اموال را نزد امام حسن (ع) می‌آوردیم، تعداد دینارها و نشانی‌ها و نام صاحبان آنها و نقش مهرها را می‌فرمود. جعفر گفت: دروغ می‌گویید، شما به برادرم چیزی را نسبت می‌دهید که انجام نمی‌داد! این علم غیب است و کسی جز خدا آن را نمی‌داند.

وقتی آنان کلام جعفر را شنیدند، به یکدیگر نگریستند و گفتند: ما گروهی اجیر و وکیل صاحبان این اموال هستیم و آن را تسلیم نمی‌کنیم؛ مگر به همان نشانه‌هایی که از آقای خود امام حسن عسکری (ع) می‌دانیم. اگر تو امامی بر ما روشن کن و گرنه آن را به صاحبانش بر می‌گردانیم تا هر کاری که صلاح می‌دانند، بکنند.

جعفر به نزد خلیفه در سامرا رفت و علیه آنان سخن گفت. خلیفه آنان را احضار کرد و گفت: آن مال را به جعفر تسلیم کنید. گفتند: خدا [امر] خلیفه را به صلاح آورد، ما گروهی اجیر و وکیل این اموال هستیم و آنها سپرده مردمانی هستند و به ما گفته‌اند که آن را جز با علامت و نشانه به کسی ندهیم و در ارتباط با ابو محمد حسن بن علی (ع) نیز همین روش جاری بود.

خلیفه پرسید: چه علامتی با او داشتید؟ گفتند: او از مقدار دینارها و صاحبانش خبر می‌داد و چون چنین می‌کرد، آنها را به او می‌سپردیم. ما همواره به نزد او می‌آمدیم و این علامت و نشانه ما بود و اکنون که او در گذشته است، اگر این مرد صاحب الامر است. باید همان کاری که برادرش انجام می‌داد انجام دهد؛ و گرنه آن اموال را به صاحبانش بر می‌گردانیم.

جعفر گفت: ای امیرالمؤمنین! اینان مردمی دروغگو بوده و بر برادرم دروغ می‌بندند و این علم غیب است! خلیفه گفت: اینها فرستاده و مأمورند و جعفر مبهوت شد و نتوانست پاسخی دهد.

وقتی آنان از شهر خارج شدند، غلامی به طرف آنها رفت و گفت: ای فلان پسر فلان و ای فلان پسر فلان! مولای خود را اجابت کنید. پرسیدند: آیا تو مولای ما هستی؟ گفت: معاذ الله! من بنده مولای شما هستم، نزد او بیایید. آنان گویند: همراه او رفتیم تا به خانه مولایمان امام حسن بن علی (ع) وارد شدیم؛ ناگاه فرزند بزرگوارش، قائم (عج) را دیدیم که بر تختی نشسته و مانند پاره ماه می‌درخشد و جامه‌ای سبز پوشیده است. بر او سلام کردیم و پاسخ ما را داد.

سپس بیان فرمود که اموال چند دینار است و از چه افرادی است؛ آن گاه به وصف لباس‌ها و اثاثیه و چهار پایان پرداخت. ما برای خدا به سجده افتادیم که امام ما را به ما معرّفی کرد. هر سؤالی که خواستیم، از او پرسیدیم و امام پاسخ داد. آن گاه اموال را نزد او نهادیم و قائم (عج) فرمود: بعد از این مالی را به سامرا نبریم و فردی را در بغداد نصب می‌کند که اموال را دریافت کند و توقیعات از نزد او خارج شود.

حجت‌الاسلام یوسفیان در توضیح این روایت گفت: ممکن است گروه قمی‌ها در این روایت، همان گروهی باشند که در روایت ابوالادیان بیان شده، البته تفاوت نقل ضرری برای برداشت‌های ما از این واقعه ندارد، چرا که اصل آن واقعه اتفاق افتاده است.

