ابلاغ حکم «مهآفرید خسروی» به وکیل وی
رئیس شعبه یک دادگاه انقلاب، صبح امروز حکم «مهآفرید خسروی» متهم اصلی پرونده فساد بزرگ بانکی را به وکیل وی ابلاغ کرد.
به گزارش فارس، حکم متهم اصلی پرونده فساد بزرگ مالی از سوی ناصر سراج رئیس شعبه یک دادگاه انقلاب، به غلامعلی ریاحی وکیل «مهآفرید خسروی» ابلاغ شد.
این حکم که گفته میشود، بیش از هزار صفحه دارد، بدوی و در صورت اعتراض متهم و وکیل او قابل تجدیدنظر است.
بر اساس این گزارش، ابلاغ احکام متهمان فساد سه هزار میلیاردی از روز گذشته آغاز شده و از مجموع 39 متهم پرونده که محاکمه شدهاند، چهار نفر به اعدام، دو نفر به حبس ابد و سایر متهمان نیز به حبس از 25 سال تا کمتر محکوم شدهاند.
برای متهمان همچنین مجازاتهایی چون «رد مال و پرداخت جریمه نقدی» در نظر گرفته شده است.
غلامعلی ریاحی در گفتوگو با فارس با تأیید خبر ابلاغ حکم «مهآفرید خسروی» به وی در عین حال از ذکر جزییات رأی صادره خودداری و اظهار نظر در خصوص این حکم را به پس از مطالعه و بررسی دقیق آن موکول کرد.
هاآرتص: اوباما باید به تهران برود!
آن گونه که در ماههای اخیر از اخبار و تحلیلهای رسانهها برمیآید، شکاف میان آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره مسأله هستهای ایران، به امری واقعی تبدیل شده است. در این میان، روزنامه اسرائیلی هاآرتص پیشنهاد داده برای جلوگیری از خطر جنگ و نیز برای بهبود روابط، رئیسجمهوری آمریکا به تهران سفر کرده و مستقیم وارد مذاکره با ایران شود.
آن گونه که در ماههای اخیر از اخبار و تحلیلهای رسانهها برمیآید، شکاف میان آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره مسأله هستهای ایران، به امری واقعی تبدیل شده است. در این میان، روزنامه اسرائیلی هاآرتص پیشنهاد داده برای جلوگیری از خطر جنگ و نیز بهبود روابط، رئیسجمهوری آمریکا به تهران سفر کرده و مستقیم وارد مذاکره با ایران شود.
به گزارش «تابناک»، روزنامه اسرائیلی هاآرتص امروز در مطلبی با اشاره به تنشهای رو به فزونی بر سر برنامه هستهای ایران، پیشنهاد سفر اوباما به ایران را مطرح کرده است.
بنا بر این گزارش، تحلیلگر این روزنامه، نخست با اشاره به تلاشهای فراوان نتانیاهو برای جلوگیری از سفر «بان کی مون»، دبیر کل سازمان ملل به تهران و حضور در اجلاس عدم تعهد، نوشته همان گونه که دیده شد، این تلاشها با موفقیت همراه نبود و اصولاً گویا خود نتانیاهو نیز دیگر انتظار ندارد که تحریمها و تبعیضها، تغییری در رویکرد ایران پدید آورد.
به نوشته این روزنامه، تنها نتیجهای که جنگ لفظی و رسانهای نتانیاهو علیه ایران تاکنون به همراه داشته، این بوده که مسأله هستهای را به مسألهای کاملاً حیثیتی تبدیل کرده و باعث شده، ایرانیان به هیچ وجه حاضر نباشند با دادن اجازه دسترسیهای بیش از اندازه به تأسیسات هستهایشان، شرافت خود را فدا کنند.
در ادامه این مطلب آمده است: «مسائل حیثیتی را باید به شیوهای حیثیتی حل کرد. کلید این مسأله در دست باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکاست. روابط پرتنش میان آمریکا و ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 2012 آمریکا، شباهت بسیاری به شکاف عمیق میان آمریکا و چین در دوره جنگ سرد دارد. دیدار غیرمنتظره ریچارد نیکسون با مائو زدونگ در چهل سال پیش و در زمان انتخابات، تاریخ را تغییر داد».
هاآرتص به سخنان نیکسون با مشاورانش پیش از سفر به چین اشاره کرده که گفته بود: «هیچ کس در این دنیا نمیداند که شکاف میان فلسفه آنها و ما و منافع آنها و ما تا چه اندازه بزرگ است؛ اما گمان میکنم، هیچ کس در این دنیا بهتر از من نمیداند که تا چه میزان ضروری است، ببینیم که ملتهایی بزرگ با تفاوتهای بزرگ، به ویژه هنگامی که مسأله هستهای نیز در میان باشد، در جستجوی راههایی برای گفتوگو و همراهی برآیند».
این روزنامه اشاره میکند که میت رامنی، کاندیدای جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، اعتقادی به مذاکره با «دشمن» ندارد.
وی به تازگی با اشاره به اینکه اوباما در نخستین مصاحبه تلویزیونی خود خواهان گفتوگو با ایران شده بود، اظهار داشته است: «ما همچنان مشغول گفتوگو هستیم و سانتریفیوژهای ایران نیز همچنان به کار ادامه میدهند... اوباما متحدانی چون اسرائیل را کنار گذاشته است».
اما هاآرتص بر این باور است، اظهارنظر رامنی اشتباه است، زیرا اقدام اوباما به مانند این است که وی جلوی اتوبوسی را گرفته که راننده نابینای آن (نتانیاهو)، اسرائیل را به سوی جنگ میبرد و ریسک یک برخورد شاخ به شاخ با همه همسایگان و نیز انزوای بینالمللی را به جان میخرد».
در ادامه این مطلب آمده: اوباما خیلی وقت پیش، بازی را به طرفداران نتانیاهو در میان جامعه یهودیان و راستهای مسیحی واگذار کرده است. اگر موضوع ایران واقعاً در انتخابات آمریکا حیاتی بود، اوباما باید هم اکنون بار سفر از کاخ سفید را میبست.
به جای تلاش برای به زانو درآوردن ایرانیان، او میتواند به آنها راهی را برای برگرداندن احترامشان پیشنهاد کند. اوباما با سفر به تهران به منظور آغاز گفتوگو درباره پایان دادن به مسابقه تسلیحاتی و موارد دیگر، چه چیزی را از دست خواهد داد؟
هاآرتص سرانجام با اشاره به سخنرانی اوباما در قاهره در چهارم ژوئن 2009، همان سخنان را بهترین اظهاراتی دانسته که وی میتواند در تهران به زبان بیاورد:
«هیچ کشور واحدی نباید درباره اینکه چه کسی میتواند سلاح هستهای داشته باشد، تصمیمگیری کند. به همین دلیل است که من قویاً بر تعهد آمریکا بر جستوجوی جهانی که در آن هیچ کشوری سلاح هستهای نداشته باشد، تأکید میکنم».
اوباما افزوده بود: «هر کشوری، از جمله ایران، در صورت متعهد بودن به مسئولیتهای مصرح در معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، باید از حق دسترسی به انرژی صلح آمیز هستهای برخوردار باشد؛ چنین تعهدی، نقطه کانونی این معاهده است و باید از سوی هر کسی که به طور کامل به آن پایبند است، رعایت شود. من امیدوارم که همه کشورهای منطقه بتوانند در رسیدن به این هدف سهیم باشند».
سرقت میلیونی دختر عموها از پیرمرد تنها
خدمتکار خانه بعد از مسافرت پیرمرد تنها به اروپا، با همدستی دخترعمویش دست به سرقت میلیونی از خانه او زد.
