سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که خردش را در اختیار گرفت، حکیم است . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 92 فروردین 8 , ساعت 12:4 عصر
سیدمحمد خاتمی از نگاه رهبر انقلاب
پنجشنبه 8 فروردین 1392 ساعت 00:30
متن زیر مروری است بر بیانات رهبر معظم انقلاب در فاصله‌ی سال‌های 1376 و 1384 که در آن مطالبی را پیرامون شخصیت و دولت سید محمد خاتمی (رئیس‌جمهوری ایران در دولت‌های هفتم و هشتم) بیان داشته‌اند.
سیدمحمد خاتمی از نگاه رهبر انقلاب
به گزارش افکارنیوز، این گزارش بدون گزینش موضوعی و از طریق جستجو در پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب تهیه شده است و به ترتیب زمانی مرتب شده است.

در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت
1376/06/02
نکته دیگرى که به نظرم رسید به شما عرض کنم، این است که یکى از شعارهاى بسیار خوبِ جناب آقاى خاتمى - که من از اوّلى که آن را از ایشان شنیدم، واقعاً خدا را شکر کردم مسأله قانونگرایى بود. این، حرف خیلى‌خوبى است و خوشبختانه این را شما بارها تکرار کرده‌اید. در دوره انتخابات گفتید، در مجلس گفتید، این‌جا و آن‌جا گفتید. من مى‌خواهم عرض کنم که تا لحظه آخر، به این شعار تمسّک کنید و بدانید که قانونگرایى کار سختى هم هست؛ اما با وجود سختیهایش، در کوتاه مدّت و بلندمدّت، فوایدش از بى‌قانونى بهتر است.

در دیدار جمعی از بسیجیان
1376/09/05
البته ملت بیدارند. علما، بزرگان و مسؤولین کشور، به فضل پروردگار، مثل همیشه در نهایت هوشیارى عمل کردند و تا دیدند که توطئه است، اقدام نمودند. البته سخنرانى در دنیا زیاد است، شب‌نامه در دنیا زیاد است، حرف نادرست، تهمت و افترا و دروغ، کم نیست؛ اما هر تهمت و دروغى، توطئه نیست، هر شایعه‌اى به‌وسیله دشمن نیست. آن شایعه‌اى که توطئه دشمن است، به‌وسیله انسانهاى خبیر و بصیر شناخته مى‌شود. اوّل کسى که در مقابل این حرفها در این چند روز - این یکى دو هفته - وارد میدان شد و حرف زد، رئیس‌جمهور عزیزمان جناب آقاى خاتمى بود. در مصاحبه خود به شکل بسیار دقیق و هوشمندانه، آنچه را که مى‌خواستند در ذهن مردم القا کنند، ایشان از ذهن مردم، پاک کرد، رفت و در مقابل این توطئه قرار گرفت؛ آنها هم خیلى عصبانى شدند.

در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران‌
1377/02/22
پرسش: در روز انتخابات دوم خرداد، منظور شما از این‌که فرمودید «هیچ‌کس براى من مثل هاشمى نیست» چه بود؟
علّتش این است که آقاى هاشمى از سال 1336 - یعنى چهل‌ویک سال - با من همکارى و رفاقت دارد. رفاقت چهل‌ویک ساله، خیلى است؛ یعنى دو برابر عمر شما. حالا تصادفاً نکته جالبى وجود دارد. آن روزى که من این را گفتم، آقاى خاتمى که انتخاب نشده بود. عجیب است که آقاى خاتمى هم اتّفاقاً همین مقدار با من سابقه دارد؛ از سال سى و هفت. البته آن وقت ایشان کوچک بودند. سال 1337 که من مى‌خواستم به قم بیایم، پدر ایشان، مرحوم آیةاللَّه خاتمى - که مرد بسیار عزیز و بزرگى هم بود - مشهد بودند و ما با ایشان در آن‌جا آشنا شدیم. ایشان و برادرانشان، پانزده، شانزده ساله بودند؛ من هم سنّاً خیلى از آنها بزرگتر نبودم - پنج، شش سال بزرگتر بودم - لیکن در آن سنین، پنج، شش سال کاملاً مشخّص است. با ایشان هم سابقه زیادى داریم. به‌هرحال، الان وضع خوب است. الان رئیس جمهورمان کاملاً به ما نزدیک است و الحمدللَّه روابط فى‌مابین، بسیار خوب و صمیمى است.

