به گزارش رویداد محمد باقر قالیباف در خصوص اظهارات خود در جمع محدودی از فعالان سیاسی مشهد مقدس تصریح کرد: بنده در پاسخ به پرسشی در موضوع موقعیت علی لاریجانی رئیس مجلس و ائتلاف سه گانه اینگونه شرح دادم که از نظر بنده و دو عضو دیگر ائتلاف افرادی دیگری که ویژگی ها و کف رای لازم برای حضور در ائتلاف را داشته باشند نیز می توانند به این ائتلاف بپیوندند.
وی ادامه داد: در ابتدای شکل گیری این ائتلاف علی لاریجانی رئیس مجلس نیز از این ویژگیها و کف رای لازم برخوردار بودند که البته هیچگاه وی برای حضور در ائتلاف اظهار تمایل نکردند.
قالیباف تاکید کرد: بنده تحلیل خودم را از عدم تمایل ایشان به حضور در ائتلاف سه گانه را اینگونه بیان کردم که شاید علت این موضوع، عدم تمایل برای نامزدی در انتخابات باشد که متاسفانه بدلیل عدم انعکاس صحیح مطلب، باعث سوء برداشت شد.
منبع : فارس
در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت
1376/06/02
نکته دیگرى که به نظرم رسید به شما عرض کنم، این است که یکى از شعارهاى بسیار خوبِ جناب آقاى خاتمى - که من از اوّلى که آن را از ایشان شنیدم، واقعاً خدا را شکر کردم مسأله قانونگرایى بود. این، حرف خیلىخوبى است و خوشبختانه این را شما بارها تکرار کردهاید. در دوره انتخابات گفتید، در مجلس گفتید، اینجا و آنجا گفتید. من مىخواهم عرض کنم که تا لحظه آخر، به این شعار تمسّک کنید و بدانید که قانونگرایى کار سختى هم هست؛ اما با وجود سختیهایش، در کوتاه مدّت و بلندمدّت، فوایدش از بىقانونى بهتر است.
در دیدار جمعی از بسیجیان
1376/09/05
البته ملت بیدارند. علما، بزرگان و مسؤولین کشور، به فضل پروردگار، مثل همیشه در نهایت هوشیارى عمل کردند و تا دیدند که توطئه است، اقدام نمودند. البته سخنرانى در دنیا زیاد است، شبنامه در دنیا زیاد است، حرف نادرست، تهمت و افترا و دروغ، کم نیست؛ اما هر تهمت و دروغى، توطئه نیست، هر شایعهاى بهوسیله دشمن نیست. آن شایعهاى که توطئه دشمن است، بهوسیله انسانهاى خبیر و بصیر شناخته مىشود. اوّل کسى که در مقابل این حرفها در این چند روز - این یکى دو هفته - وارد میدان شد و حرف زد، رئیسجمهور عزیزمان جناب آقاى خاتمى بود. در مصاحبه خود به شکل بسیار دقیق و هوشمندانه، آنچه را که مىخواستند در ذهن مردم القا کنند، ایشان از ذهن مردم، پاک کرد، رفت و در مقابل این توطئه قرار گرفت؛ آنها هم خیلى عصبانى شدند.
در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران
1377/02/22
پرسش: در روز انتخابات دوم خرداد، منظور شما از اینکه فرمودید «هیچکس براى من مثل هاشمى نیست» چه بود؟
علّتش این است که آقاى هاشمى از سال 1336 - یعنى چهلویک سال - با من همکارى و رفاقت دارد. رفاقت چهلویک ساله، خیلى است؛ یعنى دو برابر عمر شما. حالا تصادفاً نکته جالبى وجود دارد. آن روزى که من این را گفتم، آقاى خاتمى که انتخاب نشده بود. عجیب است که آقاى خاتمى هم اتّفاقاً همین مقدار با من سابقه دارد؛ از سال سى و هفت. البته آن وقت ایشان کوچک بودند. سال 1337 که من مىخواستم به قم بیایم، پدر ایشان، مرحوم آیةاللَّه خاتمى - که مرد بسیار عزیز و بزرگى هم بود - مشهد بودند و ما با ایشان در آنجا آشنا شدیم. ایشان و برادرانشان، پانزده، شانزده ساله بودند؛ من هم سنّاً خیلى از آنها بزرگتر نبودم - پنج، شش سال بزرگتر بودم - لیکن در آن سنین، پنج، شش سال کاملاً مشخّص است. با ایشان هم سابقه زیادى داریم. بههرحال، الان وضع خوب است. الان رئیس جمهورمان کاملاً به ما نزدیک است و الحمدللَّه روابط فىمابین، بسیار خوب و صمیمى است.
