سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش نه در آسمان است که بر شما فرود آید و نه در زیر زمین تا برایتان بیرون آید؛ بلکه دانش در دلهایتان سرشته شده است . به آداب روحانیان متأدّب شوید تا برایتان آشکار گردد . [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 91 دی 10 , ساعت 1:13 عصر
بر اساس تحقیقی که به تازگی انجام شده و طبق توصیه کارشناسان، 10 جمله زیر را فیگارو به عنوان بدترین چیزهایی انتخاب کرده که می‌توان در محیط کار به زبان آورد.

 « تفاوت میان جمله « تقریبا درست است » با « درست است » آنقدر بزرگ است که به تفاوت میان کرم‌شب‌تاب و رعد و برق می‌ماند. معنای این جمله‌ « مارک تواین را وقتی بهتر درک می‌کنیم که بدانیم گفتن بعضی جمله‌ها در کار چقدر می‌تواند ویرانگر باشد. فرقی نمی‌کند شما کارمند باشید یا مشتری یا جزو مقامات بلند پایه؛ این کلمات شما هستند که به شما و شخصیت کاری‌تان رنگ و رو می‌دهند.

با این حال اغلب اوقات وقتی در محیط کاری شروع به صحبت می‌کنیم اغلب از کلماتی مبهم و تردید آمیز استفاده می‌کنیم که تنها فایده‌اش مخدوش کردن پیامی است که قصد انتقال آن را داریم. کاربرد کلمه‌هایی همچون « به نوعی، در اغلب موارد » باعث کاهش قدرت کلام می‌شود یا استفاده از جمله‌های منفی مثل « نمی‌توان، امکان ندارد و هرگز » که باعث نا امیدی و منفعل شدن می‌شود.

براساس تحقیقی که به تازگی انجام شده و طبق توصیه کارشناسان، 10 جمله زیر را فیگارو به عنوان بدترین چیزهایی انتخاب کرده که می‌توان در محیط کار به زبان آورد.

1 - این کار من نیست

همین جمله ساده و پرکاربرد باعث می‌شود شما خودتان را از جمع اعضای تیم کاری‌تان جدا کنید. این جمله دقیقا متضاد حس انعطاف‌ پذیری و میل به یاد گرفتن چیزهای جدیدی است که برای برعهده گرفتن پست‌های حساس و عالی حیاتی است. به جای این جمله منفی می‌توان از این جمله مثبت استفاده کرد: « واقعا در این زمینه تجربه‌ای ندارم.»

2 - فکر می‌کنم که

« لوری توماس روس که مدیر یک شرکت بزرگ است اعتقاد دارد این جمله و جمله‌های مشابه آن همچون « تصور می‌کنم، احساس می‌کنم » باعث می‌شود از تسلط مدیریتی شما کاسته شده و قدرت پیام را نیز تضعیف کند. گفتن « فکر می‌کنم این بهترین استراتژی است » قدرت کمتری دارد از جمله « این بهترین استراتژی است. » حتی این مورد را باید به تشکر کردن هم تسری دارد.

3‌ - نمی‌دانم

شما فکر می‌کنید گفتن این جمله یعنی صداقت؟ با گفتن این جمله ممکن است دیگران فکر کنند شما از روی تنبلی با این جمله خود را خلاص کرده‌اید. به جای این جمله بگویید:« اجازه بدهید جواب را پیدا کنم.» یا« نمی‌دانم چطور این کار را انجام دهم.» و حتی « برای انجام این کار از چه کسی می‌توانم کمک بگیرم؟» نیز جمله مناسبی است. با این کار زمان می‌خرید تا راه حل را بیابید.

4 - نمی‌توانم

با بر زبان « نیاوردن » این جمله به همکاران خود می‌فهمانید که برای هر نوع یادگیری آماده هستید. می‌توانید مشکل را بررسی و راه حل پیشنهاد کنید. مثلا اگر از شما خواسته باشند پروژه‌ای را معرفی کنید که به دلیل مشغله کاری توان انجام آن را ندارید بگویید: « متاسفانه الان مشکلی دارم. با این حال با فلانی در این مورد صحبت کرده‌ام و مطمئنم او به خوبی از پس آن برمی‌آید.»

5 - ولی

استفاده از کلمه « ولی » همه آن چیزی را که پیش از این گفته‌اید کاملا انکار می‌کند. مثلا این جمله را ببینید: «این پیراهن خیلی زیباست اما این گوشواره‌ها به پیراهنت نمی‌آید.» ما همیشه به طورغریزی جملات منفی را می‌بینیم. بنابراین استفاده از این کلمه تنها باعث برجسته شدن بخش منفی ماجرا می‌شود.

6 - سعی خودم را می‌کنم

استفاده از این جمله یعنی احتمال شکست وجود دارد و ممکن است داستان به آخر نرسد. وقتی در ساعات آغازین کار، رئیس‌تان از شما می‌خواهد کاری را انجام دهید و شما به او می‌گویید « سعی خودم را می‌کنم » باعث می‌شود تردید در روح رئیس‌تان شکل بگیرد. به جای این جمله می‌توانید بگویید: « ساعت 9 روی میز کارتان خواهد بود. »

7 - ایده خوبی نیست

این اولین و دم‌ دست‌ترین جمله‌ای است که در برابر ایده‌های همکارانتان می‌توانید بگویید. بکار بردن این جمله باعث می‌شود آنها جرات ابراز ایده‌های خود را نداشته باشند. به جای اینکه چیزی را به طور کامل رد کنید می‌توان مثلا از یک پرسش استفاده کرد: « خب می‌توان این ایده را اجرایی کرد؟»

8 - تقصیر من نیست

به جای گفتن این جمله و در مقام ضعف و مظلوم‌ نمایی قرار گرفتن بهتر است دست بالا را بگیریم. چنین جمله‌هایی می‌تواند کمک حال هرکسی باشد: « سعی می‌کنم بفهمم چه اتفاقی افتاده است.» یا« بهتر است سعی کنیم بفهمیم چطور می‌شود از تکرار این اتفاق جلوگیری کرد. »

9 - تصور می‌کنم

اجتناب کردن از جمله‌هایی که در آنها عدم قطعیت موج می‌زند باعث می‌شود قدرت و تسلط خود را بهتر به دیگران نشان دهید. اگر ذهن شما را چیزی به خود مشغول کرده که باعث درنگ شما می‌شود به جای اینکه با خجالت صحبت کنید بهتر است مشغولیت ذهنی‌تان را صادقانه مطرح کنید.

