وی که 30 سال است در پاریس، پایتخت فرانسه زندگی میکند اخیرا با خبرنگار شبکه چهار رادیو بیبیسی، بنگاه سخنپراکنی دولت بریتانیا مصاحبه کرده است و حرفهایی زده که در نوع خود جالب بهنظر میرسند. بیبیسی فارسی، بنگاه سخنپراکنی دولتی بریتانیا علیه جمهوری اسلامی ایران هم مصاحبه او را ترجمه کرده و به فارسی در اختیار مخاطبان خود قرار داده است.
بنابراین گزارش، اعتماد در مصاحبه خود بیان میدارد که آمریکاییها که بدوا از طرح ایران در دوران پهلوی برای ساخت نیروگاه هستهای حمایت میکردهاند، بهمرور شروع به ایجاد مشکل در این مسیر کردهاند. ظاهر امر این است که آقای اعتماد دل خوشی از عملکرد آمریکاییها در دوران ریاستش بر سازمان انرژی اتمی ایران ندارد: «آنها اول حمایت میکردند... اما کمی بعد خواستند نظرات خودشان را به ایران تحمیل کنند و من زیر بار نرفتم. ما چهار سال برای رسیدن به توافقی دوجانبه مذاکره کردیم و هرگز به نتیجه نرسیدیم.»
نوع مزاحمتی هم که آمریکاییها برای ایران در آن زمان ایجاد کردهاند بسیار جالب است. به جمله اعتماد توجه کنید: «میگفتند که اگر به ما رآکتور یا سوخت بدهند، هر کاری که خواستیم با باقی مانده سوخت مصرف شده بکنیم باید با اجازه آمریکاییها باشد.» این بهمعنای آن است که آمریکاییها حتی زمانی که دولتی کاملا وابسته به آنها در ایران بر سر کار بود، خواستار آن بودند که شرایطی را که خود میخواهند به ایران تحمیل کنند و ایران برای هرکاری از آنها «اجازه» دریافت کند. این در حالی است که بنابر حقوق بینالملل، حکومتها در سرزمین خود دارای حاکمیت انحصاری و بدون قید و شرط هستند. لذا در حوزه فعالیتهای هستهای، آمریکاییها هرگز به حاکمیت دولت وقت ایران بر مقدراتش باور نداشتهاند.
البته واشنگتن ظاهرا برای توجیه شرایطی که قصد تحمیل آنها را به ایران دوران پهلوی داشته است، بهانهای جالب تراشیده است. اعتماد میگوید: «میگفتند که با ایران مشکلی ندارند، اما میخواهند شرایط خودشان را در مورد ایران اعمال کنند تا بتوانند در مورد کشورهای دیگر هم آنها را اعمال کنند. گفتم من اینجا نیستم که مشکلات شما را حل کنم. این مشکل شماست، مشکل من نیست.»
* شاه ممکن بود تصمیم به ساخت بمب هستهای بگیرد
«شاه عقیده داشت که به اندازه کافی در منطقه قدرتمند است و میتواند از منافع ما در منطقه دفاع کند، بنابراین نیازی به بمب اتمی ندارد. اما به من گفت که اگر این وضعیت تغییر کند، مجبور خواهیم بود برای ساخت بمب اتمی اقدام کنیم. بله! این نظر را داشت. در آن زمان مأموریت من این بود که همه تکنولوژیهای ممکن در زمینه اتمی را به دست بیاورم. میگفتیم شاید در آینده لازم شود.»
این جملات را اولین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفته است. بنابراین، اکنون این آمریکاییها هستند که باید توضیح دهند چرا در ایران از حکومتی حمایت میکردهاند که دقیقا همان قصدی را داشته است که امروز به بهانه آن ایران را تحت فشار قرار دادهاند؟ حال آنکه ایران در حال حاضر، بهتصریح جامعه اطلاعاتی آمریکا هیچ تصمیمی برای تولید سلاح هستهای ندارد و حتی تولید آن را شرعا حرام میداند، اما شاه دستکم احتمال آن در نظر داشته است.
سوال این است: «چطور حکومتی که داشتن سلاح هستهای را حرام میداند باید تحت تحریمهای سخت قرار گیرد اما حکومتی که در همین منطقه جغرافیایی قصد داشته تا در صورت لزوم سلاح هستهای تولید کند، نهتنها یک متحد راهبردی آمریکا در منطقه، بلکه یکی از ارکان امنیت دوستونی نیکسون در خلیج فارس بوده است؟»
* ایران باید مقاومت کند
اکبر اعتماد در بخش دیگری از مصاحبه خود با شبکه چهار رادیو بیبیسی، ایران را به مقاومت در برابر فشارهای غرب فراخوانده است.
«ایران مشغول تحقیقاتی است که حق انجام آنها را دارد. نمیدانم چرا کشورهای غربی این تحریمها را علیه ایران اعمال میکنند و فشار میآورند. چرا در مورد هند، پاکستان و اسرائیل چنین نکردند؟ ایرانیها باید در برابر فشارها مقاومت کنند و به کشورهای غربی نشان بدهند که میتوانند از خودشان و از منافعشان دفاع کنند.»
شاید شنیدن این جملات از یکی از مقامات رژیم پهلوی عجیب بهنظر برسد اما میتوان چنین گفت که وی چون قبلا خود در عمل با زیادهخواهیهای واشنگتن مواجه بوده است، احتمالا در پیشزمینههای ذهنی خود با سایر مقامات آن دوران ایران تفاوتهای ذهنی پیدا کرده است.
البته او میداند که چرا ایران تحت فشار است در حالی که رژیم پهلوی علیرغم قصد احتمالی خود برای تولید سلاح هستهای، تحت تحریم قرار نگرفت. علت این امر همان «حاکمیت و استقلال» است که در دوران پهلوی، ایران فاقد آن بود. در واقع، آمریکاییها چون نمیتوانند دیگر به ایران بگویند که «باید از ما اجازه بگیری»، به اعمال فشار روی آوردهاند.
طبعا حتی بدون توصیه آقای اعتماد هم ایران راه مقاومت را در پیش میگیرد اما همین گفتههای اولین رئیس سازمان انرژی اتمی هم نشان میدهد که مقاومت ایران در برابر فشارهای غرب، تنها مسیر دستیابی به حقوق هستهای است.
باهنر: هر برگه رأی، یک تیر به اردوگاه دشمن است
به گزارش فارس، محمدرضا باهنر نماینده مردم تهران و نایب رئیس دوم مجلس شورای اسلامی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در مشهد مقدس و در آغاز سال جدید درباره انتخابات ریاستجمهوری، اظهار داشت: امسال یکی از مهمترین اتفاقات سیاسی که قرار است در کشور رخ دهد، برگزاری همزمان دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستاست.
وی افزود: هر دوی این انتخاباتها، از اهمیت ویژه و خاصی برخوردارند، البته همزمانی این دو انتخابات اولین تجربه نظام جمهوری اسلامی و مردم است؛ در گذشته مردم هر سال به طور متوسط یکبار در سال در انتخابات حضور پیدا میکردند اما در یک تصمیمگیری کلان به این جمعبندی رسیدیم که تعداد برگزاری انتخابات در کشور، همان چهار تا انتخابات (ریاست جمهوری، مجلس، خبرگان رهبری و شوراهای اسلامی شهر و روستا) باشد ولی این انتخاباتها دو به دو برگزار شود.
باهنر ادامه داد: امسال در اولین تجربه از این تصمیمگیری، قرار است انتخابات ریاستجمهوری و شوراها همزمان با یکدیگر در سراسر کشور برگزار شود.
وی با بیان اینکه انتخابات ریاستجمهوری یک انتخابات ملی است و قاعدتاً بسیاری از دشمنان ما این انتخابات را رصد و دنبال میکنند، تصریح کرد: دشمنان ما مدتهاست به این نتیجه رسیدند و این کشف را کردهاند که تا زمانی که مردم و نظام و حاکمیت با هم باشند و پیوند امت و امام قوی باشد، دستاندازی به منافع ملی کشور ما کار سخت و دشوار و بعضاً ناشدنی است، بر همین اساس هم آنان همین نقطه را هدف قرار دادهاند.
