وی اظهارداشت: جمعیت روشنفکران جمهوری آذربایجان هر سال اقدام به انتخاب فرد سال اخلاق از طریق کمیسیونهای مربوطه می کند، امسال نیز محسن صمداف رییس محبوس حزب اسلام به دلیل دفاع از اعتقادات ملی، ارزش های اسلامی و موقعیت اجتماعی و سیاسی در جامعه جمهوری آذربایجان به عنوان مرد سال اخلاق 2012 انتخاب شد.
یاد آور می شود حاج محسن صمد اف دو سال پیش بدنبال اعتراض به اقدامات ضد دینی علی مقامات کشورش سخنرانی تندی انجام داد که بدنبال آن ، وی به اتهام حمل سلاح غیر مجاز بازداشت و پس از برگزاری جلسات دادگاه به 12 سال زندان محکوم شد.
متعاقباً یک برگ مرجوعه پیرو مذاکرات تلفنی به علامت مخصوص سلطنتی دفتر والاحضرت شاهدخت شهناز پهلوی به وسیله آقای لطفی به نگهبانی واصل که مفاد آن همانا در تأئید اظهارات شفاهی تلفنی بوده. ساعت 30/13 مورخه 2/ 9/54 افسران مذکور آگاهی اطلاع دادند که تحقیقات به فردا موکول شد و پالتو متجاوز از هشتاد هزار تومان قیمت داشت.
پاسخ سید حسن خمینی در خصوص بابیه و اعتقاد این فرقه درباره امام زمان(عج)
|
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در پایگاه اطلاع رسانی خود به پرسش یکی از مخاطبانش درباره این فرقه پاسخ گفته است.
متن این پرسش و پاسخ به شرح زیر است:
سوال:
این روز ها خیلی از خطر پیدایش بابیه می گویند و گروهی همگان را از ظهور یک باب جدید بر حذر می دارند. می خواستم از شما که در باره فرقه های اسلامی کار کرده اید نظرتان را دراین باره بپرسم.
پاسخ:
«جریان بابیه را جز با شناخت شیخیه نمیتوان تحلیل کرد. چرا که بابیه فرزند تفکراتی است که توسط شیخ احمد احسایی پی ریزی گشت.
شیخ احمد احسایی (م:1242 هـ.ق در سن 81 سالگی، مدفون در مدینه) در پیروانش بیش از تمام عقایدی که به او نسبت داده شده، به وسیله چند عقیده خود، اثری عمیق به جای گذاشته است. جدای از اعتقاد به رکن رابع و نفی معاد جسمانی و فارغ از آن که وی معتقد بوده با نگاه به متن حدیث میتواند صحت انتساب آن به امام علیه السلام را درک کند، باید گفت پیدایش بابیه از عقیدة خاص شیخ احمد در مورد امام زمان ناشی شده است. شیخ احمد که به زهد و تقوی توصیف شده و همین نیز عامل اصلی تأثیر گذاری وی بوده، میگفته، حضرت صاحب الزمان به بدن «هورقلیایی» موجود است و نه با بدن جسمانی و در هنگام ظهور، ممکن است در وجود هر یک ازسادات حلول نماید.
شیخ احمد را در فلسفه میتوان تا حدود زیادی متأثر از صدرالمتألهین دانست و جالب اینجاست که وی تنها به واسطه آن که خود را هم عقیده صدرا در معاد جسمانی میدانسته تکفیر شده است. اما سایر عقائد وی که اتفاقاً انحرافات اصلی را پدید آورده، عامل منازعه و تکفیر وی نشده است. شیخ که طی سفری به ایران به شدت مورد استقبال قرار میگیرد و از سوی فتح علی شاه قاجار و دیگر شاهزادههای قاجاریه تکریم بسیار دیده است، در ایران طرفداران زیادی مییابد، تا آنجا که بعنوان مثال نوشتهاند نصف شیراز از تابعین وی میشوند. این حوزه نفوذ، اختصاص به شهری خاص ندارد، بلکه در تمام شهرهای ایران این ارادت و اعتقاد گسترش مییابد. و البته به موازات همین امر، آزارها و مخالفتهایی نیز نصیب او میگردد. پس از مرگ شیخ احمد، سید کاظم رشتی از ناحیه او معرفی میشود و او نیز اندیشههای شیخ احمد را ترویج مینماید.
با مرگ سید کاظم و عدم معرفی جانشین توسط او و مهمتر این که وی ظهور امام زمان را نزدیک اعلام میکند، طبیعی است که بستر مناسبی برای علی محمد شیرازی فراهم میآید.
