چندشغله?های دولت را بشناسید+جدول
ولتی که وعده ایجاد 2.5 میلیون شغل جدید در سال را داده بود، این روزها مشغول رتق و فتق کسب و کار دولتمردان است. از برکناری برخی وزرا گرفته تا اعطای پست?های جدید به اعضای پیشین.
مصاحبه زن شاکی مجری مشهور تلویزیون
اولین بار است که تصمیم گرفته مصاحبه کند. با هم قرار میگذاریم و سر ساعت مقرر به خبرگزاری میآید. یک مقنعه آبی روشن به سر کرده و مانتویی تیره به تن دارد. یک پاکت هم با خود به همراه دارد که پر از کپی مدارک و عکسهایی است که برای اثبات ماجرا آنها را به دادگاه ارائه کرده است.از پرینت پیامک و ایمیل گرفته تا کپی بلیطهای هواپیما و گواهی هتلداران و … همه آنها را با دقت نشان می دهد و درباره هرکدامشان توضیح مفصلی میدهد که همین موضوع حدود یک ساعت به طول میانجامد. آرامش در چهرهاش موج میزند و آرام و با طمأنینه به سوالاتم پاسخ میدهد.
البته در همان ابتدا تاکید میکند که این اولین مصاحبه رسمی اوست و تا به حال هرچه از زبانش در برخی روزنامهها و نشریات به چاپ رسیده، کذب محض است. تأکید دومش درباره صداوسیماست. از من میخواهد تا حتما در مصاحبهمان بیاورم که او هیچگونه وابستگی به سازمان صداوسیما ندارد و خود به طور مستقل کار میکند. او میگوید من کاری به این سازمان ندارم و فقط موضوعی که این میان باعث میشود تا برخی رسانهها نام صداوسیما را ببرند، به این دلیل است که فردی که من از او شکایت کردهام، یک مجری معروف است.
آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگوی خبرنگار یک خبرگزاری است با شاکی پرونده مجری معروفی است که این روزها مورد توجه قرار گرفته است، که بنا به دلایلی این مصاحبه منتشر نشده و اکنون توسط سایت عصر خبر منتشر خواهد شد.
در این گفتوگو اسامی هیچیک از طرفین نیامده و عصرخبر نیز صرفا با توجه به رسالت اطلاعرسانی که بر عهده دارد و همچنین آگاهیدهی به خانوادهها و به ویژه جوانان این مصاحبه را انجام داده است.
**اول به عنوان یک مخاطب میخواهم بیشتر تو را بشناسم، لطفا کمی از شرایط خود و خانوادهات برایم بگو؟
-پدرم استاد دانشگاه است، یک برادر دارم که پزشک است و مادرم نیز در بخش مدیریتی یکی از ارگانهای دولتی کار میکرده و الان بازنشسته شده است. خودم هم دارای تحصیلات عالیه میباشم.
**حوزه کاری شما به صداسیما مربوط میشود؟
-خیر. من هیچگونه رابطه کاری اعم از استخدامی، قراردادی و … با سازمان صداوسیما ندارم. برای خودم به طور آزاد کار میکنم. شکایت من هم هیچ ربطی به سازمان صداوسیما ندارد ولی اداره حقوقی سازمان فکر کرده بودند که ارتباط دارد و قصد دخالت داشتند که من مانع شدم. شکایت من کاملا شخصی است و هیچ ربطی به سازمان صداوسیما ندارد.
**اما در برخی نشریات و رسانهها از شما به عنوان یکی از گویندگان و نویسندگان برنامههای رادیویی اسم برده شده بود؟
-به هیچ عنوان صحت ندارد. تا به حال هرکدام از روزنامهها یا خبرگزاریها مطلبی از من یا از قول من نوشتهاند، صحت ندارد و این مصاحبه، اولین مصاحبه رسمی من به شمار میرود. تا به حال هم قصد انجام مصاحبه نداشتم، اما برخی روزنامهها و سایتها بدون مصاحبه با من این خبرهای دروغ را منتشر کردند و من را در انجام این مصاحبه مصمم کردند. مثلا در خبرها آماده بود که من با این فرد به حج رفتهام در حالی که این مطلب صحت ندارد و خود من در سال 83 با خانوادهام به حج مشرف شدیم.
**پس سابقه آشنایی شما با این فرد به کجا برمیگردد؟
- سال 88 بود که این مجری گزارشی زنده از صحرای عرفات در یکی از شبکههای تلویزیون داشت. در ارتباط زنده با تلویزیون اعلام کرد که شماره موبایلش را از طریق زیرنویس اعلام کنند تا هرکس التماس دعا دارد، نامش را بر صحرای عرفات بنویسد. من هم مانند این همه دیگه نفر دیگری که آن روز با او تماس گرفتند، تماس گرفتم و گفتم که نام مرا هم بر خاک صحرای عرفات بنویسید. اما چون اسم و فامیلم کمی سخت بود، گفت که برایش پیامک بزنم و من هم زدم و دیگر مساله برایم در آن مقطع تمام شد. منتها از سه روز بعد تلفنها و پیامهای او تمامی نداشت. مدام پیام میداد که گفته بودی دعایت کنم در فلانجا دعایت کردم. یا اینکه شبها تماس میگرفت و میگفت فلان برنامهام فلان ساعت روی آنتن میرود، نگاه کنید، شب سوم بعد از اینکه برنامهاش تمام شد تماس گرفت و گفت نمیدانم چرا با شما تماس گرفتم، من معمولا عادت ندارم با کسی تماس بگیرم. ولی به شما زنگ زدم.
**خوب در این فاصله شما تعجب نکردید که چرا این فرد مدام با شما تماس میگیرد؟ برایتان سوال برانگیز نبود؟
-بله. اتفاقا برایم خیلی تعجبآور بود. ولی او به قدری مودبانه حرف میزد که نمیتوانستم با او صحبت جدی کنم. تا اینکه در نهایت یک شب به من گفت که با دختری به مدت هشت سال رابطه داشتم و بعد هم تومور مغزی گرفت و فوت کرد. شباهت صدای تو با آن خانم باعث شد که به سمتت گرایش پیدا کنم. زندگی مشترکم هم به خاطر آن خانم دوام نیاورد و بعد از گذشت یکسال و با داشتن یک فرزند از او جدا شدم و همسرم هم از ایران رفت.من هم تنها زندگی میکنم. صدای تو به آن دختر خانم بسیار شبیه است و میترسم که چهرهات هم شبیه همان باشد.
**پس این رابطه بعد از گفتن این حرفها همچنان ادامه پیدا کرد؟
-بله. تلفنی ادامه داشت تا زمانی که میخواست از مکه برگردد. آن موقع از من خواست که برای استقبال از او به فرودگاه مهرآباد بروم. به محض اینکه از گیت رد شد، کیف از دستش افتاد و گفت میترسیدم که چهرهات هم شبیه باشد و اتفاقا شبیه هم هستید. از همین حرفهای فریبندهای که میزند.
**در فاصلهای که با تو تماس میگرفت، به او نگفتی که قصد و هدفش چیست و یا خودت اصلا با چه هدفی این ماجرا را ادامه دادی؟
-خوب او فرد مطرح و مشهوری در جامعه بود. من هم با توجه به خانوادهای که داشتم، فکر میکردم که صرف یک طلاق گرفتن دربارهاش قضاوت نکنم. جدایی یک نفر از همسرش به معنای بد بودن آن فرد نیست. چهره مثبتی داشت که در من ایجاد اعتماد کرد. من هم با خود گفتم که خوب بالاخره این فرد از لحاظ تحصیلات و اهل مطالعه بودن به خانواده ما میخورد.
**پس ماجرای طلاق گرفتنش برایت خیلی مهم نبود؟
-من همیشه اعتقاد داشتم که طلاق نشانه بد بودن دو طرف ماجرا نیست. ممکن است عدم تفاهم منجر به جدایی بشود.
**پس در همان صحرای عرفات پیشنهاد ازدواج را با شما مطرح کرد؟
-نه. وقتی به ایران آمد این موضوع را مطرح کرد.سه الی چهار روز بعد از آمدنش از حج بود که دو بلیط کیش گرفته بود و گفت که برای اجرای یک برنامه به کیش میروم. من به برگزارکنندگان مراسم گفتهام که با خواهرزادهام میآیم و برایت یک اتاق جدا در هتل در نظر گرفتهاند. آن مقطع به او گفتم که اگر برای من جایی در نظر نگرفتهاید، من کلید آپارتمان خودمان را از مادرم بگیرم و من به آنجا بروم. ولی او به من گفت که نه، برای تو اتاق مجزا گرفتهاند.
تا اینکه ما به فرودگاه کیش رسیدیم و در آنجا بود که به من گفت خبری از اجرای من در کیش و همچنین هتل نیست.
**کمی برگردیم عقب. وقتی خواستی با این مجری به کیش بروی، به خانوادهات چه گفتی؟ آنها را چطور مجاب کردی که با این فرد به یک شهر دیگر سفر کنی؟
-من به واسطه رشته تحصیلیام به شهرهای بسیاری سفر کردهام و با دوستانم هم مسافرت زیاد میروم. راستش در این یک مورد به خانوادهام دروغ گفتم. به آنها گفتم با دوستانم به مسافرت میروم. هیچکدام از آنهایی که گفته بود در کار نبود. یک تاکسی گرفتیم و تا ساعت 12 و نیم شب دنبال جایی برای ماندن گشتیم.