نایب رئیس دوم مجلس همچنین تأکید کرد: سال گذشته که فشارهای تحریمی را از طرف غربیها داشتیم و تحمل کردیم، آنان به قول خودشان میخواستند یک فشار فلجکننده به ملت ایران وارد کنند و همین امید را داشتند که مردم را از نظام جدا کنند اما به لطف خدا در 22 بهمن 91 به تعبیر زیبای یکی از دوستان، یک بهمنی راه افتاد که بسیاری از این خس و خاشاکها را با خودش برد و نگذاشت خواب دشمنان تعبیر شود و انشاءالله انتخابات ریاستجمهوری یازدهم با حضور گسترده ملت و در سایه همدلی و همراهی ملت برگزار خواهد شد.
وی اضافه کرد: بعضی از جریانهای مختلف سیاسی مواضع تند و رادیکالی و مقداری خصمانه دارند و سعی میکنند همنوا با صداهای خارجی دنبال تحریم، قهر کردن و عدم شرکت در انتخابات باشند که بارها و بارها هم گفته شده، ما به هیچ وجه اعتقاد نداریم که کسانی بخواهند همه اصلاحطلبان را با چوبی به نام «فتنه» برانند.
"فتنه حادثه بد و غمانگیزی بود و هزینههای زیادی را به نظام تحمیل کرد، سران فتنه هم باید پاسخ این هزینهها را بدهند، البته آنان معدود و بسیار محدود هستند، اما کسانی که در چارچوب قانون اساسی میخواهند کار کنند، تحت هر عنوانی چه اصولگرایی چه اصلاحطلبی چه اعتدال و هر عنوان دیگری که برای خودشان بپسندند، اگر قادر باشند در چارچوب قانون اساسی تعامل کنند، نه تنها فکر میکنیم راه برایشان باز است بلکه ما از آنان دعوت و استقبال هم میکنیم که بیایند و در یک انتخابات پرشور شرکت کنند."
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری خاطرنشان کرد: همه کسانی که فکر میکنند لیاقت پذیرفتن این حُسن را دارند، موظفند در انتخابات حضور یابند.
محمدرضا باهنر در خاتمه توضیح داد: هر مقدار حضور مردم در انتخابات گستردهتر و متراکمتر باشد، قطعاً امید دشمنان ما به یأس تبدیل خواهد شد و این اغراق نیست که اگر بگوییم هر برگه رأی به منزله یک تیری است که به اردوگاه دشمن از طرف ملت ایران پرتاب میشود و امید داریم که انتخابات امسال نیز مانند انتخاباتهای گذشته و شاید پر رونقتر از آنها، برگزار شود./
پایان پیام
بادامچیان: احمدینژاد فکر میکند بیشتر از همه میفهمد
بادامچیان می گوید آقای رییس جمهور فقط چند ماه دیگر مهمان ملت هستند و اجازه دهید «خوش بدرقه» باشیم و از ایشان انتقادی نکنیم.
به گزارش نیمروز به نقل از خانه ملت، اسدالله بادامچیان نماینده دو دوره مجلس، متولد اول دیماه 1320در خیابان ری تهران و دارای6 فرزند است. وی در ارزیابی عملکرد دولت نهم و دهم می گوید:احمدینژاد بیشتر انرژی خود را صرف جنجال و هیاهو در کشور کرد، او فکر میکندبهتر از همه میفهمد.
اسدالله بادامچیان به توصیف حال و هوای دوران کودکی، نوجوانی، جوانی، فعالیتهای انقلابی، انتخابات ریاست جمهوری آینده و خاطرات تلخ و شیرین خود در مجلس پرداخت. متن مصاحبه به شرح زیر است:
آقای بادامچیان شما در کدام محله تهران به دنیا آمدید؟
من اسدالله بادامچیان متولد اول دیماه 1320در خیابان ری تهران، بازارچه حبیب السلطنه، کوچه حمام قبله هستم و دارای مدرک فوق لیسانس علوم سیاسی و دکترای روابط بینالملل، 5فرزند دختر - که همگی ازدواج کردهاند- و یک پسر 12 ساله دارم. نوجوانی را تا موقع رفتن به مدرسه در پامنار به همراه خانواده زندگی کردم و در همان زمان بود که به دلیل نزدیکی منزل پدری با منزل آیتالله کاشانی با تظاهراتها و شخصیت آیت الله کاشانی آشنا شدم و پس از سپری کردن دوران دبستان به سرچشمه اول خیابان سیروس سابق و مصطفی خمینی نقل مکان کردیم، که در همین دوران از نزدیک حوادث ملی شدن صنعت نفت و کشتار بیرحمانه در 30تیر 1331 را از نزدیک مشاهدهگر بودم؛ دورههای راهنمایی و دبیرستان را درمقطع شبانه سپری کردم و در همین مقاطع از نزدیک در جریان مبارزات فدائیان اسلام به رهبری نواب صفوی قرارگرفتم و پساز گذراندن مقطع دبیرستان به فراگیری علوم حوزوی پرداختم و سپس به تدریس این علوم در مساجد و حسینیهها مشغول شدم. در آغاز نهضت انقلاب اسلامی در سال 1341 مصادف با موضوع انجمنهای ایالتی و ولایتی به محضر امام خمینی(ره) رفته و به مبارزات جدی ضد رژیم شاهنشاهی مشغول شدم.
از خانواده مادری و پدری خود بگویید و اینکه آیا آنها نیز در مبارزات ضد شاهنشاهی حضور داشتند یا خیر؟
خانواده پدری، خانوادهای متدین بود اما از طرف خانواده مادری مرحوم حاجآقا امانی جز مشروطهخواهان ویکی از داییهای بنده در جریان اعتراض به معاهده کاپیتولاسیون شهید ودایی دیگرم مسئول امور مالی فدائیان اسلام بود.
اولین باری که از سوی ساواک دستگیر شدید را به خاطر دارید؟
بله در سال 1343 در جریان اجرای حکم ترور حسنعلی منصور عامل اجرایی بودم که از سوی ساواک دستگیر و در قزل قلعه مورد شکنجه قرار گرفتم که در همان زمان اعلام شده بود براثر شکنجه از دنیا رفتهام؛تا سال 1344 در زندان بودم و پس از آزادی از زندان شریک مجاهدین خلق تا زمانی که به انحراف کشیده نشده بودند، بودم؛ و در سال 53 برای بار سوم دستگیر، در کمیته ضد خرابکاری شکنجه و در دادگاه به 5سال زندان محکوم شدم، اما در سال 56 به دلیل تغییر سیاستها از زندان آزاد شدم.
در همین سالها شورای اصلی انقلاب تشکیل شد، چه کسی مسئول تشکیل این شورا بود؟
این شورا با فرمان امام خمینی (ره) توسط آیتالله مطهری در اردیبهشت 1356 شکل گرفت و بنده مسئول تبلیغات این شورا در سال 56 و 57 بودم. در همین سال کمیته استقبال از امام خمینی(ره) شکل گرفت که بنده نیز در شورای مرکزی این کمیته انتخاب شدم و در حزب جمهوری اسلامی عضو شورای مرکزی و دبیر اجرایی و سپس به عنوان مسئول تبلیغات در استانها انتخاب شدم.
چه شد حزب جمهوری منحل شد؟
این حزب منحل نشد بلکه تعطیل شد، حزب جمهوری از سه طیف روحانیت، مدرسین و موتلفه که یاران امام بودند با فرمان امام خمینی و کمک مالی از سوی ایشان به هاشمی رفسنجانی برای هزینههای اقتصادی، حزب تشکیل شد. اما پس از مدتی حزبی که قرار بود از تفرقه جلوگیری کند دچاراختلاف سلیقهها شد و به چند گروه و تیم میر حسین موسوی و تیم موتلفه تقسیم شد و خاصیت حزبی بودن خود را از دست داد و به فرمان امام تعطیل شد.