در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تربیت مدرّس
1377/06/12
پرسش: از آنجا که دولتِ محترم آقاى خاتمى، انتخابشده مردم و مورد تأیید جنابعالى است، چرا شما به عنوان رهبر انقلاب، مانع سنگاندازى گروههاى فشار در جهت حرکتهاى متعالى این دولت نمىشوید و جلوِ آنها را نمىگیرید؟
من اگر ببینم و بدانم که کسى حقیقتاً در کار این دولت سنگاندازى مىکند، بدانید که قاطعاً جلوش را خواهم گرفت؛ ملاحظه هم نمىکنم. اعتقادم این است که امروز همه باید به این دولت کمک کنند و اگر همه کمک نکنند، توفیق پیدا نخواهد شد. مسائل کشور، مسائل بسیار حسّاسى است و سفارش من همیشه به همه این بوده و هست. هر حمایت و کمکى هم چه آقاى رئیس جمهور و چه اعضاى دولت از من خواستهاند و برایم میسور بوده، بىدریغ کردهام، باز هم خواهم کرد. اگر واقعاً کسانى بخواهند اذیت کنند، من جلوشان را مىگیرم. البته بعضى از کارها ممکن است مخالفخوانى باشد؛ اما مانع به حساب نمىآید. مخالفان دولتها همیشه هستند. اگر یک نفر در مسألهاى مخالف هم باشد و انتقادى هم بکند، مادامى که به سنگاندازى نینجامیده باشد، اشکالى ندارد؛ اما اگر به آنجا برسد، قطعاً جلوش گرفته خواهد شد.
پرسش: در تحلیلى کلّى، انتخاب جناب آقاى خاتمى، رأى به اصلاح بود و فرصتى طلایى براى تقویت نظام فراهم آورد و انقلاب اسلامى را براى سالها بیمه کرد. در این شرایط: ...علّت اینکه منصوبین جنابعالى در ... از جناح مخالف این روند انتخاب مىشوند، چیست؟
آن جملهاى که این برادر یا خواهرمان در مورد «رأى به اصلاح» نوشتند، تحلیل ایشان است؛ تحلیل من از قضیه این نیست. بالاخره بیست میلیون نفر، با انگیزههایى به رئیس جمهور رأى دادند. شما از کجا مىدانید که همه این بیست میلیون نفر، رأى به اصلاح دادند؟ انگیزههاى گوناگونى داشتند؛ به این انگیزههاى گوناگون، رأى دادند. آنچه که مسلّم است، این است که این رئیس جمهور، منتخب بیست میلیون جمعیت است؛ این چیز باارزشى است. اما اینکه شما از این بیست میلیون نفر رفراندم کرده باشید و به شما گفته باشند ما رأى به اصلاح دادیم، نه؛ من نمىتوانم این را باور کنم و بپذیرم.
البته همه اصلاح را مىخواهند؛ هیچ کس نیست که اصلاح را نخواهد؛ هیچکس هم نیست که معتقد باشد در دوره قبل از این دولت، همه چیز در حدّ اعلاى صلاح بود. نخیر؛ مسلّماً اشکالات زیادى بوده است. وقتى شما یک رئیس جمهور را انتخاب مىکنید، انتخاب مىکنید تا آن اشکالات را برطرف کند. در این هم شکّى نیست؛ همه همینطور فکر مىکنند و مایلند. اگر در دورهى آینده هم انتخاباتى صورت بگیرد، مسلّم باز همین خواهد بود؛ یک عدّه هستند که چیزهایى را قبول دارند، یک عدّه هم چیزهایى را قبول ندارند. اینکه منصوبین من در آن دستگاههاى گوناگون، مخالف این روند هستند، نه؛ من این را قبول ندارم. نخیر؛ آنها هم طرفدار اصلاحند. همانهایى که اینجا اسم آوردند - و من البته اسم نمىآورم - افرادى هستند که اصلاح را دوست دارند؛ بسیار از آنها دولت را دوست دارند؛ خود آقاى خاتمى را دوست دارند و با ایشان همکارى مىکنند. به نظر من، اینطور قضاوتها، قدرى رجمِ به غیب است و صلاح نیست.
