با خوردن ژلوفن چه بلایی سر خود می آورید؟
از عوارض این دارو عوارض گوارشی است که از آن جمله می توان اثر آن بر روی کبد را ذکر کرد چون این دارو در کبد متابولیزه می شود تا قابلیت جذب داشته باشد بنابراین مصرف زیاد آن به کبد فشار می آورد.
ژلوفن دارویی است جزء دسته داروهای ضد التهایی غیر کورتونی بوده که متاسفانه مصرف خودسرانه آن به شدت رواج پیدا کرده است.
دکتر احمد رهنمای چیت ساز نایب رئیس انجمن داروسازان تهران در گفتگو با باشگاه خبرنگاران، گفت: داروی ایبوپروفن با نام تجاری پروفن به صورت دراژه وجود دارد که سه چهار سالی است که به صورت ژله ای و با نام ژلوفن تهیه می شود.
وی خاطر نشان کرد: در تکنولوژی جدید داروسازی تولید داروها به صورت ژله ای بسیار جا باز کرده است زیرا تولید داروها به صورت ژله ای عوارض قرص را به حداقل می رساند و جذب دارو با سریع تر می کند.
وی افزود: از عوارض این دارو عوارض گوارشی است که از آن جمله می توان اثر آن بر روی کبد را ذکر کرد چون این دارو در کبد متابولیزه می شود تا قابلیت جذب داشته باشد بنابراین مصرف زیاد آن به کبد فشار می آورد.
وی ادامه داد: یکی دیگر از عوارض آن تاثیر این دارو بر کلیه است چرا که دفع دارو از طریق کلیه صورت می گیرد و مصرف بیش از حد آن بر کلیه اثر می گذارد.
رهنما یادآور شد: این دارو در بالغین استفاده می شود و به صورت کپسول های 200 و 400 میلی گرمی در بازار موجود است.
وی اذعان داشت: از این دارو در امراضی چون آرتریت، نقرس، دردهای شدید قاعدگی و درد دندان استفاده می شود.
وی ادامه داد: این دارو خاصیت ضد درد، ضد التهاب، ضد تب دارد که کودکان از این دارو به صورت شربت و با نام ایبوپروفن استفاده می کنند.
وی در مورد مصرف این دارو در دوران بارداری گفت: به طور کلی توصیه می شود تمامی داروها در سه ماهه اول بارداری استفاده نشود.
وی افزود: ژلوفن در دوران بارداری جز گروه B است یعنی برای جنین ضرری ندارد اما باید طبق دستور پزشک مصرف شود.
وی ادامه داد: اما در 3 ماهه سوم بارداری این دارو جزء گروه D قرار می گیرد که نباید استفاده شود و مصرف آن باعث بروز اختلالات جنینی می شود.
** موارد منع مصرف ژلوفن
مصرف داروی ژلوفن در مواردی منع مصرف دارد که نداشتن آگاهی در این خصوص می تواند باعث بروز مشکلاتی شود.
دکتر احمد رهنمای چیت ساز متخصص داروسازی گفت: افراد مبتلا به آسم نباید از ژلوفن استفاده کنند.
وی تصریح کرد: مبتلایان به فشار خون نیز نمی توانند از ژلوفن استفاده کنند چرا که حجم خونشان بالا می رود.
وی افزود: همچنین افراد مبتلا به ناراحتی های خونی مثل هموفیلی و افرادی که مشکلات انعقادی دارند نیز باید از خوردن داروی ژلوفن پرهیز کنند.
وی گفت: این دارو بر روی معده اثر می گذارد بنابراین اگر افرادی مبتلا به زخم معده باشند و یا کولیت داشته باشند نیز ژلوفن برایشان مضر است.
وی متذکر شد: چون دفع این دارو از طریق کلیه و به صورت ادرار است مبتلایان به ناراحتی های خیلی شدید کلیه نیز نباید از این دارو استفاده کنند همچنین کسانی که به ترکیبات آسپیرین حساسیت دارند نیز جزء موارد منع ژلوفن هستند.
وی با اشاره به این نکته که این دارو با برخی داروها تداخل دارد گفت: ژلوفن استامینوفن و همچنین داروهای ضد انعقادی تداخل دارویی دارد و نباید همراه این داروها استفاده شود.
رهنمای چیت ساز خاطر نشان کرد: افرادی که داروهای آنتی دیابتیک استفاده می کنند نباید ژلوفن بخورند چرا که ژلوفن باعث افزایش اثر ضد قند داروهایشان می شود و افت ناگهانی قند و به دنبال آن بروز شوک را به همراه دارد.
این متخصص داروسازی گفت: ژلوفن نباید همراه با داروهای ادرار آور استفاده شود چرا که کاهش اثر داور می شود.
وی در پایان توصیه کرد: لازم است که مصرف این داور به حداقل رسانده شود و حتماً زیر نظر پزشک تهیه شود و به صورت خود سرانه مصرف نشود و حتماً زیر نظر پزشک تهیه شود و به صورت خود سرانه مصرف نشود تا مشکلات ناشی از مصرف خودسرانه این دارو از بین برود.
کد خبر: 267861
تاریخ انتشار: 05 شهریور 1391 - 13:57
هاشمی رفسنجانی با صدور پیامی یاد و خاطره "رئیس جمهور و نخست وزیر شهید جمهوری اسلامی " را گرامی داشت و تاکید کرد: امروز هم مخالفان داخلی و خارجی دست از برنامههای شوم خویش برنداشتهاند و همچنان برای حذف دلسوزان نظام تلاش میکنند .
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، متن کامل پیام وی بدین شرح است:
هشتم شهریور ماه در تقویم ایران نقطه عطفی برای اثبات مظلومیت انقلاب اسلامی از یک سو و رسوایی مدعیان دروغین حمایت از مردم از سوی دیگر است. روزی که دستهای آلوده التقاطیون از پس پردههای نفاق بیرون آمد و آغشته به خونهای پاک دو عزیزی شد که برای هردو شیوه اداره جامعه، یعنی ریاست جمهوری و نخستوزیری، نماد مردمسالاری و عصاره رأی مردم در انتخابات مستقیم و غیرمستقیم بودند.
در بحرانهای سیاسی سال 60 که حذف شخصیتی و فیزیکی مردان راستین انقلاب، هدف مشترک گروهها و گروهکهای داخلی و سردمداران خارجی دو بلوگ شرق و غرب آن روزگار بود، امام (ره) مسؤولین نظام، مردم و مخصوصاً رزمندگان خطوط مقدم دفاع، به هنر مدیریتی شهیدان رجایی و باهنر، رجای واثق داشتند که اگرچه «دولت مستعجل» بودند، اما در همان مدت کوتاه و در کوران توطئههای متعدد چون تحریک قومیتها، تجزیهطلبیها، شورشهای کور، تسویهحسابهای متعصبانه و بالاتر از همه جنگ فراگیر تحمیلی، چنان «خوش درخشیده» بودند که خدمات خالصانه آنها آیینهای برای تاریخ مدیریت بود.
البته خون پاک و روح برافلاک رفته آنان، چنان عظمتی داشت که انقلاب اسلامی توانست سرمایه گرانبها و گمشده سالهای مبارزه و پیروزی، یعنی وحدت و همدلی را دوباره به دست آورد و با تکیه بر آن، از گردنههای سختی عبور کند که هر کدام آنها در مقایسههای تاریخی میتوانستند برای مردم و مسؤولین که تا حدودی سرگرم تقسیم غنایم قدرت شده بودند، گردند احد باشند و این بار قلب امام (ره) را بشکنند.
خدا را شکر که در آن شرایط دشوار تشخیص حق و ناحق، خورشید حقانیت راه امام (ره) ابرهای نفاق و دلسردی را کنار زد و مردم برای ادامه مجاهدتها دلگرم شدند و انقلاب اسلامی را به چنان مرتبتی در معادلات سیاسی و اجتماعی جهان رساندند که قدرتهای مستکبر و اذناب مستبد آنها وقیحانه و به دور از آداب سیاسی برای ممانعت از پیشرفتهای علمی و تکنولوژی ایران از تحریم و تهدید سخن میگویند.
وجه اشتراک تلاشهای دشمنان در همه دورهها، ترویج ایران هراسی، دمیدن بر طبل اختلاف مسؤولین، تضعیف روحیه انقلابی مردم و ادعاهای پرطمطراق حقوق بشری است که خوب است در آستانه شهریور که تاریخ آن نماد مظلومیت مردم ایران به عنوان بیشترین قربانیان ترور میباشد، این سؤال را در افکار عمومی جهان مطرح کنیم که تروریستها کجایند و چه دولتهایی از آنها حمایت میکنند؟!
این روزها که در آستانه سالگرد شهادت مظلومانه رئیس جمهور و نخستوزیر خویش هستیم، وقتی خاطرات را در ذهنم مرور میکنم، میبینم امروزه هم مخالفان داخلی و خارجی دست از برنامههای شوم خویش در القای فاصله بین مردم و نظام برنداشتهاند و همچنان برای حذف فیزیکی و شخصیتی دلسوزان نظام تلاش میکنند و آنچه که بازهم همه توطئهها را نقش برآب مینماید، یکدلی و یکرنگی مردم است.