پس از تعطیل شدن حزب جمهوری تیم موتلفه به دنبال کارهای حزبی رفت، اما انتقاد عمدهای که به این حزب وارد میشد وجود قشر بازاری و عدم جذب سایر قشرها در این حزب بود؟آیا تنها بازاریان میتوانستند به این حزب بپیوندند؟
برای انتخاب اعضا در حزب موتلفه فیلترهای در نظر گرفته شده، زیرا وقتی میخواهید یک حزب برای مجاهدت ایجاد کنید باید اعضا دارای خانوادهای متدین و متعهد به شریعت باشند؛ امروز در شورای مرکزی حزب موتلفه از غیر بازاریان نیز استفاده شده است، ولی برخی تصور دارند که حزب موتلفه، حزبی ثروتمند است چون از سوی طبقات ثروتمند بازاریان حمایت میشود، اما اینگونه نیست و موتلفه نگاهی اقتصادی به مسائل سیاسی ندارد و تنها به وظیفه اسلامی خود عمل میکند.
در دوران مبارزات ضد رژیم طاغوت چند بار دستگیر شدید؟
3بار بازداشت شدم که در زندانهای قزل قلعه، عشرت آباد و اوین زیر سختترین شکنجهها قرار گرفتم که در این مدت بازداشت حتی کوچکترین اعترافی نیز نداشتم.
خاطرهای از دوران مبارزاتی خود دارید؟
از شیرینترین خاطرات مبارزاتی، عدم اعتراف زیرسختترین شکنجههای ساواک و پخش کردن اعلامیههای امام خمینی(ره) در ضدیت با کاپیتولاسیون بود، اما خوشترین خاطره بازمیگردد به لبخند امام خمینی در 12بهمن ماه 57 در بهشت زهرا که یک هدیه الهی بود،در آن زمان مسئول اداره بهشت زهرا(س) بودم.
از مسئولیتهای که پس از پیروزی انقلاب اسلامی داشتید بگویید؟
10 سال معاونت سیاسی و مشاور اجتماعی ریاست قوه قضائیه را برعهده داشتم، دو دوره نمایندگی مجلس در دورههای دوم و هشتم را در کارنامه دارم و نزدیک به دوسال در کمیسیون ماده 10 احزاب حضور داشتم.
چه شد در انتخابات دوره سوم مجلس رای نیاوردید؟
شخصی که در آن زمان رای بنده را جابه جا کرده بود بعد از مدتی به این کار اعتراف کرد و از بنده طلب حلالیت کرد.
آیا تاکنون شده است که از امتیازاتی که در اختیار شما گذاشته شود استفاده شخصی کنید؟
خیر تاکنون از امتیازات نظام و بیت المال کوچکترین استفاده شخصی نکردهام حتی تمام حقو حقوقی را که از مجلس برای نمایندگی دریافت کردهام را صرف امور خیریه کردهام و با همان آب باریکه که از زمان پدری باقی مانده در جنوب شهر گذران زندگی میکنم.
به نظر شما جایگاه مجلس در نظام جمهوری اسلامی چگونه است؟
در نظامی که مبنای آن بر اساس جمهوریت و اسلامیت بنا نهاده شده مجلس در نظام ولایی برتر از قوه مجریه است زیرا قوه مقننه وظیفه قانونگذاری را دارد و همانگونه که امکام خمینی(ره) فرمودند مجلس در راس امور است.
ضرورت قانونمندی در جامعه به چه میزان اهمیت دارد؟
قوانینی که در مجلس شورای اسلامی به تصویب میرسد و شورای نگهبان آن را مغایر با شرع و قانون اساسی نمیداند، برای عموم جامعه لازم الاجرا میشود میشود خواه رئیس جمهور باشد خواه یک فرد عادی در جامعه باشد.
از نمایندگانی که در مجلس حضور دارند آیا دوست صمیمی دارید؟
بنده با نمایندگان اقلیتهای دینی نزدیکی و قرابت خاصی داشتم و دارم و در مجلس نهم میتوانید از یوناتن بت کلیا و بختیاری نماینده زرتشیان و ارامنه ایران صحت و سقم این موضوع را بپرسید.
رابطه شما با نمایندگان اصلاحطلب مجلس چگونه بود؟
در دورانی که در قوه مقننه به عنوان نماینده ملت انجام وظیفه میکردم در مباحثی که با اصلاحطلبان داشتیم دو شرط برای آنها تعیین کرده بودم اول اینکه در مسائل مشترک بایکدیگر همکاری داشته باشیم و در موضوعات تفرقه آمیز کاری به کار یکدیگر نداشته باشیم و هر طیفی به مسائل خود بپردازد.
آقای بادامچیان به اصلاح طلبان هم عیدی میدادید؟
صد تومانیهای عیدی من در مجلس معروف بود، از این عیدیها به اصلاحطلبان و همسرانشان میدادم که البته به شوخی به اصلاحطلبان میگفتم همسران آنها شوهرانشان هستند.
امسال شاهد برگزاری دو انتخابات مهم در کشور خواهیم بود، انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای شهر و روستاها، از دیدگاه شما آرایش گروههای سیاسی در این دو انتخابات باید چگونه باشد؟
در بحث انتخابات شوراها ملت ایران باید به کسی رای دهند که هزینه مالی کمتری در مسیر انتخابات داشته رای بدهند زیرا کسانی که با صرف هزینههای هنگفت در انتخابات شرکت میکنند به دنبال سود ومنفعت بعد از انتخابات هستند؛در بحث انتخابات ریاست جمهوری مردم باید کسی را به عنوان رئیس قوه مقننه انتخاب کنند که مطیع ولایت فقیه و ولایتپذیر باشد و با ولی فقیه که مسئول نظام است اختلافی نداشته باشد. رئیس جمهور آینده ایران باید چهرهای اقتصادی باشد، زیرا به طور مثال وزیر جهاد و کشاورزی که با پول پدر خود در خارج ازکشور مدرکی دریافت کرده و در سر زمین حتی یک بیل هم نزده نمیتواند به مشکلات کشاورزان برسد و همان داستانی که در بحث پسته پیشامد و ارزآوری کشورمان به دنبال اتخاذ یک سیاست غلط کاهش یافت بارها تکرار خواهد شد. اما رئیس جمهور آینده باید به اصل 115و121و 125 قانون اساسی پایبند و به دنبال اجرایی کردن اصل 44، باشد.
احمدی نژاد فکر میکند بهتر از همه میفهمد
سال آینده دوران ریاست جمهوری احمدینژاد به اتمام میرسد ارزیابی شما ازاین دوران چگونه است؟
آقای رییس جمهور فقط چند ماه دیگر مهمان ملت هستند و اجازه دهید «خوش بدرقه» باشیم و از ایشان انتقادی نکنیم؛ وی تواناییهای فراوانی در اداره کشور داشت اما با اشتباهات محاسباتی که در چیدمان مشاوران خود داشت بیشتر انرژی خود را صرف جنجال و هیاهو در کشور کرد. به طور نمونه این سئوال بزرگ مطرح است که چرا رئیس جمهور برای تسلیم بودجه سال 92 خود به مجلس نیامد و معاونش را برای این کار به مجلس فرستاد، احمدینژاد تنها کسی بود که پس از دوران مشروطه برای تسلیم کردن بودجه به مجلس نیامد؛ احمدی نژاد در دوره ریاست جمهوری خود سه نقص عمده داشت، اول اینکه به این نتیجه رسید که فقط خودش بهتر از همه میفهمد، دوم اینکه از مشاوران مناسبی در دوران ریاست جمهوی خود استفاده نکرد و سوم اینکه مجیزگویی و مبالغهگویی از او بیش از حد بود.
رئیس جمهور باید توجه داشته باشد مردم تا زمانی که ولایتمداری وی ثابت شود پشت او خواهند بود، همانطور که مردم میپنداشتند که بنی صدر همراه و مطیع امام خمینی0ره) بود به او اعتماد کرده بودند، اما چون مردم به وی اعتماد کرده بودند امام نیز از وی حمایت کردند؛ احمدینژاد نیز باید به این نکته توجه داشته باشد که مردم با کسی عقد اخوت نبستهاند و تا زمانی که به موازین انقلاب اسلامی عمل کند مردم پشتوانه وی خواهند بود. مشکل دیگر احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری قرار گرفتن در محاصره افرادی است که در روزنامه ایران با اغراق و مجیز گویی از او به تمجید میپردازند؛ آقای رییس جمهور فقط چند ماه دیگر مهمان ملت هستند و اجازه دهید «خوش بدرقه» باشیم و از ایشان انتقادی نکنیم.