10 - غیرممکن است

این جمله بدون شک منفی‌ترین جمله این فهرست است. این جمله یعنی اینکه شما حتی آماده نیستید که آن موضوع خاص را امتحان کنید. حس منفی واگیردار است و همچون یک ویروس منتشر می‌شود. برای مثبت بودن می‌شود گفت: «خب بگردیم شاید راه حلی پیدا کردیم. » 


یکشنبه 91 دی 10 , ساعت 1:12 عصر
ن انسان به طور معمول طوری طراحی نشده که بتواند هرج و مرج‌های فضای اطراف خود را به راحتی مقابله کند چون هر یک از حواس در ظرف یک لحظه محرکی را از دنیای بیرون دریافت می‌کنند و همین امر می‌تواند تمرکز انسان را به راحتی مختل کند.
باشگاه خبرنگاران: کارهایی که آغاز و پایان مشخصی ندارند تمرکز شما را مختل می‌کنند.

 ذهن انسان به طور معمول طوری طراحی نشده که بتواند هرج و مرج‌های فضای اطراف خود را به راحتی مقابله کند چون هر یک از حواس در ظرف یک لحظه محرکی را از دنیای بیرون دریافت می‌کنند و همین امر می‌تواند تمرکز انسان را به راحتی مختل کند.

متخصصان روانشناسی می‌گویند هر چند تقویت قدرت تمرکز کار نسبتا دشواری است اما غیرممکن نیست.
 
چند توصیه برای افزایش تمرکز:
 
- محیط مناسبی را برای کار کردن انتخاب کنید: فضایی که در آنجا کار می‌کنید نقش مهمی در افزایش تمرکز دارد. فضاهای راحت و دلچسب تاثیر فوق‌العاده در ایجاد تمرکز کامل دارند.
 
- افکار خود را کنترل کنید: کلید افزایش تمرکز این است که اجازه ندهید افکار خود آیند و بی‌ربط به ذهنتان رسوخ کرده و آن را آشفته سازد. وقتی این افکار به ذهنتان خطور کردند به آنها توجه نکنید و برای تمرکز فعال روی کار اصلی خود بیشتر تلاش نمایید.
 
- یک برنامه زمانی مشخص و منطقی داشته باشید: زمان‌ بندی مناسب برای انجام کارها باعث ایجاد تعادل بین وقت کار و تفریح می‌شود و به آرامش ذهنی کمک می‌کند. در این حالت قدرت ذهن برای مقابله با عوامل آشفته‌کننده بیشتر می‌شود.
 
-هرگز منفی نباشید: هرگز نگویید که نمی‌توانم تمرکز کنم. این اظهارات منفی تمرکز کردن را دشوارتر می‌سازد چون ذهن خود را روی عدم توانایی کردن، متمرکز می‌کنید.
 
- چند کار را همزمان با هم انجام ندهید: در این وضعیت هرگز نمی‌توانید روی یک کار متمرکز شوید. یک کار را تمام کنید و بعد سراغ کار بعدی بروید.
 
- مثبت باشید: وقتی نیاز به تمرکز دارید مدام به خود یادآوری کنید که می‌توانید تمرکز کنید این تکرار لفظی واقعا توانایی تمرکز را در شما افزایش می‌دهد.
 
-  آرام باشید: خود را به منظم بودن مقید کنید تا از زمان‌های بیشتری استفاده موثر نمایید. با وظایف کوچک‌تر شروع کنید اما اگر در ابتدا به راحتی قادر به تمرکز نبودید ناامید نشوید به همان کار کوچک بچسبید تا کم‌کم آرام‌تر شده و تمرکزتان بیشتر شود.
 
- نیازهای خود را مدیریت کنید: قبل از آغاز هر کار مطمئن شوید تمام کارها و وسایلی را که به آنها نیاز دارید مرتب و آماده کنید. این کار به کاهش حواس‌ پرتی در حین کار کمک می‌کند.

یکشنبه 91 دی 10 , ساعت 1:11 عصر
سرویس خبر: سیاست - قوه قضائیه
کد خبر: 6218
تاریخ مخابره: 1391/10/8
زمان مخابره: 23 : 40
 

 

انتقدات شدیداللحن و بی سابقه حجت الاسلام نقویان:
آقای صادق لاریجانی! شما که تا 9 شب تدریس می کنید، همان قم می ماندید!

او تاکید کرد که قوه‌ی قضائیه به سراغ مجرمانی می‌رود که از فرط فقر مرتکب جرم وی افزود:«آن جوان بیچاره‌ای را که برای بقای خود از فرط فقر دست به دزدی و زورگیری زده است می‌گیرد می‌آورید در شهر می‌گردانید، اما چشمتان را بر روی جرایم سنگین که عامل اصلی شکل‌گیری جرایم خرد در جامعه است می‌بندید.»

نقویان در صحبت‌های جنجالی اخیر خود، قوه‌ی قضائیه را نیز مورد انتقاد قرار داد.

به گزارش خبرنو به نقل از انتخاب ؛ او با تاکید کرد که قوه‌ی قضائیه به سراغ مجرمانی می‌رود که از فرط فقر مرتکب جرم وی افزود: «آن جوان بیچاره‌ای را که برای بقای خود از فرط فقر دست به دزدی و زورگیری زده است می‌گیرد می‌آورید در شهر می‌گردانید، اما چشمتان را بر روی جرایم سنگین که عامل اصلی شکل‌گیری جرایم خرد در جامعه است می‌بندید.»

 

وی با انتقاد شدید از آیت الله لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، اظهار داشت: نامه‌هایی که در سفرهای استانی مسؤولین کشور به آنها داده می‌شود، نامه فدایت‌شوم که نیست بلکه آکنده از درد و مشکلات مردم است. شما که در جایگاه عدل‌گستری هستید چطور وقت می‌کنید که تا ساعت 10 ـ 9 به تدریس بپردازید؟

 

نقویان ادامه داد: اگر می‌خواستید این کار را بکنید [تدریس تا ساعت 9 شب] در همان قم می‌ماندید.

 

نقویان، رئیس قوه قضائیه را متهم کرد که هراز گاهی با حضور در تلویزیون برای خلافکارهای خرده‌پا "شاخ و شانه" می‌کشد و تاکید کرد: «این رفتار نه تنها زیبنده‌ی رئیس قوه قضائیه نیست، بلکه نشانه‌ی ضعف شما در از بین بردن بسترهای جرم‌زا در جامعه است.»