**خوب همان موقع که فهمیدی این فرد تو را فریب داده، برای چه به تهران برنگشتی و یا نارضایتی خود را در این باره ابراز نکردی؟
-برای اینکه ساعت 9 و 10 شب بود و من هم واقعیت را به خانوادهام نگفته بودم. ضمن اینکه پول زیادی به همراه نداشتم. در چنین شرایطی مجبور شدم که از او تبعیت کنم و در تنگا و معذوریت ماندم. آن موقع یک همایشی هم در کیش برگزار شده بود و همه هتلها پر بودند. در نهایت از طریق همان راننده تاکسی یک سوئیت برای ماندن پیدا کردیم که یک هال و یک اتاق خواب داشت. قرار شد من در اتاق بخوابم و او هم در هال. شب خواب بودم که دیدم او بالای سرم است و اتفاقی که نباید، افتاد.
**یعنی شما هیچ امکان مقابلهای نداشتید؟
-متاسفانه شرایط به گونهای پیش رفت که امکان مقابله را از من گرفت.
**بعد چه اتفاقی افتاد؟ شما اعتراضی نکردید و یا اینکه بلافاصله به پلیس خبر بدهید؟
-او باز هم همان جا با حرفهایش مرا فریب داد و گفت چه فرقی میکند. ما که قصد داریم ازدواج کنیم، چه تفاوتی دارد که حالا این اتفاق افتاده باشد یا سه ماه دیگر. من هم راضی کرد که میتوانم صیغه محرمیت بخوانم.
**یعنی قبل از این جریان صیغه محرمیتی بین شما جاری نشده بود؟
-نه.
**گویا برای انجام صیغه محرمیت دختر، به اجازه پدر لازم است.
-من خیلی وارد به این جزئیات نیستم. فقط آن زمان از من پرسید که مرجع تقلید تو کیست و وقتی به او گفتم، گفت که صیغه محرمیت برایت میخوانم. ضمن اینکه در آن مقطع زمانی این اتفاق برای من پیش آمده بود و من هم فکر میکردم که این ازدواجی که او به من وعده میدهد، انجام میشود.
**وقتی این اتفاق با نارضایتی شما اتفاق افتاد، در شما ایجاد تنفر نکرد؟ باز هم به رابطه با او ادامه دادید؟
-آن موقع خیلی اذیت شدم. خیلی گریه کردم و اصلا باورم نمیشد که چنین اتفاقی برایم افتاده است. ولی همانطور که گفتم وعده و وعیدهای او مبنی بر ازدواج من را در آن مقطع وادار به سکوت کرد.
**و این سکوت منجر شد این رابط پنهانی ادامه پیدا کند؟
-بله. اتفاقا فردای همان روز که کیش بودیم، کنار ساحل قدم میزدیم که تلفنهای مشکوکی به او آغاز شد. مدام تماس میگرفتند و میگفتند که چکهایت را به اجرا میگذاریم و اگر 200 میلیون تومان را پس ندهی بدبختت میکنیم و از این حرفها. من از او پرسیدم که قضیه چیست. گفت برای تاسیس آموزشگاه گویندگی و فن بیان (که کاملا از بیخ و بن دروغ بود) به صورت قسطی لوازم و تجهیزات خریدهام و در ازاء آن چک دادهام. الان هم نمیتوانم مبلغ چکها را تامین کنم. الان هم قصد دارند چکهایم را به اجرا بگذارند. اگر این اتفاق بیافتد، من مجبورم به سرعت از ایران بروم. چون کشورهای عربی برای برنامهسازی به من دعوتنامه دادهاند و من میتوانم با پیش قسطی که از آنها میگیرم، قرضهایم را پس بدهم. الان که فکر میکنم، احساس میکنم همه این موارد از پیش طراحی شده بود. او به من گفت که اگر این اتفاق بیفتد، آن موقع تو باید دو سال دیگر صبر کنی تا ما بتوانیم با هم ازدواج کنیم. چون من باید این مبلغ را تهیه کنم و اگر موفق نشوم، آن وقت به زندان میافتم.
**در این فاصله متوجه نشدید که این فرد همسر و فرزندانی دارد؟
-به هیچ وجه. جالب اینجا بود که اگر من ساعت 12 و یا یک شب هم با او تماس میگرفتم راحت جواب میداد و تلفنی حرف میزد. هر موقع شب که بود، پیامک میداد. شما اگر بودید، شک میکردید؟
**در این مدت شما کنجکاو نشدید که درباره این فرد و یا خانوادهاش، اطلاعات بیشتری به دست بیاورید؟ فکر میکنم با یک جستجوی کوچک در موتورهای جستجوی اینترنتی، پیشینه این فرد که از مشهوریت بالایی برخوردار است، مشخص میشد و شما هم میفهمیدید که او ازدواج کرده و همسر و فرزندانی دارد.
-اتفاقا من این کار را کردم. ولی در اینترنت هیچ اطلاعات شخصی و خانوادگی از این فرد تا همین چند ماه پیش وجود نداشت. تا مرداد امسال که من از او شکایت کردم. پس از آن بود که مصاحبهای کرد و عکسش به همراه خانواده روی جلد یک مجلهای چاپ شد.
**حتی کسی هم در اطرافت نبود که از طریق او بتوانی اطلاعاتی از این فرد بدست بیاوری؟
-خیر. چون او مدام به من میگفت به خاطر آبروی من به کسی نگو که ما با هم رابطه داریم. من هم به خاطر تعهد بسیاری که به او داشتم، سکوت کرده بودم. ضمن اینکه او آدم قابل اعتماد جامعه بود و من در این فاصله برای مادر و خواهر او وقت دکتر گرفتم.
**خوب او شما را با چه عنوانی به مادر و خواهر خود معرفی کرده بود؟
-نمیدانم. اما هرچه بود آنها میدیدند که ما با هم خیلی صمیمی هستیم. ولی هیچ وقت اعتراضی نمیکردند و حتی نگفتند که او زن و بچه دارد.
**خوب ماجرای چکها به کجا کشید؟
-او سر این چکها من را حسابی به هول و ولا انداخت تا جای که از طریق یک موسسه مالی و اعتباری توانستم برایش 100 میلیون تومان وام بگیرم. سندی که او گذاشت ارزش 70 میلیون تومان داشت درحالی که باید سندی به مبلغ 110 میلیون تومان گرو میگذاشت. وثیقه بعدی را من 40 میلیون تومان سفته دادم تا او بتواند وام 100 میلیون تومانی خود را بگیرد. مدیران آن موسسه هم فکر میکردند که ما زن و شوهر هستیم. تا اینکه 5 روز پس از دریافت وام، این مجری معروف به من اعلام کرد که همسر و فرزند دارد.
**شما دقیقا چه مدت نمیدانستید که متاهل است؟
-دقیقا چهار ماه.
**در این فاصله چند بار به مسافرت رفتید؟
-یک بار کیش، یک بار اصفهان و دو بار هم به مشهد رفتیم. بقیه اوقات هم به دفترش میرفتیم. دفتر او همیشه خالی بود و یک اتاقش را مبله کرده بود. البته من هم به عنوان همسرش معرفی میکرد و خیلی جاها من را به عنوان همسرش میشناسند.
**خودش به شما گفت متاهل است یا خودتان متوجه شدید؟
-درست 5 روز پس از دریافت وام 100 میلیون تومانی بود که گفت همسر دارد.
**خوب آن زمان چرا اقدامی نکردید؟
-با او برخورد بدی کردم. آن زمان تصمیم گرفتم که بی دردسر و بیسر و صدا ترکش کنم و بروم دنبال زندگی خودم. ولی نگذاشت. او باز هم مرا با چرب زبانی فریب داد. میگفت بمون برای من مثل بارون واسه جنگل یا موندنت خواسته تو نیست و نیاز منه و … گفت که این کار را با تو کردم که با من بمانی. اگر من این مسائل را از همان ابتدا با تو درمیان میگذاشتم، تو تا لحظه طلاق من دست نگه نمیداشتی و میرفتی. نمیماندی.
**پس بعد از اینکه متوجه شدی متاهل است، باز هم همان روال سابق را پیش گرفتی؟
-نه. خیلی تلاش کردم که تکلیف این ماجرا را روشن کند. تااینکه او تهدید کرد که از من سفته دارد.
**یعنی دیگر حاضر به سازش با او نشدی؟
-اول خیلی تلاش کردم. ولی اواسطش دیگر این ماجرا برای خود من هم عادی شده بود. در شرایطی بودم که میگفتم ایراد ندارد، حتی با زن و بچه فقط بیاید و من را عقد کند و اسمش در شناسنامهام بیاید تا آبروی رفتهام را بخرم. فوقش بعدا میگفتم او زن داشته و من نمیدانستم و بعد از اینکه فهمیدهام، جدا شدهام. آخرهایش به این مرحله رسیده بودم.
**ضمانت وام چه شد؟
-با هزار بدبختی وام را تسویه کرد اما سفتههای من را نگه داشت و آنها را پس نداد. هنوز هم که هنوز است دستش است. چهارشنبه سوری سال گذشته بود که او من را مجبور کرد به مادرم بگویم که زنگ بزند و برای شام او و خانوادهاش را دعوت کند تا به خانهمان بیایند.
**پدر و مادرت از رابطه تو با این فرد خبر داشتند؟
-نه. فکر میکردند ارتباط دوستانه و نوعی همکاری بین ما وجود دارد. چون من در یک جایی تدریس زبان میکردم که اتفاقا او هم همانجا کلاسهای فن بیان داشت. مادرم هم با اکراه تماس گرفت و آنها را دعوت کرد. در حقیقت او میخواست من یک جورهایی مطمئن شوم که رابطه خوبی با همسرش ندارد و میخواهد طلاقش بدهد.