آخرین خبرها از وضعیت سلامت میرحسین موسوی
میرحسین موسوی که صبح دیروز در یکی از بیمارستان های تهران بستری شده بود، پس از بهبود وضعیتش امروز از بیمارستان ترخیص می گردد.
بازتاب امروز نوشت:
میرحسین موسوی که صبح دیروز در یکی از بیمارستان های تهران بستری شده بود، پس از بهبود وضعیتش امروز از بیمارستان ترخیص می گردد.
مهندس موسوی که به دلیل گرفتگی برخی از رگ های قلبش به بیمارستان منتقل گردیده بود، روز گذشته تحت عمل آنژیو قرار گرفت و در یکی از رگ هایش استنت نصب شده و وضعیت وی رو به بهبودی رفته است.
گفته می شود دختران موسوی شب گذشته از وی عیادت کرده اند و یکی از بستگانش در کنار وی حضور دارد.
بنابر آخرین اطلاعات از وضعیت پزشکی موسوی، پس از اطمینان پزشکان از تثبیت وضعیت سلامتی او، وی امروز ترخیض می شود.
باشگاه خبرنگاران جوان نیز نوشت:
در پی عنوان شدن شایعاتی مبنی بر وخامت حال میر حسین موسوی آخرین خبرها و کسب اطلاع خبرنگاران باشگاه خبرنگاران از مساعد بودن حال نامبرده حکایت دارد.
اردشیر امیر ارجمند در برنامه شبکه بی بی سی، از وخامت حال میر حسین موسوی و بستری شدن وی در بخش سی سی یو خبر داد.
پس از اعلام این خبر بود که خبرنگاران باشگاه خبرنگاران در تماس با منابع مختلف امنیتی، انتظامی و مسئول جویای حال موسوی شدند.
در تماسهای برقرار شده با منابع مختلف مشخص شد نامبرده یک عارضه کوچک قدیمی داشته است که با درخواست و تقاضای خانوادهاش، او برای چکاپ نزد پزشک مورد اشاره و وثوق خانواده برده شده تا آزمایشهای معمول روی وی انجام شود.
اخرین خبرها و کسب اطلاع خبرنگاران حکایت از آن دارند که آزمایشهای انجام شده روی موسوی جواب عادی داشتهاند و عارضه قدیمی موسوی با تجویز دارو به صورت عادی قابل بر طرف شدن است و او بدون هیچ مشکلی هم اکنون در منزلش است.
خبرهای دریافتی حکایت از این امر دارند که با توجه به شرایط سنی نامبرده، تا به این لحظه تمام تقاضاهای وی و خانوادهاش مبنی بر انجام چکاپهای معمول و ملاقات پزشک بدون هیچ محدودیتی انجام شده و تمام ملاقاتها و آزمایشها نیز در حضور و با درخواست خانوادهاش صورت گرفته است.
با این شرایط باید گفت جنجال سازیهای ضد انقلاب مبنی بر اینکه حال میر حسین موسوی مساعد نیست کذب محض بوده و در حقیقت صحت و سلامت موسوی خبر بسیار بدی برای اپوزوسیون است.
راز افزایش لذت جنسی در رابطه زناشویی
سلامت نیوز : رازی که رابطه جنسی بین زوجین را عالی میکند وشور و شهوت جنسی را زنده نگه میدارد، در مفهوم دو قطبی بدن رابطه جنسی نهفته است. همان طور که قطب منفی آهنربا قطب مثبت آهنربای دیگر را جذب میکند، زوج به هنگام پرداختن به رابطه جنسی با نشان دادن قطبیت مخالف هم، باعث افزایش جذابیت، خواهش و لذت جنسی میشوند.
در رابطه جنسی، دو قطب مخالف وجود دارد: لذت بخشیدن و لذت بردن، وقتی یکی لذت میبخشد و دیگری لذت میبرد، لذت جنسی به سادگی ایجاد میشود. در رابطه جنسی دو قطبی، طرفین به نوبت و به طور آگاهانه در قطبهای مخالف جابهجا میشوند تا خواهش و لذت را به اوج برسانند. در حالی که یکی لذت میدهد، دیگری لذت میبرد؛ و سپس چرخه عوض میشود: اولی باز میایستد تا دومی لذت دریافت کند.
این رابطه دو مرحله دارد: ابتدا مرد دریافت میکند و زن میبخشد؛ سپس مرد به لذت دادن و برآوردن نیازهای زن میپردازد و زن توجهاش را به بهرهبردن معطوف میکند. در مرحلهی اول رابطه جنسی دو قطبی، مرد مقدم بر هر چیز در پی لذت خود است، مطمئناً دلش خواهان لذت بردن زن نیز هست، ولی فعلاً به آن توجهی ندارد. در این حالت، زن در قطب مخالف به سر برده، به فکر تحریک مرد است و انتظار تحریک شدن ندارد.
اما، در مرحلهی دوم، نوبت به زن میرسد که دریافت کند و مرد لذت ببخشد. زن هر آنچه میتوانسته برای لذت دادن به مرد صرف کرده و حال زمان آن است که لذت ببرد. به این طریق، هر دو آنچه را که میخواهند به دست میآورند
ابداع رابطه جنسی به صورت دو قطبی
مرد دوست ندارد همیشه بدون هیچ چشمداشتی وقت طولانیای را صرف پیش نوازش شریک جنسیاش کند تا او را به ارگاسم برساند.
اگر مرد علاقه به پیش نوازش همیشگی ندارد، به دلیل اهمیت ندان به لذت زن نیست، بلکه بنا به شرایطی است که خود او دارد. تفاوت زمانی میان تحریکپذیری مرد با زن در برخی موارد مسئلهسازاست مر با توجه به خود و بدون پیشنوازش زن، باعث ایجاد مقاومت در زن میشود. انتظارهای طولانی نیز مرد را مستأصل میکند. اگر مرد ابتدا ارگاسم داشته باشد، انرژی کافی برای برآوردن نیاز زن نخواهد داشت. بنابراین، در فقدان مطلوبیت، مرد علاقه به نزدیکی را از دست میدهد؛ زیرا دیگر حاضر نیست آن زمان طولانی را صرف کند. به او حق هم باید داد. در انتهای یک روز کاری پرمشغله، گاه واقعاً خسته و بیحوصله میشود. فکر این که باید تمام آن پیشنوازشها را انجام دهد، به راستی مأیوس کننده و از تحرک اندازنده است.
البته آن طرف قضیه، برای زن نیز شرایط مشابهای وجود دارد. زن نسبت به نزدیکی سرد میشود، زیرا وقتی مرد میکوشد سریع به او ارگاسم دهد، مایل نیست با واکنش مثبت نداشتن مرد را مستأصل کند. به این علت، لذت رابطه جنسی برایش کاهش مییابد و او علاقهاش را از دست میدهد. در واقع، رابطه جنسی وقتی خوشایند است که زن خود را ناگزیر به برانگیخته شدن فوری نبیند. او هیچگاه به درستی نمیداند چقدر طول خواهد کشید و یا این بار رخ خواهد داد یا نه.
رابطه جنسی دو قطبی راه حل مشکل را به دست میدهد و (همان طور که خواهید دید) مزایای بسیار دیگری نیز دارد. مرد به جای انتظار کشیدن و احساس حرمان کردن، میتواند ابتدا به کار خود بپردازد و هرکاری که موجب برانگیختنش میشود انجام دهد. سپس وقتی به آستانهی ارگاسم رسید، وقتش رسیده متوقف شود و شروع به تحریک همسرش کند. در این مواقع، همهی پیشنوازشهایی که زن نیاز دارد به او میدهد تا او ارگاسم را تجربه کند. آنگاه خود نیز به ارگاسم میرسد.
غالباً رابطه جنسی دو قطبی با تحریک مرد و رشد خواهشش برای رهایی شروع میشود و زن فقط از تحریک مرد و دیدن برانگیختگی او لذت میبرد.
زن همانند مرد تحریک نمیشود. هدف هم این نیست. او صرفاً شوهر را تحریک میکند. برای این منظور نیز میتواند به نوازش یا در آغوش گرفتن مرد بپردازد یا از شیوههای دیگری استفاده کند. تمام کارها برای ایجاد برانگیختگی در مرد است. در این زمان، مرد در حال دریافت کردن و لذت بردن است و زن در حال لذت بخشیدن به اوست.
بعد از حدود پنج دقیقه، مرد که به اوج نزدیک شده و در مرزهای ارگاسم به سر میبرد، علامتی به زن میدهد تا از تحریک بیشتر او باز ایستد.
مرد آمادگی یافته تمام لذتی را که از زن برده به او بدهد. همچنان که مرد به آهستگی تحریک را شروع میکند، زن میتواند بیاساید و به لذت بردن و احساس کردن بدن خویش بپردازد. این را به یاد بسپارید، مرد دو تا سه دقیقه برای برانگیخته شدن نیاز دارد، اما زن ده برابرش را میخواهد.
از نظر علمی مرد دو تا سه دقیقه بیشتر برای برانگیختگی و به ارگاسم رسیدن نیاز ندارد، ولی باید به خود یادآور شود زن به ده برابر آن، یعنی بیست تا سی دقیقه وقت نیاز دارد.