یکشنبه 91 دی 10 , ساعت 1:9 عصر
گفتگوی رهبر معظم انقلاب با هاشمی درباره فتنه 88
به گزارش 598 به نقل از مشرق، بازخوانی فتنه 88 و عوامل اصلی آن، روند شکل گیری فتنه 88، منشا و خواستگاه حماسه عظیم 9 دی و چگونگی رخداد این حماسه و انتخابات 92 و شاخصه ها و ویژگی های کاندیداهای ریاست جمهوری از جمله محورهایی است که در گفتگوی فارس با آیت الله سیداحمد علم‌الهدی عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه مشهد مقدس مطرح شد.


  • گزیده سخنان آیت‌الله علم‌الهدی پیرامون فتنه 88 و عوامل اصلی آن را در ادامه بخوانید:
  •  در فتنه 88 در واقع سه گروه و سوژه اصلی داشتیم. گروه اول همان عوامل اصلی یعنی فتنه‌گران و فتنه‌انگیزان بوده که عوامل و جریان‌ خارجی و استکباری هستند. دسته دوم ابزارها و افرادی بودند که ابزار فتنه شدند و با فتنه هماهنگ بوده و به گونه‌‌ای عوامل اجرایی فتنه قرار گرفتند. دسته سوم در فتنه هم کسانی بودند که بستری برای فتنه شدند؛ شاید هم به صورت ناخودآگاه بستر شدند و با تصمیم و اراده خود و با هماهنگی با فتنه‌گران نبوده است ولی در عین حال به صورت جریان ناخودآگاه و جریان انفعالی بستری برای فتنه قرار گرفتند. این سه دسته را باید از یکدیگر جدا دانست؛ چرا که حتی مقام معظم رهبری هم برخوردشان با این سه دسته متفاوت بوده و به صورت یکسان با آن‌ها برخورد نکردند.
  •  جریان‌های استکباری و خارجی همواره در تمام موقعیت‌ها، نظام جمهوری اسلامی و کشور ما را رصد می‌کنند تا هر موقعیتی که به دست آوردند وارد شده و مزدورانه فتنه خود را اجرا کنند.
  •  در سال 88 در شهریور ماه که اعضاء مجلس خبرگان رهبری به خدمت حضرت آقا رسیدند، ایشان فرمودند من به ایشان گفتم و آقا اشاره به آقای هاشمی رفسنجانی کردند و گفتند که می‌دانید که این کار پشتش خارجی‌ها هستند و می‌خواهند فتنه کنند و در واقع مسئله تقلب در انتخابات را آن‌ها مطرح کردند؛ آقای هاشمی رفسنجانی هم سری به نشانه تایید تکان دادند و بیانات مقام معظم رهبری را تایید کردند. بنابراین باید دانست که عوامل اصلی فتنه خارجی‌ها بودند و آنها این چنین فتنه‌ای را برپا کردند.
  •  جریان‌های سیاسی داخلی متاسفانه در عرصه انتخابات در حوزه رقابت کاندیدا بستر اجرایی برای فتنه شدند و راه را برای عوامل خارجی، جریان‌های ضد انقلاب و عناصر وابسته در داخل باز کردند. البته باید توجه داشت که این جریان‌های سیاسی و عناصر کاندیداها را نباید فتنه‌انگیز و فتنه‌گر بدانیم. زمانی که عوامل خارجی خط دادند که تقلب در انتخابات صورت گرفته، به گونه‌ای این ادعا برای آن‌ها مطرح شد که این ادعای توخالی به باوری برای آنها تبدیل شده بود.
  •  پس از مطرح کردن مسئله تقلب در انتخابات، باز این افراد بستری برای عوامل خارجی و فتنه‌گران شدند تا از همین کانال آنها وارد هیجانات عمومی شوند، البته خودشان هم با بیانیه‌ها و پیام‌ها حمایت و تایید می‌کردند و بستری برای فتنه و گروه‌کشی‌های خیابانی و حرکت‌های تند و زننده شدند. این حرکت‌های زننده تا جایی پیش رفت که دیدیم شعارهای ضدانقلابی هم سر داده و ایستگاه‌های صلواتی و پرچم امام حسین(ع) را به آتش کشیدند و به ساحت مقدس سید الشهدا(ع) اهانت کردند.
  •  دیدیم که در روز دانشجو وارد دانشگاه‌ها شده و عکس امام (ره) را پاره کردند، در حالی که نه کروبی و نه میرحسین موسوی هیچ یک اهل عکس امام پاره کردن نبودند حتی اهل توصیه به این کار هم نبودند. بنابراین قصد نداریم به این افراد فتنه‌گر و فتنه‌انگیز لقب دهیم چرا که مسلمان هستیم و نمی‌خواهیم به مردم لقب و نسبت ناروا داده و تهمت بزنیم ولی به هر حال آنها راه را برای عوامل خارجی و استکبار باز کردند و بستری برای فتنه شدند. آنها راه را باز کردند تا این افراد عکس امام را پاره کنند.
  •  جریانات خارج‌نشین ضد انقلاب اگر بستری برای فتنه پیدا کنند مانند سال 88 فتنه‌ای دیگر تکرار می‌شود ولی شدیدتر و بدتر از سال 88 ولی اگر بستر پیدا نکنند نه تنها ابزار اجرایی آنها بلکه خودشان و طراحی‌هایشان هم نمی‌تواند کارآمد باشد.
  •  نمی‌توان ساکتین و خواص را جزو فتنه‌گران دانست؛ در انقلاب سیدالشهدا(ع) هم عده‌ای به میدان آمدند ولی مردد شده و شک و تردید داشتند ولی در لشگر امام حسین(ع) بودند لذا نمی‌توان آنها را جزو سپاه عمرسعد عنوان کرد. در عین حال این افراد برای ما به عنوان عناصر زاویه‌دار با رهبری مطرح بوده و اعتماد ما از این افراد سلب شده است. در جریان فتنه مقام معظم رهبری بسیار محکم مقابل فتنه ایستادند بنابراین اگر کسی در رکاب رهبری قرار نگرفت زاویه با رهبری پیدا کرده است؛ کسی که در جریان فتنه گوشه‌ای نشسته باشد و ساکت بماند هم با رهبری فاصله گرفته است.
  •   در فتنه 88 هم که یک طرف آن مقام معظم رهبری بودند، کسانی که شک کردند با رهبری زاویه داشتند و در واقع ولایت مقام معظم رهبری را در حد حجت شرعی قبول نداشتند چرا که کسی که در این حد قبول داشته باشد، شک نکرده و می‌گوید وقتی حضرت آقا به صحنه آمدند پس باید کنار آقا بایستیم.
  •   خاکریز فتنه 88 را حضرت آقا فتح کردند و مردم لشگر و سپاه مقام معظم رهبری بودند. اگر این رهبری و تدبیر نبود قطعا فتنه 88 بیشتر از این‌ها پیش می‌رفت و کل جریان نظام را جمع کرده بود، بنابراین رهبری و فرماندهی با آقا بود و مردم هم پای مقام معظم رهبری ایستادند.