- امتیاز دهی :
متن زیر گلچینی از کتاب این استاد اخلاق با نام "شرح خطبه فدک" است که درباره شرایط زمانی و مکانی سخنرانی حضرت فاطمه(س) در مسجد پیامبر(ص) است که می خوانید:
* لَمّا أَجْمَعَ[1] اَبُوبَکْرٍ وَ عُمَرٍ عَلی مَنْعِ فاطِمَةَ فَدَکاً وَ بَلَغَها ذلِکَ.
زمانی که ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند که مانع رسیدن فدک به حضرت زهرا(س) شوند. این خبر که به حضرت زهرا(س) رسید. ایشان همه را خبر کرد و پس از پوشیدن لباس ها برای سخنرانی به سمت مسجد رفت. نوع و چگونگی پوشش حضرت زهرا را همه روایت کرده اند:
پوشش اول : بزرگتر از روسریهای فعلی زن ها به صورتی که سر و سینه و گردن را میپوشانده است
* لاثَتْ خِمارَها عَلی رَأْسِه?ا
لاث به معنی پیچیده است. خمار چیزی بوده است بزرگتر از روسریهای فعلی زن ها به صورتی که سر و سینه و گردن را میپوشانده است و همان است که در آی? شریفه آمده است:
* وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ[2]
روسریهایشان را طوری روی سر بیندازند که سینه را بپوشاند.
خُمر جمع خمار است. به هر حال وقتی این خبر به حضرت زهرا(س) رسید برخاستند و خمار را بستند. لاثَ به معنای پیچیدن است. از لفظ خمار هم معلوم میشود که حضرت طوری آن روسری را به کار برده بودند که روی گردن و سینه ایشان پوشیده شده بود.
پوشش دوم: نوعی پوشش سراسری شبیه چادر امروز یا پیراهن بلند عربی
* وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبابِه?ا
جلباب نوعی پوشش سراسری بوده که روی لباس ها میپوشیدهاند. شاید چیزی شبیه چادر امروز یا پیراهن بلند عربی. حضرت آن پوشش سراسری را هم طوری بر سر افکندند که محیط بر تمام بدن ایشان بود.
* وَ أَقْبَلَتْ فی لُمَّةٍ (یا لمةٍ)[3] مِنْ حَفَدَتِها وَ نِساءِ قَوْمِه?ا
یعنی حضرت زهرا(س) همراه با گروهی که به اصطلاح همسن و سال، یا هماهنگ، یا از یاران و اعوان و خویشاوندان ایشان بودند حرکت کردند. تا اینجا یکی از مسائل قابل توجه مسئل? پوشش حضرت است که ایشان برای وارد شدن در مسجد که مردان در آنجا حضور داشتند چگونه خودشان را از نظر پوشش آماده کردند. نکت? دیگر توجه به جماعتی است که آن حضرت را در حرکت به سمت مسجد همراهی کردند و احتمال زیاد دارد که منظور همراهان از این کار یاری حضرت زهرا(س) باشد. همانطور که امروز اگر کسی برای حضور در مجلس احتجاج حرکت میکند گروهی از همفکرانش نیز او را همراهی میکنند. پس در این اقدام حضرت دو احتمال وجود دارد اوّل آنکه شخصیت ظاهری ایشان محفوظ بماند، دوّم اینکه پیکر? ظاهری حضرت هم در بین مردها نمایان نشود و در میان گروه زنان پوشیده بماند."
* حَتّی دَخَلَتْ عَلی أَبی بَکْرٍ وَ هُوَ فی حَشْدٍ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الأنْص?ارِ وَ غَیْرِهِمْ
تا این که حضرت وارد شد بر ابیبکر در مسجد در حالی که گرداگرد او را جمع زیادی از مهاجرین و انصار و دیگر مسلمین گرفته بود. حَشد همان گروه و جماعت است.
* فَنیطَتْ دُونَها مُلاَءةٌ
سپس میان حضرت و مردم پردهای نصب شد.
وقتی حضرت زهرا(س) وارد مسجد میشود در آنجا پردهای نصب میشود. مُلاَءةٌ به معنای إزار یا پرده است. یعنی بین ایشان و آن مردها که از مهاجرین و انصار و گرداگرد ابیبکر بودهاند پردهای آویخته میشود حتی در برخی نسخهها آمده است مُلاَءةٌ قِبطّیةٌ یعنی حتی جنس پرده را که مصری بوده است مشخص کردهاند. به هر حال نکت? مهم در این بخش آن است که همین که حضرت وارد میشود دستور میدهند که پردهای بین ایشان و دیگران بیاویزند. البته از کلم? فَجَلَست که در خطبه آمده استفاده میشود که قبل از این که حضرت بنشینند پرده را سریع میآویزند. یعنی همین که خبردار میشوند دختر پیغمبر(ص) در راه مسجد است یا به محض ورود ایشان محیط را آماده میکنند و این پرده را نصب میکنند و این خود باز از اموری است برای حفظ حضرت از نگاه مردان و احترامی بوده که به صورت سنّت درآمده است و امروزه نیز در مجالس مذهبی رعایت میشود.
بادامچیان: احمدینژاد فکر میکند بیشتر از همه میفهمد
بادامچیان می گوید آقای رییس جمهور فقط چند ماه دیگر مهمان ملت هستند و اجازه دهید «خوش بدرقه» باشیم و از ایشان انتقادی نکنیم.
به گزارش نیمروز به نقل از خانه ملت، اسدالله بادامچیان نماینده دو دوره مجلس، متولد اول دیماه 1320در خیابان ری تهران و دارای6 فرزند است. وی در ارزیابی عملکرد دولت نهم و دهم می گوید:احمدینژاد بیشتر انرژی خود را صرف جنجال و هیاهو در کشور کرد، او فکر میکندبهتر از همه میفهمد.
اسدالله بادامچیان به توصیف حال و هوای دوران کودکی، نوجوانی، جوانی، فعالیتهای انقلابی، انتخابات ریاست جمهوری آینده و خاطرات تلخ و شیرین خود در مجلس پرداخت. متن مصاحبه به شرح زیر است:
آقای بادامچیان شما در کدام محله تهران به دنیا آمدید؟
من اسدالله بادامچیان متولد اول دیماه 1320در خیابان ری تهران، بازارچه حبیب السلطنه، کوچه حمام قبله هستم و دارای مدرک فوق لیسانس علوم سیاسی و دکترای روابط بینالملل، 5فرزند دختر - که همگی ازدواج کردهاند- و یک پسر 12 ساله دارم. نوجوانی را تا موقع رفتن به مدرسه در پامنار به همراه خانواده زندگی کردم و در همان زمان بود که به دلیل نزدیکی منزل پدری با منزل آیتالله کاشانی با تظاهراتها و شخصیت آیت الله کاشانی آشنا شدم و پس از سپری کردن دوران دبستان به سرچشمه اول خیابان سیروس سابق و مصطفی خمینی نقل مکان کردیم، که در همین دوران از نزدیک حوادث ملی شدن صنعت نفت و کشتار بیرحمانه در 30تیر 1331 را از نزدیک مشاهدهگر بودم؛ دورههای راهنمایی و دبیرستان را درمقطع شبانه سپری کردم و در همین مقاطع از نزدیک در جریان مبارزات فدائیان اسلام به رهبری نواب صفوی قرارگرفتم و پساز گذراندن مقطع دبیرستان به فراگیری علوم حوزوی پرداختم و سپس به تدریس این علوم در مساجد و حسینیهها مشغول شدم. در آغاز نهضت انقلاب اسلامی در سال 1341 مصادف با موضوع انجمنهای ایالتی و ولایتی به محضر امام خمینی(ره) رفته و به مبارزات جدی ضد رژیم شاهنشاهی مشغول شدم.