در حالی که تمام مریدان سید علی محمد میدانستهاند که وی فرزند سید یوسف است که شغل و زندگی معلومی داشته و هیچ نسبت فرزندی با امام عسگری (ع) ندارد، شاید به نظر عجیب آید که چرا او را به عنوان امام زمان پذیرفتهاند؟ اما باید به آنچه در موضوع حیات امام زمان با بدن هورقلیایی، توسط شیخ احمد احسایی مطرح گردیده بود توجه داشت. اگر چه باید منصفانه اذعان کرد که شیخ هرگز تعریف مقبول و قابل فهمی از هورقلیا ارائه نکرده است.
در این جا مناسب است به بخشی مقاله دائرة المعارف بزرگ اسلامی درباره بابیه توجه نماییم «علی محمد شیرازی که در آغاز خود را بابِ امام غایب میدانست ـ و مریدانش به همین سبب بابیه نامیده شدهاند ـ پس از چندی، خود را حجت و مهدی موعود خواند و آن گاه شریعتی نو نهاد و سخنانی گفت و نوشت که بیشباهت به دعوی الوهیت نیست.
منشأ برخی عقاید و دعویهای او را باید در بعضی عقاید اسماعیلیه و صوفیه و نقطویه و به ویژه آرای شیخ احمد احسائی و شاگرد و جانشین او سید کاظم رشتی جستجو کرد. گرچه جانشینان سید کاظم و شیخیه پس از او، به ویژه شاخه کریمخانی به کلی از عقاید بابیه بیزاری میجویند و از سرسختترین مخالفان این گروه و فرقههای منشعب از آن بهشمار میروند، ولی عقاید ایشان راه علی محمد را در طرح چنان ادعاهایی هموار ساخت. مثلاً آنان {درباره ایمه اطهار علیهم السلام غلو می کردند} و معتقد بودند که امامان اثنی عشر مظاهر الهی و دارای صفات و نعوت باری هستند و علل اربعه موجودات و مشیت خدا و دست خدا در اجرای جمیع امور وجودیه و کونیه وشرعیه بشمار میروند و در عصر غیبت به مقتضای حکمت و رحمت کامله خدا همواره کسی حضور دارد که بلاواسطه با امام غایب مرتبط بوده و واسطه فیض میان امام و امت باشد، یا به طور مثال عقاید دیگری که سپس توسط میرزا محمد کریم خان کرمانی به صورت چهار رکن یا اصل، تبویب و تبیین شد، یعنی معرفت خدا (توحید)، معرفت نبی (نبوت)، معرفت امام (امامت)، و معرفت شیعه کامل یا رکن رابع که همان باب یا واسطه فیض است، دستمایه خوبی برای دعویهای وی گردید. خاصه که شاگردان احسایی و سید کاظم و سپس بابیه، این دو را همان شیعه کامل و باب و رکن رابع میدانستند که ظهور امام غایب را نزدیک دانسته، مردم را به قرب ظهورش بشارت میدادند.
قطع نظر از انگیزههای علی محمد در دعوی بابیت و مهدویت، از گزارشهای مختلف نویسندگان معاصر یا قریب به او برمیآید که گروهی، خاصه در شهرهای دور از مرکزیت حکومت به این حرکت ایمان آوردند و به آن گرویدند و بسیاری از آنان در عقاید خود استواری نشان دادند و به رغم جنگها و سرکوب شدیدی که در همان وقت و پس از آن نسبت به بابیه اعمال میشد، مقاومت کردند. بزرگترین انگیزه این گروش و پایداری را باید در وضع اجتماعی مردم ایران که در سالیان دراز در معرض تجاوز و چپاول حاکمان مستبد و فاسد و در فقر و نادانی روزگار میگذراندند، و نیز امید داشتن به یک منجی برای اصلاح امور، دید. پس شگفت نیست اگر برای رهایی از آن ستم و ریا به دامن هرکس که با هر انگیزهای به مخالفت با قدرتهای رسمی برخیزد، چنگ زنند و نیازی هم به تفحّص در چنان دعویهایی نبینند. ادامه برخی شورشها پس از قتل باب، به ویژه کوشش بابیان برای قتل ناصرالدین شاه هم مؤید این معنی است که این حرکت کم کم به نهضتی ضد حکومت بدل میشد، اما طرح ناموفق قتل شاه موجب شد تا سرکوب شدیدتری نسبت به بابیه اعمال گردد و بسیاری از سران آنان به قتل رسند و برخی زندانی شوند و گروهی به بغداد گریزند. از این گریزندگان دو تن از همه مشهورترند. یکی میرزا یحیی نوری که باب به او لقب صبح ازل داده و در اواخر سال 1268 یا اوایل 1269 هجری قمری به بغداد رفت، دیگری برادر او میرزا حسینعلی نوری که چون در زندان بود، چند ماه دیرتر به بغداد رسید و معاون و کارگزار صبح ازل شد. میرزا یحیی که به گفته برخی بابیانِ نخستین، از سوی علی محمد به وصایت منصوب، و مأمور شده بود تا ابواب جدیدی به کتاب بیان علی محمد بیفزاید، در بغداد دستگاهی پدید آورد و ده سال در آنجا به ریاست و دعوت پرداخت. اما غالب امور را برادرش حسینعلی اداره میکرد.