عوض کردن قطبهادر دفعات اول، برای مرد متوقف شدن، عوض کردن قطبها و به مرحلهی دوم رفتن بسیار سخت به نظر میرسد. به خصوص، هنگامی که در مرحلهی اول به مقاربت پرداخته باشند، ممکن است به شدت تحریک شده باشد. خوشبختانه مرد نسبت به نیازهای همسرش بسیار حساس است و وقتی حس کند زن برای تحریک شدن و رسیدن به ارگاسم نیازمند خودداری اوست؛ کنترل مورد نیاز را بر خود اعمال میکند.
بیولوژی متفاوت زنان و مردان باعث میشود بعد از ارگاسم تجارب متفاوتی داشته باشند. برانگیختگی زن بعد از ارگاسم حفظ میشود و حتی میتواند لذت بیشتری از مقاربت ببرد. در این حالت، هورمونهای لذتبخش زن در سطح بالایی باقی میمانند. مرد این گونه نیست. او بلافاصله بعد از ارگاسم برانگیختگیاش را از دست میدهد و هورمونهای لذتبخشش بیدرنگ پراکنده و ناپدید میشوند. وقتی مرد کارش تمام شد، تمام شده است.
اکنون بهتر میتوانید بفهمید چرا تقدم ارگاسم زن بر مرد اهمیت دارد. اگر مرد ابتدا ارگاسم داشته باشد، دیگر انرژیای برایش باقی نمیماند تا زن را سیراب کند؛ اما زن پس از ارگاسم داشتن، چون همچنان برانگیخته است، هم به مرد ارگاسمش را میدهد و هم خود از ادامه یافتن مقاربت، لذت بیشتری میبرد.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده
بیشتر: .::سلامت نیوز :سرویس خبری: خانواده:راز افزایش لذت جنسی در رابطه زناشویی::.
همسرداری آیت ا... بهجت (ره)
بدون تردید جز حضرت علی و حضرت زهرا علیهما السلام، زن و شوهری را در این دنیا نخواهید یافت که بری از خطا و اشتباه باشند و اگر قرار باشد که همسران با هم با گذشت و چشم پوشی و مدارا برخورد نکند، هیچ خانوادهای باقی نخواهد ماند.
امیرالمومنین و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تنها زوجی هستند که در کامل بودن و عاشق بودن، کسی به آنها نخواهد رسید. ایشان، یگانه همسرانی هستند که از هر عیب و خطا به دور بودهاند.
دیگران چون معصوم نیستند از خطا و اشتباه هم در امان نخواهند بود. ما نیز از این مسأله بری نیستیم. اما کاستیها و ایرادات، نباید مشکلی در زندگی مشترک به وجود بیاورند. با مدارا کردن و انعطاف در برابر مشکلات، انسان میتواند بهترین لذت را از زندگی خود داشته باشد.
حضرت آیت الله العظمی بهجت به تمام همسران این گونه حکیمانه سفارش میکنند: «هماهنگی و موافقت بین زن و مرد در محیط خانواده از هر لحاظ و به صورت صد در صد برای غیر انبیاء و اولیا غیر ممکن است.
اگر بخواهیم محیط خانه، گرم و با صفا و صمیمی باشد، فقط باید صبر و استقامت و گذشت و چشم پوشی و رافت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد. اگر اینها نباشد اصطکاک و برخورد پیش خواهد آمد. و همه اختلافات خانوادگی از همین جا ناشی میشود.»
پیامبر صلی الله علیه و آله درباره اهمیت بالای مدارای با مردم این گونه میفرماید: امرنی ربی بمداراة الناس کما امرنی باداء الفرائض. پروردگارم، همان گونه که مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا کردن با مردم نیز فرمان داده است (میزان الحکمه/ج4/ص8/ح5711).
هم چنین آن پیامبر مهر و دوستی که در مدارای با مردم شهره عالم است در این باره میفرماید: مداراة الناس نصف الایمان، و الرفق بهم نصف العیش. مدارا کردن با مردم نصف ایمان است و نرمی و مهربانی کردن با آنان نصف زندگی است. (میزان الحکمه/ج4/ص8/ح 5712).
امیرالمومنین علی علیه السلام که هم چون پیامبر در مدارای با خلق خداوند شهره عالم بود در این راستا این گونه میفرماید: راس الحکمة مداراة الناس. مدارا کردن با مردم، سرآمد حکمت است. (میزان الحکمه /ج4/ص8/ح5717).
زن و مرد باید مانند باغبان باشند. باغبان به گلهای خود عشق میورزد، با آنکه میداند که گلهایش خار هم دارند و چه بسا، دستانش به هنگام نوازش گلها، به خار زخمی شده باشد! زن و مرد باید به یاری هم عیوب و کاستیهای یکدیگر را برطرف نمایند.
انعطافپذیری، مدارا نمودن و کنار آمدن با کاستیهای همسر به این معنی نیست که آنها را بپذیریم، بلکه باید برای رفع آن عیوب و کاستیها به وی یاری رسانیم. البته بعضی شرایط را نمیتوان تغییر داد.
مثلاً نازیبایی صورت، نامتعادل بودن قد و قامت، اصل و نسب، بیماریهای لاعلاج و... که باید پیش از ازدواج با دقت به این موارد، چشمهای خود را بازکنیم! پس از ازدواج نیز به انتخاب خود احترام بگذاریم. عیب بستن به همسر، به معنای عیب خرد و انتخاب ماست!
در رویارویی با طوفانهای سهمگین، درختانی تاب ایستادگی دارند که انعطافپذیر باشند. درختانی که اهل انعطاف و سازگاری و نرمش و مدارا نباشند، درهم میشکنند.
ما هم اگر اهل مدارا و انعطاف نباشیم و نتوانیم خود را با شرایط خاص و ویژه همسر خود سازگار کنیم، به زودی دلشکسته میشویم و این مسأله باعث سرخوردگی و افسردگی در ما میشود.
باید پذیرفت که هیچ انسانی به طور مطلق کامل نیست و هر کسی دارای عیوبی است. ما و همسر ما نیز از این امر مستثنا نیستیم.
بنابراین به جای توهم و زندگی در ر?یا، عیوب یکدیگر را نادیده بنگاریم و در کنار هم کامل شویم که مدارا کردن، اساس دوستی است.
امیرامومنین آن امام همام نتیجه و سرانجام مدارای با مردم را این گونه بیان میفرمایند: دار الناس تستمع باخائهم. با مردم مدارا کن، تا از دوستی آنان بهرهمند شوی / (میزان الحکمه/ج47/ص11/ح5729)
عارف کامل و سالک الی الله حضرت آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه در زندگی با همسرشان بسیار اهل مدارا بودند، فرزند گرامی ایشان جناب حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی بهجت در این باره میفرماید:
ایشان (آیت الله بهجت) همواره مدارا را در مورد همسر خود در پیش میگرفتند، در هر شرایطی صبر و تحمل ایشان بر هر چیز دیگری غلبه داشت، حتی گاهی که مادر اظهار ناراحتی میکردند آقا اگر پاسخی هم داشتند نمیگفتند و در هر صورت ناراحتی را با ناراحتی جواب نمیدادند و البته در اکثر مواقع پاسخی جز سکوت نداشتند، گاهی هم که کار مثلا بالا میگرفت آقا در مرحله اول میگفتند:
«خب حالا غذایمان را بخوریم دیگر» و اگر این شیوه هم جواب نمیداد در مرحله شدیدتر تهدید میکردند و مثلا میفرمودند: «غذایم را به اتاق میبرم و آنجا میخورم».
و نهایت امر این بود که در بالاترین حد ممکن غذا را در اتاق خود میل میکردند، اگرچه همواره اصرار داشتند که با همسر خود بر سر سفره بنشینند.
فرزند آیت الله العظمی بهجت در ادامه درباره رفتار نیک و شایسته پدر بزرگوارشان با همسرشان این گونه میفرماید:
گاه که مثلا کدورتی کوچک پیش میآمد و آقا شب به اتاق خودشان میرفت وقتی صبح میشد و میآمد به مادر میگفتند:
خسته نباشید و از حال و احوال ایشان میپرسید! انگار نه انگار که اتفاقی افتاده گاهی فکر میکردم شاید ایشان فراموش میکردند که شب چه اتفاقی افتاده ولی وقتی از 50 یا 60 سال پیش سخن به میان میآمد کاملا جزء جزء آن را تعریف میکردند و این یعنی اینکه ایشان فراموشکار نیستند بلکه روح بلندشان اجازه نمیداد هیچ کدورتی را به دل بگیرند.
بسیار اتفاق میافتاد که مادر سخنانی به پدر میگفت که اشتباه بود، ایشان آن قدر صبوری میکردند که ما ناراحت میشدیم، یکبار به مادر گفتم شما مثلا در این مورد اشتباه کردهاید و دلایل آن را ذکر کردم وقتی خدمت آقا رسیدم ایشان فرمودند:
«که نباید میگفتید» یعنی حاضر نبودند کوچکترین اصطکاکی در روابط خانوادگی ایجاد شود،گاه نیز برای ایشان وسائلی را میگرفتند و به عنوان هدیه میدادند، به بچهها هم سفارش میکردند که همواره با مادر باید مدارا کرد و نباید به هیچ وجه با تندی پاسخشان را داد.