در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت
1378/06/02
خوشبختانه جناب آقاى خاتمى - رئیس جمهور محترم و عزیز ما - تازهنفس و آماده به کار و داراى توان و داراى شرایط لازم براى این کار هستند. من از این بابت هم خدا را سپاس مىگویم و هم ایشان را خیلى دعا مىکنم. وسط میدان هیأت دولت و مجموعه دولت، نگاهها باید به اشاره رئیس جمهور باشد....البته من وظیفهام است که از شخص جناب آقاى خاتمى به عنوان رئیس جمهور محترم و دولت به صورت کلّى دفاع کنم و شما بدانید که دفاع خواهم کرد. نه اینکه در مقابل دشمنان دفاع مىکنم؛ حتّى در مقابل انتقادهاى غیر صحیح دوستان - یعنى عناصر داخلى و عناصر مؤمن و عناصر خودى - دفاع مىکنم؛ اما این به معناى آن نیست که دولت نباید در درون خود به نقد عملکرد خودش بپردازد. یک مقدار باید به نقدِ عملکردها بپردازید.
در خطبههاى نمازجمعه
1378/09/26
...طورى حرف مىزدند که مردم را دلسرد کنند تا پاى صندوقهاى رأى نیایند؛ اما مردم به حرف دلسوزانِ خودشان گوش کردند و به وسط میدان آمدند و با سى میلیون رأى در انتخابات شرکت کردند. واقعاً حرکت خیلى عظیمى بود و موفقیّت بزرگى براى ملت ایران و براى نظام جمهورى اسلامى شد. به مجرّد اینکه این انتخابات به پایان رسید و معلوم شد که جمعیتِ زیادى آمدهاند و رئیس جمهورىِ منتخب مشخّص شد، رادیوهاى بیگانه طورى لحنهایشان را برگرداندند که انگارى دوم خرداد را آنها راه انداختهاند؛ انگارى که دوم خرداد مال آنهاست! تا بهحال هم هنوز رها نکردهاند؛ تا الان هم که تقریباً دو سال و نیم مىگذرد، همچنان همانطور حرکت مىکنند! تبلیغات کردند و راجع به رئیس جمهورى محترممان حرف زدند و مطالبى گفتند.
من این خاطره را مىخواهم عرض کنم: در همان روزهاى اوّل، دومِ بعد از انتخابات بود که جناب آقاى خاتمى - رئیس جمهور عزیزمان - از من وقت ملاقات خواستند و آمدند با من ملاقات کردند. به ایشان گفتم من نمىدانم شما در این چند روز که گرفتار مسائل انتخابات بودهاید، فرصت کردهاید این رادیوها را گوش کنید یا نه؟ اما من گوش کردهام. این رادیوها اینطور وانمود مىکنند که حرکت دوم خرداد، حرکتى بر ضدّ انقلاب، بر ضدّ امام و بر ضدّ اسلام بود! روشهاى تبلیغات است؛ اینطور حرکت مىکنند. من مایلم شما در همین اوّلین صحبتى که خواهید کرد، تو دهن اینها بزنید و نشان دهید که نه، قضیه اینطور نیست؛ راه، راه امام است؛ راه، راه انقلاب است. بعد از سه، چهار روز ایشان یک مصاحبه مطبوعاتى داشتند. بعد که ایشان با من مجدّداً ملاقات کردند، گفتند من در حال آن مصاحبه مطبوعاتى چیزهایى در ذهنم آماده کرده بودم که بگویم؛ اما همهاش از یادم رفت. تنها چیزى که به یادم بود، همان حرف شما بود که گفتید تو دهن اینها بزنید. ایشان در آن مصاحبه، تو دهن آنها زد. تا امروز هم بحمداللَّه رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس قوّه قضایّیه و مسؤولان کشور، موضع انقلاب، موضع امام، موضع اسلام و پایبندى به ارزشهاى اسلامى را هر روز تکرار مىکنند.