در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تربیت مدرّس‌
1377/06/12
پرسش: از آن‌جا که دولتِ محترم آقاى خاتمى، انتخاب‌شده مردم و مورد تأیید جناب‌عالى است، چرا شما به عنوان رهبر انقلاب، مانع سنگ‌اندازى گروههاى فشار در جهت حرکتهاى متعالى این دولت نمى‌شوید و جلوِ آنها را نمى‌گیرید؟

من اگر ببینم و بدانم که کسى حقیقتاً در کار این دولت سنگ‌اندازى مى‌کند، بدانید که قاطعاً جلوش را خواهم گرفت؛ ملاحظه هم نمى‌کنم. اعتقادم این است که امروز همه باید به این دولت کمک کنند و اگر همه کمک نکنند، توفیق پیدا نخواهد شد. مسائل کشور، مسائل بسیار حسّاسى است و سفارش من همیشه به همه این بوده و هست. هر حمایت و کمکى هم چه آقاى رئیس جمهور و چه اعضاى دولت از من خواسته‌اند و برایم میسور بوده، بى‌دریغ کرده‌ام، باز هم خواهم کرد. اگر واقعاً کسانى بخواهند اذیت کنند، من جلوشان را مى‌گیرم. البته بعضى از کارها ممکن است مخالف‌خوانى باشد؛ اما مانع به حساب نمى‌آید. مخالفان دولتها همیشه هستند. اگر یک نفر در مسأله‌اى مخالف هم باشد و انتقادى هم بکند، مادامى که به سنگ‌اندازى نینجامیده باشد، اشکالى ندارد؛ اما اگر به آن‌جا برسد، قطعاً جلوش گرفته خواهد شد.

پرسش: در تحلیلى کلّى، انتخاب جناب آقاى خاتمى، رأى به اصلاح بود و فرصتى طلایى براى تقویت نظام فراهم آورد و انقلاب اسلامى را براى سالها بیمه کرد. در این شرایط: ...علّت این‌که منصوبین جناب‌عالى در ... از جناح مخالف این روند انتخاب مى‌شوند، چیست؟

آن جمله‌اى که این برادر یا خواهرمان در مورد «رأى به اصلاح» نوشتند، تحلیل ایشان است؛ تحلیل من از قضیه این نیست. بالاخره بیست میلیون نفر، با انگیزه‌هایى به رئیس جمهور رأى دادند. شما از کجا مى‌دانید که همه این بیست میلیون نفر، رأى به اصلاح دادند؟ انگیزه‌هاى گوناگونى داشتند؛ به این انگیزه‌هاى گوناگون، رأى دادند. آنچه که مسلّم است، این است که این رئیس جمهور، منتخب بیست میلیون جمعیت است؛ این چیز باارزشى است. اما این‌که شما از این بیست میلیون نفر رفراندم کرده باشید و به شما گفته باشند ما رأى به اصلاح دادیم، نه؛ من نمى‌توانم این را باور کنم و بپذیرم.

البته همه اصلاح را مى‌خواهند؛ هیچ کس نیست که اصلاح را نخواهد؛ هیچ‌کس هم نیست که معتقد باشد در دوره قبل از این دولت، همه چیز در حدّ اعلاى صلاح بود. نخیر؛ مسلّماً اشکالات زیادى بوده است. وقتى شما یک رئیس جمهور را انتخاب مى‌کنید، انتخاب مى‌کنید تا آن اشکالات را برطرف کند. در این هم شکّى نیست؛ همه همین‌طور فکر مى‌کنند و مایلند. اگر در دوره‌ى آینده هم انتخاباتى صورت بگیرد، مسلّم باز همین خواهد بود؛ یک عدّه هستند که چیزهایى را قبول دارند، یک عدّه هم چیزهایى را قبول ندارند. این‌که منصوبین من در آن دستگاههاى گوناگون، مخالف این روند هستند، نه؛ من این را قبول ندارم. نخیر؛ آنها هم طرفدار اصلاحند. همانهایى که این‌جا اسم آوردند - و من البته اسم نمى‌آورم - افرادى هستند که اصلاح را دوست دارند؛ بسیار از آنها دولت را دوست دارند؛ خود آقاى خاتمى را دوست دارند و با ایشان همکارى مى‌کنند. به نظر من، این‌طور قضاوتها، قدرى رجمِ به غیب است و صلاح نیست.