  •   9 دی ثابت کرد مسئله ولایت در نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قائمه اصلی است که محور تمام وابستگی مردم به نظام ولایت است. اگر ولایت نباشد کل نظام از مردم منفک می‌شود، به خاطر ولایت مردم به نظام وابسته هستند.
  •   وابستگی مردم به نظام صرفا به خاطر رهبری و ولایت است؛ اگر رهبری و ولایت از نظام منها شود ذره ای دیگر مردم نسبت به نظام وابستگی نخواهند داشت و این نکته جریانی موجود، جدی و واقعی در کشور است که یک نمایشگاه آن 9 دی بود. از طرفی باید توجه داشت که مردم باور کردند که این نظام به دین وابسته است؛ بنابراین مقابله با نظام، مقابله با دین و مبانی اعتقادی آنها است و این نکته هم در 9 دی به خوبی نمایش داده شد. پس 9 دی یک حادثه نبود بلکه یک جریان بود. مردم باور کردند که سرنوشت دین آنها با سرنوشت این نظام گره خورده است لذا با همه وجود پای این نظام ایستادند؛ 9دی در واقع جریانی است که بر این دو اصل متکی و مبتنی بوده که این دو اصل نیز کاملا در کشور تثبیت شده است و قابل براندازی و مقابله هم نیست.
  •   رسالت مقام معظم رهبری ایجاد بصیرت است؛ بنای حضرت آقا بر حذف جریان‌ها و عناصر و انسان‌ها نیست؛ رهبری تنها قصد دارد در مردم بصیرت ایجاد کند، اگر مردم بصیرت نداشته باشند دوباره همان عواملی که بستری برای این فتنه شدند باز هم بستر می‌شوند.  ولی خوب در همین حد که جلوی این افراد گرفته شود کافی است. این‌ها آدم‌های بی‌بصیرتی و ضعیفی هستند که بستر می‌شوند؛ مانند انسانی که وقتی دچار بیماری می‌شود به محضی که ویروسی بیاید وی نیز بیمار می‌شود، برخی از اعضا جامعه ما هم حساسیت خاصی پیدا کردند که وقتی ویروس فتنه می‌آید بر این‌ها می‌نشیند. بنابراین امروزه می‌بینیم که جلوی این افراد گرفته شده و در محدوده‌ای قرار گرفتند تا ویروس فتنه دوباره برروی این‌ها ننشیند.
  •    اصل مهندسی فتنه در خارج از کشور بود چراکه فتنه‌گران و فتنه‌انگیزان خارجی ها و عناصر استکباری بودند و همین الان هم در حال نقشه‌ریزی و طراحی برای فتنه‌ای دیگر هستند. باید بیان کرد که فتنه تمام نمی‌شود. فتنه 88 نه تنها آخرین نبود بلکه نخستین فتنه بود؛ این بدین معناست که دشمن در آن زمان تجربه پیدا کرد که اگر در جایی مجددا بستر یافت بداند تا کجا می‌تواند پیش رود؛ فتنه 88 برای دشمن تجربه ای شد هرچند که مردم ایستادند و مقاومت کردند درحالی که تصور می‌کرد مردم ایستادگی و مقاومت نمی‌کنند. در فتنه 88 همه دیدیم که دشمنان تا بن اعتقاد و وابستگی‌های مردم و ریشه انقلاب مردم که سیدالشهدا(ع) است، جلو آمد و جنگید.
  •     با تجربه‌ای که در این 33 سال در نظام جمهوری اسلامی ایران کسب کردیم به این جمع بندی می‌رسیم که اگر رئیس جمهور عنصری وابسته به رهبری و ولایت باشد، به صورت کامل مدیریت کشور در راستای اهداف امام و انقلاب بیمه شده است ولی اگر رئیس جمهور ولو به اندازه کم هم زاویه‌ای با رهبری داشته باشد، به همان اندازه ضربه می بینیم و همان اندازه کم راه نفوذی برای دشمنان می‌شود.
  •   در عرصه انتخابات باید کاندیدایی را بپذیریم که شعار وابستگی به رهبری ندهد و ادعا نکند بلکه سند داشته باشد. با توجه به اینکه کسانی که کاندیدا می‌شوند دارای سوابق سیاسی هستند پس باید همه آنها سند وابستگی صد در صدی به رهبری و ولایت ارائه دهند؛ این نکته باید حتما یکی از مولفه‌های قطعی کاندیداهای ریاست جمهوری همواره مدنظر قرار گیرد.
  •    باید کاندیداهای ریاست جمهوری مدیر و مدبر بوده و طرح و برنامه داشته باشند. ولی باید در کنار تمام این ویژگی‌ها سند ارائه دهند که در تمام مواضع وابسته به رهبری بوده و کوچک‌ترین زاویه‌ای با رهبری نداشته‌اند. همچنین باید کاندیدای ریاست جمهوری سند ارائه دهد نه این که تنها بگوید من در آن روز گفتم که فتنه‌گران کار بدی کردند. کاندیدای ریاست جمهوری ضمن ارائه سند، باید کنار رهبری در مقابله با فتنه گران بایستد چراکه مقام معظم رهبری فتنه را سرکوب کرده و با آن مقابله کردند. لذا کسی که مواضعش با رهبری یکسان است پس باید در سرکوبی فتنه هم نقش داشته باشد.
  •    این که می‌بینیم درحال حاضر برخی خود را مطرح می کنند یا به دنبال تمهید مقدمات هستند همین نکته نخستین نقطه زاویه پیدا کردن با مقام معظم رهبری است چراکه ایشان فرمودند هیچ بحثی نکنید و هیچ موجی به وجود نیاورید. هیچ تنش و هیجانی ایجاد نکنید. لذا همین‌ها خواه ناخواه ایجاد موج می‌کند؛ اینکه ایشان اصرار دارند به این خاطر است که تنش و اختلاف سبب ایجاد موج می‌شود و از طرفی موج هم موج سوار پیدا می کند و افرادی که در عرصه سیاست بر مردم نفوذی ندارند با موج سواری می‌آیند و خود را به جایی می‌رسانند.
  •    تعدد و اختلاف در هر خط و قومی سبب شکست می شود که البته برای این مطلب آیه ی قرآن نیز داریم. لذا باید افراد به جمع بندی برسند زیرا که اگر به جمع بندی نرسند خود این بحث مصیبتی است.
  •    ساکتین فتنه با رهبری زاویه داشتند، اگر هم این افراد در انتخابات کاندیدا شوند مردم نباید به آنها رای دهند. اصلاح طلبان هم آنهایی که با رهبری زاویه داشتند را مردم باید توجه کنند و به آن ها رای ندهند. همچنین از مردم می‌خواهیم که چشمشان پشت پای مقام معظم رهبری باشد و آنهایی که پشت ایشان حرکت می‌کنند را مدنظر داشته باشند.