در این مدت شماری از بابیان دعوی کردند که "مَن یظهره الله"اند که باب بشارت ظهور او را داده بود. از آن سو، نزاعهای میان مسلمانان و بابیان در بغداد موجب شد تا دولت عثمانی، صبح ازل و بابیه را به استانبول، و سپس به ادرنه روانه کند و اینان پنج سال (رجب1280 تا ربیعالآخر1285ق) در آنجا ماندند. در این دوره میرزا حسینعلی خود را مَن یظهره الله خواند و از برادر برید و دستگاهی دیگر پدید آورد و بسیاری از بابیان به او گرویدند. دولت عثمانی هم از بیم جنگ میان دو فرقه که سخت به دشمنی میپرداختند، میرزا یحیی و اتباعش را به قبرس و میرزا حسینعلی و یارانش را به عکا تبعید کرد. میرزا یحیی از آن پس فعالیت چندانی نشان نداد و فشار و تبلیغات بهائیان اندک اندک او و یارانش را به فراموشی افکند. وی مطابق وصیت علی محمد، متمم بیان را در 47 باب به فارسی نوشت. این متمم از باب11 از واحد9، یعنی از آنجا که علی محمد بیان را خاتمه داد، آغاز میگردد. اما حسینعلی که خود را بهاء الله میخواند، به فعالیت بیشتری دست زد و فرقه بهائیت را پدید آورد.» (دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج، ص34)
این دائرة المعارف درباره عقاید باب مینویسد: «عمده عقاید و دعویهای علیمحمد غالباً مبهم و پیچیده است. وی که به پیروی از بنیانگذاران شیخیه، فیضِ الهی را در هدایت خلق، تعطیل بردار نمیدانست، خود را مؤسس دوره جدید نبوت میخواند و خاتمیت پیامبر اسلام (ص) را خاتمیت دوره نبوت سابقه مینامید، در کتاب بیان که آن را ناسخ قرآن میپنداشت، آورده که مراد از معرفت پروردگار، معرفت مظهر اوست و آنچه در مظاهر ظاهر میگردد، مشیت اوست که خالق هر چیزی است، این مشیت نقطه ظهور است و در هر دوری و کوری بر حسب آن دوره ظاهر میگردد. محمد (ص) نقطه فرقان است و علی محمد نقطه بیان، هر دو یکی هستند. نقطه بیان عیناً همان آدم بدیع فطرت است. ظهورات را نه ابتدایی است، نه انتهایی، قبل از آدم (ع) هم عوالمی بوده است و پس از مَن یظهره الله هم ظهورات دیگر به طور بینهایت خواهد بود. مراد باب از این سخن آن است که وی موجود ازلی است، که در دورانهای مختلف به مظاهر و اطوار گوناگون ظاهر میشود و او همان آدم و نوح و ابراهیم و موسی و سایر پیامبران (ع) است. علی محمد خود را در ردیف پیامبران پیشین و بلکه اشرف از آنان دانسته است. (دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج، ص35)»
آیا این بار نوبت خواهر خانم دستجردی است؟
پس از عزل ناگهانی اولین وزیر بهداشت زن شنیده ها حاکیست برخی در تلاش هستند تا خانم دکتر “الهه وحیددستجردی” ریاست دانشکده دندانپزشکی نیز از این سمت کناره گیری کند. پیش از الهه دستجردی خانم طبیب زاده این مسئولیت را عهده دار بود. منبع فارس
پس از عزل ناگهانی اولین وزیر بهداشت زن شنیده ها حاکیست برخی در تلاش هستند تا خانم دکتر “الهه وحیددستجردی” ریاست دانشکده دندانپزشکی نیز از این سمت کناره گیری کند. پیش از الهه دستجردی خانم طبیب زاده این مسئولیت را عهده دار بود.