به گزارش همشهری 21 مرداد امسال پیرمردی نزد مأموران پلیس پایتخت رفت و خبر ازسرقت میلیونی از خانهاش داد. وی به مأموران گفت: سالها بود که همسر و فرزندانم برای ادامه زندگی به آمریکا رفته بودند و من چون زندگی در آنجا را دوست نداشتم بهتنهایی در خانه ویلاییام در تهران زندگی میکردم تا اینکه چندماه پیش پسرم با من تماس گرفت و گفت که قرار است برای تفریح به اروپا سفر کنند و خواست تا من هم به آنجا بروم تا بعد از سالها همسر، فرزند و نوه هایم را ببینم.
من که آرزوی دیدن آنها را داشتم بلافاصله اقدامات سفر را فراهم کردم و مدت دو هفته به یکی از کشورهای اروپایی سفر کردم. وی ادامه داد: بعد از بازگشت از سفر متوجه سرقت از داخل گاوصندوق خانهام شدم. من همیشه کلید گاوصندوق را در کمد لباس هایم پنهان میکردم و سارقان با پیدا کردن آن، دست به سرقت زده بودند. آنها یک میلیون تومان پول نقد، 1500دلار و مقداری یورو، کارت عابر بانک و دسته چکم را سرقت کرده و بعد از سرقت کلید را سر جای خود (داخل کمد لباس) گذاشته بودند.
با توجه به صحنه سرقت من به تنها کسی که مظنون هستم سرایدار خانهام است. او سالهاست با همسرش در اتاقکی که داخل حیاط است زندگی میکنند. من همیشه به او اعتماد داشتم اما فکر میکنم او تنها کسی است که احتمال دارد این سرقت را مرتکب شده باشد. بعد از شکایت پیرمرد، پرونده به دادسرای ناحیه یک تهران فرستاده شد و با دستور قاضی، سرایدار خانه به دادسرا احضار شد. وی در بازجوییها خود را بیگناه دانست و مدعی شد که سرقت از سوی او صورت نگرفته است.
وقتی مأموران متوجه شدند که وی بیگناه است، او را آزاد کردند و تحقیقات در شاخه دیگری ادامه یافت. با توجه به سالم بودن قفل درهای خانه، پلیس مطمئن بود که سرقت از سوی فردی آشنا صورت گرفته است؛ فردی که به راحتی توانسته وارد خانه شود و حتی جای کلید گاوصندوق را هم میدانسته است.
بازداشت دخترعموها
درحالیکه تجسسهای ویژه برای شناسایی دزدان ادامه داشت، پیرمرد به دادسرا رفت و اطلاعات تازهای را در اختیار پلیس قرار داد. او گفت: علاوه بر سرایدار خانه، زن جوانی که بهعنوان نظافتچی و خدمتکار در خانهام کار میکرد نیز از وجود گاوصندوق باخبر بود. او زن جوانی است که سه روز در هفته به خانه من میآمد و کارهای نظافت خانه و پختن غذا را انجام میداد. اصلا به او شک نداشتم تا اینکه چند روز پیش وی به خانهام آمد و مدعی شد که کار مناسبی پیدا کرده و دیگر نمیتواند برایم کار کند. به همینخاطر به او مشکوک شدم و تصمیم گرفتم ماجرا را به پلیس اطلاع دهم.
بعد از اظهارات مالباخته خدمتکار جوان بازداشت شد و در بازجوییها پرده از راز سرقت میلیونی با همدستی دختر عمویش برداشت. وی در توضیح ماجرای سرقت به قاضی پرونده گفت: برای تأمین مخارج زندگی در جستوجوی کار مناسبی بودم که یکی از دوستانم پیشنهاد داد تا به خانه پیرمرد تنها بروم. هفتهای سه روز به آنجا میرفتم و حقوق خوبی در ازای کاری که انجام میدادم دریافت میکردم.
در مدتی که آنجا کار میکردم متوجه شدم که پیرمرد ثروت زیادی دارد و در داخل گاوصندوق همیشه پول و ارز نگهمیدارد. در این مدت او را تحت کنترل قرار دادم و متوجه شدم که کلید گاوصندوق را داخل کمد لباسهایش پنهان میکند. وی ادامه داد: مدتی قبل وقتی درجریان سفر پیرمرد به اروپا قرار گرفتم به دخترعمویم پیشنهاد سرقت از خانه او را دادم و او نیز پذیرفت.
برای اجرای نقشه کلید خانه را دزدیدم و از روی آن کلید یدکی تهیه کردم. وقتی پیرمرد به سفر رفت، نیمههای شب همراه دخترعمویم به خانه او رفتیم. ما بدون کوچکترین سر و صدایی وارد آنجا شدیم؛ طوریکه حتی سرایدار هم از خواب بیدار نشد. بعد از اینکه گاوصندوق را باز کردم دیدم مقدار کمی پول نقد داخل آن است؛ درحالیکه تصور میکردم پول بیشتری داخل گاوصندوق باشد. بعد از این سرقت، دلار و یوروی مسروقه را در صرافی فروختیم و بین هم تقسیم کردیم. پس از آن هم تصمیم گرفتم بهکار در خانه پیرمرد پایان دهم که دستگیر شدم. بعد از اعتراف این زن دخترعموی وی نیز بازداشت شد و پس از اعتراف به سرقت، هر دو متهم با قرار قانونی راهی بازداشتگاه شدند.
نظر علی مطهری درباره اجلاس تهران
نماینده مردم تهران در مجلس گفت: حضور و صحبتهای مقام معظم رهبری در اجلاس عدم تعهد و ملاقاتهایی که پس از آن با سران کشورها داشتند، کیفیت و تاثیر اجلاس تهران را افزایش داد.
علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری فارس، به سخنان مقام معظم رهبری در اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد اشاره کرد و اظهار داشت: به نظر من نطق مقام معظم رهبری در تکتک اعضا اثر گذاشت چراکه ایشان از موضع یک رهبر دینی با فطرت، وجدان و عقل آنها سخن گفتند.
وی با بیان اینکه مصاحبههایی که برخی سران عدم تعهد بعد از اجلاس و حتی در کشور خود داشتند این امر را تایید میکند، گفت: اصل ورود رهبر انقلاب در برنامه این اجلاس، چه به صورت نطق و چه به صورت ملاقاتهایی که پس از آن با سران کشورها داشتند، کیفیت و تاثیر این اجلاس را افزایش داد و کار لازم و حکیمانهای بود و در واقع یک اغتنام فرصت بود.
این نماینده مجلس در ادامه سخنان خود تصریح کرد: به نظر من نقطه برجسته نطق رهبری، اشاره ایشان به نفاق موجود در سیاستمداران غربی یعنی آمریکا و همدستانش است که چگونه از نامهای مقدس و مفاهیم شریف مانند حقوق بشر، دموکراسی، مبارزه با تروریسم و آزادی در جهت تامین منافع خود استفاده میکنند در حالی که عملا این مفاهیم را نقض میکنند.
مطهری افزود: این مسئلهای است که شهید مطهری نیز روی آن تاکید کرده و میگویند "اگر بخواهیم نامی برای عصر ما انتخاب کنیم، باید بگوییم عصر ما عصر نفاق است" و بعد به نفاقی که در سیاستمداران غربی وجود دارد، اشاره میکنند.
وی همچنین یادآور شد: نکته دیگر، تبعیض میان بشریت در نگاه سیاستمداران غربی است که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند و فرمودند "در نگاه آنها بشریت به شهروندان درجه یک و دو و سه تقسیم میشوند. جان انسان در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین ارزان و در آمریکا و غرب اروپا گران قیمت گذاری میشود".