**خوب تو متوجه این نکته شدی؟
-آنها رابطه خیلی معمولی با هم داشتند و من هم متوجه اختلافی بین آنها نشدم. البته در ادامه من رابطه کج دار و مریزی داشتم تا فقط بتوانم سفتههایم را از او بگیرم.
**چون موفق به گرفتن سفتههایت نشدی، اقدام به طرح شکایت کردی؟
-نه. سال 89 برای اولین بار از او شکایت کردم. برای اینکه این آقا را با یک خانم دیگر در فرودگاه مهرآباد دیدم. مهر سال 89 که اصفهان بودم، تلفنهای مشکوک یک خانم را احساس میکردم که وقتی از او میپرسیدم، میگفت خواهرم است. تا اینکه در بهمن سال 89 در فرودگاه مهرآباد وقت مسافرت رفتن با هم آنها را دیدم.
**وقتی آنها را دیدی چه عکس العملی نشان دادی؟
-با هم درگیر شدیم. کار به زد و خورد کشید. آن خانم فرار کرد و او هم به مسافرت نرفت.
**شما از کجا متوجه شدید که آنها با هم قصد دارند به سفر بروند؟
-برای اینکه او گواهینامه نداشت. هرجا میخواست برود، من او را میبردم. آن روز او به من پیامک داد که برای اجرای برنامه به مسافرت میروم. من تعجب کردم. چون هر وقت برای اجرای برنامه میرفت، من شب قبل برایش چمدانی پر از میوه، شیرینی و تنقلات میبستم تا با خود ببرد. از این کار او تعجب کردم و همین موضوع باعث شد تا به سرعت به فرودگاه بروم. وقتی رفتم او را دیدم که با این خانم گوشهای نشستهاند و همان جا کار به کتککاری کشید. به او گفتم تو همسرت بود، این بلا را هم سر من آوردی که با تو بمانم. پس این خانم دیگر کیست؟ او هم پاسخ داد که این زن دو سال قبلتر از تو بوده است.
**شما این ماجرا را در دادگاه هم عنوان کردهاید؟
-بله.
**این خانم هم به دادگاه احضار شده تا رابطهاش با این فرد را تائید یا تکذیب کند؟
-متاسفانه خیر . اما بالاخره در روز رسیدگی به شکایت بی اساس این خانم از من به اتهام مزاحم تلفنی حتما ایشان را خواهم دید و مطالب را باز خواهیم کرد .
**خوب این رابطه چرا بعد از دعوا و کتککاری باز هم ادامه پیدا کرد؟
-من ابتدا او را تهدید کردم که تمام وقایع را به همسرت میگویم. او از ترسش سریع به خانه رفته بود و به خانمش گفته بود که دختری هست که مدام مزاحم من میشود و عاشق من است و مدام برایم مزاحمت ایجاد میکند و وصله به من میچسباند. من خانه بودم. ساعت 6 بعد از ظهر بود که زنگ خانهمان را زدند. دیدم همسر این آقاست و جلوی همسایهها داد و بیداد کرد و آبروریزی راه انداخت. او مدام به پدرم میگفت دختر تو مزاحم زندگی ما میشود. این خانم تا جایی که میتوانست من را کتک زد. دندانم را شکست، انگشتم را هم شکست. همسایهها با پلیس تماس گرفتند و ما شکایت کردیم و پرونده به دادسرا رفت. در آن مقطع این مجری به دست و پای ما افتاد و التماس میکرد که رضایت بدهیم. پدرم هم به خاطر فرزندان این آقا رضایت داد.
**خانوادهات آن موقع در جریان بودند؟
-آن موقع بود که تازه به بخشهایی از رابطه ما پی بردند.
**زمانی که رضایت دادی سفتههایت را پس نگرفتی؟ حداقل با این شرط جلو بروی و بعد از گرفتن آنها ماجرا را فیصله بدهی؟
-راستش آن موقع اصلا بحث سفتهها مطرح نشد. ولی باز هم به من وعده و وعید داد. گفت من تو را عقد میکنم و این آبروریزی را جمع میکنم. با این وعدهها دوباره من را معلق نگه داشت. این رابطه به امیدی که روزی او مرا عقد میکند، ادامه داشت و دائم هم مرا همسر خود میدانست. تا اینکه متوجه شدم این آقا همچنان با این خانم که نفر سوم به حساب میآمد، رابطه بسیار نزدیکی دارد.
**پس رابطه با نفر سوم منجر به شکایت شما شد؟
-دلایل متعددی دارد. یک اینکه این آقا شماره تلفن دختر عمه و همسر برادرم را از گوشی من برداشته و با او تماس گرفته و گفته که من برای این آقا مزاحمت ایجاد میکنم. همش سر کوچهشان ایستادهام. دوم اینکه خانم سومی که با این مجری ارتباط دارد، برای من احضاریه فرستاده و از من به جرم مزاحمت تلفنی از طریق تلفن عمومیهای سطح شهر و تهدید با سلاح گرم شکایت کرده است. در حالی که این زن اصلا من را نمیشناخت و تنها کسی که میتوانست از من اطلاعی به این زن داده باشد، همین مجری معروف بود. تلفنهای پدر و برادران این زن نیز به خانواده ما یکی دیگر از دلایل است. همین موارد باعث شد تا به سیم آخر بزنم و فکر 40 میلیون سفته را از ذهنم بیرون کنم و از این آقا شکایت کنم. شکایت سال 89 را به زور پس گرفت ولی این شکایت دیگر رضایتی ندارد و تا آخر ایستادهام. دلیلش هم شکایت این خانم از من بود. در حال حاضر هم وثیقه 50 میلیون تومانی برایش صادر شده است. او به جای اینکه از من عذرخواهی کند، مرا تهدید میکند و به عناوین مختلف از من شکایت میکند. من تا به حال سکوت کرده بودم و بعد از 5 ماه با توجه به انتشار اخبار دروغ در رسانههای مختلف اقدام به مصاحبه کردم. این فرد چون مدام از من شکایت میکرد، پدرم به عنوان ولی قانونیام شکایت کرده است.
**پدر و مادرت چه زمانی از آنچه برای تو اتفاق افتاده آگاه شدند؟
-مادرم از ابعاد این پرونده و عمق آن اطلاعی ندارد ولی پدرم به طور کامل در جریان ماجرا است.
**واکنش پدرت پس از شنیدن حقیقت ماجرا چه بود؟
-خوشبختانه پدرم خیلی خوب با من رفتار کرد. او در تمام این مدت پشتوانه من بود.البته از لحاظ روحی و روانی تحت فشارهای بسیاری هستم. وقتی به آنچه که بر من گذشت فکر میکنم، عذاب میکشم اما این بار پای ماجرا ایستادهام و با توجه به مدارکی که در دست دارم امیدوارم به زودی به نتیجه برسم.
**اما این مجری همچنان زنده برنامه دارد، با توجه به حساسیتهای حراست سازمان صداوسیما به نظر میرسد که این مجری با توجه به چنین شرایطی ممنوعالتصویر شود، کما اینکه داشتهایم مجریانی که به خاطر استفاده از کلمات و ادبیات خاصی در تلویزیون ممنوعالتصویر شدهاند، چه رسد به پروندههایی نظیر این.
-من نمیدانم که تصمیمات تلویزیون بر چه اساسی گرفته میشود، شاید برخی مدیران تلویزیون قصد دارند از این طریق و به طور غیر مستقیم بر روند پرونده تاثیر بگذارند. اما حال که حکم دادگاخ صادر شده است ،انتظار داریم تصمیم قاطع تری در این رابطه گرفته شود .
**یعنی وقتی مطمئن شدید که دیگر ازدواجی صورت نخواهد گرفت، در شکایت و پیگیری آن مصمم شدید؟
-من امید به ازدواج داشتم، ولی وقتی متوجه شدم که این آقا با خانم سوم رابطه نزدیکی دارد و به همین زودیها میخواهد با او ازدواج کند، ناامید شدم و پای شکایتم هم ایستادهام.
**الان چه حسی داری؟
-فکر میکنم که تمام اقدامات این فرد از روی حساب و کتاب بود و از پیش میدانست که دارد چکار میکند.
**اگر زمان به عقب برگردد، چه میکنید؟
-قطعا دیگر این ماجرا تکرار نخواهد شد. آن موقع احساسی برخورد کردم.
**اما در بعضی از سایتها نوشته بودند که شما رضایت دادی و این مجری تبرئه شده است ؟!!
اصلا اینطور نیست . متاسفانه پرونده شکایت من از این مجری همزمان با شکایت رسانه ای دیگری از این مجری بود که در دادگاه فرهنگ و رسانه بررسی میشد که شنیده ام بسته شده است . این مجری هم که انگشت تردید زیادی را رو به خود دیده بود از این مطلب سو استفاده کرده و با یکی از خبرگزاریها مصاحبه کرده بود . در صورتیکه من هیچگاه از شکایت خود صرف نظر نکرده بودم . و بیشتر قصد جو سازی داشت این اقا.
**بر طبق رای صدره دادگاه کیفری استان این مجری به 80 ضربه شلاق محکوم شده. نظر شما چیست ؟ایا امکان رضایت از جانب شما هست ؟
خیر !تحت هیچ شرایط رضایت نخواهم داد . اول به خاطر توهین هایی که این فرز و همسرش به من و خانواده ام کردند و بعد به خاطر تهمتهای مختلفی که به من زده است و من نسبت به این حکم اعتراض دارم و احساس میکنم مماشاتی در این پرونده صورت گرفته است . چون با وجود مدارکی که من به دادگاه ارائه دادم حکم بسیار سبکی برای ایشان صادر شده است . البته هنوز به شکایت پدر من بر علیه این مجری رسیدگی نشده. من از حکم صادره دادگاه کیفری استان راضی نیستم و حتما اعتراض خواهم داد.