یکشنبه 91 دی 10 , ساعت 1:5 عصر

تکذیب نامه انتخاباتی خاتمی به رهبر انقلاب


جمهوری اسلامی نوشت: منابع نزدیک به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، خبر ارسال نامه حجت الاسلام سید محمد خاتمی توسط آقای هاشمی رفسنجانی به رهبر انقلاب را تکذیب می‌کنند. بی. بی. سی از قول اسدالله بادامچیان، از اعضای ارشد حزب موتلفه اسلامی، گفت: سید محمد خاتمی با ارسال نامه‌ای به رهبری که توسط آقای هاشمی رفسنجانی به دست رهبر رسیده است درصدد زمینه سازی برای حضور در انتخابات خرداد 92 برآمده است. منابع نزدیک به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از چنین اقدامی اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند.


یکشنبه 91 دی 10 , ساعت 1:3 عصر
 

پیش بینی هاشمی رفسنجانی درباره سرنوشت بشاراسد




به گزارش آخرین ،مشرق نوشت: هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای سابق انجمن های اسلامی دانشگاه های تهران و تبریز مجددا ادعاهایی را درباره انتخابات 84 و 88 مطرح کرده که باعث شگفتی و تعجب کارشناسان شده است. هاشمی همچنین در این دیدار اعلام کرده که در سال 76 به ناطق نوری رای داده است. این در حالی است که ناطق نوری حمایت های هاشمی را باعث به قدرت رسیدن خاتمی می داند. گفته می شود هاشمی در این دیدار درباره دولت بشار نیز تحلیل کرده و گفته است علیرغم نظر برخی مسوولان که فکر می کنند بشار ماندنی است وی رفتنی خواهد بود.


یکشنبه 91 دی 10 , ساعت 1:2 عصر
00:09 سرویس: نامه > سیاست
روایتی جدید از خانه‌نشینی یازده روزه رییس جمهور/ احمدی‌نژاد برای خانه‌نشینی اذن رهبری را داشت  

روایتی جدید از خانه‌نشینی یازده روزه رییس جمهور/ احمدی‌نژاد برای خانه‌نشینی اذن رهبری را داشت


روایت شده که بعد از اینکه آقای احمدی‌نژاد نظرشان را درباره ادامه وزارت مصلحی به رهبری گفتند، رهبر انقلاب فرمودند چه کسی را پیشنهاد می‌کنید، آقای احمدی‌نژاد فردی را معرفی کردند که رهبری نپذیرفتند، آقای احمدی‌نژاد گفتند من میتوانم مدتی فکر کنم که با آقای مصلحی میتوانم کار را ادامه بدهم یا خیر، رهبری فرمودند فکر کنید و بعد نظرتان را اعلام کنید، من گفتم کجای این روایت دال بر تخطی از ولایت‌پذیری است؟ ایشان که اذن گرفت،

به گزارش نامه، ماهنامه همشهری ماه در شماره اخیر خود در گفتگو با حجت السلام شریف زاده مسئول دفتر مطالعات دینی مرکز ملی مطالعات جهانی شدن به بررسی راطبه روحانیت و دولت، رابطه رییس جمهور با مقام ولایت فقیه، ماجرای خانه نشینی 11 روزه رییس جمهور پرداخته است.

اهم صحبت‌های مسئول دفتر مطالعات دینی مرکز ملی مطالعات جهانی شدن را در ادامه بخوانید؛

•  ارتباط دولت با ولایت فقیه میتواند ارتباط متابعت باشد که باید اینگونه باشد، یعنی دولت باید تابع ولی فقیه باشد که ما از آن به عنوان ولایتپذیری نام میبریم. ریاست جمهور بازوی ولی فقیه است و بازو باید از صاحب بازو تبعیت کند. در حقیقت ولی فقیه دارای سه بازو است: بازوی اجرایی، بازوی قانونگذار و بازوی داوری که سه قوه در کشور ما سه بازوی ولی فقیه هستند.

• ارتباط دوم، ارتباط مشاورت است، آیا رئیس جمهور باید مشاورتی با ولی فقیه داشته باشد یا خیر؟ این نکته مهمی است آنچه که روال و رویه رهبر معظم انقلاب و همچنین امام رضوان الله علیه بود، آن بود که رئیس قوه مجریه را طرف مشورت خود قرار داده و می دهند، چرا که رئیس قوه مجریه بر امور اجرایی کشور چیرگی و تسلط دارد، اخبار و آگاهی های گوناگونی از روند اجرایی کشور دارد و برای همین میتواند مشورت های ارزنده‌ای به ولی فقیه جامعه بدهد .همین جا یک نکته‌ای را عرض کنم، برخی به غلط تصور می‌کنند رئیس جمهور نباید طرف مشورت با رهبر شود؛ بلکه فقط باید مطیع و تابع باشد، این یک توهم است و غلط. ما در انتخاب افراد به عنوان رئیس‌جمهور باید به این نکته توجه داشته باشیم که افزون بر آنکه فردی را برگزینیم که در تبعیت کم نمی‌گذارد، توجه کنیم که باید کسی را انتخاب کنیم که مشاور خوبی برای رهبر باشد یعنی توان مشورت‌دهی را داشته باشد.خوب است اما نداشتن توان مشورتی خوب نیست یعنی نمی‌شود به اسم تابعیت خود را معاف دانست از دادن مشورت، این نکته مهمی است چون بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر مشورت دهی را نفی کنند تبعیت‌شان قدرت می‌گیرد، حال اینکه این نیست!