وی گفت: نکاتی از این قضیه برداشت می‌شود:

1.
با توجه به مسائل سیاسی در سطح جامعه، دوستان و شیعیان فرا گرفته بودند که برای اعتماد کردن به کسی، باید از او نشانه‌های محکم داشته باشند.

2.
شرایط به هر گونه‌ای باشد، انسان نباید وظیفه خود را فراموش کند؛ همان گونه که اهل قم به وظایف مالی خود در آن شرایط خفقان عمل می‌کردند.

3.
نماینده باید بر اساس وظایف خود عمل کند و جوّ حاکم، او را نگیرد. همچنین باید کار را به درستی تمام کند. نمایندگان قمی تحت تأثیر جعفر و خلیفه قرار نگرفتند و بنا داشتند اگر نتوانند مال را به امام بدهند، به صاحبانش بازگردانند.

4.
امام و رهبر، یاوران و پیروان خود را تحت هیچ شرایطی رها نمی‌کند؛ بلکه سرپرستی و اداره آنان را به عهده داد و در موقع نیاز، به صورت‌های مختلف آنها را یاری و مدد می‌رساند.

5. اگر شیوه ارتباط پیروان با امام تغییر یابد، شیوه جدید مشخص می‌شود تا پیروان دچار مشکل نشوند، خود آن حضرت با اعلام تغییر برنامه، برنامه جدید (رجوع به نایب خاص) را بیان فرمود.

 


پنج شنبه 91 تیر 8 , ساعت 12:12 عصر

برای آ ن که به قدرت باروری خودتان بیفزایید و بارداری سالمی داشته باشید باید حتما یک برنامه غذایی مناسب داشته باشید

اگر بارور نمی شوید قهوه و چای نخورید

چند مطالعه که در نقاط مختلف جهان انجام گرفته، نشان داده که زنانی که روزانه بیشتر از 300 میلی گرم کافئین در رژیم غذایی آن ها جای دارد قدرت باروری کاهش یافته ای دارند، به طور متوسط یک فنجان قهوه معمولی حدود 130 میلی گرم و یک فنجان نسکافه حدود 100 میلی گرم کافئین دارد. درواقع می توان تا 2 فنجان قهوه در روز را حد مناسبی برای نوشیدن قهوه در روز برای زنان در سن بارداری دانست اما این را هم یادتان باشد که چای، شکلات، سودا و نوشابه های انرژی زا هم حاوی مقادیر کافئین دار هستند اما یک تذکر مهم این که زنانی که قصد دارند به شیوه IVF  باردار شوند حداکثر باید روزانه 50 میلی گرم کافئین مصرف کنند و حتی به آن ها توصیه می شود ، بهتر است قهوه یا چای ننوشند.

دکتر آلیس دورمر، متخصص زنان در دانشگاه هاروارد به تمام زنانی که مدتی است قصد بارداری دارند اما بارور نشده اند توصیه می کند که مصرف قهوه و چای خود را محدود کنند؛ «هنوز از لحاظ علمی تاثیر میزان کم کافئین روی ناباروری ثابت نشده است اما احتیاط کار بدی نیست»



?
سفره تان را هدفمند کنید

برای آ ن که به قدرت باروری خودتان بیفزایید و بارداری سالمی داشته باشید باید حتما یک برنامه غذایی مناسب داشته باشید. دکتر سوزان کار می گوید: «داشتن یک برنامه غذایی مناسب با غلات کامل، دانه های مغذی، میوه ها و سبزی های تازه، آجیل های مناسب (البته بدون چربی و نمک زیاد)، روغن های مناسب (مثل روغن زیتون)، گوشت سفید و ماهی های مناسب (مثل سالمون) برای خانم هایی که دوست دارند باردار شوند و یک بارداری سالم را بگذرانند و فرزندی سالم به دنیا بیاورند بسیار لازم است.» اگر رژیم غذایی مناسب داشته باشید و میزان قند و شیرینی ها، نمک و گوشتی که می خورید بیش از حد نباشد احتمال ابتلا به دیابت، بیماری های قلبی عروقی و افزایش فشارخون در شما کاهش می یابد و درنتیجه قدرت باروری و سلامت بارداری شما افزایش می یابد. درضمن دکتر کار می گوید که خوردن موادغذایی غنی از امگا
3 هم احتمال باروری را در زنان بالا می برد؛ «امگا3 جزو اسیدهای چرب ضروری برای تنظیم هورمون ها در زنان است و روی عملکرد سلولی هم تاثیر می گذارد، برای همین گنجاندن مقدار مناسبی از امگا3 در رژیم غذایی می تواند احتمال باروری را در زنان افزایش دهد.»