**حرف آخر؟
-برخی موارد با من برخوردهایی شد که از این فرد اسم بردهام، اما من هیچ حرفی نزدهام و نامی هم نبردهام. اگر اخباری منتشر شده و در آن تاکید شده که مجری معروف تلویزیون است، به من ربطی ندارد. چون او شغلش این بود و من در این باره جایی اظهار نظر نکردهام. قصد هم نداشتهام صداوسیما زیر سوال برود. خلاف این آدم ربطی به صداوسیما ندارد.
عصر خبر
دریاچهای که غیب می شود! +عکس
در صورتی که محل عبور آب از این دریاچه ها مسدود نباشد آب به سرعت خالی شده و دریاچه خیلی سریع ناپدید می شود و این باعث شده تا یکی از عجیب ترین مکان های دنیا به وجود آید.
این موضوع البته در مورد دریاچه "لوگارما" در که در منطقه کوچکی از یکی از شهرهای ایرلند که به همین نام است صدق نمی کند چرا که این دریاچه هر از چندگاهی ناپدید می شود.
این دریاچه ایرلندی را تنها افرادی که واقعا به چشم دیده اند باور می کنند چرا که ممکن است یک روز از کنار آن عبور کنید و پر از آب و زیبا باشد اما روز بعد تنها کویری خشک را در آن منطقه مشاهده می کنید.
دلیل اصلی این ناپدید شدن را محققان اینگونه برداشت کرده اند که دریاچه بر روی یک بستر گچی قرار گرفته است که این بستر مانند یک دریچه تخلیه عمل می کنند. در این صورت گاهی اوقات این دریچه بسته است و آب های مختلف که به این منطقه می آید در آن جمع می شود.
در صورتی که محل عبور آب از این دریاچه ها مسدود نباشد آب به سرعت خالی شده و دریاچه خیلی سریع ناپدید می شود و این باعث شده تا یکی از عجیب ترین مکان های دنیا به وجود آید.
البته این دریاچه به دلیل همین بستر که تقریبا حالت ثابتی ندارد بسیار خطرناک نیز هست به طوری که مسئولین منطقه به مردم برای بازدید از آن هشدارهایی را داده اند.
رئیس جهور آینده ایران کیست ؟+تصاویر
انتخابات ریاست جمهوری بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هر چهار سال یک بار در کشور برگزار میشود و نامزدی که اکثریت مطلق آرای مردم را کسب کند به سمت ریاست جمهوری انتخاب و سکان قوه مجریه را در دست میگیرد.
پس از ریاست جمهوری شهید محمدعلی رجایی سالها است که شاهد غیبت رجال سیاسی قزوین در جمع نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری هستیم.
پس از دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری که شهید محمدعلی رجایی موفق شد با کسب 90 درصد آرای مأخوذه مردم به عنوان رئیس جمهور کشور انتخاب شود، سالهایی است که شاهد غیبت رجال سیاسی قزوین در جمع نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری هستیم و نشانی از آنها در فهرست کاندیداهای ریاست جمهوری نیست.
نگاهی گذرا به انتخابات ریاست جمهوری در ایران
دور نخست انتخابات ریاست جمهوری ایران در حالی در پنجم بهمن سال 58 برگزار شد که مهدی بازرگان و دولت موقتش پس از حدود 9 ماه اداره امور کشور به طور کامل استعفا کرده بودند؛ در این انتخابات ابوالحسن بنیصدر توانست از سد رقیبانی چون سیداحمد مدنی و حسن حبیبی بگذرد و با به دست آوردن بیش از 10 میلیون و 700 هزار رأی مأخوذه بر صندلی ریاست جمهوری تکیه زند.
در این میان دومین انتخابات ریاست جمهوری سریعا پس از عزل بنیصدر، با شرکت چهار نامزد که متشکل از محمدعلی رجایی، عباس شیبانی، سیداکبر پرورش و حبیبالله عسگراولادی بودند، برپا شد.
محمدعلی رجایی با کسب حدود 13 میلیون رأی که 90 درصد مجموع آرای مأخوذه مردم بود، موفق شد با اختلاف زیادی بالاتر از نامزدهای دیگر قرار گیرد و به منصب دومین رئیس جمهور ایران نائل شود.
پس از شهادت رجایی در دهم مهر ماه سال 60 آیتالله سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) با به دست آوردن 95 درصد آرای مأخوذه مردم پیروز سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران شد.
دور پنجم انتخابات ریاست جمهوری در مرداد ماه سال 68 برگزار شد که اکبر هاشمی رفسنجانی از تنها رقیب خود یعنی عباس شیبانی با اختلاف زیادی پیشی گرفت و رئیس جمهور کشور شد.
همچنین به همین ترتیب سیدمحمد خاتمی در دور هفتم و هشتم انتخابات ریاست جمهوری توانست آرای لازم را کسب کند و به ریاست قوه مجریه درآید.
در مرحله نخست اکبر هاشمیرفسنجانی با به دست آوردن بیش از 21 درصد و محمود احمدینژاد با کسب 19 درصد مجموع آرای مأخوذه مردم به مرحله دوم این انتخابات راه یافتند.
البته در حال حاضر چند ماه دیگر به اتمام زمان قانونی دولت دهم باقی مانده است.
اما نکتهای که در این 10 دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران برخی نگاهها را به خود معطوف داشته عدم حضور رجال سیاسی قزوین پس از شهید محمدعلی رجایی در جمع نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است، شاید تنگ بودن عرصه کاندیداتوری ریاست جمهوری برای رجال سیاسی استانهای کوچکی همچون قزوین، هرچند با عقبه سیاسی قوی دلیلی بر این غیبت باشد.
حال در آستانه یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران هستیم و گمانهزنیهای سیاسی نامزدهای احتمالی در کشور حکایت از کاندیداتوری آنها دارد ولی کماکان نامی از رجال سیاسی قزوین در بین نامزدهای احتمالی دیده نمیشود.
شاید پس از این همه سال غیبت رجال سیاسی قزوین در جمع نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری میتوان گفت که امروز جای خالی آنها با توجه به عقبه سیاسی قزوین و نیز نقش تأثیرگذار استان قزوین در مجموع فعالیتهای کشور، احساس میشود تا خود را در این دوره انتخابات ریاست جمهوری نشان دهند.
تا به امروز رجال سیاسی قزوین صحبتی در خصوص کاندیدا یا کاندیدا نشدن خود در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نکردهاند که باید نشست و دید آیا کسی از استان قزوین پای در مسیر شهید محمدعلی رجایی میگذارد آیا رجایی نخستین و آخرین رئیس جمهور از قزوین خواهد بود، با نزدیک شدن به یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری زوایای بیشتر این انتخابات و حضور یا عدم حضور نامزدهای احتمالی مشخص خواهد شد.
——————
احمدینژاد در دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز موفق شد با به دست آوردن بیش از 25 میلیون رأی از سد رقیبانی چون میرحسین موسوی، محسن رضایی و مهدی کروبی بگذرد و برای دومین دوره متوالی به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شود.
در مرحله دوم نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری محمود احمدینژاد اکثریت آرای مردم را به خود اختصاص داد و با کسب بیش از 61 درصد آرای ملت ایران اکبر هاشمیرفسنجانی را در این رقابت کنار زد.
نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران به دلیل اینکه هیچ یک از نامزدها نتوانستند اکثریت آرای مطلق مردم را کسب کنند به دو مرحله کشیده شد.
او نیز بار دیگر در دور بعد انتخابات ریاست جمهوری اکثریت مطلق آرای مردم را از آن خود کرد و در سمت ریاست جمهوری ابقا شد.
ایشان در چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز موفق شدند بار دیگر در سمت ریاست جمهوری کشور با رأی قاطع مردم باقی بمانند.
محمدعلی رجایی که زاده خطه قزوین بود، مجال چندانی برای خدمت به مردم ایران در مسند ریاست جمهوری پیدا نکرد و در حدود کمتر از یک ماه از انتخابش به عنوان رئیس جمهور کشور در هشتم شهریور ماه سال 60 به همراه نخست وزیرش محمدجواد باهنر به ندای شهادت لبیک گفت و بر اثر انفجار بمب به دست منافقان شهید شد.
رجایی پیش از آن سکاندار وزارت آموزش و پرورش و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز دومین نخست وزیری جمهوری اسلامی ایران در کابینه بنیصدر به حساب میآمد.
اما دو سال پس از انتخاب بنیصدر به عنوان نخستین رئیس جمهور ایران، وی به دلیل عدم کفایت سیاسی از سمت خود عزل و چهره منافقانهاش برای همه روشن شد.
ماجرای نبش قبر معاویه و یزید
یزید بن معاویه که مجرم اصلى در فاجعه خونبار کربلا بود، تنها سه سال پس از این فاجعه، در 38 سالگى با مرگی ننگین از دنیا رفت و با مرگش، حکومت فاسق خاندان ابوسفیان پایان یافت.
یزید بن معاویة بن ابوسفیان ـ که مادرش مَیسون، دختر بَجدَل کلبى بود ـ در سال 25 یا 26 هجرى، متولّد شد و در سال 64 هجرى، به هلاکت رسید.
وى که مُجرم اصلى در فاجعه خونبار کربلا بود، تنها سه سال پس از این فاجعه، در 38 سالگى با ننگ آمیزترینِ مرگها از دنیا رفت و با مرگش، حکومت ننگین خاندان ابوسفیان نیز پایان یافت.