• تبعیت حوزه‌اش حوزه بحث نیست، حوزه نتیجه بحث است؛ یعنی پس از آنکه رهبر از بحث نتیجه گرفت و خواست حکم کند حوزه تبعیت آغاز می‌شود، اما پیش از نتیجه‌گیری و ارائه حکم حوزه مشورت است یعنی شما باید کاملا ایده خودت را اگر معتقدید درست است با استدلال پیش ببرید، نهایتا یا ایده تو پذیرفته می‌شود یا نمی‌شود، یا تو ادله طرف مقابل را می‌پذیری یا طرف مقابل، ادله تو را می‌پذیرد یا هیچ‌یک ادله یکدیگر را نمی‌پذیرند، به‌هرحال محصول این گفت‌وگو آن است که از دهان رهبر به عنوان حکم خارج می‌شود، از آنجا به بعد حوزه تابعیت آغاز می‌شود، پس رئیس‌جمهور باید شجاعت مشورت دادن را داشته باشد و تصور نشود اگر کسی گفت من با رهبر بحث نمی‌کنم این فرد مناسبی است برای ریاست‌جمهوری چون نمی‌خواهد با رهبر بحث کند و فقط می‌گوید چشم، حوزه چشم گفتن با حوزه بحث کردن فرق می‌کند، حوزه تبعیت با حوزه مشاوره فرق می‌کند. رهبر در حوزه مشاوره از تو می‌خواهد هرآنچه را داری بگویی و استوار باشی بر ادله‌ات، محکم دلیل بیاوری و محکم حرف بزنی تا نتیجه حاصل شود، نهایت‌اش این است که رهبر حرف تو را نمی‌پذیرد و حتی ممکن است نتواند تو را قانع کند. عیبی ندارد آنچه حکم کرد باید تبعیت شود.

• رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در آبان 1389 فرمودند: « بنده از همه دولتها حمایت کرده‌ام ولی این دولت با دولت‌های گذشته تفاوت دارد و فرق اساسی در این است که تلاش نمی‌کند حاکمیت دوگانه درست کند.»، که حرف بسیار مهمی است، اخیرا در نمایشگاه مطبوعات در مباحثه‌ای که با خبرگزاری مهر درباره ولایت‌پذیری دولت آقای احمدی‌نژاد داشتم در آنجا گفتم حضرت آقا در دیدار امسال هیات دولت با ایشان مساله احیای ارزش‌های انقلاب توسط این دولت را مطرح کردند. بعد در پاراگراف‌های بعدی سخنانشان، این آمد که دولت نهم و دولت دهم این ارزش‌ها را احیا کردند بعد گفتند مخالفت‌هایی که در دو سه سال اخیر با این دولت شده به خاطر این است که بر این ارزش‌ها تاکید بیشتری کرده، یعنی دولت دهم بیشتر از دولت نهم بر ارزش‌های انقلاب تاکید کرده است.

• این مباحثی که درباره جریان انحرافی مطرح می‌کنند باطل است. در واقع هیچ انحرافی در دولت دهم نسبت به دولت نهم رخ نداده بلکه سرعت حرکت‌اش به سمت ارزش‌های انقلاب بیشتر شده که این ابطال صریح و بدون تفسیر و چون چرایی است بر شعار پایداری‌ها.

• ببینیم از آنچه به عنوان خانه نشینی مطرح شده چه روایتی شده-یعنی نقل واقع- و چه روایت‌ها یا برداشت‌ها و تخمین‌هایی، من گفتم ما یک روایت بیشتر نشنیدیم و بقیه همه تخمین بود، گفتند آقای احمدی‌نژاد قهر کرده، گفتم سندی دارید؟ گفتند همین که در خانه نشسته یعنی قهر کرده، گفتم پس این تخمین است و روایت نیست. تنها روایتی که ما شنیدیم، درست و غلطش را ما نمی‌دانیم که البته نه از آقای احمدی‌نژاد شنیدم و نه از مهندس مشایی بلکه از افراد دیگری، که آن روایت هیچ دلالتی بر ضعف ولایت‌پذیری آقای احمدی‌نژاد نبود. البته وقتی این را گفتم برخی مقامات گفتند که اینطور نبوده من هم گفتم خیلی خوب! چه بهتر پس دیگر هیچ روایتی درباره خانه‌نشینی وجود ندارد پس وقتی روایتی وجود ندارد چگونه می‌خواهید تصمیم‌گیری کنید؟!

• نظر آقای احمدی‌نژاد نسبت به آقای مصلحی برای ادامه وزارت نظر مساعدی نبود، نظرشان را به رهبر معظم انقلاب گفتند، چون درباره وزارت اطلاعات هم در انتصاب و هم در عزل باید نظر رهبری وجود داشته باشد- که البته بعدا گفتند این نیست- روایت شده که بعد از اینکه آقای احمدی‌نژاد نظرشان را به رهبری گفتند، رهبر انقلاب فرمودند چه کسی را پیشنهاد می‌کنید، آقای احمدی‌نژاد فردی را معرفی کردند که رهبری نپذیرفتند، آقای احمدی‌نژاد گفتند من می‌توانم مدتی فکر کنم که با آقای مصلحی می‌توانم کار را ادامه بدهم یا خیر، رهبری فرمودند فکر کنید و بعد نظرتان را اعلام کنید، من گفتم کجای این روایت دال بر تخطی از ولایت‌پذیری است؟ ایشان که اذن گرفت، نهایت‌اش این بود که آقای احمدی‌نژاد می‌گفتند من نمی‌توانم همکاری کنم و استعفا میداد. آقا به ایشان زمانی برای فکر کردن دادند ایشان هم نشستند و فکر کردند، این کجایش خلاف ولایت‌پذیری است؟

•  مهم این است که اذن گرفته بودند. البته این روایت ادامه‌ای هم دارد و آن این است که آقای احمدی‌نژاد تازه از یک سفری که الان حضور ذهن ندارم کجا بود برگشته بودند و بیمار بودند، کسالت داشتند و گفتند هم استراحتی شود و هم فکر شود. بعضی مقامات گفتند این روایت درست نیست که من گفتم چه بهتر!  از این رو من کاری به آن روایتی که شما می‌گویید غالب است ندارم چرا که دال بر ضعف ولایت‌پذیری ایشان نیست. چون ایشان اجازه گرفته و فکر کرده است.