نماینده مردم تهران در خانه ملت در پایان با تاکید بر اینکه نطق رهبر انقلاب در این اجلاس، پرنکته و یک نطق تاریخی بود، گفت: نکته مهم دیگر در نطق ایشان اشاره به انحصار تولید و فروش سوخت هستهای توسط چند کشور غربی و همچنین تبیین بسیار خوب مسئله فلسطین و راه حل پیشنهادی ایران برای اعضای این اجلاس بود.
اباصلت؛ صاحب سرّ امام رضا/ امام جواد(ع) و اجابت درخواست یاری اباصلت در زندان
اباصلت پس از شهادت امام رضا (ع) زندانى شد، یکسال در زندان بر او گذشت تا آن که کار بر وى سخت شد و دلتنگى او را پیش آمد، خداوند را به حضرت رسول و خاندانش سوگند ...
خبرگزاری دانشجو : در سری مباحث یاران اهل بیت به ویژگیهای روحی و اخلاقی یاران اهل بیت پرداختیم. در واقع ما در این سلسله مباحث به دنبال آن هستیم که با درک و شناخت صحیح از نحوه عملکرد یاران ائمه در طول تاریخ، خود را به امام عصر نزدیک کرده و مورد تأیید حضرتش قرار بگیریم.
امیرالمؤمنین (ع) به قنبر فرمود: «بشارت باد شما را و خوشحال شوید! به خدا قسم رسول خدا (ص) درگذشت در حالى که بر امتش خشمناک بود مگر گروه شیعیان، بدانید براى هر چیز شرفى است و شرف دین شیعه است، براى هر چیزى سرورى است و سرور مجالس، جایگاه شیعیان است.
پیشوای زمینها، زمینی است که شیعه در آن ساکن باشد
براى هر چیزى پیشوائى است و پیشواى زمینها زمینى است که شیعه در آن مأوى گزیند، بدانید براى هر چیزى دوست داشتنىاى هست و خواستنى دنیا مسکنى است که شیعه ما در آن جاى دارد. به خدا قسم اگر کسى از شما در زمین نبود مخالفین شما ابدا از خوبى و پاکیزگى بهرهاى نمیبردند و در آخرت نصیبى نداشتند». (1)
امیرالمومنین به نقل از پیامبر، آن چنان زیبا و لطیف شیعیان و جایگاهشان را به تصویر میکشد که هرکسی، خواسته یا ناخواسته آرزوی شیعه بودن میکند.
درک موقعیت شیعیان حقیقی
مسلما شیعه علی بن ابی طالب متّصف به صفات ویژهای است که دارای چنین جایگاهی میشود، صفاتی که او را از سایر افراد متمایز میکند. قطعا رسیدن به جایگاه شیعیان واقعی نیازمند عمل بر طبق سیره و سنت امامان است. در این مسیر و برای رسیدن به موقعیت شیعیان حقیقی میتوان از نحوه عملکرد یاران باوفای امامان کمک گرفت.
در این قسمت به مناسبت در گذشت اباصلت یکی از یاران باوفای امام رضا(ع)، به بررسی زندگی او میپردازیم تا بتوانیم با قرار دادن چنین افرادی در مقابل دیدگان خود در مسیر حق و حقیقت گام برداریم.
اباصلت؛ صاحب سرّ امام رضا
عبداللّه مامقانى در تنقیح المقال مىگوید: «او صاحب سرّ حضرت امام رضا علیه الصلوة و السلام و از یاران خاصّ ایشان بود»(2).
برخى از علماى اهل سنّت وى را براى شدت تشیع و محبت بسیار نسبت به اهل بیت، مورد ملامت قرار دادهاند. البته، این رسم ایشان در رویارویى با کسانى است که جز دوستى با امیرالمؤمنین على و فرزندان او- علیه الصلوة و السلام و استوارى بر راه حق، گناهى ندارند.
اباصلت جایگاه حقیقی ائمه و دوستداران ایشان را به درستی درک کرده بود
اباصلت مىگفت: «سگ درگاه یک زن علوى بودن بهتر است از همه بنى امیّه و دستگاه ایشان»(3). این سخن را هر کسی نمیتواند به زبان آورد؛ زیرا بیان چنین سخنی نیاز به شجاعت و اعتقاد راسخ دارد. بنی امیه آن چنان ظلم و جوری در حق مسلمانان روا داشتند که قابل توصیف نیست، اما مردم از ترس مال و جان خود سعی در سرپوش نهادن بر عملکرد بنی امیه داشتند.
اما اباصلت از آن سنخ افرادی بود که جایگاه اهل بیت و پیروان آنها را به خوبی درک کرده بود و ایمان و اعتقاد او در این زمینه مانع از انکار ظلمهای بنی امیه در حق اهل بیت میشد.
لازمه دوستی اهل بیت چیست؟
البته میتوان گفت لازمه دوستی اهل بیت نه تنها محبت ایشان بلکه دشمنی با دشمنان آنان نیز هست. اگر افراد نتوانند این دو را هم زمان در درون خود پرورش دهند مسلما از قرار گرفتن در شمار دوستان اهل بیت محروم میشوند.
در واقع این سخن اباصلت نشان دهنده دشمنی شدید او با غاصبان حق ولایت و امامت بوده است. به نحوی که او آن قدر جایگاه بنی امیه را پست و حقیر برمی شمارد که آنها را از سگ درگاه شیعیان علی هم خوارتر میداند.
امام جواد (ع) و شنیدن درخواست یاری اباصلت در زندان
اباصلت هروى پس از به شهادت رسیدن حضرت امام رضا (ع) توسط مأمون، زندانى گردید. یکسال در زندان بر او گذشت تا آن که کار بر وى سخت شد و دلتنگى او را پیش آمد. خداوند را به حضرت رسول و خاندانش- سلام اللّه علیهم اجمعین- سوگند داد تا وى را آزاد نماید.
به ناگاه، حضرت امام جواد (ع) در زندان بر او وارد شده، فرمودند: «اى اباصلت، کار بر تو سخت گردید و دلتنگ شدهاى، برخیز و بیرون برو». آن گاه امام (ع) با دست مبارک بر زنجیرها زدند و همگى باز شد و اباصلت را پیش چشم زندانبانان بدون آن که ایشان کلامى بگویند، آزاد کردند.
پس از این، حضرت به وى فرمودند: «در امان و حفظ خداوند برو که دیگر چنین اتّفاقى برایت رخ نمىدهد و دست آنان نیز از تو کوتاه خواهد شد». (4)
امام معصوم همانند پدری مهربان دائما ما را در نظر دارد و همان طور که در بسیاری از احادیث نقل شده است برای گناهان ما از خداوند طلب مغفرت میکند. مسلما شیعیان با داشتن چنین پدران مهربانی از بسیاری از مهلکهها و پرتگاهها نجات خواهند یافت و در صورت درخواست کمک از ائمه پاسخ مناسب را دریافت خواهند کرد.
استغاثههایی که بی جواب نمیماند
اما در این میان برخی افراد مانند اباصلت آن چنان خود را در دل امام جواد (ع) جای داده اند که با اولین استغاثه، حضرت، خود به استقبال او میرود و او را از زندان خارج میکند.
قطعا وقتی شیعیان خود را متصف به صفات علوی نموده و خود را در شمار علویون قرار دهند، هیچ استغاثهای از جانب ایشان بی پاسخ نخواهد بود.