در دیدار با جوانان در مصلّاى بزرگ تهران
1379/02/01
من خدا را شکر مىکنم که ملت ما بیدار و مسؤولان ما بحمداللَّه بر گرد محور دین و اسلام متّفق الکلمهاند. بسیارى سعى مىکنند از زبان مسؤولان کشور، از زبان رئیس جمهور یا دیگران، حرفهایى بزنند. اینها زحمت بیهوده مىکشند. رئیس جمهور، یک عنصر روحانى، مؤمن، مرید امام، متکفّلِ ترویج دین و داراى احساس مسؤولیت در این زمینه است. مسؤولان دیگر هم بحمداللَّه در سطوح بالا همینطورند. البته در مسؤولان میانى کسانى هستند که ما از آنها گله داریم.
...من البته مایل نبودم با این صراحت و تفصیل درباره بعضى از مطبوعات حرف بزنم. در واقع ناگزیر شدم. من با مسؤولان صحبت کردم. رئیس جمهور محترممان هم مثل من از این مطبوعات ناراحت است؛ من با ایشان هم صحبت کردهام. شنیدم ایشان بعضى از اینها را جمع کردهاند، نصیحت کردهاند و به آنها حرفهایى زدهاند. من نمىدانم آیا کار با نصیحت پیش مىرود یا نه؟ بعید مىدانم!
در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران
1379/04/19
برادران و خواهران عزیز؛ مسؤولان و مدیران برجسته نظام جمهورى اسلامى! خیلى خوش آمدید. جلسه بسیار شیرین و مطلوب و انشاءاللَّه مفیدى است. بیانات جناب آقاى خاتمى، بیانات خوب و مفید و حاکى از انگیزههاى بسیار خوب و والا بود. امیدواریم که انشاءاللَّه همین مطالبى که فرمودند - بخصوص بخش اوّلِ آن که به سیره مولاى متّقیان و امام موحدان، امیرمؤمنان علیهالصّلاةوالسّلام معطوف بود - به یاد ما باشد و براى ما همیشه درس باشد.
...دشمنان ما در مواقع حسّاس در محاسبات خود دچار اشتباه مىشوند. البته اینها اشتباهاتى نیست که اگر من ذکر کردم، آنها بتوانند اصلاحش کنند؛ نه، اشتباه در شناختِ واقعیتها دارند. براساس این اشتباه برنامهریزى مىکنند و برنامهریزى غلط از آب درمىآید؛ لذا موفّق نمىشوند. آنها براى دفاع از رژیم پهلوى برنامهریزى کردند و با همه قدرت هم ایستادند؛ منتها در شناختِ مسائل ایران، در شناختِ مردم، در شناختِ روحانیت و در شناختِ دین اشتباه کرده بودند؛ لذا شکست خوردند. اینجا هم سرنوشتشان جز این نیست و شکست خواهند خورد.
اینها در چند مورد اشتباه کردند: اشتباه اوّلشان این است که آقاى خاتمى، گورباچف نیست. اشتباه دومشان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سومشان این است که نظام مردمىِ جمهورى اسلامى، نظام دیکتاتورى پرولتاریا نیست. اشتباه چهارمشان این است که ایرانِ یکپارچه، شوروىِ متشکّل از سرزمینهاى به هم سنجاق شده نیست. اشتباه پنجمشان این است که نقش بىبدیل رهبرى دینى و معنوى در ایران، شوخى نیست.
...من واقعاً دریغم مىآید که اسم خاتمى عزیزمان - این سید آقازاده شریف مؤمن دلباخته به معارف دینى و دلباخته به امام و طلبهاى مثل خود ما - را آنطورى که غربیها مطرح کردند، مطرح کنم و ایشان را با گورباچف مقایسه کنم؛ ولى آنها این مقایسه را کردند و صریحاً گفتند که در ایران هم گورباچفى به قدرت رسید! البته فراموش نکنیم که متأسفانه یک عدّه هم در داخل خوششان آمد و این اهانت را نفهمیدند و آن توطئهاى را که پشت این اهانت هست، به طریق اولى نفهمیدند! به مغرضان و آنهایى که مىفهمند چه دارد اتفاق مىافتد و چه مىخواهند پیش بیاورند، کارى ندارم؛ اما یک عدّه از آنهایى که مغرض هم نبودند، نفهمیدند که چه شد و دشمن چه مىخواهد انجام دهد.