«دانشنامه امام حسین(ع)» درباره قولهای مختلف علّت مرگ ناگهانى یزید، مینویسد: در این زمینه قولها مختلف هستند، اما مورّخان، اتفاق نظر دارند که افراط در مِىگُسارى و بَدمستى، موجب هلاکت او شد.
برخى گفتهاند: وى هنگام رقص و در حال بدمستى به زمین خورد و مغزش متلاشى شد، برخى گاز گرفته شدن توسط میمونش را که با وى بازى مىکرد و برخى کثرت مىگسارى و قى کردنِ پیاپى آن را عامل هلاکت او ذکر کردهاند.
همچنین گزارش شده که صورت او پس از مرگ، همچون قیر سیاه شد و با ظاهرى چون باطنش به عالم آخرت منتقل شد.
* نبش قبر فرزند و نوه ابوسفیان کی اتفاق افتاد
ناگفته نماند که عباسیان، در سالهاى نخست حکومتشان، قبرهاى یزید، معاویه و عبدالملک بن مروان را نبش کردند و استخوانهاى باقى مانده آنان را آتش زدند.
در کتاب «أنساب الأشراف» نبش قبر یزید، این گونه روایت میشود: وقتى عبدالله بن على عباسى (1) به رود ابو فُطرُس (2) رسید، دستور داد که براى بنى امیّه اعلام امان کنند، آنان همه در اطراف او گرد آمدند و سپاه خراسانى -حامى بنى عبّاس- با گُرز به آنان یورش آورد و آنها را کشت.
عبدالله هم جمعیتى از آنان و پیروانشان را به قتل رساند و دستور داد قبر معاویه را شکافتند و چیزى از معاویه جز استخوان باریکهاى باقی نمانده بود، قبر یزید بن معاویه را هم شکافتند و جز استخوانهاى بند مفاصل پاى او را پیدا نکردند، از عبدالملک بن مروان نیز قطعههایى از سرش پیدا شد… و هر چه از گورها گرد آورده بودند، آتش زدند.
*پینوشتها:
1?عبدالله بن على بن عبدالله بن عبّاس بن عبدالمطّلب، عموى سفّاح و منصور عبّاسى بود که از سوى سفّاح به جنگ با مروان بن محمّد (آخرین خلیفه اُموى) گسیل شد و به سوى مروان رفت تا او را کشت و بر منطقه شامات، سیطره یافت و تا پایان خلافت سفّاح، فرمان رواى آن جا بود، وقتى منصور به حکمرانى رسید، او با منصور به مخالفت برخاست و مردم را به سوى خویش، دعوت کرد، منصور، او را زندانى کرد و در زندان بغداد ماند تا سقف زندان بر سرش خراب شد و در سال 147 قمری کشته شد.
2?جایى است در نزدیکى رمله در فلسطین.
همه آنهایی که سودای ریاست جمهوری داشتند/ نگاهی آماری به همه نامزدهای رییس جمهوری در جمهوری اسلامی
نامزدهای مختلفی در ادوار انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردهاند که نمایندگان مجلس و وزرا بیشترین تعداد را در میان تمام کاندیداها دارا هستند.
به گزارش نامه، اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری توسط مجلس شورای اسلامی بیش از بیش فضای سیاسی کشور را انتخاباتی کرد و 6 ماه مانده به خرداد سال 92، جامعه سیاسی ایران کاملا انتخاباتی شده است. تمام جناحهای سیاسی کشور کم کم خود را برای معرفی کاندیداها آماده میکنند تا وارد مارتن رقابت برای کسب صندلی ریاست بر قوه مجریه شوند. در میان جریانهای سیاسی کشور سه گروه به صورت عمده کار خود را آغاز کرده اند، اصول گرایان سنتی، دولت و اصلاحطلبان.
اسامی زیادی از این سه گروه مطرح است که هر کدام دایه حضور در انتخابات و کسب رای مردم را دارند. در جریان اصول گرا چند کاندیدا با سابقه کارهای اجرایی و شناخته شده در میان مردم مطرح هستند. علی اکبر ولایتی«وزیر سابق خارجه»، علی لاریجانی«رئیس مجلس»، مصطفی پورمحمدی«رئیس سازمان بازرسی کل کشور» و محمد باقر قالیباف« شهردار تهران» مطرح ترین افراد این جناح برای حضور در انتخابات هستند و به جز محمد باقر قالیباف، تمام آنها سابقه حضور در دولت به عنوان وزیر را داشته اند.
طرفدارن دولت نیز به دنبال معرفی کاندیدای مورد نظر خود برای انتخابات هستند. نیکزاد که این روزها مسئولیت نیمی از کابینه را بر عهده دارد و اسفندیار رحیم مشایی دو نامی است که بیش از هر اسمی در میان دولتیها شنیده میشود. البته در این میان الهام که سابقه حضور در شورای نگهبان، وزارت دادگستری و سخنگویی دولت نهم را دارد نیز به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی مطرح است.
اصلاحطلبان نیز بیکار ننشستهاند و تمام تلاش خود را انجام میدهند تا سید محمد خاتمی را که سابقه 8 سال ریاست جمهوری را در کارنامه خود دارد، مجاب به حضور در انتخابات کنند. در این میان از عارف معاون اول دولت خاتمی و مصطفی کواکبیان، نماینده سابق مجلس نیز به عنوان کاندیداهای احتمالی این جریان نام برده میشود.
با مشاهده آرایش گروههای سیاسی می توان مشاهده کرد که تمام جریانها به دنبال معرفی قویترین آدمهای اجرایی خود برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری هستند که بتوانند با توجه به سابقه خود اعتماد مردم را جلب کنند.
در تمام ادوار ریاست جمهوری ایران نیز کاندیداها به جز دوره اول ریاست جمهوری دارای همین ویژگیها بودند. داشتن سابقهای روشن و حضور در ارکان انقلاب اسلامی از شرایط کاندیداها در آنسالها بوده است.
به همین مناسبت در بررسی اجمالی به سوابق کاندیداهای ریاست جمهوری در تمام ادوار ریاست جمهوری میپردازیم.
دوره اول انتخابات ریاست جمهوری:
در 5 بهمن سال 1358،اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران با حضور نامزدهای مختلف ریاست جمهوری با تفکرات گوناگون برگزار شد که طی آن ابوالحسن بنی صدر با 10 میلیون و 753 هزار و 752 رای به عنوان اولین رئیس جمهور ایران انتخاب شد. 124 نفر در این انتخابات به عنوان نامزد ثبت نام کرده بودند که 94 نفر به عنوان کاندیدای نهایی معرفی شدند. نوپا بودن انقلاب مردم ایران و اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری سبب شده بود که هیچکدام از نامزدهای این انتخابات سابقه کار اجرایی نداشته باشند و این انتخابات به حزبی ترین رقابت تاریخ جمهوری اسلامی تبدیل شد.
نامزد | حزب | میزان رای |
ابوالحسن بنی صدر | مستقل- عضو شورای انقلاب | 10 میلیون و 753 هزار و 752 رای |
سید احمد مدنی | وزیر دفاع دولت موقت - استاندار خوزستان - حزب جبهه ملی | 2 میلیون و 224 هزار و 554 رای |
حسن حبیبی | حزب جمهوری اسلامی -وزیر ارشاد دولت موقت | 674 هزار و 859 رای |
صادق طباطبایی | سخنگوی دولت موقت - معاون سیاسی نخست وزیر | 114 هزار و 776 هزار رای |
صادق قطب زاده | وزیر امورخارجه دولت موقت - رئیس سازمان صداو سیما | 48 هزار و 547 رای |
دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری:
دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در دوم مرداد سال 1360 برگزار شد. عزل بنیصدر موجب شد تا کمتر از یک سال بازهم مردم ایران به پای صندوق رای بیایند و رئیسجمهور مورد نظر خود را انتخاب کنند. در این انتخابات 4 کاندیدا حضور داشتند که سرانجام مردم محمد علی رجایی نخست وزیر دولت بنیصدر را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند.
71 نفر در این انتخابات ثبت نام کردند و تنها 4 نفر توانستند به مرحله نهایی راه پیدا کنند.
نامزد | سوابق | میزان رای |
محمد علی رجایی | نماینده مجلس شورای اسلامی- وزیر آموزش و پرورش - نخست وزیر | 12 میلیون و 770 هزار و 50 رای |
عباس شیبانی | عضو شورای انقلاب - نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی- نماینده مجلس شورای اسلامی -وزیر کشاورزی -رییس دانشگاه تهران | 658 هزار و 495 رای |
اکبر پرورش | نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی- نماینده مجلس شورای اسلامی | 339 هزار و 646 رای |
حبیبالله عسگر اولادی | نماینده مجلس شورای اسلامی | 249 هزار و 457 رای |
دوره سوم انتخابات ریاست جمهوری:
با شهادت محمد علی رجایی و دکتر باهنر، بازهم رئیس جمهور ایران نتوانست دوره خود را کامل به پایان برساند و مردم درسال 60 و پس از گذشت سه ماه باز هم برای انتخاب رئیس جمهوری دیگر پای صندوقهای رای آمدند. این انتخابات با دیگر انتخابات ایران تفاوت دیگری داشت و آن هم حضور یک روحانی شاخص به نام حضرت آیتالله خامنهای در انتخابات بود. در این انتخابات 46 نفر ثبت نام کردند که تنها 4 نفر توانستند به رقابت پایانی راه پیدا کنند که در نهایت حضرت آیتالله خامنهای با رای اکثریت قاطع مردم به عنوان سومین رئیس جمهور ایران و اولین رئیس جمهور روحانی معرفی شدند.