منابع:
1- کتاب آیین دلبری /مهدی صدری /عطر یاس /چاپ دوم /1390
2-رازهای همسرداری /علی ابراهیمی اقلیدی/بیت الاحزان/1390
3-میزان الحکمه /محمدی ری شهری/دارالحدیث/1387
جنبش عدم تعهد چرا شکل گرفت ؟
کد خبر: 267292
تاریخ انتشار: 03 شهریور 1391 - 10:01
جام جم آنلاین نوشت:
پس از پایان جنگ جهانی دوم و نابودی حکومت آلمان به رهبری آدولف هیتلر که دشمن مشترک آمریکا و شوروی پیشین به شمار میرفت این دو کشور دچار اختلاف شده و در سایه همین اختلاف برخی کشورها تجزیه و تقسیم شدند. این مساله بر دیگر کشورها نیز تاثیر گذاشت و باعث شد کشورهای دیگر با تاثیرپذیری از آمریکا و شوروی ـ خواسته یا ناخواسته ـ به یکی از دو بلوک روی آورند.
اما در این میان تعدادی از کشورهای جهان که خود را متعهد به اردوگاه شرق و غرب نمیدانستند بیطرفی خود را در جهتگیریهای بینالمللی اعلام کردند و بعدا جنبشی را به وجود آوردند که به «جنبش عدم تعهد» معروف شد.
براین اساس جنبش عدم تعهد (NAM ) به عنوان بزرگترین ندای جمعی استقلالطلبی سیاسی، نظامی و اقتصادی کشورهای مستقل جهان سال 1961 و در دوران جنگ سرد پایهگذاری شد.
گام اصلی و اولیه تشکیل جنبش عدم تعهد در کنفرانس آسیا ـ آفریقا در باندونگ اندونزی در آوریل 1995 میلادی برداشته شد که طی آن 29 نفر از سران کشورهایی که عمدتا از نسل قبلی کشورهای استعمار شده به حساب میآمدند با هدف تعیین و ارزیابی مسائل جهانی در اندونزی گردهم آمدند.
سال 1960، در اثر نتیجه حاصله از کنفرانس باندونگ، کشورهای عضو جنبش در خلال پانزدهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصمیم به گسترش اعضا گرفتند و در همان سال 17 کشور جدید آفریقایی و آسیایی به عنوان عضو جدید پذیرفته شدند.
نقش اصلی در این فرآیند را رهبران برخی کشورها از جمله جمال عبدالناصر رییسجمهور مصر، جواهر لعل نهرو نخستوزیر هند، احمد سوکارنو رهبر استقلال اندونزی، یوسیب بروز تیتو رهبر یوگسلاوی و قوام نکرومه رهبر غنا ایفا کردند.
شش سال پس از کنفرانس باندونگ، کشورهای عضو جنبش عدم تعهد یک مبنای وسیعتر جغرافیایی را در اولین کنفرانس سران در بلگراد در سپتامبر 1961 بنا نهادند.
در این کنفرانس 26 کشور افغانستان، الجزایر، یمن، میانمار، کامبوج، سریلانکا، کنگو، کوبا، قبرس، مصر، اتیوپی، غنا، گینه، هند،اندونزی، عراق، لبنان، مالی، مراکش، نپال، عربستان سعودی، سومالی، سودان، سوریه، تونس و یوگسلاوی شرکت کردند.
بنیانگذاران جنبش عدم تعهد ترجیح دادند برای جلوگیری از الزامات بروکراسی یک سازمان، این تشکل را به عنوان جنبش معرفی کنند.
مهمترین اهداف تعیین شده این جنبش عبارت بودند از: حق تعیین سرنوشت، حاکمیت و استقلال ملی، عدم الحاق به پیمانهای نظامی چندجانبه، استقلال عمل کشورهای عضو در مقابل نفوذ بلوکبندیهای سیاسی قدرتهای بزرگ، مبارزه با امپریالیسم، نفی نژادپرستی و اشغال خارجی، دموکراتیزهکردن روابط بینالملل و همکاری اقتصادی بر اساس اصل برابری در حاکمیت.
در واقع روح اصلی اهداف بنیانگذاران جنبش عدم تعهد، نفی سلطه قدرتهای سلطهگر و مبارزه با بیعدالتی در نظام بینالملل بوده است.
نظام جمهوری اسلامی ایران نیز از بدو تأسیس، سیاست خارجی خود را همسو با اهداف جنبش عدم تعهد اعلام کرد و در نخستین فرصت یعنی سال 1358 (اکتبر 1979) در نشست ششم سران، در هاوانا به عنوان هشتاد وهشتمین کشور عضو پذیرفته شد.
حال با گذشت 50 سال از تشکیل جنبش عدم تعهد و افزایش اعضای آن به حدود 120 عضو و با تنوع ایدئولوژی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اهداف و اصول اولیه آن کماکان حفظ شده است و کشورهای عضو جنبش عدم تعهد علاوه بر تاکید بر الزامات ادامه فعالیت جنبش در عرصه بینالمللی نشان دادهاند که میتوانند با برطرف کردن اختلافات و پایهگذاری مبنای مشترک برای همکاریهای دوجانبه و حفظ ارزشهای مشترک تلاش کنند.
چرا شیعیان با دست باز نماز می خوانند؟
چرا شیعیان با دست باز نماز می خوانند؟ پرسشی است که حضرت آیت الله العظمی سبحانی به ان در پایگاه خود پاسخ داده اند.
متن پاسخ ایشان به این شرح است:
قرار دادن دست راست بر روی دست چپ در نماز (دست بسته نماز خواندن) از اموری است که استحباب آن بین فقهای سه مذهب از مذاهب چهارگانة اهل سنّت مشهور است:
حنفیها میگویند:روی هم گذاشتن دستها در نماز، سنّت است وواجب نیست، و برای مرد بهتر است که کف دست راستش را بر پشت دست چپ، زیر ناف قرار دهد، و زن دستها را بر سینهاش بگذارد.
شافعیها میگویند: گذاشتن دست روی یکدیگر، در نماز، برای مرد و زن سنّت است و بهتر است که کف دست راست را بر پشت دست چپ زیر سینه و بالای ناف به سمت چپ قرار دهد.
حنبلیها میگویند: گذاشتن دستها روی هم، سنّت است و بهتر است که کف دست راست را بر پشت دست چپ نهاده، زیر ناف قرار دهند.
فرقه مالکیّه بر خلاف سه مذهب فوق میگویند: آویختنِ دستها در نمازهای واجب، مستحب است، قبل از مالکیها نیز جماعتی همین قول را گفتهاند که از آن جملهاند: عبداللّه بن زبیر، سعید بن مسیّب، سعید بن جبیر، عطاء، ابن جریح، نخعی، حسن بصری، ابن سیرین و جماعتی از فقها.
از امام اوزاعی منقول است که نمازگزار، بین آویختن دستها یا روی هم قرار دادن آنها مخیر است.[1]
امّا مشهور بین شیعه امامیّه آن است که قرار دادن دستها روی یکدیگر در نماز، حرام، و موجب بطلان نماز است و به ندرت از فقهای شیعه کسی قائل به کراهت شده، مانند ابو الصلاح حلبی در کافی.[2]
کیفیت نماز پیامبر(ص)
با این که به جز مالکیها، مذاهب دیگر اهل سنّت، قرار دادن دست چپ بر دست راست در نماز را جایز شمردهاند و دربارة این مسأله سخن بسیار گفتهاند، با این حال دلیل قانع کنندهای حتّی بر جواز آن ندارند،چه رسد بر استحباب. بلکه میتوان ادّعا کرد که دلایلی بر خلاف ادعای آنان وجود دارد و روایاتی که از فریقین (شیعه و سنّی) بیانگر طریقه نماز گزاردن رسول اکرم(ص) است، از گذاشتن دستها بر یکدیگر سخنی به میان نیاورده است و امکان ندارد که پیامبر (ص) امر مستحبّی را در طول حیات خود(یا بخشی از آن) ترک نماید. اکنون سه نمونه از این روایات، دو مورد از طریق اهل سنّت و دیگری از طریق شیعه امامیّه را ذکر میکنیم که هر دو روایت، چگونگی نماز پیامبر(ص) را بیان میکند و در هیچیک کوچکترین اشارهای به روی هم قرار دادن دست نشده، چه رسد به چگونگی آن:
الف: حدیث ابی حُمید ساعدی
حدیث ابی حُمید ساعدی را برخی از محدّثان (سنّی) روایت کردهاند و ما از کتاب سنن بیهقی نقل میکنیم که گفت: او رو به اصحاب پیامبر کرد و گفت: من داناترین شما به نماز رسول خدا (ص) هستم. گفتند: به چه سبب؟ زیرا تو نه بیش از ما پیرو آن حضرت بودهای و نه افزونتر از ما مصاحبتش کردهای. گفت: چرا، گفتند: پس (کیفیّت نماز آن حضرت را) بر ما عرضه کن. ابوحُمید گفت:
رسول خدا(ص) هرگاه میخواست به نماز بایستد، دستها را تا برابر شانههایش بالا میبُرد، سپس تکبیر میگفت و هنگامی که همه اعضایش به حال اعتدال در جای خود قرار میگرفت به قرائت میپرداخت، آنگاه تکبیر میگفت و دستها را تا برابر شانه بالا میبُرد، پس از آن به رکوع میرفت و دو کف دست را بر زانوها میگذاشت و در حال اعتدال که نه سرش را بالا میگرفت و نه پایین میانداخت، رکوع را انجام میداد. سپس از رکوع سر بلند میکرد(میایستاد) و میگفت: سمع اللّه لمن حمده. آنگاه دستها را تا برابر شانهها بالا میبُرد و تکبیر میگفت، سپس (برای سجده) متوجّه زمین شده و دستهایش را (در سجده) از پهلوهایش جدا میگرفت، آنگاه سر از سجده برمیداشت و پای چپش را خم میکرد و بر آن مینشست. انگشتان پاهایش را در سجده باز مینمود و سجده دوم را نیز همینگونه انجام میداد و پس از سجده، تکبیر میگفت، سپس پایش را خم کرده بر آن مینشست در حالی که هر عضوی به حال اعتدال قرار میگرفت. رکعت بعدی را هم به همین کیفیّت انجام میداد و پس از دو رکعت در حال قیام تکبیر میگفت و دستهایش را تا برابر شانهها بالا میبرد همانگونه که تکبیر افتتاحیّه را انجام میداد و در بقیّه نمازش نیز همینطور عمل میکرد تا به سجده آخر. پس از آن سلام میگفت، پای چپ را عقب قرار میداد و بر سمت چپ بر وَرِک[3] مینشست.