به آن تفاوتها برگردیم. تفاوت اوّل، تفاوت رئیس جمهور ما با آقاى گورباچف است. گورباچف روشنفکرى بود که حتى به احتمال زیاد به اصل و مبانى مارکسیزم هم اعتقاد زیادى نداشت؛ آدمى بود که اصلاً ساختار شوروى را قبول نداشت؛ خود او هم به زبانهاى مختلف این را اظهار کرده بود. البته در آن وقتى که سرِ کار آمد، چندان صریح نمىتوانست اینها را بگوید؛ اما بالاخره اظهار مىکرد. رئیس جمهور ما، جمهورى اسلامى، دین و اعتقاد قلبى اوست؛ امام مراد و مقتداى اوست؛ یک روحانى است. آنها اول در خوشخیالیهاى خود حرفهایى زدند، هنوز هم سیاستمدارترین و موذىترینهایشان آن حرفها را مىزنند؛ اما عدّهاى از آنها از این دو سال اخیر به وحشت افتادند و بارها در تبلیغات خودشان گفتند که نه، این هم از خودشان است؛ جزو همین بنیادگراهاست! اتفاقاً این را درست فهمیدهاند! گورباچف به مبانى مارکسیزم بىاعتقاد و دلباخته غرب بود؛ حرفهایى هم که مىزد، حرفهاى غربیها بود؛ منتها با زبان روسى آنها را بیان مىکرد؛ والّا شعارهاى او هم غیر از شعارهاى آنها نبود؛ او دلباخته آنها بود! البته در اینجا قضایاى بسیار ریزى - مثل سفرها، امتیاز دادنهاى دروغین و بیخودى و ... - هست که نمىخواهم آنها را بگویم؛ چون جاى این جلسه نیست؛ خود شما هم مىتوانید آن قضایا را پیدا کنید.
در دیدار کارگزاران نظام
1380/12/27
واقعیّتهاى امریکا این است؛ حکومت امریکا این است؛ آن مشخّصه و ممیّزهاى که نظام امریکایى به دنیا نشان داده، این است؛ نه آزادى انسان، نه برابرى انسان. کدام برابرى؟! شما هنوز هم بین سیاه و سفید برابرى قائل نیستید. همین امروز هم از نظر شما رگه سرخپوستى در یک نفر آدم در هر یک از مراحل گزینش ادارى یک نقطه ضعف براى او محسوب مىشود. برابرى انسانها؟! آزادى فکر؟! شما حاضرید همین سخنرانى، یا سخنرانى آقاى رئیس جمهور را در رسانههایتان در امریکا پخش کنید؟ اگر آنجا آزادى فکر و آزادى بیان هست، همین سخنرانى نیمساعته آقاى خاتمى را بردارید پخش کنید. کدام آزادى فکر؟! رسانهها متنوّع است، اما بند ناف همه متّصل به دستگاه سرمایهدارى و سرمایهداران بزرگ امریکاست که اکثریّتشان در اختیار صهیونیستهاست! این معنى آزادى رسانهها در امریکا است؟! چرا به مردم دنیا دروغ مىگویید؟
در دیدار جمعی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش
1381/04/26
نکته دومى که در این بیانیه [دولت آمریکا] قابل توجّه است، باز همان اشتباهات فاحش اینهاست که همیشه سعى کردهاند بین عناصر اصلى در کشور ما اختلاف ایجاد کنند. گویا راههاى امنیتى و جاسوس مآبانه و ترفندهاى دیگر، کارگر نشده و توى دهنشان خورده است. لذا رئیس جمهورشان را وارد ماجرا کردهاند که او بیاید بین عناصر اداره کننده کشور تفکیک قائل شود و بگوید ما این بخش را قبول داریم، آن بخش را قبول نداریم. کأنّه ملت ایران منتظر نشسته ببیند آنها چه کسى را قبول دارند، چه کسى را قبول ندارند! البته دروغ مىگویند؛ آنهایى را که مىگویند قبول داریم، قبول ندارند، والّا اگر ملت ایران واقعاً بداند که آنها بهجد دنبال این هستند که اشخاص و جناحى را در کشور سرِ کار بیاورند، از لجِ آنها با آن جناح اگر مخالف هم نباشد، مخالفت خواهد کرد. البته این حیله هم کارگر نشده و نخواهد شد. رئیس جمهور محترممان در موضعگیرى خود توى دهن رئیس جمهور امریکا زد. جناحهاى مختلف کشور هم با اینکه در مسائل گوناگونى با هم اختلاف دارند، در این مسأله همه یک حرف زدند؛ همه به امریکاییها گفتند: فضولى موقوف! دخالت ممنوع! در امور داخلى کشور ما دخالت نکنید!