نامزد | سوابق | میزان رای |
حضرت آیتالله خامنهای | عضو شورای انقلاب- نماینده مجلس شورای اسلامی - نماینده امام خیمنی در شورای عالی دفاع - امام جمعه تهران | 15 میلیون و 905 هزار و 987 رای |
اکبر پرورش | نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی- نماینده مجلس شورای اسلامی | 338 هزار و 294 رای |
رضا زوارهای | معاون وزیر کشور- نماینده مجلس شورای اسلامی - شهردار تهران - دادستان انقلاب تهران | 77 هزار و 798 رای |
حسن غفوری فرد | وزیر نیرو - استاندار خراسان | 61 هزار و 805 رای |
دوره چهارم انتخابات ریاست جمهوری:
بعد از برگزاری سه انتخابات ریاست جمهوری بالاخره ایران ریاست جمهوری 4 ساله را تجربه کرد. حضرت آیتالله خامنهای در زمان جنگ توانستند با کمک مجلس و دولت مشکلات کشور در آن زمان را به حداقل برسانند. در مهر ماه سال 64 چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار شد که در آن بازهم مردم حضرت آیتالله خامنهای را به عنوان رئیس جمهور برگزینند تا ایران رئیس جمهوری 8 ساله را نیز تجربه کند. در این انتخابات 50 نفر ثبت نام کردند که تنها سه نفر به مرحله نهایی رقابت راه پیدا کردند.
نامزد | سوابق | میزان رای |
حضرت آیتالله خامنهای | عضو شورای انقلاب- نماینده مجلس شورای اسلامی - نماینده امام خیمنی در شورای عالی دفاع - امام جمعه تهران - رئیس جمهور | 12میلیون و 205 هزار و 12 رای |
سید محمود کاشانی | عضو حزب جمهوری اسلامی -داور ارشد جمهوری اسلامی ایران در دیوان داوری ایران و ایالات متحده آمریکا در دادگاه لاهه | 1 میلیون و 402 هزار و 953 رای |
حبیب الله عسگر اولادی | نماینده مجلس شورای اسلامی - وزیر بازرگانی | 278 هزار و 113 رای |
دوره پنجم انتخابات ریاست جمهوری:
دوره پنجم ریاست جمهوری دارای دو ویژگی مهم بود. اولی پایان جنگ و دومی رحلت امام خمینی. با در گذشت امام خمینی(ره)، حضرت آیتالله خامنهای به عنوان رهبری انقلاب از سوی مجلس خبرگان رهبری انتخاب شدند و هاشمی رفسنجانی که در آن زمان عهده دار ریاست مجلس شورای اسلامی بود به عنوان رئیس جمهور از سوی مردم انتخاب شد تا دوران جدیدی به رحلت بیانگذار جمهوری اسلامی در ایران آغاز شود.
در این انتخابات که 6 مرداد سال 68 و یک ما و نیم زود از موعد مقرر برگزار میشد 79 نفر ثبت نام کردند که تنها دو نفر توانستند در مرحله نهایی با هم رقابت کنند.
نامزد | سوابق | میزان رای |
اکبر هاشمی رفسنجانی | وزیر کشور- رئیس مجلس شورای اسلامی - فرماندهی جنگ - نماینده مجلس خبرگان رهبری - عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام | 15 میلیون و 550 هزار و 528 |
عباس شیبانی | عضو شورای انقلاب - نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی- نماینده مجلس شورای اسلامی -وزیر کشاورزی -رییس دانشگاه تهران | 635 هزار و 165 رای |
دوره ششم انتخابات ریاست جمهوری:
دوره ششم ریاست جمهوری در تاریخ 21 خرداد سال 72 برگزار شد. در انتخاباتی متفاوت که مردم 4 سال صلح و آرامش را تجربه میکردند 128 نفر ثبت نام کردند که تنها 4 نفر توانستند به رقابت نهایی بپردازند و در نهایت هاشمی رفسنجانی بازهم توانست نظر مردم را جلب کند و احمد توکلی به عنوان منتقد اصلی سیاستهای رئیس جمهور در جایگاه دوم قرار گیرد.
نامزد | سوابق | میزان رای |
اکبر هاشمی رفسنجانی | وزیر کشور- رئیس مجلس شورای اسلامی - فرماندهی جنگ - نماینده مجلس خبرگان رهبری - رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام - رئیس جمهور | 16 میلیون و 769 هزار و 787 رای |
احمد توکلی | نماینده مجلس شورای اسلامی - وزیر کار و امور اجتماعی | 4 میلیون و 26 هزار و 879 رای |
رجبعلی طاهری | استاندار تهران در دولت اول هاشمی | 114 هزار و 776رای |
عبدالله جاسبی | رئیس دانشگاه آزاد | 89 هزار و 780 رای |
دوره هفتم انتخابات ریاست جمهوری:
هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری رقابتی ترین انتخابات ایران تا آن زمان بود. انتخاباتی که یک طرف آن علی اکبر ناطق نوری، رئیس مجلس حضور داشت و طرف دیگر سید محمد خاتمی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی. مردم در دوم خرداد سال 76 به پای صندوقهای رای آمدند و سید محمد خاتمی را با 20 میلیون و 138 هزار و 784 رای به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند.
در این انتخابات 238 نفر ثبت نام کردند که تنها 4 نفر در مرحله نهایی انتخابات به رقابت پرداختند.
نامزد | سوابق | میزان رای |
سید محمد خاتمی | نمایندگی مجلس شورای اسلامی- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی - مدیر مسئولی روزنامه کیهان- رئیس کتابخانه ملی | 20 میلیون و 138 هزار و 784 رای |
علی اکبر ناطق نوری | وزرات کشور- ریاست مجلس شورای اسلامی | 7 میلیون و 242 هزار و 859 رای |
محمد محمدی ری شهری | وزیر پیشین اطلاعات و نماینده ولی فقیه و سرپرست حجاج- داداستان تهران- نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری | 742 هزار و 598 رای |
رضا زواره ای | رئیس وقت سازمان ثبت اسناد و املاک کشور - نماینده مجلس شورای اسلامی -عضو حقوقدان شورای نگهبان | 771 هزار و 460 رای |
دوره هشتم انتخابات ریاست جمهوری:
بعد از اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری، دوره هشتم پر نامزدترین انتخابات ریاست جمهوری ایران بود. در این انتخابات 10 نامزد از جناحهای کشور حضور پیدا کردند. در 18 خرداد سال 1380 مردم به پای صندوق رای آمدند و بازهم سید محمد خاتمی را به عنوان رئیس جمهور ایران اسلامی انتخاب کردند. در این انتخابات 814 نفر ثبت نام کردند و 10 نفر از این میان وارد کازار انتخابات شدند.
نامزد | سوابق | میزان رای |
سید محمد خاتمی | نماینده مجلس - وزیر ارشاد- مدیر مسئول روزنامه کیهان- رئیس کتابخانه ملی - رئیس جمهور | 21 میلیون و 259 هزار و 53 رأی |
احمد توکلی | وزیر کار در دولت سوم- مدیر مسئولی روزنامه رسالت و فردا | 4 میلیون و 636 هزار و 372 رای |
عبدالله جاسبی | رئیس دانشگاه آزاد اسلامی | 259 هزار و 359 رأی |
سید محمود کاشانی | نماینده مجلس -داور ارشد جمهوری اسلامی ایران در دیوان داوری ایران و ایالات متحده آمریکا | 272 هزار و 660 رأی |
حسن غفوری فرد | استاندار خراسان- نماینده مجلس شورای اسلامی - رئیس سازمان تربیت بدنی | 921 هزار و 551 رأی |
علی فلاحیان | وزیر اطلاعات | 550 هزار و 225 رأی |
سید مصطفی هاشمی طبا | وزیر صنایع - رئیس سازمان تربیت بدنی | 720 هزار و 939 رأی |
سید منصور رضوی | معاون نخست وزیر- معاون رئیس جمهور-رئیس شورای اداری و استخدام);"> وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی - رئیس صدا و سیما | یک میلیون و 744 هزار و 292 رای |
محسن مهرعلیزاده | استانداری خراسان -رئیس سازمان تربیت بدنی | یک میلیون و 290 هزار و 799 رای |
علی شمخانی | فرمانده نیرو دریایی ارتش- وزیر دفاع | 732 هزار و 51 رأی |
دوره نهم انتخابات ریاست جمهوری:
اولین دوره و تنها دورهای که اتنتخابات ریاست جمهوری در ایران به دور دوم کشید و رقابتی ترین انتخابات ریاست جمهوری ایران شکل گرفت. در این انتخابات رئیس جمهور سابق یعنی هاشمی رفسنجانی و شهردار سابق یعنی محمود احمدینژاد توسط مردم به دور دوم انتخابات راه یافتند که در نهایت احمدی نژاد با 17 میلیون و 248 هزار و 782 رای به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شد. تنوع نامزدها در این انتخابات بسیار گسترده بود. یک رئیس جمهور، یک رئیس مجلس، رئیس صدا وسیما، شهردار تهران، فرمانده نیرو انتظامی، وزیر علوم و رئیس سازمان تربیت بدنی در این انتخابات شرکت کرده بودند.
104 نامزد در این انتخابات ثبت نام کردند که 8 نفر به مرحله پایانی راه یافتند و به عنوان نامزد نهایی در انتخابات حضور پیدا کردند.