وی افزود: رامسر سرزمینی است پرشکوه که در پیشانی جغرافیایی عظیم و عزیز ایران اسلامی قرار گرفته با مردمانی سختکوش و دلبسته به اسلام و ولایت و قرآن.
رحیمی تصریح کرد: شهیدان خلعتبری، کشوری و شیرودی از نامداران این کشور هستند و رشادتهایی برای این کشور انجام دادند که وصف نشدنی است.
معاون اول رئیسجمهور اظهار داشت: شهید یعنی شهود و شهادت و مطمئن باشید که شهدا در این مراسم حاضر و واقف و شاهد بر اعمال ما هستند.
این مقام مسئول اعلام کرد: خداوند روح خود را در کالبد انسان دمیده و به این علت است که در هنگام فکر کردن به خداوند، ذهن به راحتی به سوی او پر میکشد.
رحیمی گفت: خانوادههای معظم شهدا چه غم، چه باک از اینکه عزیزی از عزیزان شما به خیل شهدا پیوسته، شهدا در محضر خدا حاضرند.
وی بیان کرد: شهدا بر اعمال قهرمانان و ایثارگرانی که ماندهاند و دیگر همرزمانشان مهر شهادت خواهند زد.
رحیمی اعلام کرد: پروژه تصفیهخانه در حال اتمام بوده و انشاءالله قبل از اتمام این ماه کاملا تکمیل و افتتاح میشود.
این مسئول عنوان کرد: نام منطقه آزاد گردشگری زیبنده رامسر بوده و انشاءالله این نام برای این خطه محقق میشود که به پروژهای مانند فرودگاه در حال ساخت و توسعه رامسر نیاز داشته و دارد.
طبق اصل 138 قانون اساسی ، تصویبنامه ها و آییننامه های دولت ضمن ابلاغ برای اجرا، باید به اطلاع رئیس مجلس شورای اسلامی برسد تا اگر بر خلاف قوانین باشد با ذکر دلیل برای تجدید نظر به هیأت وزیران بفرستد.
این مصوبه که روز 29 آذر در جلسه هیات دولت تصویب شده است، اختیارات رئیس جمهور و هیأت وزیران برای استخدام در نهاد ریاست جمهوری را به حمید بقایی، معاون اجرایی رئیس جمهور و رئیس این نهاد واگذار میکند.
در بخشی از این مصوبه آمده بود که بقایی میتواند «با تشخیص خود» و «بدون نیاز به آزمون و بدون نیاز به هرگونه شرایط یا موافقت یا تأیید یا تصویب یا ابلاغ از سوی هر مرجع یا مقامی»، افرادی را که «هیچ همکاری قبلی با این نهاد ندارند» برای «تصدی پستهای حاکمیتی، حساس، کلیدی یا مدیریتی» استخدام کند.
انتشار خبر این مصوبه در روزهای گذشته، واکنش و انتقادهای گستردهای را برانگیخته است و به خصوص گروهی از نمایندگان مجلس علیه آن موضع گرفتهاند.
معاون نظارت مجلس قیل از این اعلام کرده بود که این مصوبه «مغایرتهای زیادی با قانون اساسی، قانون برنامه پنجم توسعه و قانون بودجه سالانه و قانون جامع خدمات کشوری» دارد و نیاز است که رئیس جمهوری در اجرای آن تجدیدنظر کند.
محمدرضا خباز، عضو هیات تطبیق مصوبات دولت با قوانین در مجلس، این مصوبه را «نماد کودتای اداری» خوانده است و گفته است: «طبق برنامه پنجم، هیات وزیران اساسا در امر استخدام هیچ گونه اختیاری ندارند که به کسی تفویض کنند.»
طبق قانون برنامه پنجم توسعه جمهوری اسلامی، «هرگونه بکارگیری نیروی انسانی رسمی و پیمانی در دستگاههای اجرایی مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری ممنوع است» و تعداد مجوزهای استخدامی برای هر سال در سقف اعتبارات مصوب در قانون بودجه مشخص میشود.
خباز از یک مصوبه دیگر دولت نیز خبر داد که به هر یک از استانداران «اختیار تام» میدهد چهار هزار نفر را استخدام کنند.
این عضو هیات تطبیق مصوبات دولت با قوانین گفته بود این مصوبه شبیه «بیانیههای سران کودتا است که بعد از قرار گرفتن در قدرت تمام مصوبات گذشته یک کشور را ملغی اثر اعلام میکنند».