همه گفتند: ابوحمید راست گفت، رسول خدا(ص) بدین گونه نماز میگزارد.[4]
این بود حدیثی در مقام بیان کیفیّت نماز رسول خدا(ص) که از طریق اهل سنّت روایت شده که وجه دلالت آن را دانستیم. اکنون به حدیثی که شیعه امامیه روایت کرده توجه کنید:
ب: حدیث حمّاد بن عیسی
حمّاد بن عیسی از امام جعفر صادق (ع) روایت کرده که آن حضرت فرمود: چه قدر ناپسند است برای مردی که 60یا 70 سال از عمرش بگذرد و یک نماز با شرایط کامل انجام نداده باشد. حمّاد گفت: (از این سخن امام (ع)) در دلم احساس حقارت کردم و عرض کردم: فدایت شوم، نماز را (با شرایط کامل) به من تعلیم فرما.
پس ابوعبداللّه (ع) (جعفر بن محمّد‘) راست قامت رو به قبله ایستاد و دستهایش را با انگشتان بسته بر روی رانهایش انداخت و پاهایش را نزدیک به هم به فاصلة سه انگشت باز قرار داد و انگشتان پاهایش همه رو به قبله بود و آنها را از قبله منحرف نمیکرد و با خشوع و فروتنی تمام بود، پس تکبیر گفت و سوره حمد و قل هو اللّه احد را با ترتیل قرائت کرد، سپس به اندازه نفس کشیدنی در حال قیام صبر کرد و پس از آن تکبیر گفت در حالی که هنوز ایستاده بود، آنگاه به رکوع رفت و دو کف دستش را با انگشتان باز روی کاسه زانوهایش قرار داد و زانوها را به عقب داد تا پشتش صاف شد به طوری که اگر قطرهای آب یا روغن بر پشتش ریخته میشد به واسطه راست بودن پشتش به هیچ طرف مایل نمیگشت، امام گردنش را (در رکوع) راست گرفت و چشمانش را بست و سه مرتبه با ترتیل تسبیح (سبحان رَبّی العظیم وبحمده) گفت، سپس راست قامت ایستاد و چون کاملاً به حال قیام درآمد، گفت: «سمع اللّه لمن حمده» و بعد از آن در همان حال قیام، تکبیر گفت و دستها را تا مقابل صورت بالا آورد، و آنگاه به سجده رفت و دستهایش را قبل از زانوها بر زمین گذاشت و سه مرتبه گفت: سبحان ربّی الأعلى وبحمده، و (در سجده) عضوی از بدنش را بر عضو دیگر نگذاشت و بر هشت موضع سجده کرد: پیشانی، دو کف دست، دو کاسه زانو، دو انگشت ابهام پا، و بینی، ( گذاشتن هفت موضع در سجده بر زمین واجب و گذاشتن بینی بر خاک سنّت است که اِرغام نامیده میشود). سپس سر از سجده برداشت و هنگامی که راست نشست، تکبیر گفت و ساق پای چپ را خم کرده، روی آن نشست و پشت پای راستش را بر کف پای چپش گذاشت و گفت: «أستغفر اللّه ربّی و أتوب إلیه»، و در همان حال نشسته تکبیر گفت و بعد سجده دوم را مانند سجده اوّل بجا آورد و همان ذکر تسبیح را در سجده دوم نیز گفت و از عضوی از بدنش برای عضو دیگر در رکوع و سجود کمک نگرفت و در حال سجده دستهایش را به صورت بال از بدنش جدا گرفت و ذراعِ دستها را بر زمین نگذاشت و بدین ترتیب دو رکعت نماز بجا آورد .
سپس فرمود: ای حمّاد، این گونه نماز بخوان، و در نماز به هیچ سویی التفات مکن و با دستها و انگشتانت بازی مکن و آب دهان به راست و چپ یا پیش رویت مینداز.[5]
چنان که ملاحظه میشود هر دو روایت در صدد بیان کیفیّت نماز واجب است و در هیچکدام کوچکترین اشارهای به روی هم گذاشتن دستها نشده است، زیرا اگر گرفتن دست سنّت بود، امام صادق (ع) در بیان خود آن را ترک نمیکرد و حال این که آن حضرت با عمل خود، نماز رسول خدا (ص) را برای ما مجسّم میکرد، چون او از پدرش امام باقر(ع) و امام باقر(ع) از پدرانش و آنها از امیرمؤمنان(ع) و او از رسول اعظم صلوات اللّه علیهم اجمعین گرفتهاند. بنابراین، دست روی دست گذاشتن در نماز بدعت است؛ زیرا گرفتن دست در واقع داخل کردن چیزی است در شریعت که از شریعت نیست.
ج. آموزش نماز به کسی که نماز صحیح نمیخواند
در میان محدثان اهل سنت حدیثی است به نام «حدیث المسیء صلاتُه» یعنی حدیث کسی که نماز خود را صحیح نمیخواند، در این حدیث چنین آمده است:
ابوهریره میگوید: پیامبر وارد مسجد شد، مردی نیز وارد مسجد شد و نماز گزارد، سپس به حضور پیامبر آمد و سلام کرد. پیامبر سلام او را پاسخ گفت و فرمود: برگرد و دو مرتبه نماز بخوان، رفت و نماز گزارد و به سوی پیامبر بازگشت، پیامبر نیز فرمود: برگرد باز نماز بگزار، این کار سه بار تکرار شد، سرانجام آن مرد عرض کرد: سوگند به خدایی که تو را به حق مبعوث کرده است، من جز آنچه انجام میدهم، چیزی نمیدانم، چه بهتر که نماز را به من بیاموزی.
در این هنگام پیامبر فرمود: هرگاه به نماز ایستادی تکبیر بگو، سپس آنچه از آیات قرآن میدانی، بخوان، سپس رکوع کن به گونهای که بدنت آرام گردد، آنگاه پیامبر دیگر اجزا و شروط نماز را به او میآموخت[6] و هیچ اشارهای به گذاردن دست راست بر دست چپ نمیکند، در حالی که اگر این کار واجب و یا مستحب مؤکد بود، از گفتن آن خودداری نمیکرد.
نظر ائمّه اهل بیت(علیهم السلام)
با توجه به آنچه تاکنون گفته شد، روشن گردید که سنت بودن دست روی دست گذاشتن در نماز ثابت نشده است، بدین جهت میبینیم که ائمّه اهل بیت(علیهم السلام) از این عمل (گرفتن دست در نماز)، احتراز میکردند و آن را از افعال مجوس در مقابل پادشاه میدانستند.
محمّد بن مسلم از امام جعفر صادق یا امام محمّد باقر ‘روایت کرده، میگوید: به آن حضرت عرض کردم: حکم کسی که دستش را در نماز بر دست دیگر میگذارد، چیست؟ فرمود: این عمل، تکفیر است و نباید انجام شود.(تکفیر به معنی تعظیم در مقابل پادشاهان است).
زراره از حضرت امام محمّد باقر (ع) روایت کرده که فرمود: بر تو باد توجه به نماز، و در نماز تکفیر مکن(دستهایت را بر هم مگذار)، زیرا مجوس این عمل را انجام میدهند.