نامزد | سوابق | میزان رای |
اکبر هاشمی رفسنجانی | عضویت شورای انقلاب-وزارت کشور-ریاست مجلس شورای اسلامی- فرماندهی جنگ- جانشینی فرماندهی کل قوا - رئیس جمهور- رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام | دور اول: 6 میلیون و 190 هزار و 132 رای- دور دوم:10 میلیون 46 هزار و 703 رای |
محمود احمدی نژاد | استاندار اردبیل - شهردار تهران | دور اول: 5 میلیون و 718 هزار و 129 رای- دور دوم: 17 میلیون 284 هزار و 782 رای |
مهدی کروبی | نمانیده مجلس - رئیس مجلس - رئیس بنیاد شهید | 5 میلیون و 73 هزار و 800 رای |
محمد باقر قالیباف | فرمانده نیروهوایی سپاه - فرمانده نیرو انتظامی | 4 میلیون و 83 هزار و 773 رای |
مصطفی معین | وزیر علوم - نمایندگی مجلس | 4 میلیون و 75 هزار و 49 رای |
علی لاریجانی | وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی - رئیس صدا و سیما | یک میلیون و 744 هزار و 292 رای |
محسن مهرعلیزاده | استانداری خراسان -رئیس سازمان تربیت بدنی | یک میلیون و 290 هزار و 799 رای |
دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری :
دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران بیشک در ذهن تاریخ باقی میماند. انتخابات پرحاشیهای که چند ماهی موجب برهم زدن نظم عمومی و ایجاد تشتج در کشور شد. این انتخابات پر حاشیه در تاریخ 22 خرداد سال 1388 برگزار شد که در آن محمود احمدینژاد با 24 میلیون و 592 هزار و 793 رای به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.
نامزد | سوابق | میزان رای |
محمود احمدینژاد | استاندار اردبیل- شهردار تهران - رئیس جمهور | 24 میلیون و 592 هزار و 793 رای |
میر حسین موسوی | وزیر امور خارجه - نخست وزیر - عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام | 13 میلیون و 338 هزار و 121 رای |
محسن رضایی | فرمانده سپاه- دبیر مجمع تشخیص صملحت نظام | 681 هزار و 851 رای |
مهدی کروبی | رئیس بنیاد شهید- نماینده مجلس - رئیس مجلس شورای اسلامی | 38 هزار و 278 رای |
با بررسی این ده دوره میشود مشاهده کرد که نمایندگان مجلس و وزاری مختلف دولت بیشترین علاقه را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری داشته اند و البته کمترین اقبال را!
باید منتظر نشست و مشاهده کرد که تا سال آینده چه کسانی پا به عرصه انتخابات ریاست جمهوری میگذارند و نتایج انتخابات سال 92 چه خواهد شد و چه کسی بر کرسی ریاست قوه مقننه تکیه خواهد زد.
خانم دستجردی در جایگاه خود از خیلی از آقایان هم پیش گام تر بودند
تمام دغدغهها و نگرانیهای خانم دستجردی، مشکلات مردم بود و به عنوان یک وزیر لایق و کوشا، ایشان شایسته تقدیر هستند و لازم است از زحمات و فعالیتهای ایشان به نحو شایستهای تقدیر و تشکر شود.
با توجه به شناختی که ما از دوران نمایندگی مجلس، از حضور خوب خانم دستجردی در عرصه های مختلف مجلس و قانونگذاری و همینطور زمانی که ایشان برای تصدی پست وزارت بهداشت معرفی شدند داریم، میتوان به جرات گفت ایشان از وزرایی بودند که بسیار خوب و قوی عمل کردند، و به اعتقاد من در پیگیری کار و مشکلات مردم، خصوصاً مشکلات بخش بهداشت و درمان، از خیلی از آقایان نیز پیش گام تر بودند.
زمانی هم که ما در مجلس بودیم به جهت نوع ارتباطی که به لحاظ کاری با بخش بهداشت و درمان داشتیم بخش مهمی از دفاعیات ما در بخش بهداشت و درمان را با جلسات کارشناسی ایشان و با توجه به ذوق و تجربه ای که ایشان داشتند و تلاش وافر ایشان انجام دادیم، و تلاش و پیگیری ایشان ما را وادار میکرد که به طور جدی وارد بحث دفاع از حقوق بهداشت و درمان شویم و پس از آن هم در زمانی که بحث مواد مختلف قانون چه قانون برنامه و چه برنامه بودجه در وصول حقوق بخش بهداشت و در مان مطرح بود به نظر بنده فعالیت ایشان بسیار چشمگیر و قابل تقدیر بود.
ضمن اینکه در شرایط فعلی که ما با بحران ارز و بحرانهای مالی روبرو بوده و هستیم و با توجه به تحریمهای تحمیل شده ایشان در صنعت دارو واقعاً خوب و موفق عمل کردند و توانستند که با تلاش خود مردم را در این بخش راضی نگه دارند و تمام دغدغه ها و نگرانیهای ایشان هم فقط بخاطر مردم بود.
به نظر من ایشان شایسته تقدیر هستند و باید از زحمات ایشان به نحو شایسته ای تقدیر و تشکر شود، البته این حق دولت است که بتواند وزرای خود را جابه جا کنند ولی فکر میکنم نسبت به خانم دستجردی تا حدودی کم لطفی شد، چون ایشان به عنوان یکی از وزرای خوب در شرایط فعلی میتوانست برای بخش بهداشت و درمان کشور تاثیر گزار باشد. البته من این مطالب را صرفاً از نقطه نظر کارشناسی عرض میکنم و دیدگاه من اینست که به جهت جلسات متعددی که با ایشان داشتیم، تلاش ایشان جهت حل مشکلات مردم واقعاً تاثیر گذار بوده، و الان هم صرفاً باری از دوش ایشان برداشته شده، چون در شرایط فعلی کار در چنین جایگاهی بسیار سخت و با دردسرهای زیادی روبرو است، اما ایشان به لحاظ شخصی و حجم کار، تاحدودی بخاطر این مسائل و مشکلات راحت شدند، هرچند شخصاً اعتقاد دارم که چون ایشان دغدغه مردم را از گذشته داشته اند و هنوز هم این دغدغه را دارند قطعاً در هر جایی که باشند مسلماً از کمک به مردم و تلاش برای رفع مشکلات مردم در بخشهای مختلف کوتاه نخواهند آمد.
البته مسئول جدید هم باید درشرایط فعلی همچنان اولویت خود را دسترسی مردم به دارو و امکانات پزشکی قرار دهد و همچنان دغدغه مشکلات مردم را داشته باشد، در جلسات ما هم در کارگروهای مختلف بخش اقتصاد و اقتصاد مقاومتی یکی از دغدغه های مهم همین دغدغه های بخش بهداشت و درمان بوده و نیاز است که گروه بندیهای مختلف در ارتباط با دارو و الویت دادن به دارو وغذا مورد توجه کامل دولت قرار گیرد و اهمیت این موضوع برکسی پوشیده نیست، با اینحال این بخش نیاز به برنامه ریزی بیشتر دارد که در این مورد لازم است برنامه ریزی مناسب با شرایط فعلی انجام شود.
درپایان اینجانب شخصاً از زحمات خانم دستجردی به عنوان یک وزیر لایق و کوشا که صرفاً دغدغه کمک به مردم و رفع مشکلات آنها را داشتند تشکر میکنم و امیدوارم در هر کجا و در هر عرصه ای که ظاهر میشوند همچنان با انرژی و تاثیر گذار جهت حل مشکلات مردم جامعه قدم بردارند و در این مسیر از الطاف بیکران خداوند منان بهرمند شوند.
مدرک تحصیلی داریوش ارجمند چیست؟
مازیار ناظمی در وبلاگ خود نوشت:
حاج محمدرضا طالقانی که این روزها سرپرست فدراسیون ورزشهای زورخانه ای و کشتی پهلوانی است میهمان ما در برنامه ورزش بدون ویرایش رادیو گفت وگو بود .
یکی از سئوالات برنامه از طالقانی دلیل انتخاب داریوش ارجمند به عنوان سخنگوی فدراسیون بود طالقانی گفت شما می دونستید پایانامه دکترای ایشان از دانشگاه سوربن فرانسه کشتی پهلوانی و ایین های فرهنگی ایران زمین است و برای همین خواستیم صدای کشتی پهلوانی از زبان مالک اشتر (اشاره به نقش ارجمند در سریال امام علی ع ) شنیده شود طالقانی در پاسخ به این سوال که چرا تا حالا در این مورد حرفی زده نشده بود گفت من چون رفیق ایشان هستم این موضوع را می دانستم .
کواکبیان: خاتمی مردد است/ هاشمی با طرح وحدت ملی به دنبال بالانس دو جریان است
فارس نوشت:
مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردمسالاری با بیان اینکه ما طرح مناسک را به آقای خاتمی و هاشمی ارائه دادیم و صحبتهایی هم در این رابطه با آنها داشتیم، افزود: آقای هاشمی که بحث وحدت ملی را مطرح میکند قصد دارد بالانسر {متعادل کنند} هر دو جریان باشد اما آقای خاتمی اصل طرح را پسندیده ولی هنوز خودش خیلی وارد نشده و ظاهرا تردیدهایی در این رابطه دارد.
کواکبیان اظهار داشت: ما باید به سمتی حرکت کنیم که به جای شخص محوری برنامهمحور باشیم؛ یعنی مثلا هر کسی که حزب مردمسالاری را دید فوراً متوجه شود که موضع حزب در مسائلی مانند تورم، سیاست خارجی، اشتغال، تحولات اداری، مسائل فرهنگی و سایر موارد چیست و برهمین اساس حرکتمان را ادامه دهیم.