البته میتوان گفت که امام جواد (ع) به طور ضمنی اباصلت را متوجه این موضوع کرده که خیلی دیر از ما خاندان کرامت درخواست کمک کردهای و اگر زودتر، در طول این یک سال که در زندان بودی از ما کمک خواسته بودی، بازهم تو را اجابت میکردیم، اما تو دیر ما را به خاطر آوردی و به ما اهل بیت متوسل شدی.
اباصلت در سال 226 هجرى از دنیا رفت. (5) به نقل از سفینة البحار، قبر او در نزدیکى مشهد حضرت امام رضا (ع) مىباشد و شیعیان در آن جا وى را زیارت مىکنند و به او تبرک مىجویند. همچنین محلّى را در قم به نام «دروازه رى» به او نسبت مىدهند.
در پایان میتوان گفت هرچند ازجزئیات زندگی کسانی مانند اباصلت چیز زیادی در دسترس نیست، اما میتوان با سرلوحه قرار دادن سفارشهای ائمه خود را به ایشان نزدیک کرده و در زمره یاران ایشان قرار دهیم.
هر کس نسبت به نماز شب بىاعتنا باشد، از ما نیست
در این میان میتوان از توصیههای امام علی به شیعیان در زمان غیبت استفاده کرد. على (ع) سه مرتبه فرمود: «بر نماز شب مواظبت نما، هر کس نسبت به نماز شب بىاعتنا باشد از ما نیست.»
در احادیث و روایات بسیاری بر نماز شب تاکید شده است. تأکید ائمه بر نماز شب متضمن این مضمون است که نماز شب برای شما در حکم یک راه میانبر است که میتواند حرکت شما به سوی خداوند و ما را تسریع بخشد و شما را در پیش خداوند عزیز و عزیزتر گرداند.
بهترین کار امت پیامبر (ص)
امام حسن عسگری (ع) در نامهای خطاب به ابن بابویه فرمودند: «پس اى على بن الحسین! تو خود به سفارشات من عمل کن و شیعیان مرا نیز دستور ده تا عمل کنند و نیز تو را به صبر و پایدارى و انتظار فرج توصیه مىکنم، زیرا پیامبر اکرم (ص) فرمود: «بهترین کارهاى امت من، انتظار فرج است.
شیعیان ما همواره در غم و اندوه خواهند بود تا فرزندم ظهور کند، همان کسى که پیامبر (ص) بشارت آمدنش را داده است، زمین را از عدل و داد پر مىکند، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است.
عاقبت از آن پرهیزکاران است
پس بار دیگر اى على بن بابویه، تو را به صبر و استقامت توصیه مىکنم و تو نیز به همه شیعیان و پیروان مرا به صبر و استقامت فرمان بده. به راستى زمین از آن خداست و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد به ارث مىدهد و عاقبت از آن پرهیزگاران است» (6).
مسلما غیبت امام عصر مصائب و مشکلاتی را در پیش روی شیعیان قرار میدهد که شاید سایر شیعیان در زمان حضور ائمه با آن مواجه نبودهاند. راهکاری که امام علی (ع) در پیش پای شیعیان قرار میدهد که شاید عمل به آن بسیار سخت باشد، صبر و استقامت و انتظار فرج است.
آسان شدن انتظار فرج چگونه ممکن است؟
در واقع، وقتی انسان خود را به یک آینده روشن امیدوار سازد، تحمل مشکلات بسیار آسانتر خواهد بود. ما شیعیان باید ظهور حضرت حجت و تشکیل حکومت عدلگستر ایشان را آرمان خود قرار دهیم تا به واسطه این آرمان از شدت فشار وارده ناشی از غمها و اندوههای دوران غیبت کم کنیم و انتظار فرج را برای خود آسانتر نماییم.
پینوشتها:
1. فضائل الشیعة / معروف به ترجمه اعلمى؛ ص10
2. نگاهى گذرا بر زندگانى امام جواد(ع)، ص 51
3. تهذیب التهذیب، ج 6، ص 319
4. نگاهى گذرا بر زندگانى امام جواد(ع)، دلایل امامت، ص 51
5. خلاصه تذهیب الکمال، ص 20
6. فضائل الشیعة / ترجمه توحیدى / 10 / نامه امام حسن عسکرى (ع) به على بن بابویه، ص 8
درباره سانسور و تحریف سخنان مرسی و بان کی مون
اجلاس تهران پایان یافت و یکی از بزرگترین دستاورد های “دیپلماسی عزت و اقتدار ایران” به نمایش گذاشته شد. این اجلاس اگر چه با کمترین ضعف و آسیب اجرائی و کیفی برگزار شد اما بدون حاشیه هم نبود. حاشیه هائی که می رفت تا تا پای هزینه کردن اصل متن نیز پیش رود که البته این نشد.
یکی از حاشیه های این اجلاس انعکاس رسانه ای سخنان مرسی رئیس جمهور مصر و بان کی مون رئیس سازمان ملل متحد بود. تحریف و سانسورسخنرانی مرسی در اجلاس و بانکی مون در حاشیه اجلاس، چه در رسانه ملی و چه در رسانه های داخلی سوال برانگیز و حاشیه ساز شد.
مرسی در روز اول نشست بعد از رهبر انقلاب پشت تریبون رفت و ضمن حمایت از مواضع جمهوری اسلامی در مواردی چون اصلاح سازمان ملل و تاکید بر مقاومت در موضوع فلسطین، در مساله سوریه با لحنی تند و ادبیاتی گزنده رژیم حاکم بر سوریه را ظالم و خونریز خواند. این درحالی است که مترجم رسانه ملی ضمن حذف بخشهائی از سخنان مرسی در اقدامی باور نکردنی بخشی دیگر از سخنان وی را اینطور تحریف کرد:" ماخواستار ابقای این حکومت مردمی در سوریه هستیم" سانسور و بدتر از آن تحریف ناشیانه سخنان مرسی ابتدا برخی از رسانه های داخلی را به اشتباه انداخت و اما پس از اینکه متن عربی سخنرانی مرسی منتشر شد قصور یا تقصیر فاحش مترجم رسانه ملی به "شماره یک" رایج در رسانه ها تبدیل و متاسفانه به پای نظام گذاشته شد. این درحالی است که مترجم سالن اجلاس با صداقت و دقت خاصی سخنان مرسی را ترجمه و در اختیارخبرنگاران گذاشته بود.
به دیگر سخن، مترجم بدون هرگونه برنامه ریزی قبلی شخصا صلاح نظام و انقلاب (!) را در این می بیند که سخنان مرسی را سانسور و تحریف کند.
بانکی مون هم چنین وضعیتی داشت. وی در شامگاه اولین روز نشست طی بازدیدی از دانشکده وزارت خارجه و در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه درسخنانی ضمن تاکید بر آزادی بیان و احزاب در کشور به انتخابات پیش رو اشاره و از حکومت درخواست دارد که اجازه دهند مردم در انتخاباتی آزاد حضور پیدا کنند. وی همچنین درخواست آزادی زندانیان سیاسی را مطرح و بر رعایت موازین حقوق بشری تاکیدمی کند. فارغ از اینکه سخنان بانکی مون نشان دهنده ضعف اطلاعاتی وی از وضعیت سیاسی ایران است، اما این نکته قابل توجه بودکه لحن و ادبیات سخنان وی به هیچ وجه نتوانست جریانات ضدانقلاب را ارضا کند و به همین دلیل مجبور شدند با پاورقی زدن به سخنان بان کی مون ازتوصیه های وی ابهام زدائی کنند. (ر ک انتشار خبر درجرس و رادیو فردا).