• رئیس جمهور خانه‌نشین بوده اما به حالت قهر نبوده، این حدس است، گناه گوینده بر عهده خودش است که آمدند یک حدس را در جامعه ترویج دادند. برای اینکه فرصت برای فکرکردن گرفته بود که ادامه بدهد یا ندهد، حتی اگر به این نتیجه می‌رسید که دیگر کار را ادامه ندهند، راه‌های دیگر را مطرح می‌کردند؛ مثل اینکه ایشان از ریاست‌جمهوری استعفا بدهد، وزارت اطلاعات تبدیل به سازمان اطلاعات بشود و زیر نظر مستقیم رهبری قرار بگیرد یا راههای دیگر. می‌خواهم می‌گویم هیچ دالی بر ضعف ولایت‌پذیری آقای احمدی‌نژاد وجود ندارد چون اذن داشتند.

• فتوا مربوط به عمل شخص است اما رئیس‌جمهور فقط در احکام اجرایی می‌تواند تابع ولی فقیه باشد. اگر جامعه ولی فقیه دارد و ولی فقیه در مورد مساله‌ای حکمی نداد باید فقها خود حکم بدهند یا از ولی فقیه طلب حکم کنند؟ اگرطلب حکم کنند و حکمی خلاف فقها داد باید حکم ولی فقیه را اجرا کنیم. در واقع رئیس جمهور رابطه متابعه در احکام در رابطه با مراجع ندارد اما مشاورت قطعا باید چنین رابطه‌ای وجود داشته باشد و رئیس جمهور باید فقهای عظام را طرف مشورت بداند چون اسلام‌شناس هستند و کشور ما هم کشوری اسلامی است طبیعی است که رئیس جمهور هم باید کارشناسی و اجرا کند و این کارشناسی را با رهبر در میان بگذارد که بخشی از این کارشناسی باید از طریق فقیهان و فضلا اخذ شود.

• در دولت آقای احمدی نژاد پست مشاور رئیس جمهور در امور روحانیت برای ارتباط با علما و فضلا پست مهمی بود. انتقادهایی مطرح است که برخی این انتقادها به خود آقای مشاور وارد است، ایشان کسی است که ارتباط گستردهای با جبهه پایداری دارند یعنی آقای سقای بی‌ریا. من ایراد دارم نسبت به استعفای ایشان، چرا ایشان استعفا دادند و چرا تا وقتی که ایشان بودند اگر دوستانشان می‌گویند با مراجع ارتباط دولت کم بود، چرا ایشان با مراجع از جانب دولت کم ارتباط گرفتند؟ یعنی یک روحانی فاضل باید برود با دفتر آیات عظام ارتباط دولت را برقرار کند، این وظیفه اوست.آقای احمدی‌نژاد که برخلاف چند رئیس‌جمهور قبلی، روحانی نبود و همین وظیفه مشاور ایشان را  در امور روحانیت بیشتر می‌کرد برای ارتباط گرفتن. استعفای ایشان یک نوع جفا و بی‌وفایی به آقای احمدی‌نژاد است، ایشان می‌ایستادند و رابطه آقای احمدی‌نژاد با آیت‌الله مصباح یزدی و سایر علما را محکم می‌کردند تا حرفها درست منتقل شود. حرفهایی مثل مدیریت انبیا، مکتب ایرانی، دوستی با مردم رژیم صهیونیستی، ورود زنان به ورزشگاه و ... که همه اینها بین روحانیت و دولت تنش ایجاد کرده که البته بیشتر اینها مربوط به مهندس مشایی بوده نه آقای احمدی نژاد. جالب این است که بدانید آقای احمدی‌نژاد به مشاور هم اکتفا نکرده و تلاش کرده که خودش این ارتباط را در حد خوبی برقرار کند. قدم دومی که ایشان برداشت بحث استاد اخلاق هیات دولت بود که مدت‌ها آیت‌الله حائری شیرازی دعوت می‌شدند برای ارشاد هیات دولت بعد هم که خود آقای آقاتهرانی که از دیگر اعضای پایداری هستند به عنوان استاد اخلاق هیات دولت دعوت شدند.

• آقای مشایی کسی است که دو سال است به ایشان از انحراف و سحر و جادو و بهائیت و بابیت جدید و چه به او گفته شده که من واقعا در تعبدش حیرت می‌کنم ولی یک اهانت من که با ایشان مباحثه می‌کنم آن هم به صورت شخصی نشنیدم، زهد ایشان واقعا مثال‌زدنی است، من در زندگی و مشی زندگی زاهدی مثل ایشان ندیدم، ادبش را که دیدم، آقای احمدی‌نژاد هم دیدم، زهدش را دیدم، من خیلی علما را دیدم. جای علما روی چشمان من است من به خیلی از علما کمک کردم و معاونتشان را کردم ولی من از ادب و تواضع این دو نفر یعنی دکتر و مهندس تعجب کردم که چگونه این دو نفر اینقدر با اخلاقند و زاهد. اتفاقا با اخلاقترین افراد همین دو نفر هستند که اصلا به اهانت مبتلا نمی‌شوند و صبوری اینها برای من مایه حیرت است.

•  آقای احمدی‌نژاد یک دکتر دانشگاهی و آقای مشایی یک مهندس دانشگاهی است. اینها به حوزه‌ها کمک کردند بدون اینکه بخواهند اسمشان مطرح شود. اسمشان هم که مطرح نشد از جانب آقای احمدی‌نژاد نبود بلکه من آمدم و گفتم چون دیگر به اینجایم رسیده بود (با اشاره به گردن) که می‌گفتند ارتباط با روحانیت نیست. شاید آقای احمدی‌نژاد از اینکه من لو دادم دولت چقدر به حوزه‌ها کمک کرده راضی نباشد، البته خیلی هم آن را مطرح نکردیم. من خودم شاهد بودم چطوری پول به مرکز مدیریت حوزه علمیه می‌آید، چطوری به مرکز مدیریت تهران می‌رسد، حتی دولت نپرسید که چطوری خرج می‌کنید که ای کاش می‌گفت چطوری خرج میکنید (با خنده)، برای اینکه آقا فرمود که دولت باید بسترسازی امور فرهنگی را بکند و مسوول مستقیم امور فرهنگی هم حوزه‌های علمیه است. از حوزه‌های علمیه ما چه سوالی کردیم درباره مسائل فرهنگی جامعه؟ کدام تحقیق و پژوهش در زمینه مسائل فرهنگی در حوزه‌ها انجام شد؟ این تازه غیراز دیدارهای زیادی است که آقای احمدی‌نژاد با روحانیت داشته؛ یعنی مجالست.