در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت
1378/06/02
خوشبختانه جناب آقاى خاتمى - رئیس جمهور محترم و عزیز ما - تازه‌نفس و آماده به کار و داراى توان و داراى شرایط لازم براى این کار هستند. من از این بابت هم خدا را سپاس مى‌گویم و هم ایشان را خیلى دعا مى‌کنم. وسط میدان هیأت دولت و مجموعه دولت، نگاهها باید به اشاره رئیس جمهور باشد....البته من وظیفه‌ام است که از شخص جناب آقاى خاتمى به عنوان رئیس جمهور محترم و دولت به صورت کلّى دفاع کنم و شما بدانید که دفاع خواهم کرد. نه این‌که در مقابل دشمنان دفاع مى‌کنم؛ حتّى در مقابل انتقادهاى غیر صحیح دوستان - یعنى عناصر داخلى و عناصر مؤمن و عناصر خودى - دفاع مى‌کنم؛ اما این به معناى آن نیست که دولت نباید در درون خود به نقد عملکرد خودش بپردازد. یک مقدار باید به نقدِ عملکردها بپردازید.

در خطبه‌هاى نمازجمعه‌
1378/09/26
...طورى حرف مى‌زدند که مردم را دلسرد کنند تا پاى صندوقهاى رأى نیایند؛ اما مردم به حرف دلسوزانِ خودشان گوش کردند و به وسط میدان آمدند و با سى میلیون رأى در انتخابات شرکت کردند. واقعاً حرکت خیلى عظیمى بود و موفقیّت بزرگى براى ملت ایران و براى نظام جمهورى اسلامى شد. به مجرّد این‌که این انتخابات به پایان رسید و معلوم شد که جمعیتِ زیادى آمده‌اند و رئیس جمهورىِ منتخب مشخّص شد، رادیوهاى بیگانه طورى لحنهایشان را برگرداندند که انگارى دوم خرداد را آنها راه انداخته‌اند؛ انگارى که دوم خرداد مال آنهاست! تا به‌حال هم هنوز رها نکرده‌اند؛ تا الان هم که تقریباً دو سال و نیم مى‌گذرد، همچنان همان‌طور حرکت مى‌کنند! تبلیغات کردند و راجع به رئیس جمهورى محترممان حرف زدند و مطالبى گفتند.

من این خاطره را مى‌خواهم عرض کنم: در همان روزهاى اوّل، دومِ بعد از انتخابات بود که جناب آقاى خاتمى - رئیس جمهور عزیزمان - از من وقت ملاقات خواستند و آمدند با من ملاقات کردند. به ایشان گفتم من نمى‌دانم شما در این چند روز که گرفتار مسائل انتخابات بوده‌اید، فرصت کرده‌اید این رادیوها را گوش کنید یا نه؟ اما من گوش کرده‌ام. این رادیوها این‌طور وانمود مى‌کنند که حرکت دوم خرداد، حرکتى بر ضدّ انقلاب، بر ضدّ امام و بر ضدّ اسلام بود! روشهاى تبلیغات است؛ این‌طور حرکت مى‌کنند. من مایلم شما در همین اوّلین صحبتى که خواهید کرد، تو دهن اینها بزنید و نشان دهید که نه، قضیه این‌طور نیست؛ راه، راه امام است؛ راه، راه انقلاب است. بعد از سه، چهار روز ایشان یک مصاحبه مطبوعاتى داشتند. بعد که ایشان با من مجدّداً ملاقات کردند، گفتند من در حال آن مصاحبه مطبوعاتى چیزهایى در ذهنم آماده کرده بودم که بگویم؛ اما همه‌اش از یادم رفت. تنها چیزى که به یادم بود، همان حرف شما بود که گفتید تو دهن اینها بزنید. ایشان در آن مصاحبه، تو دهن آنها زد. تا امروز هم بحمداللَّه رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس قوّه قضایّیه و مسؤولان کشور، موضع انقلاب، موضع امام، موضع اسلام و پایبندى به ارزشهاى اسلامى را هر روز تکرار مى‌کنند.