/
آییننامه رفتار حرفهای دانشجویان علوم پزشکی؛ ممنوعیت آرایش برای دختران تا ممنوعیت پیراهن آستین کوتاه برای پسران
معاون دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت با اشاره به ابلاغ شیوهنامه اجرایی «رفتار و پوشش حرفهای دانشجویان علوم پزشکی» به دانشگاهها، الزامات کلی دانشجویان در محیطهای آموزشی، نحوه پوشش حرفهای دانشجویان و صدور کارنامه «رفتار حرفهای» برای دانشجویان را تشریح کرد.
دکتر محمد حسین آیتی با اشاره به ابلاغ شیوهنامه اجرایی رفتار و پوشش حرفهای دانشجویان علوم پزشکی، به ایسنا گفت: این شیوهنامه با مشارکت معاونتهای دانشجویی و آموزشی وزارت بهداشت تدوین و ابلاغ شد.
در جدول زیر این آیین نامه آورده شده است:
موضوع | توضیحات |
حجاب در بیمارستانها | نظارت بیشتر بر بیمارستانهای تابعه برای ترویج فرهنگ حجاب و رعایت حقوق بیماران توسط دانشجویان، تاکید بر رعایت حجاب و اخلاق اسلامی، اهدای بستههای فرهنگی به دانشجویان جدیدالورود، ارایه الگوی مناسب و متحدالشکل به دانشجویان جهت ورود به محیطهای آموزشی پژوهشی و بهداشتی درمانی و نظارت بر حسن اجرای آییننامه و شیوهنامه رفتار و پوشش حرفهای دانشجویان از وظائف دانشگاههاست. |
رفتار حرفهای دانشجویان | - دانشجویان باید از ایجاد هرگونه اخلال به هنگام تدریس مانند ورود به کلاس بعد از استاد، خوردن و آشامیدن، بلند صحبت کردن، خندیدن و ایجاد سر و صدا و استفاده از تلفن همراه و سایر وسایل صوتی و تصویری خودداری کنند. - معرفی شیوهها و راهکارهای مناسب برای ارتباط سالم جوانان و اهمیتزدایی از نماد لباس و آرایش مبتذل، تحقیق و مطالعه پیرامون اثرات منفی تاثیر فرهنگ فاسد و غیر اخلاقی غرب در زندگی اجتماعی و فردی جوانان با همکاری دستگاههای ذیربط و برنامهریزی در جهت بهینهسازی فرهنگ رفتار و پوشش حرفهای به ویژه در اوقات فراغت با اولویت اجرای برنامهها به تفکیک دختران و پسران برخی از آنهاست. - رعایت ادب و احترام، فروتنی، اخلاق و آداب اسلامی متناسب با شأن یک فرد دانشگاهی، جلوگیری از توهین و تمسخر زبانی و رفتاری، مشاجره و پرخاشگری، عدم رعایت حقوق دیگران. - دانشجویان باید از مصرف هر نوع محصول دخانی یا مخدر و استفاده از هر نوع دارو یا مادهای که باعث غیر عادی جلوه کردن حرکات و گفتار دانشجو شود، خودداری کنند. |
وظایف دانشجویان دوره بالینی | -از آنجاکه رعایت حریم شخصی و آرامش روحی بیمار در هر شرایطی برای دانشجویان الزامی است، بنابراین باید سعی کنند قبل از معاینه، آزمایش و یا تهیه شرح حال، رضایت بیمار را اخذ کنند. - دانشجویان باید به حقوق بیماران در رابطه با انتخاب درمانگر و روش درمانی در موارد غیر اورژانس احترام بگذارند. - دانشجو باید در حین انجام وظیفه در محیطهای بهداشتی درمانی، کارت شناسایی خود را به همراه داشته باشد، همچنین خوردن و آشامیدن و استفاده از تلفن همراه بر بالین بیمار ممنوع است. |
نحوه پوشش حرفهای دانشجویان دختر | - مدل مانتو، شلوار، مقنعه، کفش، کیف و جوراب باید ساده و به دور از مدهای افراطی باشد، همچنین پوشیدن مانتو تنگ یا خیلی گشاد، کوتاه یا خیلی بلند مجاز نیست. - ممنوعیت استفاده از لباسهایی که تعمدا پاره یا وصله باشد، کفش باید ساده، تمیز، با پاشنه متعارف و بدون صدای آزاردهنده باشد. - پوشیدن چکمه روی شلوار، دمپایی و صندل در محیطهای آموزشی و پژوهشی مجاز نیست. - رنگ مانتو، شلوار، کیف، کفش و جوراب نباید تند و زننده باشد و جلب توجه کند. - استفاده از لباس، کیف، کفش، جوراب، پیشانی بند، مچ بند، شال، دستمال گردن، کمربند، انگشتر و کلاههایی که غیر متعارف و دارای نقوش و نوشتههای زننده و یا علامت گروههای ضداسلام، ضد انقلاب و ضد اخلاق باشند، مجاز نیست. - ناخنها باید کوتاه، تمیز، پیراسته و بدون هیچگونه تزئینی باشد. - انجام هر گونه آرایش و خالکوبی که در معرض دید باشد، ممنوع است و استفاده از عطر یا ادکلن با بوی تند و غیر متعارف مجاز نیست. |
پوشش حرفهای دانشجویان پسر | - پوشش باید کامل و بر اساس شئون اسلامی و دانشجویی باشد. مدل پیراهن، شلوار، کیف، کفش و جوراب باید ساده و به دور از مدهای افراطی باشد، پیراهن باید آستیندار بوده، کوتاه و خیلی تنگ نباشد. - ممنوعیت استفاده از کراوات و پاپیون - به دلیل افزایش انتقال عفونت و آسیب به افراد و تجهیزات، ناخنها باید کوتاه، تمیز و پیراسته باشند. |
پوشش حرفهای دانشجویان بالینی | - دانشجویان بالینی باید در طول مدت حضور در محیطهای بهداشتی و درمانی از لباس فرم مخصوص به خود بر طبق استانداردهای تعریف شده از طرف دانشگاه و با رعایت کامل شئون اسلامی و دانشجویی استفاده کنند. - لباس فرم دانشجویان باید پاکیزه و مرتب و با دکمههای بسته باشد. - پوشش دانشجویان در محیط بالینی، آزمایشگاهی خاص، مانند اتاق عمل و بخشهای مراقبتهای ویژه باید کاملا بر طبق استاندارد تعریف شده در آن بخش و با رعایت حجاب و پوشش کامل اسلامی باشد. - برای کاهش صدمه به پا و پیشگیری از انتقال عفونت، کفش دانشجویان باید جلو بسته باشد. - کارت شناسایی ارائه شده از سوی معاونت آموزشی شامل عکس، نام و نام خانوادگی، آرم دانشگاه، رشته تحصیلی و سمت دانشجو باید به صورت متحدالشکل بر روی لباس فرم، به طوری که قابل رویت باشد؛ نصب شود. |
صدور کارنامه «رفتار حرفهای» برای دانشجویان |
- معاونت آموزشی باید این شیوهنامه اجرایی را در بدو ورود دانشجو به دانشگاه به رویت او رسانده و تعهد کتبی را با امضای دانشجو مبنی بر توجیه کامل و الزام وی برای عمل به مفاد آن، دریافت کند. - نمرههای رفتار و پوشش حرفهای دانشجو در مراحل مختلف تحصیل و نیز در هر گونه استخدام دولتی و گزینش با ضریب مثبت مورد استناد قرار خواهد گرفت. - بر این اساس دانشجویان در چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف ارزیابی میشوند که ارزش عددی درجه عالی 4، خوب 3، متوسط 2 و ضعیف 1 است و از این اعداد برای تعیین میانگین نمرههای توصیفی دانشجو در کارنامه رفتار و پوشش حرفهای وی استفاده میشود. |
نحوه برخورد با دانشجویان دارای نمره متوسط و ضعیف |
- چنانچه میانگین نمرات توصیفی رفتار یا پوشش حرفهای دانشجو در کارنامه نیمسال وی متوسط باشد، به دفتر مشاوره دانشجویی معرفی می شود و تا ارتقا به درجه بالاتر، تحت آموزش آن دفتر قرار میگیرد و در صورتی که نمرههای توصیفی دانشجو پس از دو ترم متوالی بعد از معرفی به دفتر مشاوره دانشجویی، کماکان متوسط و یا پایینتر از آن باشد، به شورای انضباطی دانشجویان معرفی میشود. - چنانچه میانگین نمرات توصیفی رفتار یا پوشش حرفهای دانشجو در کارنامه نیمسال وی ضعیف باشد، در مرحله نخست تحت آموزش دفتر مشاوره دانشجویی قرار گرفته و در صورت تکرار به شورای انضباطی دانشجویان معرفی میشود. - معاونت دانشجویی و فرهنگی وظیفه نظارت بر حسن اجرای شیوهنامه اجرایی را بر عهده خواهد داشت. |
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عکس محمدرضا مهقانی در آذر ماه93
کریمی:عادت ندارم نان حرام سر سفرهام ببرم
مدیریت برق بندرترکمن
سلیمی در نطق میاندستور: حذف شعار مرگ بر آمریکا کشیدن صندلی از ز
ثروتی خطاب به مسئولان خراسان شمالی: پروژه راهآهن گرگان-بجنورد- م
موسوی در اخطار قانون اساسی: رقم تعرفه برق باید مشخص باشد
قاضی پور در اخطار قانون اساسی مخابرات روستایی باید بررسی شود
گزارش تصویری/ صحن علنی مجلس روز چهارشنبه 15 آبانماه
پیام تسلیت فراکسیون زنان و خانواده در پی درگذشت حبیبالله عسگراول
[عناوین آرشیوشده]