منتقدان مصوبه استخدامی اخیر دولت را برنامهای برای استخدام نزدیکان دولت شمردهاند با این حال دولت در اطلاعیهای تاکید کرده است که این مصوبه قانونی است و بر اساس اختیارات هیات وزیران تصویب شده است.
پس از این واکنشها، نهاد ریاست جمهوری 12 دی اطلاعیهای منتشر کرد و در آن گفت که همه استخدامها در نهاد ریاست جمهوری «بر اساس آزمون عمومی» انجام خواهد شد که توسط سازمان سنجش برگزار میشود و «مسئولین نهاد ریاست جمهوری هیچ گونه دخالتی در آزمون و مراحل استخدام ندارند».
طبق این اطلاعیه، افراد «واجد شرایط» میتوانند در این آزمون شرکت کنند.
به نظر میرسد این توضیح دولت در مغایرت با جزئیات منتشر شده قبلی درباره این مصوبه باشد که این استخدامها را به «تشخیص» حمید بقایی و «بدون نیاز به آزمون و بدون نیاز به هرگونه شرایط یا موافقت یا تأیید یا تصویب یا ابلاغ از سوی هر مرجع یا مقامی» واگذار کرده است.
غلامحسین الهام که یک هفته پیش به سمت معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور منصوب شد، در توضیحاتی در وب سایت رسمی دولت گفته است که اساسا ماموریت او در این سمت، اجرای این مصوبهها درباره استخدام «تعداد بالایی از متقاضیان» در دولت است.
سخنگوی دولت دهم گفته است که این مصوبه، قانونی است چون «قانون اساسی اختیار استخدام را به رئیسجمهوری داده است و او میتواند این اختیار را تفویض کند».
به گفته او این مصوبه با وجود انتقادها، «با قدرت، دقت و سرعت» اجرا میشوند و دستگاههای نظارتی میتوانند «نظارت دقیق و همه جانبهای» بر اجرای آن داشته باشند.
علت برکناری مجری برنامه «زاویه»
گفته میشود مجری برنامه تلویزیونی «زاویه» پس از مجادله با شهریار زرشناس بر سر وقت، از این برنامه کنار گذاشته شد. البته در این مجادله حق با مجری برنامه بود اما نتوانست مناظره را به خوبی هدایت و مدیریت کند.
به گزارش فارس، پخش برنامه تلویزیونی «زوایه» (مجله علوم انسانی شبکه چهار سیما) در دو هفته گذشته موقتاً تعطیل شد و تا چهارشنبه بیستم دیماه روی آنتن نمیرود.
علیرضا حائری تهیهکننده زاویه در این باره میگوید: در این تاریخ با عوض شدن مجری برنامه و احتمالا تغییراتی در محتوا و آیتمها به پخش بر میگردیم.
* دلیل برکناری مجری برنامه چه بود؟
شنیدهها حاکی از آن است که برکناری صلواتی پس از آن صورت گرفت که در برنامه دو هفته گذشته برنامه زاویه با موضوع «روشنفکری دینی» که شهریار زرشناس به عنوان منتقد روشنفکران و محمد منصور هاشمی نویسنده و پژوهشگر فلسفی به عنوان مدافع روشنفکران مناظره میکردند.
زرشناس میخواست در دقایق پایانی برنامه به پرسشهای مطرح شده توسط هاشمی پاسخ دهد که مجری این مبحث را مختومه اعلام کرد و مایل بود زرشناس به پرسش او پاسخ گوید. زرشناس با این موضوع مخالفت کرد و گفت نمیشود مرا محدود کنید! مجری هم در مقام پاسخ برآمد و گفت شما دقیقا 7 تا 8 دقیقه بیشتر از آقای هاشمی صحبت کردید و این جدل دقیقاً 5 دقیقه و 20 ثانیه به طول انجامید!
در واقعیت حق با مجری برنامه بود چرا که زرشناس بیش از هاشمی صحبت کرده بود اما اگر مجری با تسامح و تساهل بیشتری مبرخورد یکرد و به جای جدل اجازه میداد زرشناس صحبتهای خود را ادامه دهد، خللی در برنامه ایجاد نمیشد.
* فقدان مجریهای کاربلد در برنامههای اندیشهمحور
کنار گذاشتن عبدالله صلواتی از برنامه زاویه نشان داد که تا چه اندازه صدا و سیما برای برنامههای اندیشهای با فقدان مجری توانمند روبهرو است.