در دیدار نمایندگان مجلس
1382/03/07
مسأله امریکا این است که مىگوید: «ملت ایران! حکومت و حاکمیت ملى و ارزشهاى مورد قبول و احترام خودتان را رها کنید و از آنها دست بردارید!» وقتى این ارزشها و حاکمیت ملىِ متّکى به قانون اساسى و عملکرد خوبِ این بیست و چند سال جمهورى اسلامى از بین رفت، معنایش این است که امریکاییها بتوانند همان سلطهاى را که در دوران طاغوت بر این کشور داشتند، پیدا کنند، که مطلقاً به کمتر از این هم قانع نیستند. البته بین آنچه که به نظر آنها بد و بدتر است، بد را انتخاب مىکنند؛ یک نفر را بر نفر دیگر، یک جناح را بر جناح دیگر و یک حرف را بر حرف دیگر گاهى ترجیح مىدهند، که امروز همه چیز روشن شده است؛ اما بهمجرّد اینکه چیزى برخلاف نظر آنها از هر گوشهاى صادر شود، موضعگیریشان را علنى مىکنند. امروز که امریکاییها با غرور - و به نظر من غرور احمقانه؛ حقیقتاً آنچه که امروز امریکاییها دچارش هستند و بالاخره سیلى آن را هم خواهند خورد، غرور احمقانه است - خیلى از حرفهایشان را صریح مىزنند، بعد از بیانیهاى که رئیسجمهورمان آقاى خاتمى دادند - و در آن مواضع اصولى خود را آشکار کردند که البته براى ما چیز تازهاى نبود، چرا که ایشان را مىشناسیم و همیشه مواضعشان را مىدانستیم - و در آن ایشان ایستادگى خود را بر مبانى اسلامى و نفرت و شکوه عمیقشان را از رفتار متکبّرانه امریکا نشان دادند - که همه شنیدید - آنها و همه مراکز تبلیغاتى دنیا علیه این بیانیه موضع گرفتند، در حالىکه اینها همان کسانى بودند که در مواردى که لازم مىدانستند، از ایشان حمایت و تأییدشان هم مىکردند! مسأله آنها مسأله این شخص و آن شخص و این جناح و آن جناح نیست، بلکه مسأله این است که در اینجا یک حاکمیت برخاسته از مردم - علىرغم آنها - بهوجود آمده که مبتنى بر ارزشهاى خودِ این مردم است، نه ارزشهاى مورد خواست آنها؛ ارزشهاى غربى، تحمیلى و وارداتى.
در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان
1384/02/19
هدف دشمن فقط دامن زدن به اختلافات سیاسى در بین جناح هاى سیاسى نیست؛ ایجاد اختلاف و دوگانگى در رأس حاکمیت نظام و ایجاد شکاف هم هدف مهم اوست. یعنى در رأس نظام و در تصمیم گیرى نظام، دو فکر متعارض وجود داشته باشد که سر هیچ مسأله یى نتوانند با هم کنار بیایند. روى این پروژه کار کرده اند؛ یک عده هم در داخل فشار آوردند که همین کار بشود. روى آقاى خاتمى هم خیلى فشار آوردند، اما ایشان تدین و عقل به خرج داد و زیر بار نرفت. اینها مى خواستند کارى کنند که در رأس نظام، بین رهبرى، رئیس جمهور و دیگر مسؤولان دعوا و اختلاف باشد؛ دائم این تصمیم بگیرد، آن نقض کند. صریحاً هم گفتند حاکمیت دوگانه، و در خیلى از جاها این را اعمال کردند.