اما این سخنرانی نیز علیرغم اینکه در سایت سازمان ملل قرار گرفت در رسانه های داخل سانسور و به آن هیچ اشاره نشد. اما واقعا چراسخنان مرسی و بان کی مون نباید انعکاس رسانه ای می یافت؟ چرا باید سانسور می شد؟چرا تحریف شد؟
آیا موفقیت اجلاس در این بود که همه مدعوین همراه و همزبان جمهوری اسلامی ایران شوند؟ همه موضع ایران را تکرار کنند؟ آیا برخی تصور می کردند توفیق این اجلاس به این است که مهمانان از مواضع خود برگشته وتوبه کنند و در این اجلاس راه ایران را پیش بگیرند؟ آیا سخنان مرسی و بان کی مون قابل پیش بینی نبود؟ آیا برای اولین بار بود که چنین سخنانی را مطرح می کردند؟
چرا نباید سخنان انتقادی مرسی و بان کی مون دررسانه ملی منعکس شود؟ مسئولین ما از چه چیز نگرانند که حاضر نیستند بازتاب سخنان متفاوت ایندو را تحمل کنند؟ چرا تصور می کنیم رسانه ملی تنها رسانه این کشور است ومدیریت بر رسانه ملی مدیریت بر افکار عمومی است؟
دهها سوال دیگر از این دست وجود دارد . اما سوال اصلی این است که آیا برای سانسور سخنان مرسی و بان کی مون برنامه ریزی قبلی صورت گرفته بود و یا پیش بینی نشده بود؟ به این فهم هیچ برنامه ریزی از قبل برای سانسوراخبار وجود نداشت. اما نوع برخوردو مواجهه نهادهای مسوول در تعامل با رسانه ها طی ماه های گذشته باعث شده است که رسانه ها به طور طبیعی و ناخواسته دچار خودسانسوری شوند.
سانسور و تحریف سخنان مرسی در رسانه ملی بی هیچ تردید بدون برنامه قبلی بود اما فشار رایج بر رسانه ها و تلقی نادرست از دفاع ازامنیت ملی باعث شده است که مترجم با اجتهاد شخصی، مصلحت کشور را در دروغ گفتن ببیند(!). اشتباه فاحش رسانه ملی می رفت تا اصل اجلاس را تحت الشعاع قرار دهد.
با مدیر یکی از رسانه ها و خبرگزاری های داخلی درباره اظهارات بان کی مون حرف می زدم و از او درباره سانسور سخنان وی در دانشکده وزارت خارجه پرسیدم که با بی اطلاعی از اظهارات وی تاکید داشت که اصلا چنین خبری را ندیده است که بخواهد سانسور کند. این مسوول رسانه ای کشور بعد از مدتی پرس وجودر مجموعه تحت مدیریت اش متوجه شد که خبرنگار حاضر در آن مراسم به سلیقه خود این بخش سخنان بان کی مون را سانسور کرده است و اصلا اجازه نداده است که اصل سخنان دست اتاق خبر و سردبیری برسد.
نگرانی اصلی در اینجا است. نظام وقتی از چنین افرادی دعوت می کند تا در اجلاس شرکت کنندبه اندازه کافی سعه صدر دارد که سخنان متفاوت انها را تحمل کند. اما نحوه برخورد با رسانه ها و مدل اطلاع رسانی در کشوربه جائی رسیده است که خبر از مبدا سانسور می شود. خبرنگار برای آوردن خبرخام ورساندن آن به دست دبیر و سردبیر خود دچار استرس و اضطراب است.
واقعا چه کسی در این مصلحت اندیشی افراطی مقصر است؟
احضار کاردار ایران در منامه به دلیل شاهکار ترجمه ای صداوسیما: چرا بحرین را جایگزین سوریه کردید؟
در بیانیه وزارت خارجه بحرین آمده است: "در یادداشت اعتراض آمیز به اقدام تلوزیون رسمی ایران در تحریف و جعل ترجمه فارسی و قرار دادن نام بحرین به جای سوریه در سخنرانی دکتر محمد مرسی رئیس جمهوری کشور دوست مصر در افتتاحیه اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران اعتراض شده است."
وزارت خارجه بحرین در اعتراض به تحریف سخنرانی مرسی در اجلاس عدم تعهد در تهران و گذاشتن نام بحرین به جای سوریه در ترجمه فارسی سخنرانی وی، ضمن احضار کاردار ایران، خواستار عذرخواهی دولت ایران در این رابطه شد.
به گزارش عصر ایران، وزارت امور خارجه بحرین با صدور بیانیه ای که در سایت اینترنتی این وزارتخانه نیز منتشر شده است اعلام کرد:"حمد احمد عبدالعزیز العامر" معاون وزارت خارجه بحرین دیروز شنبه ضمن احضار مهدی اسلامی کاردار ایران در منامه، یادداشت اعتراض آمیزی را تسلیم وی کرد."
این بیانیه اضافه کرد:" در این یادداشت به اقدام تلویزیون رسمی ایران در تحریف و جعل ترجمه فارسی و قرار دادن نام بحرین به جای سوریه در سخنرانی دکتر محمد مرسی رئیس جمهوری کشور دوست مصر در افتتاحیه اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران اعتراض شده است. اقدامی که بیانگر اخلال، جعل و رفتار رسانه ای غیرقابل پذیرش است و نشان دهنده دخالت رسانه های ایران در امور داخلی پادشاهی بحرین و نقض قواعد متعارف است."
در بیانیه وزارت خارجه بحرین آمده است:" این وزارتخانه در یادداشت رسمی خود از دولت ایران درخواست کرده است به دلیل این اقدام، عذرخواهی کند و اقدامات مناسب در برابر این موضوع اتخاذ شود زیرا این رفتار به روابط میان دو کشور (ایران و بحرین ) و روابط برادرانه میان پادشاهی بحرین و کشور دوست، جمهوری عربی مصر آسیب می زند."قبل از این هم وزارت خارجه مصر با صدور بیانیه ای اعلام کرد مرسی در سخنرانی اش در اجلاس عدم تعهد تهران، اشاره ای به بحرین نداشت.
صداوسیما سخنان مرسی را چگونه ترجمه کرد؟
شبکه یک سیما و رادیو ایران در ترجمه همزمان سخنرانی مرسی در اجلاس سران عدم تعهد در روز پنجشنبه گذشته در تهران، ضمن قرار دادن نام بحرین به جای سوریه، سخنان وی علیه دولت سوریه را به اظهاراتی حمایت آمیز از این دولت تبدیل کرد.
مرسی در سخنرانی اش گفته بود: "دو ملت فلسطین و سوریه قهرمانانه برای آزادی، عدالت و کرامت انسانی مبارزه می کنند. روند انقلاب های عربی از تونس آغاز و به یمن و لیبی کشیده شد و هم اکنون شاهد انقلاب سوریه علیه حکومت ظالم هستیم. حق رای وتو، شورای امنیت را از حل بحران سوریه ، ناتوان کرده است. ما با ملت سوریه علیه ظلم و سرکوب اعلام همبستگی می کنیم. وحدت مخالفان، ضروری است.
اما مترجم شبکه یک و رادیو ایران این بخش را اینگونه ترجمه کرد: دو ملت فلسطین و بحرین و دیگر ملت ها اکنون در حال مبارزه هستند. تونس از پس آن آغاز شد و لیبی و یمن را شاهد هستیم و تحولاتی که هم اکنون در بحرین شاهد آن هستیم. وتو شورای امنیت را از حل بحران های تحولات مردمی ناتوان کرد. ما با ملت سوریه در مقابل توطئه علیه این کشور اعلام همبستگی می کنیم. باید امیدوار باشیم که در سوریه، نظامی که مردمی است، باقی بماند.