صلواتی بعد از اجرای همایش «خواجه نصیر الدین طوسی» که مدیریت مباحث بر عهده گرفت به این نتیجه رسید که توان اجرا دارد و بعد از اجرای همایش پذیرفت که برنامه «زاویه» اجرا کند.
وی میگوید: ویژگی اصلی برنامه «زاویه» مباحث علمیاش بود که من را برای اجرا ترغیب کرد و ویژگی دیگر که به آن علاقمند شدم چالش مباحث برنامه بود.
به نظر میرسد میزان موفقیت مجری یک برنامه به میزان بازتاب آن برنامه در جامعه و اهل نظر بستگی دارد، اگر برکناری مجری بازتاب منفی داشته و به کاهش مخاطب انجامیده، مجری برنامه موفق بوده است و بالعکس.
در این رابطه علیرضا حائری تهیه کننده برنامه زاویه به فارس میگوید: تا چند روز دیگر از علاقمندان به اجرای برنامه اندیشهای در تلویزیون تست گرفته میشود. علاقمندان باید دارای مدرک کارشناسی ارشد باشند و امیدواریم مجری بعد از چند برنامه حداقل علاقهمندان برنامه را جذب کند.
در مدت زمان انتخاب مجری جدید که تا بیستم دیماه طول میکشد، برنامه «زاویه» روی آنتن نمیرود.
مطابق با اطلاعات نوشته شده توسط خودش در فرم ثبت نام مجمع مهندسین اردن، وی در تاریخی مطابق با 16 اسفند 45 شمسی به دنیا آمده است.
یحیی پیش از ورود به دبستان روخوانی قرآن را فرا گرفت و از شش سالگی تحصیلات خود را آغاز کرد و درنهایت مدرک کارشناسی او در رشته شیمی از دانشگاه بیرزیت صادر شد.
وی با بکارگیری تخصص خود در راستای مبارزه با اشغالگران قدس شریف، در مدت کوتاهی به موفقیت های چشمگیری در طراحی و ساخت مواد منفجره نائل شد و با تشکیل شاخه نظامی حماس موسوم به گردانهای شهید عزالدین قسام، نبرد جدی خود را آغاز کرد و طی 5 سال خود را تا سطح دشمن شماره یک دولت یهودی بالا کشید و مسئولیت کشته و زخمی شدن بیش از 500 تن از صهیونیستها را عهده دار شد.
او مانند ماهی از چنگال دستگاههای امنتی عریض و طویل اسراییل می لغزید و چون شبحی، خود و همکارانش را از زیر چشم دستگاههای امنیتی اسراییل میرهانیده و به اهداف مورد نظرش می رساند.
یحیی هرروز گریم و پوشش خود را به نحوی تعویض می کرد که قابل شناسایی نبود و براحتی مواد منفجره را در سرزمین های اشغالی جابجا می کرد.
مهندس طی 5 سال، چونان صاعقه بر ستونهای امنیتی اشغالگران فرود آمد و تبدیل به اسطوره ای فراموش نشدنی و سرداری افسانه ای شد. به گونه ای که هنوز هم پس از گذشت سالها از ترور او، هیچ نامی در تاریخ این رژیم، ترسناکتر از یحیی عیاش نیست و سرانجام، این تیر مسموم خیانت بود که مهندس شهادت طلبان را از پای درآورد.
در نخستین ساعات روز جمعه 15 دی 1374 خبری کوتاه در جهان منتشر گردید که: یحیی عیاش فرمانده گروههای تروریست فلسطینی ترور شد.
شهید عبداللطیف عیاش
تا اینکه مدتها بعد، برخی افسران امنیتی این رژیم به بازگویی گوشه هایی از تلاش های خود برای شکار مهندس پرداختند.
آنچه خواهید خواند، روایتی است مستند از زبان افسران صهیونیست که بیشترین نقش را در ترور فرمانده گردانهای عزالدین قسام داشتند.
او مردی بود که ما باید تمام سعی و تلاش خود را به کار می گرفتیم تا بفهمیم او کیست و چرا این کار را می کند و چه سابقه ای دارد؟ برای همین از نیروهای امنیتی فلسطینی تقاضا کردیم تا در دستگیری یحیی عیاش به ما کمک کنند اما نشد.
رانی شکید
با شکل گیری معادله وحشت در جامعه اسراییلی که اوج آن پس از کشتار فلسطینیان در حرم ابراهیمی توسط یک یهودی تندرو به نام باروخ گلدشتایت صورت گرفت، بود، شین بث تمام سعی خود را به خرج می دهد تا از حملات انتقامی بعدی جلوگیری کند.