در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت
1384/05/10
...من به سهم خودم - آن مقدارى که شاهد تلاشهاى شما بودم - از شما تشکر مىکنم. در سالهاى گذشته من شاهد تلاش پُرحجم و جدى جناب آقاى خاتمى و شما برادران و خواهران در همهى زمینهها بودم؛ این چیزى است که ما باید آن را نعمت بزرگى از نعم الهى بدانیم.
...لازم است از شخص جناب آقاى خاتمى هم صمیمانه تشکر کنم. این را به شما دوستان بگویم، به خود ایشان هم شاید بارها گفتهام؛ در طول هشت سالى که ما با ایشان بهطور مستمر و مداوم در ارتباط بودیم، رفاقت و صمیمیت ما با ایشان روزافزون بوده؛ خدا را شکر. الان پیوند عاطفى و محبتآمیزى که بین بنده و آقاى خاتمى هست، از آنچه در هشت سال پیش بوده، بمراتب مستحکمتر است؛ و این ناشى از خصوصیاتى است که من در این مدت در ایشان حس کردم. تدین و پایبندى و نجابت و روحیهى نجیب ذاتىِ ایشان واقعاً جزو امتیازات و خصال برجسته در ایشان است. ایشان در این مدت تلاش متراکمى انجام دادند؛ ما شاهد بودیم و مىدیدیم. در مقاطع زمانى مختلف، کشور و دولت و مسؤولان با حوادثى مواجه شدند، و ایشان در یکى از حساسترین مراکز این مواجهه قرار داشتند و صبر و تحمل کردند؛ انشاءاللَّه خداى متعال اجر این صبر و تحمل را خواهد داد.
در میان خصوصیات ایشان، اگر من بخواهم روى یکى از آنها تکیه کنم، این است که ایشان در همهى این مدت، دشمنانى را که کمین کرده و خیز برداشته بودند، ناامید کردند. خیلىها از سال 76 - از اول تشکیل این دولت - مىخواستند آقاى خاتمى را در موضع مقابله و مواجههى با نظام قرار دهند؛ خیلى هم تلاش کردند؛ ما شاهد بودیم. البته ریشه و مبنا و سلسلهجنبان این تلاشها در بیرون از این مرزهاست؛ منتها کسانى هم متأسفانه همان انگیزههاى فاسد و پلید را در داخل انعکاس مىدادند. خیلى تلاش کردند، اما آقاى خاتمى حقیقتاً مقاومت کردند. آن روزى که ایشان اعلام کردند وقتى مىگویم «جامعهى مدنى»، مراد من مدینةالنبى است - که اتفاقاً دیروز یا پریروز در یکى از صحبتهاى ایشان من این را خواندم - خیلى خلاف انتظار بعضىها شد؛ لذا به ایشان حمله کردند و فشار آوردند.
...من همیشه در این مدت شماها را دعا کردهام. آقاى خاتمى را حداقل در هر شبانهروز یک بار دعا کردهام؛ یعنى در تمام این مدت شاید هیچ شب و روزى نبوده که من شخص ایشان را دعا نکنم. بقیهى مسؤولان و دیگران را هم همیشه دعا کردهام و باز هم دعا خواهم کرد.
1.ارسال پیام های توهین آمیز به هر شکل و با هر ادبیاتی با اخلاق و منش اسلامی ،ایرانی ما در تناقض است لذا از ارسال اینگونه پیام ها جدا خودداری فرمایید.
2.از تایپ جملات فارسی با حروف انگلیسی خودداری کنید.
3.از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری کنید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عکس محمدرضا مهقانی در آذر ماه93
کریمی:عادت ندارم نان حرام سر سفرهام ببرم
مدیریت برق بندرترکمن
سلیمی در نطق میاندستور: حذف شعار مرگ بر آمریکا کشیدن صندلی از ز
ثروتی خطاب به مسئولان خراسان شمالی: پروژه راهآهن گرگان-بجنورد- م
موسوی در اخطار قانون اساسی: رقم تعرفه برق باید مشخص باشد
قاضی پور در اخطار قانون اساسی مخابرات روستایی باید بررسی شود
گزارش تصویری/ صحن علنی مجلس روز چهارشنبه 15 آبانماه
پیام تسلیت فراکسیون زنان و خانواده در پی درگذشت حبیبالله عسگراول
[عناوین آرشیوشده]