صدوق به سندی از امیر مؤمنان علی (ع) روایت کرده که آن حضرت فرمود: مسلمان دستهایش را در نماز جمع نمیکند و در حالی که در مقابل خدای عزّ وجلّ ایستاده است، تشبّه به اهل کفر (یعنی مجوس) نمیورزد.[7]
در خاتمه یادآوری میکنیم که آقای دکتر علی سالوس بعد از نقل نظریات و فتاوای فقهای شیعه و سنّی، (در مورد نهادن دستها بر یکدیگر در حال نماز) به کسانی که دست روی دست گذاشتن را حرام میدانند حمله کرده و میگوید: «کسانی که قائل به حرمت و مبطل بودن این عمل هستند یا تنها آن را حرام میدانند، به واسطه تعصب مذهبی، بین مسلمین اختلاف و تفرقه ایجاد میکنند».[8]
جا دارد از ایشان پرسیده شود: اگر تلاش و بررسی وتحقیق در کتاب و سنّت، شیعه را به این نتیجه رسانده که گرفتن دست در نماز، امری است که بعد از نبی اکرم(ص) پیدا شده و مردم در زمان خلفا به آن امر میشدند، گناه شیعه چیست؟ و در این صورت هر کس گمان کند که آن عمل جزئی از نماز است چه واجب باشد یا مستحب، تحقیقاً در دین امری را بدعت نهاده که از دین نیست. آیا جزای کسی که در کتاب و سنّت اجتهاد و تحقیق نماید این است که با تیر اتّهام به تعصّب مذهبی و ایجاد اختلاف، مورد هدف قرار گیرد؟
اگر این اتّهام بجا باشد، آیا امام مالک را نیز میتوان این گونه متّهم کرد؟ زیرا او گرفتن دست را مطلقاً، یا در نمازِ واجب، مکروه میداند. آیا میتوان امام دارالهجره را به تعصّب مذهبی و ایجاد خلاف متّهم کرد؟
به چه دلیل دست بسته نماز خواندن را نشانه تعصّب مذهبی و میل به اختلاف بین مسلمین نمیدانید؟ قضاوت با شماست.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . محمّد جواد مغنیه: الفقه علی المذاهب الخمسه، ص 110، وملاحظه شود «رسالة مختصرة السدل» ا از دکتر عبدالحمید، ص 5.
[2] . محمد حسن نجفی، جواهر الکلام:11/15ـ16.
[3] . تورک عبارت است از این که انسان در حال نشستن بر روی پای چپ بنشیند، وروی پای راست را بر کف پای چپ قرار دهد.
[4] . سنن بیهقی:2/72، 73، 101، 102; سنن أبی داود:1/194، باب افتتاح الصّلاة، حدیث 730ـ736; سنن ترمذی:2/98، باب صفة الصّلاة.
[5] . شیخ حرّ عاملی: وسائل الشیعه، 4، باب 1 از ابواب افعال نماز، حدیث 1، و باب 17،
حدیث 1و2.
[6] . صحیح بخاری، ج1، ص 189، شماره 793; صحیح مسلم:2/11.
[7] . شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه:4، باب 15 از ابواب قواطع الصّلاة، حدیث 1، 2و 7.
[8] . فقه الشیعة الإمامیه ومواضع الخلاف بینه و بین المذاهب الأربعه:183.
منبع: شفقنا
باهنر: احمدینژاد از نفرین مشایی میترسد
روزنامه اعتماد در گفت وگویی با محمدرضا باهنر نوشت:
*خیلیها در طول این دوره برای رشد سیاسی تلاش نکردند.یا مقرراتی در ذهنشان بود که با واقعیات متفاوت بوده است. به طور مثال نهضت آزادی، اتفاقا اعضای آن از جمله افرادی بودند که صبر و حوصله خوبی داشتند. یعنی مرحوم مهندس بازرگان قبل از انقلاب سالها مبارزه کرد اما تصورش از حکومت اسلامی با تصور امام متفاوت بود. آنها قبل از انقلاب چند بار امام را نصیحت کردند شاه را که پذیرفته در چارچوب قانون اساسی عمل کند، بپذیرد؛
نکتهیی که امام قبول نداشتند. البته آنها مزاحمتی برای انقلاب و امام ایجاد نکردند و در راه انقلاب کمک هم کردند، اما مومن به راه امام هم نبودند و بعد از انقلاب، حضرت امام از روی ناچاری بازرگان را به عنوان نخستوزیر دولت موقت انتخاب کردند. امام خط فکری آنها را قبول نداشت و فکر میکرد چون تشکیلاتیتر از بقیه هستند برای دولت موقت مناسبترند....امام میتوانست در همان اوایل انقلاب از کسانی استفاده کند که تجربه کار سیاسی نداشتند، در آن صورت آنها تندخویی و بیبرنامگی را حاکم میکردند اما امام بسیار عاقلانه برخورد کرد و آدمهایی را آورد که سیاست و برنامه حالیشان بود.
خود آنها هم باید این نکته را میدانستند و اگر نمیدانستند تقصیر خودشان بود چراکه انقلاب، شورای انقلاب و مردم انقلابی راه خودشان را میروند. آنها اگر توانستند با آنها راه بروند که هیچ، اگر نه حذف میشوند. شما توجه کنید اشغال لانه جاسوسی طراحی هیچکدام از سران انقلاب نبود اما بعد از اشغال امام آنها را تحویل گرفت و حرکت را انقلاب دوم نامید یا شهیدبهشتی مدیریتشان کرد.اما بازرگان استعفا کرد. بازرگان از اشغال لانه جاسوسی خبر نداشت، امام هم خبر نداشت. هر دو در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتند اما امام آنگونه برخورد کرد و بازرگان هم استعفا کرد. بازرگان خودش، خودش را حذف کرد.
* من شخصا بازرگان را قبول داشتم، در حد خودش هم قبولش دارم و پشت سر مرده هم غیبت نمیکنم و دعا میکنم که خدا از تقصیراتش بگذرد و درجاتش را متعالی بگرداند اما امام راضی به ملاقات او با وزیر خارجه امریکا نبود. طبیعی بود که انقلاب نمیتوانست او را تحمل کند.
*اینکه «مجلس در راس امور است» آرزوی امام نبوده بلکه برداشت ایشان از قانون اساسی است. قانون اساسی فریاد میزند که مجلس در راس امور است.
*رییسجمهور اختیار زیاد دارد اما وزرایش باید از مجلس رای اعتماد بگیرند در حالی که نمایندههای مجلس از دولت رای اعتماد نمیگیرند. از نظر حقوقی نظام ما یک نظام پارلمانتاریستی است با این تفاوت که رییسجمهورش مستقیما از جانب مردم تعیین میشود. در حکومت ما اختیارات عموما در دست مجلس است. حتی با تصریح استقلال قوا اما بسیاری از اختیارات رییسجمهور منوط به اذن مجلس است.
*مجلس اگر بخواهد با رییسجمهور برخورد کند باید عدم کفایتش را مطرح کند یا استیضاح کند. استیضاح کردن مثل طلاق است. در اسلام طلاق حلال است اما میگویند تا آنجایی که میتوانی از این اهرم استفاده نکن. در یک خانواده طلاق وقتی رخ می دهد که دیگر هیچ راهی وجود نداشته باشد والا اگر قرار باشد به هر بهانهیی از اهرم طلاق استفاده شود به نظر من هیچ زن و شوهری 24 ساعت هم نمیتوانند با هم زندگی کنند. شما هم نمیتوانی هیچ دورهیی را پیدا کنی که یک وزیر 10 مخالف در مجلس نداشته باشد. این 10 نفر هم میتوانند او را استیضاح کنند اما باید تحمل کرد و در جاهایی هم باید وارد عمل شد، مثلا سال گذشته وزارت ورزش را تصویب کردیم و رییسجمهور آن را اجرا نکرد.
بعد از گذشت سه ما ه مهلت وی، من به عنوان معاون نظارت مجلس نامهیی به آقای اکرمی خزانهدار کل کشور و معاون راهبردی رییسجمهور (آن موقع آقای عزیزی) نوشتم و گفتم از امروز تخصیص یک ریال بودجه به سازمان تربیت بدنی و سازمان جوانان به منزله تصرف غیرقانونی در اموال دولت است و قابل محاکمه است که صبح فردایش قفل و تمام شد. هنوز که هنوز است آقای رییسجمهور دنبال قانونی است که تخلفات آن چند روز بخشیده شود. اگر قرار شود مجلس وارد میدان شود حتما میشود و میتواند.
*من بعد از انتخابات گفتم این وزرایی که من میبینم پنج شش نفر آنها رای نمیآورند چون نبض مجلس دست ماست، نگفتم آنها را میاندازیم....دو روز بعد آقا فرمودند که خیلی از وزرا را نیندازید. این حکم ارشادی آقا بود. من صحن علنی مجلس را میشناسم. برخی که به وزیر رای نمیدهند نمره او را صفر میدانند، برخی پنج و برخی 5/9 . آن کسی که به وزیر پیشنهادی نمره 5/9 میدهد اگر من بگویم رای بده رای میدهد. نظر آقا مولوی نبود اما نظر ارشادی ایشان خیلی روی نظر کارشناسی نمایندهها اثر دارد.نظر کارشناسی مقام معظم رهبری حتما از نظر کارشناسی رییس مجلس و بسیاری افراد دیگر مهمتر است.
منظور من موقعیت قانونی ایشان نیست بلکه به اطلاعات ایشان نظر دارم. یک زمانی یکی از فرماندهان ارتش به من گفت من به سه دلیل از آقا تبعیت میکنم ؛یک دلیل اینکه طبق قانون اساسی رهبری فرمانده کل قواست، دوم اینکه ایشان مرجع تقلید من است و من شرعا باید از ایشان اطاعت کنم و دلیل سوم این است که به نظر من هیچ کس بهتر از آقای خامنهای به مسائل نظامی کشور اشراف ندارند. اینکه شما میگویید چه شد هشت تا شد چهار تا چون آقا فرمودند. رای خود من هم نسبت به برخی وزرا عوض شد و در مورد دو سه وزیر هم عوض نشد.