? عقربه های ترازو را پایین بیاورید


اضافه وزن می تواند روی روند آزادسازی تخمک در زنان و درنتیجه قدرت باروری آن ها تاثیر بگذارد. درضمن اضافه وزن موجب بیماری هایی مثل دیابت، بیماری های قلبی و افزایش فشارخون می شود که می توانند روی قدرت باروری زنان تاثیر بگذارد. این بیماری ها در عین حال می تواند در زمان بارداری موجب بروز عوارض و درنتیجه ختم نافرجام بارداری شوند. مطالعات هم نشان داده است، درمان های جدید ناباروری در زنانی که اضافه وزن دارند، کمتر موفق است. بخشی از تمام این مشکلات به دلیل نامنظمی های هورمونی است که سلول های چربی عامل ایجاد آن هستند. درواقع سلول های چربی هورمون استروژن تولید می کنند و این گونه است که اگر خانمی بیش از حد اضافه وزن داشته باشد سلول های چربی بدن او مثل قرص های پیشگیری از بارداری عمل می کنند. دکتر جرارد لتریه، متخصص غدد و فوق تخصص هورمون های بارداری در دانشگاه نورت وست می گوید: «مطالعات نشان داده، اندکی اضافه وزن در زنان ارتباطی با باروری آن ها پیدا نمی کند اما اضافه وزن بیش از حد، به خصوص با
BMI بالای 34
، احتمال باروری در زنان را به شکل مشخص کاهش می دهد.»



?
عقربه های ترازو را بالا ببرید

براساس مطالعات پزشکی، می توان افراد با
BMI بین 5/18 تا 9/24 را که توده بدنی و وزن مناسب دارند، ارزیابی کرد؛ زنانی که BMI آن ها زیر 18 است کم وزن ارزیابی می شوند و مشخص شده است که این گروه از زنان نیز قدرت باروری کمتری نسبت به زنان دیگر دارند. برای مثال زنانی با قد 165 سانتی متر که 46 کیلوگرم وزن دارند با کاهش احتمال باروری خود روبه رو می شوند. مطالعات نشان داده است که میزان تخمک گذاری در این گروه از زنان کمتر است و حتی در برخی موارد اصلا دوره زنانه در آن ها مشاهده نمی شود اما خبر خوب این است که در اکثر این موارد صرفا وزن گرفتن و رسیدن به BMI مناسب احتمال باروری را به حد طبیعی برمی گرداند.



? ارتباط پیاده روی با باروری

پیاده روی؟ چه ارتباطی میان پیاده روی و قدرت باروری شما وجود دارد؟ این ارتباط به نظر شما عجیب نیست؟ اما مطالعات نشان داده که روزانه
30
دقیقه پیاده روی راهی ساده و ارزان برای کاهش احتمال ابتلا به بسیاری از مشکلات (از جمله بیماری های قلبی عروقی و دیابت) است که آن ها روی قدرت باروری زنان تاثیر می گذارند. درضمن ورزش منظم روزانه می تواند وزن را به حد مناسب برساند و این گونه هم احتمال باروری را افزایش دهد. مطالعات دانشمندان نروژی نشان داده که پیاده روی جریان خون لگن و اعضای داخلی آن را می افزاید و این گونه موجب افزایش احتمال باروری می شود. دکترسوزان کار، متخصص پزشکی زنان در مرکز ناباروری پات واشنگتن می گوید: «بسیاری از زوج هایی که برای درمان ناباروری به ما مراجعه می کنند، افرادی هستند که کار آن ها حالت نشسته دارد. برای مثال فردی که در تمام ساعات کار خود پشت کامپیوتر می گذراند جریان خون او در لگن کاهش می یابد، برعکس ورزش منظم و جریان خون این ناحیه را که تمام ارگان های مربوط به تولیدمثل در آن قرار گرفته اند را افزایش می دهد.