مرسی در سخنانش گفته بود: خانم ها، آقایان، همبستگی با مبارزه مردم عزیز سوریه علیه حکومت سرکوبگر که مشروعیت خود را از دست داده است به همان اندازه که ضرورت سیاسی و استراتژیک است، یک وظیفه اخلاقی به شمار می رود. این حمایت از اعتقاد ما به آینده سوریه به عنوان کشوری آزاد و سربلند نشأت می گیرد. همه ما باید حمایت کامل و نه ناقص خود را از مبارزه طالبان آزادی و عدالت در سوریه اعلام کنیم. همدردی باید به طرح سیاسی تبدیل شود که حامی تغییر مسالمت آمیز به حکومتی دموکراتیک و بیانگر مطالبات مردم سوریه در زمینه دستیابی به آزادی، عدالت و مساوات باشد.
اما صداوسیما اینگونه ترجمه کرد: برادران و خواهران عزیز، مساله همبستگی ما با ملت سوریه علیه توطئه ای که بر ضد آن کشور جریان دارد نباید فراموش شود. این وظیفه ای اخلاقی و وظیفه ای سیاسی و راهبردی است. باید تمامی تلاش خود را برای اصلاحات به کار ببریم، باید اقدامات به صورت مسالمت آمیز صورت گیرد.ما همگی اکنون در برابر چالش های بزرگی قرار داریم، ملت های فلسطین، بحرین و سایر ملت ها در حال مبارزه هستند و برخی کشورهای ما با دخالت های داخلی و خارجی مواجه هستند. ملت سوریه آزاد است و می تواند در برابر توطئه هایی که علیه ملت سوریه ایجاد شده باقی بماند.
بحرین نیز یکی از اعضای جنبش عدم تعهد بود که هیئتی به ریاست وزیر خارجه این کشور در اجلاس تهران شرکت کرده بود.
صندلی جداگانه برای وزیر خارجه بحرین +تصاویر
اگر به عکس های سالن همایش های صدا و سیما که محل برگزاری اجلاس وزیران بود نگاه کنید، همه صندلی های مهمانان، آبی رنگ بود ولی صندلی شیخ خالد بن احمد آل خلیفه، وزیر خارجه بحرین، کرم رنگ بود.
تمهید مقدمات برگزاری اجلاسی به بزرگی نشست کارشناسان ،وزیران و سران عدم تعهد ، کار سخت و سترگی است و ریزه کاری هایی دارد که فقط در اجرا پیش می آیند.
به گزارش عصرایران، یکی از نکات جالبی که در اجلاس وزرای خارجه عدم تعهد وجود داشت، قرار دادن صندلی ویژه برای وزیرخارجه بحرین بود.
وزیر خارجه بحرین
اگر به عکس های سالن همایش های صدا و سیما که محل برگزاری اجلاس وزیران بود نگاه کنید، همه صندلی های مهمانان، آبی رنگ بود ولی صندلی شیخ خالد بن احمد آل خلیفه، وزیر خارجه بحرین، کرم رنگ بود.
اجلاس وزرای عدم تعهد
از آنجا که وزیر خارجه بحرین دچار عارضه چاقی است، برای این که بر روی صندلی راحت باشد ، مسئولان برگزاری، یکی از صندلی های ثابت سالن را از جا کنده بودند و به جای آن ، یک صندلی بزرگتر، راحتتر و متحرک (همرنگ صندلیهای وی آی پی ردیف جلوی سالن و از نوع صندلی هیأت رئیسه) برای وزیر خارجه بحرین در نظر گرفته بودند تا شیخ خالد بر روی آن راحت باشد.
همچنین، چینش صندلی هاـ که بر اساس حروف الفبای نام کشورهاست ـ را به گونه ای تنظیم کرده بودند تا صندلی بحرین، در کنار راهروی سالن باشد و رفت و آمد شیخ خالد بدون مشکل و به سهولت انجام گیرد.
لبنیات از سفره مردم حذف میشود؟
روزنامه قدس نوشت: فرصت طلبی برخی از فعالان بازار از نشست نم در ایران برای گران کردن محصولات خود بویژه فرآوردههای لبنی سبب شد که قیمت این محصولات بدون مجوز تا 40 درصد نیز افزایش پیداکند.در عین حال این گرانی ها به دلایل گوناگونی رسانه ای نشد و در عین حال مسؤولان نیز در قبال آن سکوت کردند.
این وضعیت سبب شد که قیمت شیر گران شود و تا سطح لیتری 1100 تومان هم پیش تازد.
این درحالی است که بسیاری از افراد کم در آمد، به دلیل گرانی بیرویه محصولات لبنی، عملاً قدرت خرید پنیر، ماست، کره و شیر را ندارند.
در همین زمینه مشاور انجمن صنفی صنایع فرآوردههای لبنی ایران درخصوص افزایش قیمت فراوردههای لبنی در بازار اظهارداشت: متأسفانه با وجود همه تمهیداتی که در خصوص موضوع قیمت شیرخام اندیشیده شد، نه تنها قیمت این محصول در بازار کاهش نیافت، بلکه شاهد افزایش قیمت شیرخام و در نتیجه آن قیمت فراوردههای لبنی در بازار بودیم.
حسین چمنی با اشاره به اینکه هم اکنون به دلیل افزایش قیمت نهادههای دامی هرکیلوگرم شیرخام در حدود 1100 تومان از سوی دامداران به کارخانجات تولید فراوردههای لبنی عرضه میشود، درعین حال گفت: البته به نظر میرسد، در حدود 200 تا 250 تومان حباب قیمتی برای شیرخام وجود داشته باشد؛ چون تولید شیرخام در کشور به اندازه نیاز مصرف انجام نمی شود.
وی با اشاره به اینکه آمارهای بیماریهای ناشی از عدم مصرف شیر و لبنیات به دلیل کمبود آن در کشور بسیار وحشتناک است، گرانترین هزینه درمان را برای بیماریهای ناشی از عدم مصرف این محصولات عنوان کرد و افزود: کمبود تولید شیر و فراوردههای لبنی در کشور نه تنها شاخصهای اقتصاد خرد، بلکه شاخصهای اقتصاد کلان را نیز تحت تأثیر خود قرار میدهد.
در همین حال رئیس سازمان صنعت استان تهران از بازگشت قیمت لبنیات تا دو روز دیگر خبر داد و گفت: کارخانجات لبنیات گرانفروش 10 میلیارد تومان جریمه شدهاند.
صادقی در خصوص افزایش قیمت محصولات لبنی اظهار داشت: پیگیری و بررسیهای قیمت محصولات لبنی براساس قیمت شیر خام انجام شده است و تا دو روز دیگر تمامی کارخانجات لبنیات باید قیمتها را اصلاح کنند.
وی افزود: در حال حاضر متوسط قیمت شیر خام هزار تومان است و بر همین اساس باید قیمت محصولات لبنی تعیین شود، اما در چند کارخانه شاهد گرانفروشی بودیم، بنابراین چند کارخانه لبنیات 10 میلیارد تومان جریمه شدند و پرونده آنها به تعزیرات تحویل داده شد.
این در حالی است که به دلیل افزایش بیرویه قیمت محصولات لبنی، مصرف این محصولات بشدت کاهش یافته است.