*من خودم معتقدم آقای احمدینژاد به مشایی اعتقاد دارد، بدهی سیاسی به او ندارد. احمدینژاد آدمی نیست که به غیر از خدا از کسی دیگر بترسد، من به این مساله شهادت میدهم که احمدینژاد از کسی نمیترسد و فقط از خدا میترسد. بنابراین اگر رعایت حال مشایی را میکند به او اعتقاد دارد.
*احمدی نژاد چون به مشایی اعتقاد دارد و از نفرین او میترسد. وامدار او نیست ولی ما اعتقادی به مشایی نداریم....یعنی حرفهای مشایی برایش مهم است، فکر میکند مشایی بهتر از خودش میفهمد، مشایی را نسبت به خدا بندهتر میداند....من به مرجع تقلیدم اعتقاد دارم. آقای احمدینژاد به کارهای آقای مشایی باور دینی دارد. اگر همه بگویند حد مشایی این نیست که احمدینژاد از او تبعیت کند اعتقاد احمدینژاد نمیگذارد که از او تبعیت نکند.
*یک جایی هست که آقا به احمدینژاد حکم میکند و او گوش نمیکند و یک موقع ارشادش میکند و او گوش نمیکند. آنجایی که ارشاد میکند میتواند گوش نکند اما آنجایی که حکم میکند باید گوش بکند. اگرچه بسیاری از نظرات ارشادی رهبری هم به دلیل احاطه ایشان به امور لازمالاتباع است.
مال حرام عامل بدحجابی ها و ریزش خواص است
به گزارش «خبرگزاری دانشجو» حسن عباسی روز گذشته در افتتاحیه سلسله نشست های پیشرفت و آینده انقلاب در اصفهان با اشاره به اینکه هر ناهنجاری در سطح جامعه یک علت کلیدی دارد، افزود: عامل بدحجابی ها و ریزش تعداد زیادی از خواص در طول سال های گذشته مربوط به مال حرام است و این یک سنت الهی است.
مال حرام عامل بدحجابی ها و ریزش خواص است
وی آلوده شدن اقتصاد مردم به ویروس ربا، عدم تحقق عدالت، فساد و بی حجابی را از مهمترین مشکلات کشور دانست و گفت: در همین شرایط و با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری ما هم اکنون در یک پیچ بزرگ تاریخی هستیم و گردنه مهم تاریخ شروع شده است.
رئیس مرکز مطالعات دکترینال امنیت بدون مرز با اشاره به اینکه نظام سازی از طریق تعریف ترند یا روند صورت میپذیرد، بیان کرد: ما اگر به روش غرب بخواهیم پیش برویم این نظام سازی 35 سال به طول میانجامد؛ اما راه میان بر آن استفاده از بیانات رهبر معظم انقلاب است که در مورد همه مسائل افق ها را مشخص کرده اند.
عباسی با بیان اینکه مقوله نظام سازی همان پیچ بزرگ تاریخی ملت ایران است، افزود: تعریف این ترندها در غرب 130 سال زمان برده است؛ اما به لطف الهی پس از گذشت 9 سال از تعیین سند چشم انداز بیست ساله امیدواریم در دهه فجر امسال این روندها رونمایی می شود.
وی تصریح کرد: نظام، سیستم، رژیم و سامانه به معنای ایجاد یک ارتباط معنادار بین اجزا در یک کل است که در نسبت با محیط خدمات ارائه کنند و نظام یا سیستم دارای 1400 زیرسیستم از جمله مهندسی، بهداشت و درمان، آموزش عالی، خانواده، بانکداری، اقتصاد، انرژی است که باید مدل اسلامی در هر کدام استخراج و ارائه شود.
رئیس مرکز مطالعات دکترینال امنیت بدون مرز بیان کرد: طراحی این مدل ها مرد عمل خود را می خواهد و جوانانی در این حسرت هستند که ای کاش در دوران انقلاب و دفاع مقدس بودند و هم اکنون باید فرزند زمان خود بوده و با عنصر زمان آگاهی وارد این عرصه شوند.
عباسی افزود: هر کشوری که تا سال 1414 مدل اداره جهان یا حداقل دو سوم آن را ارائه دهد، اداره جهان با او خواهد بود و همان طور که کامپیوتر برای کار کردن خود به سیستم عامل نیازمند است، نرم افزار برای حکومت جهان نیز به یک نرم افزار نیازمند است که هم اکنون فرصت استثنایی تهیه آن در دست ایران است.
وی گفت: این حرکت نظام سازی چندسالی است که شروع شده و مقام معظم رهبری در سفر سال گذشته خود به کرمانشاه آن را اعلام کردند و جنبش نرم افزاری و ایجاد جامعه علمی مدنظر رهبری با کلاس کنکور رفتن برای مقاطع تحصیلات تکمیلی در تضاد است و برای این راه باید ذهن انسان عرق ریخته و فرد سختی بکشد.
هم اکنون حضور شیطان همچون زمان حضرت سلیمان (ع) غلیظ شده و با تمامی قوا در صحنه است
رئیس مرکز مطالعات دکترینال امنیت بدون مرز افزود: هم اکنون در دوران آخرالزمان شیطان همچون زمان حضرت سلیمان (ع) غلیظ شده و با تمامی قوا در صحنه است و لایه اول نفوذ شیطان در حاکمان جوامع است که اگر حکومت را از آن ها گرفتیم، از طریق مردم وارد عمل می شود و در صورت جدا شدن مردم از شیطان خود به همراه جنودش وارد صحنه می شود.
عباسی ادامه داد: هم اکنون هفت میلیارد انسان از این وضعیت و قالب های موجود خسته شده و به دنبال الگوی جدیدی هستند، پس در این شرایط باید برای فردا آماده شد؛ نه اینکه برای دیروز آماده شد.
وی تصریح کرد: جنگ اتمی بین آمریکا و چین، جنگ اتمی بین ایران و اسرائیل، فروپاشی دولت سعودی و تغییرات سیاسی در عربستان، فروپاشی طبقه متوسط، افتادن سلاح های اتمی به دست تروریست ها از جمله وقایعی است که برای پایان جهان پیش بینی شده است.
نباید هنوز اسیر تکنولوژی غرب باشیم
رئیس مرکز مطالعات دکترینال امنیت بدون مرز بیان کرد: انقلاب اسلامی ما نور خود را به جهان ساطع کرده است، پس در این شرایط ما نباید هنوز اسیر تکنولوژی غرب باشیم و هم اکنون تمام عناصر و امکانات برای عبور از این گردنه در دست ما است؛ اما اگر ما نتوانیم از پس رسالت ارائه الگو برای اداره جهان برآییم این رسالت و پرچمداری به قوم دیگری مثل لبنان واگذار می شود.
عباسی گفت: اگر به رسالت تاریخی خود عمل نکنیم در صحرای محشر باید در مقابل تمامی انبیا، ائمه، علمای اسلام، امام خمینی (ره) و شهدا پاسخگو باشیم.
وی با اشاره به اینکه ترند به معنای روند بوده و شبیه نقشه یک شهر است، افزود: به اعتراف غربی ها ترندهای سال 2050 ناامیدکننده است و پیری جمعیت یکی از این ترندهای ناامید کننده است.
تعداد حیوانات خانگی در غرب از جمعیت خود آن ها بیشتر شده است
رئیس مرکز مطالعات دکترینال امنیت بدون مرز تصریح کرد: پیری جمعیت یکی از این ترندهای ناامید کننده است به گونه ای که نرخ زاد و ولد پایین، آمار طلاق بالا و میزان ازدواج پایین است و در مقابل تعداد حیوانات خانگی در غرب از جمعیت خود آن ها بیش تر شده است و اورگانیزنشن یا همان شهری شدن به گونه ای که تا سال 2050 هیچ روستایی در جهان وجود ندارد.
عباسی افزود: ترند بعدی تغییرات زیست محیطی و گرم شدن هوای کره زمین است به گونه ای که سرزمین های روسیه شرقی به مناسبت ترین مکان برای زیست بشری تبدیل شده است و مردم چین و هند به این مناطق مهاجرت می کنند.
تا سال 2050 ایران، ترکیه و مکزیک به ابرقدرت های جهان تبدیل می شوند
وی گفت: تغییرات قدرت از سمت غرب به شرق نیز به گونه ای است که تا سال 2050 کشورهای ایران، ترکیه و مکزیک به ابرقدرت های جهان تبدیل می شوند.
رئیس مرکز مطالعات دکترینال امنیت بدون مرز تصریح کرد: دو سال پیش الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به منظور طراحی ترندها و روندگذاری ها و آن افق نمایی های جدی مطرح شد و گردش مالی 198 کشور جهان 45 تریلیون دلار و بدهی کل آن 60 تریلیون دلار است یعنی اقتصاد جهان 15 تریلیون دلار بدهی دارد و 27 کشور حوزه یورو از هم فرو پاشیده است؛ حالا ما باید چطور به اساتیدمان بفهمانیم که اقتصاد لیبرالی دیگر جواب نمی دهد.
ایران تنها کشوری که قابلیت تولید مدل و نرم افزار اداره جهان را دارد
عباسی بابیان اینکه نظام مارکسیسم در شوروی کنار گذاشته شد و نظام لیبرالی فوکویاما هم در غرب در حال فروپاشی است، گفت: ایران تنها کشوری است که قابلیت تولید مدل و نرم افزار اداره جهان را دارد.