از خانواده مادری و پدری خود بگویید و اینکه آیا آنها نیز در مبارزات ضد شاهنشاهی حضور داشتند یا خیر؟
خانواده پدری، خانوادهای متدین بود اما از طرف خانواده مادری مرحوم حاجآقا امانی جز مشروطهخواهان ویکی از داییهای بنده در جریان اعتراض به معاهده کاپیتولاسیون شهید ودایی دیگرم مسئول امور مالی فدائیان اسلام بود.
اولین باری که از سوی ساواک دستگیر شدید را به خاطر دارید؟
بله در سال 1343 در جریان اجرای حکم ترور حسنعلی منصور عامل اجرایی بودم که از سوی ساواک دستگیر و در قزل قلعه مورد شکنجه قرار گرفتم که در همان زمان اعلام شده بود براثر شکنجه از دنیا رفتهام؛تا سال 1344 در زندان بودم و پس از آزادی از زندان شریک مجاهدین خلق تا زمانی که به انحراف کشیده نشده بودند، بودم؛ و در سال 53 برای بار سوم دستگیر، در کمیته ضد خرابکاری شکنجه و در دادگاه به 5سال زندان محکوم شدم، اما در سال 56 به دلیل تغییر سیاستها از زندان آزاد شدم.
در همین سالها شورای اصلی انقلاب تشکیل شد، چه کسی مسئول تشکیل این شورا بود؟
این شورا با فرمان امام خمینی (ره) توسط آیتالله مطهری در اردیبهشت 1356 شکل گرفت و بنده مسئول تبلیغات این شورا در سال 56 و 57 بودم. در همین سال کمیته استقبال از امام خمینی(ره) شکل گرفت که بنده نیز در شورای مرکزی این کمیته انتخاب شدم و در حزب جمهوری اسلامی عضو شورای مرکزی و دبیر اجرایی و سپس به عنوان مسئول تبلیغات در استانها انتخاب شدم.
چه شد حزب جمهوری منحل شد؟
این حزب منحل نشد بلکه تعطیل شد، حزب جمهوری از سه طیف روحانیت، مدرسین و موتلفه که یاران امام بودند با فرمان امام خمینی و کمک مالی از سوی ایشان به هاشمی رفسنجانی برای هزینههای اقتصادی، حزب تشکیل شد. اما پس از مدتی حزبی که قرار بود از تفرقه جلوگیری کند دچاراختلاف سلیقهها شد و به چند گروه و تیم میر حسین موسوی و تیم موتلفه تقسیم شد و خاصیت حزبی بودن خود را از دست داد و به فرمان امام تعطیل شد.
پس از تعطیل شدن حزب جمهوری تیم موتلفه به دنبال کارهای حزبی رفت، اما انتقاد عمدهای که به این حزب وارد میشد وجود قشر بازاری و عدم جذب سایر قشرها در این حزب بود؟آیا تنها بازاریان میتوانستند به این حزب بپیوندند؟
برای انتخاب اعضا در حزب موتلفه فیلترهای در نظر گرفته شده، زیرا وقتی میخواهید یک حزب برای مجاهدت ایجاد کنید باید اعضا دارای خانوادهای متدین و متعهد به شریعت باشند؛ امروز در شورای مرکزی حزب موتلفه از غیر بازاریان نیز استفاده شده است، ولی برخی تصور دارند که حزب موتلفه، حزبی ثروتمند است چون از سوی طبقات ثروتمند بازاریان حمایت میشود، اما اینگونه نیست و موتلفه نگاهی اقتصادی به مسائل سیاسی ندارد و تنها به وظیفه اسلامی خود عمل میکند.
در دوران مبارزات ضد رژیم طاغوت چند بار دستگیر شدید؟
3بار بازداشت شدم که در زندانهای قزل قلعه، عشرت آباد و اوین زیر سختترین شکنجهها قرار گرفتم که در این مدت بازداشت حتی کوچکترین اعترافی نیز نداشتم.
خاطرهای از دوران مبارزاتی خود دارید؟
از شیرینترین خاطرات مبارزاتی، عدم اعتراف زیرسختترین شکنجههای ساواک و پخش کردن اعلامیههای امام خمینی(ره) در ضدیت با کاپیتولاسیون بود، اما خوشترین خاطره بازمیگردد به لبخند امام خمینی در 12بهمن ماه 57 در بهشت زهرا که یک هدیه الهی بود،در آن زمان مسئول اداره بهشت زهرا(س) بودم.
از مسئولیتهای که پس از پیروزی انقلاب اسلامی داشتید بگویید؟
10 سال معاونت سیاسی و مشاور اجتماعی ریاست قوه قضائیه را برعهده داشتم، دو دوره نمایندگی مجلس در دورههای دوم و هشتم را در کارنامه دارم و نزدیک به دوسال در کمیسیون ماده 10 احزاب حضور داشتم.
چه شد در انتخابات دوره سوم مجلس رای نیاوردید؟
شخصی که در آن زمان رای بنده را جابه جا کرده بود بعد از مدتی به این کار اعتراف کرد و از بنده طلب حلالیت کرد.
آیا تاکنون شده است که از امتیازاتی که در اختیار شما گذاشته شود استفاده شخصی کنید؟
خیر تاکنون از امتیازات نظام و بیت المال کوچکترین استفاده شخصی نکردهام حتی تمام حقو حقوقی را که از مجلس برای نمایندگی دریافت کردهام را صرف امور خیریه کردهام و با همان آب باریکه که از زمان پدری باقی مانده در جنوب شهر گذران زندگی میکنم.
به نظر شما جایگاه مجلس در نظام جمهوری اسلامی چگونه است؟
در نظامی که مبنای آن بر اساس جمهوریت و اسلامیت بنا نهاده شده مجلس در نظام ولایی برتر از قوه مجریه است زیرا قوه مقننه وظیفه قانونگذاری را دارد و همانگونه که امکام خمینی(ره) فرمودند مجلس در راس امور است.
ضرورت قانونمندی در جامعه به چه میزان اهمیت دارد؟
قوانینی که در مجلس شورای اسلامی به تصویب میرسد و شورای نگهبان آن را مغایر با شرع و قانون اساسی نمیداند، برای عموم جامعه لازم الاجرا میشود میشود خواه رئیس جمهور باشد خواه یک فرد عادی در جامعه باشد.
از نمایندگانی که در مجلس حضور دارند آیا دوست صمیمی دارید؟
بنده با نمایندگان اقلیتهای دینی نزدیکی و قرابت خاصی داشتم و دارم و در مجلس نهم میتوانید از یوناتن بت کلیا و بختیاری نماینده زرتشیان و ارامنه ایران صحت و سقم این موضوع را بپرسید.
رابطه شما با نمایندگان اصلاحطلب مجلس چگونه بود؟
در دورانی که در قوه مقننه به عنوان نماینده ملت انجام وظیفه میکردم در مباحثی که با اصلاحطلبان داشتیم دو شرط برای آنها تعیین کرده بودم اول اینکه در مسائل مشترک بایکدیگر همکاری داشته باشیم و در موضوعات تفرقه آمیز کاری به کار یکدیگر نداشته باشیم و هر طیفی به مسائل خود بپردازد.
آقای بادامچیان به اصلاح طلبان هم عیدی میدادید؟
صد تومانیهای عیدی من در مجلس معروف بود، از این عیدیها به اصلاحطلبان و همسرانشان میدادم که البته به شوخی به اصلاحطلبان میگفتم همسران آنها شوهرانشان هستند.
امسال شاهد برگزاری دو انتخابات مهم در کشور خواهیم بود، انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای شهر و روستاها، از دیدگاه شما آرایش گروههای سیاسی در این دو انتخابات باید چگونه باشد؟
در بحث انتخابات شوراها ملت ایران باید به کسی رای دهند که هزینه مالی کمتری در مسیر انتخابات داشته رای بدهند زیرا کسانی که با صرف هزینههای هنگفت در انتخابات شرکت میکنند به دنبال سود ومنفعت بعد از انتخابات هستند؛در بحث انتخابات ریاست جمهوری مردم باید کسی را به عنوان رئیس قوه مقننه انتخاب کنند که مطیع ولایت فقیه و ولایتپذیر باشد و با ولی فقیه که مسئول نظام است اختلافی نداشته باشد. رئیس جمهور آینده ایران باید چهرهای اقتصادی باشد، زیرا به طور مثال وزیر جهاد و کشاورزی که با پول پدر خود در خارج ازکشور مدرکی دریافت کرده و در سر زمین حتی یک بیل هم نزده نمیتواند به مشکلات کشاورزان برسد و همان داستانی که در بحث پسته پیشامد و ارزآوری کشورمان به دنبال اتخاذ یک سیاست غلط کاهش یافت بارها تکرار خواهد شد. اما رئیس جمهور آینده باید به اصل 115و121و 125 قانون اساسی پایبند و به دنبال اجرایی کردن اصل 44، باشد.