•  به دولت در ارتباط با روحانیت نمره حتما بیست می‌دهم. البته معنیش این نیست که بهتر از این نمی‌شد انجام شود اما بدانید ارتباط با مدیریت و مدبریت دولت انجام نمی‌شود وقتی که این آقایی را که می‌خواهد بیاید با من مرتبط شود بترسانند دیگر مدیریت من است؟ من نمیدانم! اینجا بحث دولت است و گفتم که دولت این قدمها را برداشته، حالا از ناحیه فضلا و فقها چه قدمهایی برداشته شده بحث دیگری است.

• ممکن است سوال شما این باشد که آیا اگر رهبر حکم کردند باب مشاوره بسته می‌شود؟ نه! باب مشاوره و مباحثه همیشه باز است ولی این مشاوره و مباحثه نباید به عمل لطمه بزند؛ یعنی موجب تعطیل حکم نباید شود. من حکم را اجرا می‌کنم در عین حال به بحث و مشورت دادنم به رهبر ادامه می‌دهم. البته به شرطی که رهبر خواهان ادامه مباحثه و مشاوره باشد، یک وقتی رهبری میگویند بس است و دیگر نمیخواهم در این زمینه به من مشورتی بدهید،در آن صورت باید متوقف کرد.اینها نکات مهمی هستند برای روشن‌اندیشان، روشن‌اندیشان باید بدانند که نحوه ارتباط با ولی فقیه چگونه است.


یکشنبه 91 دی 10 , ساعت 1:0 عصر

عکس: ابوالفضل پور عرب بهمراه همسر سابقش

 

عکس: ابوالفضل پور عرب بهمراه همسر سابقش


چهارشنبه 91 آذر 29 , ساعت 2:33 عصر
بالاخره فتنه‌گران آزادانه می‌چرخند یا زندانی‌اند! (+تصاویر)
به گزارش جهان به نقل از رجا، طی روزهای گذشته یکی از دانشجویان دانشگاه تهران با انتشار عکسی از زهرا رهنورد در یکی از  بانک‌های اطراف دانشگاه تهران، از رفت و آمد آزادانه وی در دوران حصر! به اماکن عمومی خبر داد.

http://www.jahannews.com/images/docs/files/000260/nf00260847-1.jpg

بعد از انتشار این عکس در فضای مجازی و استقبال گسترده فعالان فضای مجازی، بلافاصله سایت ضدانقلاب کلمه که در حال حاضر توسط یکی از اعضای تندرو ستاد موسوی از فرانسه به روز می شود، با واکنش شتابزده و عصبی نسبت به این خبر نوشت:

«یک رسانه وابسته به سپاه با انتشار تصویری مبهم از زهرا رهنورد، به خاتمی که اخیرا در خصوص وضعیت کروبی و موسوی و رهنورد ابراز نگرانی کرده بود، حمله کرد و نوشت که باید دید این نگرانی ها درباره حصر سران فتنه تا چه حد می تواند به حقیقت نزدیک باشد.»

اما جالب ترین قسمت این خبر منتشر شده در کلمه آنجاست که نگران دریافت حقوق رهنورد و موسوی از دولت شده و مدعی شده است:

« ماموران امنیتی با کارشکنی مانع از آن شده اند که موسوی و رهنورد حقوق ماهیانه خود را دریافت کنند!»

گفتنی است موسوی و رهنورد در حالی همچنان از دولت حقوق خود را دریافت می کنند که بارها بعد از انتخابات بر نامشروع بودن دولت تاکید کردند و مشخص نیست آیا پولی که از دولت نامشروع دریافت می‌کنند نیز  پول نامشروعی محسوب می شود یا خیر؟

همچنین یکی از علل اصلی ریزش هواداران موسوی و کروبی بعد از انتخابات تفاوت گفتار و رفتار آنها بود، به گونه ای که با کشاندن بخشی از هواداران ساده دل و جوان خود به خیابان و ایجاد هزینه فراوان برای آنها، خود کمترین هزینه‌ای پرداخت نکردند و حتی امروز بعد از سه سال از فتنه 88، از دولتی که آن را نامشروع می‌خواندند تا آخرین ریال حقوق ماهیانه‌ خود را دریافت می‌کنند تا نشان دهند حتی حاضر نیستند برای نمایش پافشاری بر ادعاهای خود از یک ریال حقوق‌شان بگذرند.

چهارشنبه 91 آذر 29 , ساعت 2:29 عصر
نماینده همپیمانی کردستانی:
دولت قانون برای بقای خود بحران آفرینی می کند
بغداد- شوان محمد طه، از نمایندگان هم پیمانی کردستانی ضمن انتقاد از ادامه اختلافات و بی ثباتی در عراق اعلام کرد: نوری المالکی برای اداره سیاسی کشور ناکارآمد است و برای بقای خود به طور مداوم بحران می آفریند.

به گزارش خبرگزاری کردپرس به نقل از الاخباریه، شوان محمد طه از نمایندگان همپیمانی کردستانی گفت: مدیریت دولت قانون برای اداره سیاسی کشور ناکارآمد بوده و دستاوردی جز فقر و بیکاری و فساد اداری و مالی در پی نداشته است.
وی با اشاره به اینکه بی ثباتی به ضرر خود دولت است افزود: فساد به صورت پدیده ای فراگیر در همه کشور ریشه دوانیده و هیچ یک از مؤسسات و نهادهای قضایی و نظارتی توان رویارویی با آن را ندارند مگر این که دولت تغییر کند.
نماینده همپیمانی کردستان همچنین گفت: هر کسی که در کشور در رابطه با وضعیت خدمات رسانی و امنیتی اظهارنظر کند دولت وی را به گونه ای سیاسی تفسیر می کند.

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