وی یاد آور شد: جمهوری اسلامی ایران با مشکلات فراوانی روبه رو است؛ اما جامعهای که به مشکلات خو کرد و انتقاد نکرد آینده خوبی نخواهد داشت؛ به گونه ای که اولین گام اولین در نظام سازی اراده برای تحول است.
رئیس مرکز مطالعات دکترینال امنیت بدون مرز اضافه کرد: در حال حاضر به ندرت فردی را میبینید که از وضعیت موجود کشور راضی باشد و همه از بی عدالتی، فساد و روابط و مناسبات غلط صاحبان قدرت گلایهمند هستند در این حالت یا باید ناامید بود و یا آستین همت را برای رفع مشکلات بالا زد.
عباسی خاطرنشان کرد: پول باید برای تولید و صنعت به کار گرفته شود، اما در حال حاضر ساده ترین راه برای ثروت خرید و فروش پول یا همان بورس است که این حبابی ایجاد می کند که می ترکد و زمینه نابودی ما را فراهم می کند.
وی افزود: دعوای ما در کشور سر اقتصاد پول مبنا و ربا است و ما می گوییم که اگر این تولید ثروت از طریق پول با پول را حذف نکنیم نابود می شویم.
رئیس مرکز مطالعات دکترینال امنیت بدون مرز گفت: هم اکنون چند مرکز در کشور در حال تهیه الگوهای جایگزین برای چهار نهاد اقتصادی بیمه، بانک، بورس و اوراق قرضه هستند.
تا به حال یک بار علیه ربا که جنگ با خداست راهپیمایی نکرده ایم
عباسی اذعان داشت: جنبش وال استریت بشدت ایدئولوژیک و فرهنگی است و کاپیتالیسمی که هسته و اساس آن طمع و حرص و ولع است را هدف گرفته و سرمایه داران با تبلیغات خود که مبتنی بر دروغ است بر حرص و طمع مردم دامن می زنند تا مصرف گرایی رواج یابد.
وی تصریح کرد: انسان غربی علیه این نظام سرمایه داری به خیابان ها ریخته؛ اما ما هنوز در کشور خوابیم به طوری که ما در مورد حجاب راهپیمایی می کنیم ولی تا به حال یک بار علیه ربا که جنگ با خداست راهپیمایی نکرده ایم و آمریکایی ها در این زمینه از ما جلوترند.
عباسی با اشاره به اینکه مکتب مورد قبول مجمع تشخیص مصلحت نظام نئوکنزی و دولت اصولگرا هم فریدمنی است، گفت: چه فایده که اساتید تمامی این مکاتب را برای دانشجویان تدریس کنند؛ اما ما هنوز نتوانسته باشیم مدل اقتصاد اسلامی را استخراج کنیم.
وی افزود: آیا حیات 75 میلیون ایرانی ربا شود مهم تر است یا اینکه فلسفه زیر سؤال برود؟ و حالا با این صحبت های من همه مدافع فلسفه شده اند.
رئیس مرکز مطالعات دکترینال امنیت بدون مرز یاد آور شد: فلسفه باید فلسفه مضاف را ارائه دهد و در مرحله بعد دکترین و در گام آخر هم طرح استراتژیک را ارائه دهد.
عباسی ادامه داد: من می گویم امروز ربا زندگی مردم را گرفته است و حالا وبسایت های جریان ساکتین فتنه بعد از سه سال آمده اند انتقام گیری کنند و می گویند عباسی با فلسفه بیگانه است و رئیس اتاق فکر اقتصادی دولت اصولگرا جمشید پژویان است که در دانشگاه علامه طباطبایی به اقتصاددان لیبرالی معروف است و این هدفمندی یارانه ها هم با مدل فریدمنی و مکتب شیکاگویی اجرا شد.
وی اضافه کرد: در رسانه ها می گویند عباسی با فلسفه مخالف است در حالی که سومین رشته تحصیلی من فلسفه غرب است.
رئیس مرکز مطالعات دکترینال امنیت بدون مرز با اشاره به اینکه آن هایی که در حوزه علیه من صحبت میکنند طلبه هایشان را بیاورند تا با دانشجویان دکتری من در این زمینه مناظره کنند، گفت: دانشجویان من برای ارائه رساله های دکتریشان باید تفسیر آیت الله جوادی آملی و علمای زنده را مطالعه کنند.
از پیامبران الهی که در ایران هستند چه میدانید؟
33 پیامبر خدا در 15 استان ایران( و استان گلستان –گرگان-آق قلا) مدفون هستند
* استان آذربایجان شرقی: نام مکان متبرکه
1- حضرت جرجیس(ع)، شهرستان جلفا، روستای دره شام ـ گلفرخ، کلید داغی
2- حضرت یونس (ع) شهرستان: مرند
3- ارمیای نبی(ع) شهرستان هریس، بدوستان غربی، روستای جیغه
* استان اصفهان: نام مکان متبرکه
1- حضرت شعیا (ع): شهرستان اصفهان؛ هاتف
2- حضرت یوشع (ع): گلستان شهدا
3- دانیال پیغمبر (ع) شهرستان گلپایگان، گلشهر
4- حضرت صالح (ع) شهرستان گلپایگان، گلشهر
5- حضرت یحیی (ع) شهرستان گلپایگان روستای قالقان
* استان تهران: نام مکان متبرکه
1- حضرت لوط (ع) شهرستان رباط کریم، روستای پیغمبر
* استان خراسان رضوی: نام مکان متبرکه
1- شعیب پیغمبر(ع) شهرستان قوچان، روستای مزرج
*استان خراسان شمالی: نام مکان متبرکه
1- حضرت ایوب (ع) شهرستان بجنورد، روستای ایوب
*استان زنجان: نام مکان متبرکه
1- حضرت قیدار نبی (ع): شهرستان قیدار
* استان سمنان: نام مکان متبرکه
1- پیغمبران (سام و لام) (ع) شهرستان سمنان، شمال شرقی سمنان
2- ارمیا (ع) شهرستان شاهرود، شهر میامی، روستای ارمیا
3- حضرت جرجیس (ع) شهرستان شاهرود، بیارجمند، خوارتوران
4- حضرت دانیال (ع) شهرستان شاهرود، شهر میامی، روستای سوداغلن
5- دانیال پیغمبر (ع) شهرستان شاهرود، روستای کالپوش
* استان فارس: نام مکان متبرکه
1- شیث پیغمبر (ع)، شهرستان فیروزآباد، روستای مهکویه سفلی
2- نوح نبیالله(ع) شهرستان ممسنی، روستای جاوید حجتآباد
* استان قزوین: نام مکان متبرکه
1- چهار انبیاء(ع)، شهرستان قزوین بخش مرکزی، خیابان پیغمبریه
2- ایوب و یوشع (ع)، شهرستان قزوین، بخش رویارالموت، روستای بالاروچ
3- خضر(ع) شهرستان قزوین، بخش رودبار الموت، روستای گازرخان
4- سام و جالوت (ع)، شهرستان قزوین، رودبار، روستای یکاکلایه علیا
* استان گلستان: نام مکان متبرکه
1- صالح پیغمبر(ع)، شهرستان گرگان، آق قلا، روستای آق قنبر
2- حضرت یعقوب (ع) شهرستان گرگان، آق قلا ـ روستای صحنه علیا
* استان لرستان: نام مکان متبرکه
1- داوود پیغمبر(ع)، شهرستان الیگودرز، ازنا، روستای داوود پیغمبر
* استان مرکزی: نام مکان متبرکه
1- اشموئیل نبیالله (ع)شهرستان ساوه، بخش مرکزی روستای پیغمبر
* استان همدان: نام مکان متبرکه
1- حیقوق نبی (ع)، شهرستان تویسرکان، حبقوق نبی بلوار حبقوق
2- حجی پیامبر (ع)، شهرستان همدان، بازار فلسطین
* استان خوزستان: نام مکان متبرکه
1- حزقیل (ع) شهرستان دزفول، خیابان شریعتی
2- دانیال نبی (ع) شهرستان شوش، خیابان امام خمینی
* استان مازندران: نام مکان متبرکه
1- ایوب پیغمبر (ع)، شهرستان تنکابن، شهر عباس آباد روستای پرچور
2- دانیال نبی (ع)، شهرستان تنکابن، سلمانشهر ـ دانیال
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عکس محمدرضا مهقانی در آذر ماه93
کریمی:عادت ندارم نان حرام سر سفرهام ببرم
مدیریت برق بندرترکمن
سلیمی در نطق میاندستور: حذف شعار مرگ بر آمریکا کشیدن صندلی از ز
ثروتی خطاب به مسئولان خراسان شمالی: پروژه راهآهن گرگان-بجنورد- م
موسوی در اخطار قانون اساسی: رقم تعرفه برق باید مشخص باشد
قاضی پور در اخطار قانون اساسی مخابرات روستایی باید بررسی شود
گزارش تصویری/ صحن علنی مجلس روز چهارشنبه 15 آبانماه
پیام تسلیت فراکسیون زنان و خانواده در پی درگذشت حبیبالله عسگراول
[عناوین آرشیوشده]