احمدی نژاد فکر میکند بهتر از همه میفهمد
سال آینده دوران ریاست جمهوری احمدینژاد به اتمام میرسد ارزیابی شما ازاین دوران چگونه است؟
آقای رییس جمهور فقط چند ماه دیگر مهمان ملت هستند و اجازه دهید «خوش بدرقه» باشیم و از ایشان انتقادی نکنیم؛ وی تواناییهای فراوانی در اداره کشور داشت اما با اشتباهات محاسباتی که در چیدمان مشاوران خود داشت بیشتر انرژی خود را صرف جنجال و هیاهو در کشور کرد. به طور نمونه این سئوال بزرگ مطرح است که چرا رئیس جمهور برای تسلیم بودجه سال 92 خود به مجلس نیامد و معاونش را برای این کار به مجلس فرستاد، احمدینژاد تنها کسی بود که پس از دوران مشروطه برای تسلیم کردن بودجه به مجلس نیامد؛ احمدی نژاد در دوره ریاست جمهوری خود سه نقص عمده داشت، اول اینکه به این نتیجه رسید که فقط خودش بهتر از همه میفهمد، دوم اینکه از مشاوران مناسبی در دوران ریاست جمهوی خود استفاده نکرد و سوم اینکه مجیزگویی و مبالغهگویی از او بیش از حد بود.
رئیس جمهور باید توجه داشته باشد مردم تا زمانی که ولایتمداری وی ثابت شود پشت او خواهند بود، همانطور که مردم میپنداشتند که بنی صدر همراه و مطیع امام خمینی0ره) بود به او اعتماد کرده بودند، اما چون مردم به وی اعتماد کرده بودند امام نیز از وی حمایت کردند؛ احمدینژاد نیز باید به این نکته توجه داشته باشد که مردم با کسی عقد اخوت نبستهاند و تا زمانی که به موازین انقلاب اسلامی عمل کند مردم پشتوانه وی خواهند بود. مشکل دیگر احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری قرار گرفتن در محاصره افرادی است که در روزنامه ایران با اغراق و مجیز گویی از او به تمجید میپردازند؛ آقای رییس جمهور فقط چند ماه دیگر مهمان ملت هستند و اجازه دهید «خوش بدرقه» باشیم و از ایشان انتقادی نکنیم.
- امتیاز دهی :
مردان جذب چه زنانی می شوند؟
ویژگی زنانه 1: زندگی خودش را دارد
زنان در زندگی امروز نسبت به زنان در قدیم از استقلال شخصیتی بیشتری برخوردارند. مهم است که ثابت کنید خودکفا و مستقل هستید و این استقلال را در تمام طول زندگی مشترک حفظ کنید. یک مرد امروزی دوست ندارد همسرش بیش از اندازه به او وابسته باشد و به اصطلاح به او بچسبد، چنین چیزی باعث می شود که او احساس خفگی کند.
پس به جای اینکه خانواده و دوستان را به کلی کنار بگذارید و همه وقت خود را در کنار همسرتان سپری کنید، همیشه در برنامه روزانه خود زمانی را به فعالیت های جداگانه و مخصوص به خود اختصاص دهید. یک رابطه خوب بر زندگی ما حکومت نمی کند، بلکه کیفیت آن را تقویت می کند.
ویژگی زنانه 2: صادق و وفادار است
در مورد علایق، احساسات، نقاط ضعف و حتی گذشته خود صادق باشید. ممکن است وسواس خاصی داشته باشید یا در حال حاضر از یک بیماری رنج ببرید ولی ترس از دست دادن او نباید شما را به دروغ گفتن ترغیب کند. هرچیزی که ممکن است بعدها لو برود و او را نسبت به شما سرخورده کند، باید صادقانه و شجاعانه بازگو شود.
هیچ چیز را پنهان نکنید. مطمئن باشید اگر او به اندازه کافی دوستتان داشته باشد نه تنها ترکتان نخواهد کرد، بلکه صداقت و شهامت شما را خواهد ستود و چه بسا به شما کمک خواهد کرد.
ویژگی زنانه 3: مراقب خودش هست
این چیزی است که سابقه ای طولانی دارد و از زمان دورترین اجداد ما تا کنون تغییر نکرده است. مردان خانم هایی را می پسندند که از ظاهر خود راضی هستند و به آن افتخار می کنند. منظور ما اصلا این نیست که ظاهری بی عیب و نقص یا شبیه به مدل های لباس داشته باشید. ظاهر ،همه چیز نیست. اما خانمی که به ظاهر خود، به لباس هایی که به تن دارد و به نظافت خود اهمیت می دهد مطمئنا جذاب خواهد بود. یک آرایش ملایم، یک عطر خوب و همه چیزهایی که برای داشتن یک زیبایی طبیعی لازم است، اینها را فراموش نکنید.
ویژگی زنانه 4: اعتماد به نفس دارد
مطمئن باشید روزهایی که زنان ظریف و ترسو مردان قوی را به خود جذب می کردند گذشته است. این روزها ضعیف و نیازمند بودن تنها سرزنش دیگران را بر می انگیزد. مطمئن باشید افراد مشهوری که در رسانه ها می بینیم آنقدرها که به نظر می رسد شجاع و قوی نیستند. آنها گاهی فقط تظاهر می کنند. پس به جای اینکه بر نقاط ضعف خود تمرکز کنید، توانایی های خود را گسترش دهید و به رخ بکشید. از زبان بدن حتما استفاده کنید چون به شما کمک می کند به داشتن اعتماد به نفس تظاهر کنید. تماس چشمی را فراموش نکنید و گاهی لبخندی پیروزمندانه بزنید.
ویژگی زنانه 5: بالغ است و دیالوگ برقرار می کند
بعضی خانم های جوان دوست دارند با زبان کودکانه حرف بزنند و اتفاقا با این کار توجه طرفشان را جلب می کنند. اما مراقب باشید در این کار افراط نکنید. یک مرد امروزی از همسر خود انتظار دارد که توانایی برقراری یک مکالمه منطقی و عقلانی را داشته باشد. بیش از حد کودکانه رفتار کردن باعث سرخوردگی او می شود. ثابت کنید که فردی رشد یافته و منطقی هستید. در مورد موضوعات جالب صحبت کنید و با دقت به صحبت های او گوش کنید.
این یک حقیقت پذیرفته شده است که یک مرد امروزی نسبت به مردی که 30 سال پیش زندگی می کرد از همسر خود توقعات بیشتری دارد. هرچند مردها با هم متفاوتند و معیارهای متفاوتی هم دارند، اما 5 معیار بالا تقریبا مورد توجه همه مردان است.