گیدون عزرا معاون وقت شین بث که بیشترین تحقیق را در پرونده یحیی عیاش انجام داده است، میگوید: «ما بر روی این پرونده خیلی کار کردیم و در این خصوص هماهنگی های لازم را با ارتش و پلیس داشتیم. مهندس، نفر اول در لیستی بود که قصد داشتیم او را بیابیم و شین بث نقش اصلی را در بدست آوردن اطلاعات (با هر وسیله ممکن) ایفا می کرد.»
گیدون عزرا
با مخفی شدن یحیی، اسحاق رابین نخست وزیر وقت اسراییل، بیشترین فشار را به شین بث آورد تا او را بیابند اما نیروهای اسراییلی که از صنعت دست مهندس به هراس افتادهاند، نمی توانند هیچ ردی از او پیدا کنند.
رانی شکید میگوید: «یحیی می دانست که زیر میکروسکوپ سرویس امنیتی قرار گرفته و شین بث خانواده او را زیر نظر دارد.
همسر او در روستا زندگی می کرد و یحیی مجبور بود زن و بچه اش را ببیند.
او هر چند وقت یکبار به آنها سر می زد و در بسیاری از موارد خصوصا در سال 94 سرویس امنیتی اسراییل تنها چند متر با او فاصله داشت. چند بار به خانه او در رفح حمله می کنند اما او دقایقی قبل فرار کرده بود.»
عکس یحیی عیاش همه جا پخش می شود اما گیدون عزرا آن را موثر نمی داند چون معتقد است یحیی هر آن چهره خود را عوض میکند.
رانی شکید: «او لباس مردم عادی عرب را می پوشید و یا مثلا چفیه عربی می انداخت یا کلاه یهودی بر سر می گذاشت. این قضیه نه تنها شین بث، بلکه نخست وزیر (اسحاق رابین) رو هم به عذاب آورده بود. در هر جلسه ای از او می پرسیدند «تکلیف مهندس چه می شود؟» و این برای او بسیار گران تمام می شد.»
در بیستم آگوست 1995 نیروهای شین بث یکی از قابل اعتمادترین همدستان مهندس را به نام «عبدالناصر عیسی» در نابلس دستگیر می کنند.
دو روز بعد، اتوبوس شماره 26 در اورشلیم منفجر شده و تعدادی زیادی کشته می شوند.
همین امر موجب می شود تا شین بث شدیدترین شنکجه ها را در رابطه با عبدالناصر بکار بگیرد تا به هر نحوی که شده اطلاعاتی از مهندس به دست بیاورند.
عیسی زیر شکنجه می گوید که تنها چند ساعت قبل از دستگیری، بمبی را برای یکی از نیروهای عزالدین قسام برده است و
همچنین می گوید که یحیی به او و دیگران یاد داده چطور بمب بسازند.
چند روز بعد، اسحاق رابین توسط یک یهودی تندرو ترور می شود و زمام امور به دست شیمون پرز می افتد و او نیز از شین بث می خواهد که هر چه زودتر یحیی را بکشند.
شین بث متوسل به گروه «میس رلاویم» می شود؛ گروهی که اعضای آن می دانند چطور قیافه شان را شبیه اعراب کرده تا بتوانند وارد اجتماعات آنها شوند و در آنها نفوذ کنند.
این گروه فعالیت خود را بر غزه متمرکز می کند و می فهمند که همسر یحیی باردار بوده و فرزند دوم آنها در راه است.
آنها همچنین می فهمند که او در یک آپارتمان در «بیت حانون» در نواز غزه است.
همه کمکهای یحیی از طریق یکی از دوستانش به نام اسامه حماد بود که یکی از اتاق های خانه اش را در اختیار مهندس شهادتطلبان قرار داده است. اما صاحب خانه، عموی اسامه یعنی کمال حماد بود.
وقتی شین بث به آدرس جدید می رسد، اسم صاحب خانه برایشان آشناست چون کمال حماد در گذشته خبرچین سطح پایین آنها بوده است.
شین بث برای اولین بار شانس آورده و کمال حماد که به پول احتیاج دارد، دوباره مزدور آنها می شود.
حالا پس از چند سال وحشت آور برای اسراییل، شین بث در یک قدمی مهندس قرار دارد.
در دسامبر 1995 کمال حماد به شین بث می گوید که عیاش از ترس اینکه مکالماتش با خانواده ردگیری نشود، مرتبا گوشی خود را عوض می کند و شین بث نیز عملیات خود را بر پایه همین اطلاعات ترتیب می دهد.