شریعتمداری: مرسی بزودی تغییر خواهد کرد
حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت:
این روزها، در حالی که مقامات و رسانه های غربی از اجلاس تهران به مثابه بمب قوی و قدرتمندی یاد می کنند که ایران اسلامی در عمق جبهه مشترک آمریکا و متحدانش منفجر کرده است و بعد از بیانات رهبر معظم انقلاب، از حضور بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد و محمد مرسی، رئیس جمهور مصر در این اجلاس تلقی دو ضربه هولناک دارند، رسانه های فارسی زبان اردوگاه غرب نظیر بی بی سی، رادیو آمریکا، رادیو فردا و... برای کاستن از عظمت واقعه ای که به قول «نوول ابزرواتور» حیثیت و اعتبار بین المللی آمریکا را با چالش جدی روبرو کرده است، به حاشیه سازی درباره حضور بان کی مون و مرسی روی آورده اند و می کوشند اظهارات این دو میهمان اجلاس تهران را بیرون از بستر و متفاوت با اهداف اجلاس ارزیابی کنند. وجیزه پیش روی اشاره ای گذرا به این بازی دوگانه دارد.
الف: حضور بان کی مون در اجلاس تهران بعد از مخالفت های آمیخته به تهدید آمریکا، اسرائیل و برخی از کشورهای اروپایی نظیر انگلیس صورت پذیرفت. تا اینجا، شرکت دبیر کل سازمان ملل متحد در اجلاس تهران با دو امتیاز برجسته برای اجلاس و جمهوری اسلامی ایران همراه بوده است. اول؛ حضور وی علی رغم مخالفت ها و تهدیدهای پی درپی یاد شده که نشانه سنگین تر بودن کفه اجلاس از کفه تهدیدهاست و دوم؛ اعتراف به اهمیت اجلاس که دربرگیرنده بیش از دو سوم کشورهای عضو سازمان ملل متحد است. توضیح آن که بان کی مون می توانست به ارسال یک پیام همراه با اعزام نماینده به اجلاس بسنده کند! ولی اجلاس تهران، اولین اجلاس عدم تعهد بعد از موج بیداری اسلامی، تحولات و انقلاب های منطقه، شکست آمریکا در حمله نظامی به افغانستان، خروج اجباری از عراق، اوج گیری جنبش وال استریت، بحران اقتصادی بی سابقه آمریکا و اروپا و... دهها رخداد بزرگ جهانی و منطقه ای بود که با توجه به میزبانی جمهوری اسلامی ایران و نقش برجسته منطقه ای و بین المللی آن، یک نقطه عطف در معادلات جهانی به شمار می رفت و بان کی مون به عنوان دبیر کل سازمان ملل متحد نمی توانست از حضور در آن چشم پوشی کند. بنابراین حضور بان کی مون در اجلاس تهران اگرچه با دعوت ایران صورت پذیرفته بود ولی تسلیم اجباری در برابر خواست جمهوری اسلامی ایران نیز بود و با جرأت می توان گفت که اگر محل اجلاس نقطه دیگری غیر از ایران اسلامی بود، اجبار یاد شده وجود نداشت.
رسانه های فارسی زبان اردوگاه غرب- تأکید می شود فقط رسانه های فارسی زبان که کارکرد آنها در حد و اندازه سایت های ضدانقلاب تعریف شده است و نه رسانه های رسمی و بین المللی غرب- سخنان بان کی مون در اجلاس تهران را به چالش کشیدن سیاست ها و بینش و منش جمهوری اسلامی ایران قلمداد می کنند و حال آن که در اظهارات آقای بان کی مون هیچ نکته جدید و ناگفته ای که پیش از آن بارها از تریبون رسمی سازمان ملل و در گستره جهانی مطرح نشده باشد، وجود نداشت و از ایشان غیر از آنچه که در نوبت سخنرانی اجلاس تهران مطرح کرد انتظاری نمی رفت. بنابراین چگونه می توان پذیرفت که جمهوری اسلامی در دعوت از آقای بان کی مون به این نکته بدیهی توجهی نداشته و ناگهان در اجلاس تهران با آن مواجه شده است؟!
و اما، از سوی دیگر آقای بان کی مون برای اولین بار به عنوان دبیر کل سازمان ملل متحد در دیدار با رهبر معظم انقلاب با دیدگاه مستند و همراه با دلایل و اسناد غیرقابل انکار جمهوری اسلامی ایران که در اثبات حقانیت و منطقی بودن سیاست های داخلی و خارجی ایران اسلامی ارائه شده بود، روبرو گردید و همین مواجهه را به هنگام بیانات رهبر فرزانه انقلاب در اجلاس تهران تجربه کرد بی آن که پاسخی برای آن داشته باشد.
ممکن است گفته شود آقای بان کی مون پیش از این هم با نظرات و استدلال های جمهوری اسلامی ایران آشنا بود. بنابراین در اجلاس تهران با سخنان ناشنیده ای روبرو نشده است! که باید گفت؛ بی تردید دبیر کل سازمان ملل متحد با بسیاری از استدلال ها و اسناد مورد اشاره در اثبات حقانیت جمهوری اسلامی ایران از قبل آشنا بوده است ولی نکته درخور توجه آن که، ایشان هیچگاه در موقعیتی قرار نگرفته بود که این اسناد و استدلال ها را بشنود و ببیند و در همان حال ملزم به پاسخگویی باشد. آقای بان کی مون همه این شواهد و دلایل را در حالی که بر کرسی دبیر کلی سازمان متبوع خویش تکیه زده بود، شنیده و دیده بود و بدیهی است که دبیر کل در آن جایگاه ملزم به پاسخگویی نیست. اما ایشان در دیدار با رهبر معظم انقلاب، طرف مستقیم استدلال های حضرت آقا بود و مطابق عرف شناخته شده بین المللی ملزم به پاسخگویی بود و سکوت ایشان در فرهنگ و پروتکل های تعریف شده سیاسی به منزله ناتوانی از پاسخ و پذیرش استدلال و نظرات طرف مقابل تلقی می شود. بنابراین از این زاویه نیز آقای بان کی مون با حضور خود در اجلاس تهران یک امتیاز بزرگ و بین المللی به نفع جمهوری اسلامی ایران برجای گذاشته است.
دقیقاً به همین علت است که -با پوزش از ساحت حضرت آقا- روزنامه اسرائیلی جروزالم پست می نویسد و استدلال می کند «آقای بان کی مون در دامی که آیت الله خامنه ای پیش پای او پهن کرده بود گرفتار شده» و نتانیاهو بعد از پایان دور اول اجلاس سران در شبکه اول تلویزیون رژیم صهیونیستی ظاهر شده و با عصبانیت می گوید؛ در اجلاس تهران و در مقابل چشم و گوش آقای بان کی مون از اسرائیل با عنوان «گرگ درنده»، «دولت جعلی» و «کشوری که محکوم به سقوط است» یاد شد و ایشان با سکوت خود بر آن مهر تأیید زد و چند ساعت بعد از اجلاس سران، آقای «مایکل مندل باوم» کارشناس سیاست خارجی در دانشگاه هاپکینز آمریکا و مشاور مشترک بوش و اوباما، به شبکه تلویزیونی ABC می گوید؛ باید این واقعیت تلخ! را پذیرفت که حضور آقای بان کی مون در اجلاس تهران و سکوت وی در برابر اتهاماتی(!) که به آمریکا و اسرائیل زده شد، بسیار تأسف آورتر از آن بود که انتظار می رفت و...
بنابراین، حضور آقای بان کی مون در اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران، برخلاف توهمی که رسانه های فارسی زبان وابسته به اردوگاه غرب در پی القای آن هستند - و متأسفانه برخی از خودی ها نیز با ساده اندیشی به آن دامن می زنند- یکی از بزرگترین و مؤثرترین برگ های برنده جمهوری اسلامی ایران بود که اتفاقاً با اظهارات غیرمنطقی وی درباره اسرائیل، سوریه و برنامه هسته ای ایران مفهوم و معنا پیدا کرده و به برگ برنده تبدیل شده است و چنانچه اظهارات یاد شده نبود، این برگ برنده در مقیاس مورد اشاره شکل نمی گرفت.