در دیدار با جوانان در مصلّاى بزرگ تهران‌
1379/02/01
من خدا را شکر مى‌کنم که ملت ما بیدار و مسؤولان ما بحمداللَّه بر گرد محور دین و اسلام متّفق الکلمه‌اند. بسیارى سعى مى‌کنند از زبان مسؤولان کشور، از زبان رئیس جمهور یا دیگران، حرفهایى بزنند. اینها زحمت بیهوده مى‌کشند. رئیس جمهور، یک عنصر روحانى، مؤمن، مرید امام، متکفّلِ ترویج دین و داراى احساس مسؤولیت در این زمینه است. مسؤولان دیگر هم بحمداللَّه در سطوح بالا همین‌طورند. البته در مسؤولان میانى کسانى هستند که ما از آنها گله داریم.

...من البته مایل نبودم با این صراحت و تفصیل درباره بعضى از مطبوعات حرف بزنم. در واقع ناگزیر شدم. من با مسؤولان صحبت کردم. رئیس جمهور محترممان هم مثل من از این مطبوعات ناراحت است؛ من با ایشان هم صحبت کرده‌ام. شنیدم ایشان بعضى از اینها را جمع کرده‌اند، نصیحت کرده‌اند و به آنها حرفهایى زده‌اند. من نمى‌دانم آیا کار با نصیحت پیش مى‌رود یا نه؟ بعید مى‌دانم!

در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران
1379/04/19
برادران و خواهران عزیز؛ مسؤولان و مدیران برجسته نظام جمهورى اسلامى! خیلى خوش آمدید. جلسه بسیار شیرین و مطلوب و ان‌شاءاللَّه مفیدى است. بیانات جناب آقاى خاتمى، بیانات خوب و مفید و حاکى از انگیزه‌هاى بسیار خوب و والا بود. امیدواریم که ان‌شاءاللَّه همین مطالبى که فرمودند - بخصوص بخش اوّلِ آن که به سیره مولاى متّقیان و امام موحدان، امیرمؤمنان علیه‌الصّلاةوالسّلام معطوف بود - به یاد ما باشد و براى ما همیشه درس باشد.

...دشمنان ما در مواقع حسّاس در محاسبات خود دچار اشتباه مى‌شوند. البته اینها اشتباهاتى نیست که اگر من ذکر کردم، آنها بتوانند اصلاحش کنند؛ نه، اشتباه در شناختِ واقعیتها دارند. براساس این اشتباه برنامه‌ریزى مى‌کنند و برنامه‌ریزى غلط از آب درمى‌آید؛ لذا موفّق نمى‌شوند. آنها براى دفاع از رژیم پهلوى برنامه‌ریزى کردند و با همه قدرت هم ایستادند؛ منتها در شناختِ مسائل ایران، در شناختِ مردم، در شناختِ روحانیت و در شناختِ دین اشتباه کرده بودند؛ لذا شکست خوردند. این‌جا هم سرنوشتشان جز این نیست و شکست خواهند خورد.

اینها در چند مورد اشتباه کردند: اشتباه اوّلشان این است که آقاى خاتمى، گورباچف نیست. اشتباه دومشان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سومشان این است که نظام مردمىِ جمهورى اسلامى، نظام دیکتاتورى پرولتاریا نیست. اشتباه چهارمشان این است که ایرانِ یکپارچه، شوروىِ متشکّل از سرزمینهاى به هم سنجاق شده نیست. اشتباه پنجمشان این است که نقش بى‌بدیل رهبرى دینى و معنوى در ایران، شوخى نیست.

...من واقعاً دریغم مى‌آید که اسم خاتمى عزیزمان - این سید آقازاده شریف مؤمن دلباخته به معارف دینى و دلباخته به امام و طلبه‌اى مثل خود ما - را آن‌طورى که غربیها مطرح کردند، مطرح کنم و ایشان را با گورباچف مقایسه کنم؛ ولى آنها این مقایسه را کردند و صریحاً گفتند که در ایران هم گورباچفى به قدرت رسید! البته فراموش نکنیم که متأسفانه یک عدّه هم در داخل خوششان آمد و این اهانت را نفهمیدند و آن توطئه‌اى را که پشت این اهانت هست، به طریق اولى‌ نفهمیدند! به مغرضان و آنهایى که مى‌فهمند چه دارد اتفاق مى‌افتد و چه مى‌خواهند پیش بیاورند، کارى ندارم؛ اما یک عدّه از آنهایى که مغرض هم نبودند، نفهمیدند که چه شد و دشمن چه مى‌خواهد انجام دهد.