منبع: زندگی ایده آل
مجموع غم هایی که گریبان آدمی را می گیرد
غم و حسرت گذشته
به گزارش پارس، بی آنکه در صدد خود فریبی و خواهان توجیه باشیم، قانع نبودن به آنچه هستیم، راضی نبودن به آنچه داریم و درگیری پیوسته روان و ذهن و ضمیر باطن، آرامش و آسایش و راحتی فعلی را از ما می گیرد. چقدر داشتن ها و برخورداری ها هست اما به امید بیشتر شدن و از دیگری جلو زدن به کار نمی آیند. (1) بخش عمده ای از غم ها و حسرت ها بیشتر از اینجا ناشی می شود که ما پیوسته و شب و روز به نداشته های خود فکر می کنیم و این نوع نگرش، ما را از دیدن داشته ها و برخورداری ها باز می دارد، در این حال ما سلامت تن و جان خود را نمی بینیم، بالندگی بچه ها را نمی بینیم و از هیچ کدام لذت نمی بریم و به طرق مختلف خود و خانواده مان را می آزاریم و رنج می دهیم و از آنجایی که همه امور جهان متاثر از قانون علت و معلول است، خود این آزار و رنجوری ما، علتی برای رنجش و آزار بیشتر خود ما و دیگران خواهد شد. بذر اندوه در نهاد همه آدم ها وجود دارد اما همچون نقطه جوش قنات ها که راه خروج آب قنات را مسدود کرده اند در اعماق وجودی هر انسانی سربسته و مسدود، پیوسته به خواب اند ولی ذره ذره غصه ها و غم های روزمره خوراکی است که ما به آن غول خفته می رسانیم، غمی که از گذر ایام، از گذشته ها، از داشتن های از دست رفته، از ایام خوشی و بی غمی در گذشته می خوریم نه تنها آن از دست رفته ها را باز نمی آورد بلکه آن هیولای اهریمنی را تنومند می کند تا مدام بر سر و روی ما بزند و نحیف و ضعیف مان کند.
یکی از رنج ها و غم هایی که چون موج گرما یا سرما یا یک توده دود متراکم آرام آرام به اطراف می پراکند و بزرگ می شود و همه جا را می گیرد و آدمی را رنج می دهد غم پیری است که انسان را دچار حسرت می کند؛ اندوه از دست رفتن زیبایی رعنایی، توانایی، نشاط و شادمانی آه عمیقی از دل آدمی بر می آورد و حسرتی هر روزه بر دل و جان و ذهن و زبان او می کارد که خواب و خوراک و آرامش را از او سلب می کند و لذت و حظ و خوشی را از او دور می کند. اما در برابر طبیعت و گذر زمان چاره آدمی تنها در تمکین کردن است. این سرنوشت محتوم همه آدم هاست؛ گذر زمان ما را روزی به سرای پیری خواهد رساند. دوره های عمر آدمی (2) همچون فصل های مختلف سال است. هر فصلی لذت و زیبایی و اهمیت خود را دارد. بارش های سخت و سرد برف ها و باران ها و برودت های جانکاه و استخوان سوز زمستان است که بهار را خرم تر و شادمان خواهد کرد. ما در اولاد و اعقاب خود در جهان جاودانه خواهیم شد و پیری و مرگ راهی است که میان دو جهان فانی و باقی ما، پل می بندد با این جهان بینی، آدم معتقد، به راحتی و بی آنکه دچار حسرت شود با همه چیز کنار می آید و با رضایت به رضای خدا به رضایت درونی می رسد و هرگز دچار آشوب و اضطراب نمی شود و از تنهایی و بی کسی و مرگ، غمگین نمی شود.
مجموع غم هایی که گریبان آدمی را می گیرد از جمله آن کس که عزیزی را از دست می دهد، آنکه ناگزیر از دوری و فاصله گرفتن از عزیزی است، آنکه فرصت طلایی و بی نظیری را می بازد، آنکه نامردی و ناجوانمردی یک نامرد تنش را داغ کرده است، آنکه فشار بدهی و قرض و درماندگی و فقدان درآمد و کار و بدی معیشت او را تا مرز خود آزاری و بی خوابی پیش می برد عموماً در یک چیز مشترکند. اگر چه نوعیت آنها متفاوت است اما ماهیت همه آنها یک پیامد یکسان را به دنبال دارد و آن اندوهگینی و رنجوری و حسرت و غصه است. دردها متفاوت است اما دران همه آنها یکی است و آن به تعبیر بنیامین راش پناه جویی به معنویت است. باور به یک نیروی ماورایی اشتباه ناپذیر و عادل و حکیم و مهربان که در هر حال هواخواه و پناه آدمی است سبب آرامش می شود. اگر اوضاع و احوال و پیامدهای مسائلی که سبب رنجوری ما در گذشته و حال می گردند را خوب بسنجیم خواهیم دید که بعضی از نگرانی ها اصلاً به ما ربطی ندارند و اگر ربط دارد این نوع برخورد ما که عکس العملی منفی و انفعالی است تاثیری در آن نخواهد داشت. غم ها هر چه باشند همچون ایام سرد و یخی و آزاردهنده سپری خواهند شد. فراخنای جهان مملو از شادی و شادمانی و شیدایی است.
امروز در تمام دنیا در کنار همه شیوه های درمانی توجه به معنا و معنویت و ارجاع آدم ها به باطن و بهره گیری از نیایش و دعا امری مرسوم و متداول و چاره ای راهگشاست. روانشناسانی که از معالجه بیماران خود ناامید می شوند پایانی ترین راه حل را توسط به امور معنوی و پناه جویی به ماوراء و غیب می دانند. فرکانس های بی شماری در همه هستی پیوسته به حالت اکتیو و پویا رابط و واسطه ارتباط هر دل و روح خسته و ناامید با خزاین بی پایان و بی حسابی است که پیوسته در همه کائنات روشنایی، نور، نشاط، امید و شادمانی را انعکاس می دهند، کافی است هرکس خود را با آن امواج و آوا هماهنگ و هم صدا کند. هرکس که به درگاه خداوند رو آورد، هرکس که رو به جانب حق کند، هرکس که خدا را در زندگی مدار و محور قرار دهد، بخش بزرگی از آوار غم ها و اندوه ها را از خود دور کرده است. اکسیر معنویت معجونی کیمیا گونه و حلال است که انواع لک ها و گره ها و گرفتاری ها را حل شدنی می کند و آدم را از یأس و پوچی به درماندگی می رهاند و حداقل را مایه مسرت و از بخش زیادی از بیماری ها و امراض پیشگیری می کند.
پی نوشت ها:
به قول آناتول فرانتس: خیلی ها به جای آنکه ثروتمند زندگی کنند، ثروتمند می میرند و از انبوه ثروت شان خودشان هیچ بهره ای نمی برند.شکسپیر زندگی هر آدمی را به هفت دوره تقسیم می کند. مرحله هفتم آن دوره ای است که در آن آدمی فاقد دندان برای خوردن، چشم برای دیدن، پا برای رفتن، دست برای نواختن و زدن و زدودن و... است.
منبع: آرامش
اخبار متناقض درخصوص پیوستن لاریجانی به ائتلاف 1+2/ قالیباف: نگفتم از لاریجانی برای پیوستن به ائتلاف دعوت کردهام
محمدباقر قالیباف می گوید نگفته است که از لاریجانی برای پیوستن به ائتلاف سه گانه دعوت شده و اخبار منتشر شده اشتباه رسانه ها بوده است.
آنچنان که خبرگزاری ها گزارش داده بودند، محمد باقر قالیباف سه شنبه شب در مسجد العلی مشهد در جمع تعدادی از فعالان سیاسی این شهر با اشاره به ملاقاتی که به لاریجانی، ریاست قوه مقننه داشته است بیان کرد: بنده خودم با لاریجانی گفتگو کردم تا در ائتلاف ما حضور داشته باشد که وی گفت: قصد حضور در انتخابات را ندارد و تصمیمی در این زمینه نگرفته است.
این در حالی بود که جواجهانگیرزاده عضو هیات رییسه و از نزدیکان لاریجانی این خبر را تکذیب کرد و رمضا ن شجاعی کیاسری نیز در نقل قولی از لاریجانی عنوان کرد که «ؤییس مجلس گفته است تاکنون دعوتی از من برای حضور در ائتلاف سه نفره نشده است»
سخنگوی فراکسیون رهروان ولایت با اشاره به انتشار اخباری مبنی بر دعوت از دکتر لاریجانی برای حضور در ائتلاف سه نفره گفت: دکتر لاریجانی امروز پس از شنیدن این خبر به من گفت؛ نه تنها تاکنون چنین دعوتی از من صورت نپذیرفته بلکه هنوز تصمیمی برای ورود به انتخابات نگرفته ام.
نماینده مردم ساری و میانرود در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه قطعا وفاق ،همدلی مساعدت و همیاری جریان اصولگرایی رقم زننده موفقیت نهایی آنها خواهد بود، افزود: رئیس مجلس معتقد است که انتخابات باید در فضایی آرامشبخش برگزار شود تا مردم نیز حق انتخاب خوبی داشته باشند.