بمبی کوچک در باطری یک گوشی موبایل قرار گرفته و ماموریت رساندن گوشی به یحیی، بر عهده کمال حماد قرار می گیرد و از او می خواهند تا تلفن خانه را هم قطع کند تا یحیی مجبور شود از گوشی استفاده کند.
کمال حماد که فکر می کرد آنها از این گوشی تنها برای شنود مکالمات مهندس استفاده می کنند، قبول کرده و موبایل را به یحیی میرساند.
حالا شین بث از مقر خود در خارج از غزه، منتظر است تا اولین تماس با یحیی برقرار شود.
پنجم ژانویه 1996 زنگ تلفن، یحیی عیاش را از خواب بیدار می کند.
پدرش پشت خط بود. شین بث لحظاتی بعد صدای هدف را تایید می کند و با فشار یک دکمه، بمب داخل گوشی عمل کرده و فرمانده افسانه ای گردانهای عزالدین قسام را آرام می کند.
امنون الون - نویسنده یهودى
«اگر چیزى خطرناکتر از مهندس یحیى وجود داشته باشد، جنازه اوست؛ چرا که کشته شدگان در راه هدف، خطرناکترین سلاح در دست هر ملت در حال جنگ مىباشند. درک این حقیقت که ترور عیاش موجب فوران شور و هیجان جوانان فلسطینى است و این شخص به یک سمبل مبارزه تبدیل شده است، احتیاج به تفکر زیادى ندارد، آنگونه که دیدیم هزاران نفر در تشییع جنازه او شرکت کردند. پس چقدر تعداد مهندسین جدیدى که در این مراسم، عزم خود را براى تداوم راهش جزم کردند و دیر یا زود خود را فداى هدفشان خواهند کرد، زیاد بود؟!»
اورى فنیرى - نویسنده صهیونیست
«دلیلى که سبب پیگیرى شدید صهیونیستها براى ترور عیاش شد، تنها انتقامجویى از خون کشته و زخمىهاى اسراییلىها نبود و اولین و مهمترین دلیل آنها قبل از همه این بود که عیاش، بنیانگذار نوع جدیدى از مبارزه: یعنى انجام عملیات انتحارى در مراتب مختلف بود.»
زئیف شیف - کارشناس بخش عربى روزنامه هاآرتص
«موزه تاریخى فلسطینىها تاکنون از مبارزان شهید شده زیادى همچون یحیى عیاش محافظت مىکند. پرونده این شخصیتها از عزالدین قسام شروع مىشود که در دهه 30 توسط انگلیسىها ترور شد و حالا شخصیت نمونه و الگوى مبارزان حماسه آفرین آنها؛ یعنى مهندس یحیى عیاش جاى دارد.»
یوسى نوربشتاین - نویسنده صهیونیست
«از ابتداى شروع جنگ بین ما و فلسطینیان هیچ شخصى مانند یحیى عیاش دستش را آغشته به خون صهونیستها نشان نداد.»
ایهودى یهارى - تحلیلگر سیاسى تلویزیون رژیم صهیونیستى
«از اینکه دیگر عیاش در دنیا نیست، جداً احساس شادمانى مىکنم.»
افرایم سینه - وزیر کابینه رژیم اشغالگر قدس
«مهندس مستحق این کیفر بود؛ چرا که دستانش به خون بسیارى از صهیونیستها آغشته بود و امروز با ترور او، روز عید و شادى ماست؛ هر چند که در این شادى با وجود همرزمان و شاگردانش نباید افراط کرد.»
ایلى دایان - جانشین وزیر خارجه کابینه رژیم اشغالگر قدس
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عکس محمدرضا مهقانی در آذر ماه93
کریمی:عادت ندارم نان حرام سر سفرهام ببرم
مدیریت برق بندرترکمن
سلیمی در نطق میاندستور: حذف شعار مرگ بر آمریکا کشیدن صندلی از ز
ثروتی خطاب به مسئولان خراسان شمالی: پروژه راهآهن گرگان-بجنورد- م
موسوی در اخطار قانون اساسی: رقم تعرفه برق باید مشخص باشد
قاضی پور در اخطار قانون اساسی مخابرات روستایی باید بررسی شود
گزارش تصویری/ صحن علنی مجلس روز چهارشنبه 15 آبانماه
پیام تسلیت فراکسیون زنان و خانواده در پی درگذشت حبیبالله عسگراول
[عناوین آرشیوشده]