به آن تفاوتها برگردیم. تفاوت اوّل، تفاوت رئیس جمهور ما با آقاى گورباچف است. گورباچف روشنفکرى بود که حتى به احتمال زیاد به اصل و مبانى مارکسیزم هم اعتقاد زیادى نداشت؛ آدمى بود که اصلاً ساختار شوروى را قبول نداشت؛ خود او هم به زبانهاى مختلف این را اظهار کرده بود. البته در آن وقتى که سرِ کار آمد، چندان صریح نمى‌توانست اینها را بگوید؛ اما بالاخره اظهار مى‌کرد. رئیس جمهور ما، جمهورى اسلامى، دین و اعتقاد قلبى اوست؛ امام مراد و مقتداى اوست؛ یک روحانى است. آنها اول در خوش‌خیالیهاى خود حرفهایى زدند، هنوز هم سیاستمدارترین و موذى‌ترینهایشان آن حرفها را مى‌زنند؛ اما عدّه‌اى از آنها از این دو سال اخیر به وحشت افتادند و بارها در تبلیغات خودشان گفتند که نه، این هم از خودشان است؛ جزو همین بنیادگراهاست! اتفاقاً این را درست فهمیده‌اند! گورباچف به مبانى مارکسیزم بى‌اعتقاد و دلباخته غرب بود؛ حرفهایى هم که مى‌زد، حرفهاى غربیها بود؛ منتها با زبان روسى آنها را بیان مى‌کرد؛ والّا شعارهاى او هم غیر از شعارهاى آنها نبود؛ او دلباخته آنها بود! البته در این‌جا قضایاى بسیار ریزى - مثل سفرها، امتیاز دادنهاى دروغین و بیخودى و ... - هست که نمى‌خواهم آنها را بگویم؛ چون جاى این جلسه نیست؛ خود شما هم مى‌توانید آن قضایا را پیدا کنید.

در دیدار کارگزاران نظام
1380/12/27
واقعیّتهاى امریکا این است؛ حکومت امریکا این است؛ آن مشخّصه و ممیّزه‌اى که نظام امریکایى به دنیا نشان داده، این است؛ نه آزادى انسان، نه برابرى انسان. کدام برابرى؟! شما هنوز هم بین سیاه و سفید برابرى قائل نیستید. همین امروز هم از نظر شما رگه سرخ‌پوستى در یک نفر آدم در هر یک از مراحل گزینش ادارى یک نقطه ضعف براى او محسوب مى‌شود. برابرى انسانها؟! آزادى فکر؟! شما حاضرید همین سخنرانى، یا سخنرانى آقاى رئیس جمهور را در رسانه‌هایتان در امریکا پخش کنید؟ اگر آن‌جا آزادى فکر و آزادى بیان هست، همین سخنرانى نیم‌ساعته آقاى خاتمى را بردارید پخش کنید. کدام آزادى فکر؟! رسانه‌ها متنوّع است، اما بند ناف همه متّصل به دستگاه سرمایه‌دارى و سرمایه‌داران بزرگ امریکاست که اکثریّتشان در اختیار صهیونیستهاست! این معنى آزادى رسانه‌ها در امریکا است؟! چرا به مردم دنیا دروغ مى‌گویید؟

در دیدار جمعی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش‌
1381/04/26
نکته دومى که در این بیانیه [دولت آمریکا] قابل توجّه است، باز همان اشتباهات فاحش اینهاست که همیشه سعى کرده‌اند بین عناصر اصلى در کشور ما اختلاف ایجاد کنند. گویا راههاى امنیتى و جاسوس مآبانه و ترفندهاى دیگر، کارگر نشده و توى دهنشان خورده است. لذا رئیس جمهورشان را وارد ماجرا کرده‌اند که او بیاید بین عناصر اداره کننده کشور تفکیک قائل شود و بگوید ما این بخش را قبول داریم، آن بخش را قبول نداریم. کأنّه ملت ایران منتظر نشسته ببیند آنها چه کسى را قبول دارند، چه کسى را قبول ندارند! البته دروغ مى‌گویند؛ آنهایى را که مى‌گویند قبول داریم، قبول ندارند، والّا اگر ملت ایران واقعاً بداند که آنها به‌جد دنبال این هستند که اشخاص و جناحى را در کشور سرِ کار بیاورند، از لجِ آنها با آن جناح اگر مخالف هم نباشد، مخالفت خواهد کرد. البته این حیله هم کارگر نشده و نخواهد شد. رئیس جمهور محترممان در موضعگیرى خود توى دهن رئیس جمهور امریکا زد. جناحهاى مختلف کشور هم با این‌که در مسائل گوناگونى با هم اختلاف دارند، در این مسأله همه یک حرف زدند؛ همه به امریکاییها گفتند: فضولى موقوف! دخالت ممنوع! در امور داخلى کشور ما دخالت نکنید!