?
فرار از افکار تلخ

برخی پزشکان معتقدند که بیماری های روحی روانی نمی توانند روی عملکرد بدن و مثلا روی قدرت باروری زنان تاثیر بگذارد اما تحقیقاتی که در فنلاند و دانمارک انجام شده، نشان می دهد که درمان مناسب بیماری افسردگی می تواند احتمال باروری را در زنان بالا ببرد. البته برخی پژوهشگران معتقدند که ناباروری و نداشتن توانایی صاحب فرزند شدن، یکی از علت های عمده بروز افسردگی در زنان است و درواقع نمی توان گفت که درمان افسردگی احتمال باروری را افزایش می دهد اما مطالعات نشان داده که درمان افسردگی، حداقل با کاهش اضطراب و التهاب روحی افراد می تواند احتمال افسردگی را کاهش دهد. درضمن مطالعه ای که در دانشگاه هاروارد انجام شده نشان می دهد که درمان افسردگی می تواند احتمال موقعیت درمان های ناباروری مثل
IVF را هم افزایش دهد. دکتر ژولین جابابفر، روان پزشک فعال در مرکز درمانی اکلند می گوید: «زنانی که به بیماری افسردگی مبتلا هستند باید قبل از اقدام به باروری به فکر درمان افسردگی خود باشند. طبیعی است، زنانی که علائم افسردگی را دارند مناسب غذا نمی خورند، ورزش نمی کنند و سبک زندگی مناسبی ندارند و طبیعی است که همه این موارد روی قدرت باروری آن ها تاثیر می گذارد.» دکتر جابابفر می گوید که نباید تنها به تجویز دارو فکر کرد بلکه شیوه های مختلف درمانی و حتی تکنیک هایی چون مدیتیشن، طب سوزنی و گروه درمانی هم بسیار مفید هستند.



? از هر دودی دور شوید

در جهان حداقل یکصد پژوهش روی تاثیرات سیگار کشیدن (یا در معرض دود سیگار دیگران قرار گرفتن) و باروری زنان انجام شده است. دکتر دیوید آداسن، متخصص غدد و رئیس مرکز تحقیقات غدد ویسکانسین می گوید: «حتی یک مطالعه هم نبوده است که در آن سیگار کشیدن یا در معرض دود سیگار کشیدن، بی ضرر ارزیابی شود، در تمام این مطالعات مشخص شده است که دود سیگار قدرت باروری را در زنان کاهش می دهد.» این پزشک متخصص می گوید که سیگار کشیدن مستقیما باعث تخریب تخمک ها می شود و درنتیجه احتمال باروری در هر سیکل زنانه را کاهش می دهد. درضمن زنان سیگاری زودتر به سن یائسگی می رسند و برای همین احتمال بارداری در این گروه از زنان کاهش می یابد. آخرین نکته هم این که دود سیگار تعادل هورمونی را برهم می زند و از این طریق هم احتمال بارداری را کاهش می دهد. درعین حال یادتان باشد که احتمال سقط جنین در زنان سیگاری بالاتر است و به طور متوسط هم وزن کودکان زنان سیگاری پایین تر از سایر گروه هاست. درضمن مطالعات نشان داده است که در معرض دود سیگار قرار گرفتن هم به اندازه سیگار کشیدن مضر است. دکتر آدامسن یک توصیه جالب دارد: «به تمام دختران جوان توصیه می کنم از هرگونه دودی، حتی دود آتش اجاقی که برای درست کردن کباب تدارک دیده اند، دور بمانند.»



لیست کل یادداشت های این وبلاگ