وی با تاکید بر دعوت چندباره فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مجلس و تعدادی از معتمدین و بزرگان و اقشار و صنوف مختلف از دکتر لاریجانی برای حضور در انتخابات ادامه داد: دکترلاریجانی تاکنون مجاب نشده و پاسخ مثبتی به این دعوت ها نداده است البته ممکن است در آینده نظرش تغییر کند.
بعد از تکذیبه ها محمدباقر قالیباف روایتی دیگر از این ماجرا را بیان کرد. محمد باقر قالیباف اخبار منتشره از قول وی مبنی بر دعوت از علی لاریجانی رییس مجلس برای حضور در ائتلاف سه گانه را رد کرد.
وی که با فارس گفتگو کرده در خصوص اظهارات خود در جمع محدودی از فعالان سیاسی مشهد مقدس تصریح کرد: بنده در پاسخ به پرسشی در موضوع موقعیت علی لاریجانی رئیس مجلس و ائتلاف سه گانه اینگونه شرح دادم که از نظر بنده و دو عضو دیگر ائتلاف افرادی دیگری که ویژگی ها و کف رای لازم برای حضور در ائتلاف را داشته باشند نیز می توانند به این ائتلاف بپیوندند.
وی ادامه داد: در ابتدای شکل گیری این ائتلاف علی لاریجانی رئیس مجلس نیز از این ویژگیها و کف رای لازم برخوردار بودند که البته هیچگاه وی برای حضور در ائتلاف اظهار تمایل نکردند.
قالیباف تاکید کرد: بنده تحلیل خودم را از عدم تمایل ایشان به حضور در ائتلاف سه گانه را اینگونه بیان کردم که شاید علت این موضوع، عدم تمایل برای نامزدی در انتخابات باشد که متاسفانه بدلیل عدم انعکاس صحیح مطلب، باعث سوء برداشت شد.
شما چند شخصیتی هستید؟
به گزارش پارس، بسیاری از ما ممکن است گسستگی رفتاری را در زندگی خود تجربه کرده باشیم که البته این مسئله با اختلال چند شخصیتی، متفاوت است. گسستگی رفتاری، یک فرآیند ذهنی است که بر اثر فقدان ارتباط در تفکرات خود، خاطرات، احساسات و برخوردها و برخی عملکردهای شخصیتی به وجود می آید اما اختلال چند شخصیتی، ریشه در آسیب های روانی فرد دارد.
é آیا فرد چند شخصیتی واقعاً وجود دارد؟
شاید با شنیدن پاسخ این سوال متعجب شوید چرا که پاسخ مثبت است. البته تشخیص این نوع اختلال در افراد، مشکل است و گاهی برای برخی متخصصان نیز به سختی قابل شناسایی است اما حقیقت این است که این نوع اختلال وجود دارد. یک نوع از این اختلالات که DSM-IV نام دارد، در فهرست انواع آن جزء رایج ترین و اصلی ترین نمونه های اختلال محسوب می شود. این نوع اختلال که به اختلالات هویتی تجزیه ای معروف است، در افراد بالغ قابل بررسی است. در این مورد، فرد به صورت مکرر توسط چند هویت متفاوت اداره می شود. احساس تسخیر شدن و احساس فراموشی نسبت به خاطرات و وقایع شخصی مهم از علائم آن است.
é علائم اختلال چند در شخصیتی در افراد
علاوه بر دو مورد از علائم ذکر شده در قسمت قبل، موارد دیگری همچون افسردگی، نوسانات خلقی، گرایش به خودکشی، اختلالات خواب (بی خوابی، راه رفتن در خواب و وحشت در خواب)، اضطراب و ترس و وسواس های رفتاری از جمله علائم این بیماری هستند.
البته علائم خفیف دیگری همچون سردرد و هول شدن در انجام کارها می تواند در مورد اختلال چند شخصیتی صدق کند. برخی از افراد مبتلا گرایشاتی به آزار و اذیت خود (خود تخریبی) و حتی خشونت دارند. به عنوان مثال فرد مبتلا ممکن است خود را تخریب و به انجام کارهای غیر طبیعی همچون سرعت غیر مجاز در رانندگی، سرقت پول از اطرافیان یا توصیف تجربیات دیگران به عنوان تجربیات خود بپردازند.
é اختلال چند شخصیتی در چه افرادی دیده می شود؟
دلیل اصلی این اختلال هنوز در هاله ای از ابهام است. تحقیقات نشان می دهد که ترکیبی از عوامل محیطی و بیولوژیکی به طور مشترک در ایجاد آن نقش دارند البته بیشتر متخصصان بر این باورند که این مسئله، ریشه در رفتارها و اختلالات روانی دوران کودکی دارد، به خصوص در دوران پیش از 9 سالگی که مراحل رشد فکری کودک طی شده است. بروز برخی ناهنجاری های احساسی نیز در ایجاد این اختلال سهیم هستند.
é تشخیص اختلال هویت پریشی
تشخیص این اختلال به طور حتم نیاز به زمان زیاد و دقت فراوان دارد. در موارد مختلف، تعداد شخصیت ها زیاد است و ممکن است در برخی موارد حتی در غالب ده ها شخصیت متفاوت نیز بروز پیدا کند. به طور مثال فرد بیمار ممکن است خود را با نام دیگری بشناسد یا دچار توهمات دیداری و شنیداری متفاوت شود. به طور مثال صداهایی از افراد یا شخصیت های اطرافیان را در ذهن خود بشنود. در مجموع تشخیص این اختلال بستگی به نوع بیماری دارد و اینکه فرد، دچار اختلال چند نوع از شخصیت شده باشد؛ دو شخصیتی، سه شخصیتی یا بیشتر.
é هویت پریشی تا چه حد شایع است؟
آمارها نشان می دهد میزان شیوع این اختلال در افراد بالغ، حدود 1 درصد از جمعیتی عمومی را در بر می گیرد. این در حالی است که بیش از 1/3 درصد از مردم احساس می کنند علائم و نشانه های اختلال چند شخصیتی را دارند و حدود 7 درصد از مردم، تجربیات مختلف از علائم این نوع اختلال را دارند. البته نمی توان آمار دقیقی در این زمینه به دست آورد چرا که تشخیص بیماری به خصوص در دهه های گذشته با مشکلاتی همراه بوده است. به طور کلی میزان شیوع هویت پریشی در کشورهای مختلف متفاوت است.
é درمان اختلال چند شخصیتی
این اختلال به راحتی و به طور حتم قابل درمان نیست و درمان آن بستگی به درجه اختلال شخصیتی دارد. معمولاً درمان های طولانی مدت در اکثر موارد موفقیت آمیز خواهد بود و از آنجایی که این نوع بیماری با علائم بیماری های دیگر روحی و روانی، نقاظ مشترک فراوانی دارد، داروهای قابل تجویز نیز در بیشتر موارد با دیگر اختلالات و بیماری های روحی و روانی، مشترک است. با توجه به تمام موارد ذکر شده، درمان اختلال چند شخصیتی با هویت پریشی باید توسط متخصصان معتبر و با تجربه صورت گیرد تا با توجه به نوع و درجه اختلال، درمان مورد نظر اعمال شود.
منبع: آرامش
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عکس محمدرضا مهقانی در آذر ماه93
کریمی:عادت ندارم نان حرام سر سفرهام ببرم
مدیریت برق بندرترکمن
سلیمی در نطق میاندستور: حذف شعار مرگ بر آمریکا کشیدن صندلی از ز
ثروتی خطاب به مسئولان خراسان شمالی: پروژه راهآهن گرگان-بجنورد- م
موسوی در اخطار قانون اساسی: رقم تعرفه برق باید مشخص باشد
قاضی پور در اخطار قانون اساسی مخابرات روستایی باید بررسی شود
گزارش تصویری/ صحن علنی مجلس روز چهارشنبه 15 آبانماه
پیام تسلیت فراکسیون زنان و خانواده در پی درگذشت حبیبالله عسگراول
[عناوین آرشیوشده]