ب: حضور آقای محمد مرسی نیز در حالی که مقامات رسمی و رسانه های غرب با عنوان دهن کجی رئیس جمهور جدید مصر به آمریکا و اسرائیل از آن یاد می کنند، در توهم پراکنی رسانه های فارسی زبان مورد اشاره، «کمتر مثبت و بیشتر منفی»! ارزیابی می شود! چرا؟!
می گویند محمد مرسی درباره سوریه نظری متفاوت با جمهوری اسلامی ایران داشت و ضمن حمایت از مخالفان دولت سوریه به بشار اسد نیز حمله آشکاری کرد. و اما، این سکه روی دیگری هم دارد و محمد مرسی در اجلاس تهران مواضعی اتخاذ کرد که از یکسو فریاد اعتراض آمریکا و اسرائیل و اروپا و متحدان منطقه ای آنها را به آسمان بلند کرده و در همان حال رسانه های یاد شده اصرار به سانسور آن دارند. رئیس جمهور مصر اگرچه درباره سوریه مواضعی متفاوت با ایران داشت ولی در اجلاس تهران از جمهوری اسلامی ایران با عنوان «برادر و همپیمان استراتژیک مصر» یاد کرد، بر ضرورت مقاومت در برابر رژیم اشغالگر قدس تأکید ورزید، ساختار سازمان ملل متحد را نیازمند به اصلاح برای خروج از ترکیب ظالمانه توصیف کرد و بر لزوم وحدت شیعه و سنی برای مقابله با قدرت های استکباری تأکید کرد. به بیان دیگر، محمد مرسی در اجلاس تهران هویت دولت جدید مصر را تعریف کرد. هویتی که «حضور در محور مقاومت»، «مقابله با رژیم اشغالگر قدس»، «همپیمانی استراتژیک با جمهوری اسلامی ایران»، «وحدت شیعه و سنی در محور مقاومت»، «مخالفت مصر با دیدگاه وهابی ها و سلفی ها»، «ظالمانه دانستن ساختار کنونی سازمان ملل متحد» و از همه بااهمیت تر، تأکید بر این نکته که ماهیت نظام کنونی مصر، «اسلامی» است و برخلاف انتظار و تلاش آمریکا و متحدانش «سکولار» نیست. از این روی، اجلاس تهران فرصتی برای محمد مرسی بود تا به گفته پایگاه خبری «اسکات هورتون» تولد ایرانی دیگر در خاورمیانه را اعلام کند و از به حاشیه رفتن واشنگتن در معادلات جهان اسلام خبر بدهد. بنابراین برخلاف آنچه رسانه های فارسی زبان بیگانه و مخصوصاً رسانه دولتی انگلیس در پی القای آن هستند، محمد مرسی با حضور در اجلاس تهران به توهم پراکنی چند ماهه آمریکا و متحدانش درباره ماهیت نظام برخاسته از انقلاب مصر پایان داد و این به تنهایی یکی از بزرگترین دستاوردهای اجلاس تهران است که بدون برپایی این اجلاس در پایتخت ایران، یعنی پرچمدار بیداری اسلامی، علمدار مبارزه با قدرت های استکباری، و فرمانده پیشتاز حذف رژیم صهیونیستی از جغرافیای سیاسی جهان و... امکان پذیر نبود. توماس فریدمن در یادداشت 31 اوت 2012 -جمعه 10 شهریور ماه 91- خود در نیویورک تایمز با برشمردن برخی از محورهای یاد شده خطاب به رئیس جمهور مصر می نویسد «آقای مرسی شرکت شما در اجلاس غیرمتعهدها در تهران اشتباه بزرگی بود که مرتکب شدید. شما با حضور خود در این اجلاس، دولت جدید مصر را به جمهوری اسلامی ایران پیوند زدید، معاهده صلح کمپ دیوید را نادیده گرفتید، از برقراری حکومت دینی در مصر سخن گفتید... آقای مرسی شما باید از این کار خود شرمنده باشید»! و در ادامه می نویسد «مقامات مصری گفته بودند آقای مرسی فقط چند ساعت در تهران توقف می کند تا ریاست غیرمتعهدها را به ایران واگذار کند. واقعاً همین بود؟ او می توانست این کار را از طریق پست و یا ویدئوکنفرانس انجام بدهد و به یکه تازی ایران در منطقه کمک نکند» و دهها نمونه دیگر از این دست که فهرست آن نیز به درازا می کشد.
و اما؛ درباره موضع آقای مرسی نسبت به سوریه باید گفت که دیدگاه رئیس جمهور مصر در این زمینه با سایر مواضع اعلام شده ایشان در اجلاس تهران همخوانی ندارد و بسیار بعید به نظر می رسد که آقای مرسی از این ناهمخوانی باخبر نباشند. توضیح آن که وقتی آقای مرسی بر ضرورت مقابله با اسرائیل و حمایت از محور مقاومت تأکید می ورزند، چگونه می توانند برای حضور پررنگ اسرائیل در مقابله با دولت بشار اسد و حمایت از معارضین سوریه توضیح قابل قبولی داشته باشند و یا درباره آموزش تروریست ها در پایگاه های نظامی ترکیه، تحت مدیریت کارشناسان اسرائیلی که با حمایت مالی اعلام شده عربستان و قطر صورت می پذیرد چه توضیحی خواهند داشت؟ چه کسی می تواند اسرائیل و آمریکا و عربستان و قطر و ترکیه را طرفدار دموکراسی و حامی انقلاب های اسلامی - یا به قول آقای مرسی بهار عربی!- تلقی کند؟! و آیا در حالی که حسنی مبارک و آل سعود و آل خلیفه و علی عبدالله صالح و بن علی و... با رژیم صهیونیستی در ائتلاف و زد و بند آشکار بودند، دولت سوریه از مقاومت فلسطین حمایت نمی کرد!؟ همین دیروز آقای «جمال فهمی» از اتحادیه روزنامه نگاران مصر در مصاحبه با الوطن،اظهارات آقای مرسی در حمایت از مخالفان دولت سوریه را توهین به مردم مصر و بازی ناخودآگاه در میدان دشمن صهیونیستی ارزیابی کرد.
آقای مرسی در اجلاس تهران هویت دولت جدید مصر را اعلام کرده است و این هویت اعلام شده با حمایت از مخالفان دولت سوریه آنهم در کنار آمریکا و اسرائیل و عربستان و ترکیه همخوانی ندارد و به یقین نظر مرسی در آینده نزدیک تغییر خواهد کرد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عکس محمدرضا مهقانی در آذر ماه93
کریمی:عادت ندارم نان حرام سر سفرهام ببرم
مدیریت برق بندرترکمن
سلیمی در نطق میاندستور: حذف شعار مرگ بر آمریکا کشیدن صندلی از ز
ثروتی خطاب به مسئولان خراسان شمالی: پروژه راهآهن گرگان-بجنورد- م
موسوی در اخطار قانون اساسی: رقم تعرفه برق باید مشخص باشد
قاضی پور در اخطار قانون اساسی مخابرات روستایی باید بررسی شود
گزارش تصویری/ صحن علنی مجلس روز چهارشنبه 15 آبانماه
پیام تسلیت فراکسیون زنان و خانواده در پی درگذشت حبیبالله عسگراول
[عناوین آرشیوشده]