در دیدار نمایندگان مجلس
1382/03/07
مسأله امریکا این است که مى‌گوید: «ملت ایران! حکومت و حاکمیت ملى و ارزشهاى مورد قبول و احترام خودتان را رها کنید و از آنها دست بردارید!» وقتى این ارزشها و حاکمیت ملىِ متّکى به قانون اساسى و عملکرد خوبِ این بیست و چند سال جمهورى اسلامى از بین رفت، معنایش این است که امریکاییها بتوانند همان سلطه‌اى را که در دوران طاغوت بر این کشور داشتند، پیدا کنند، که مطلقاً به کمتر از این هم قانع نیستند. البته بین آنچه که به نظر آنها بد و بدتر است، بد را انتخاب مى‌کنند؛ یک نفر را بر نفر دیگر، یک جناح را بر جناح دیگر و یک حرف را بر حرف دیگر گاهى ترجیح مى‌دهند، که امروز همه چیز روشن شده است؛ اما به‌مجرّد این‌که چیزى برخلاف نظر آنها از هر گوشه‌اى صادر شود، موضعگیریشان را علنى مى‌کنند. امروز که امریکاییها با غرور - و به نظر من غرور احمقانه؛ حقیقتاً آنچه که امروز امریکاییها دچارش هستند و بالاخره سیلى آن را هم خواهند خورد، غرور احمقانه است - خیلى از حرفهایشان را صریح مى‌زنند، بعد از بیانیه‌اى که رئیس‌جمهورمان آقاى خاتمى دادند - و در آن مواضع اصولى خود را آشکار کردند که البته براى ما چیز تازه‌اى نبود، چرا که ایشان را مى‌شناسیم و همیشه مواضعشان را مى‌دانستیم - و در آن ایشان ایستادگى خود را بر مبانى اسلامى و نفرت و شکوه عمیقشان را از رفتار متکبّرانه امریکا نشان دادند - که همه شنیدید - آنها و همه مراکز تبلیغاتى دنیا علیه این بیانیه موضع گرفتند، در حالى‌که اینها همان کسانى بودند که در مواردى که لازم مى‌دانستند، از ایشان حمایت و تأییدشان هم مى‌کردند! مسأله آنها مسأله این شخص و آن شخص و این جناح و آن جناح نیست، بلکه مسأله این است که در این‌جا یک حاکمیت برخاسته از مردم - على‌رغم آنها - به‌وجود آمده که مبتنى بر ارزشهاى خودِ این مردم است، نه ارزشهاى مورد خواست آنها؛ ارزشهاى غربى، تحمیلى و وارداتى.

در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان
1384/02/19
هدف دشمن فقط دامن زدن به اختلافات سیاسى در بین جناح هاى سیاسى نیست؛ ایجاد اختلاف و دوگانگى در رأس حاکمیت نظام و ایجاد شکاف هم هدف مهم اوست. یعنى در رأس نظام و در تصمیم گیرى نظام، دو فکر متعارض وجود داشته باشد که سر هیچ مسأله یى نتوانند با هم کنار بیایند. روى این پروژه کار کرده اند؛ یک عده هم در داخل فشار آوردند که همین کار بشود. روى آقاى خاتمى هم خیلى فشار آوردند، اما ایشان تدین و عقل به خرج داد و زیر بار نرفت. اینها مى خواستند کارى کنند که در رأس نظام، بین رهبرى، رئیس جمهور و دیگر مسؤولان دعوا و اختلاف باشد؛ دائم این تصمیم بگیرد، آن نقض کند. صریحاً هم گفتند حاکمیت دوگانه، و در خیلى از جاها این را اعمال کردند.

در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت
1384/05/10
...من به سهم خودم - آن مقدارى که شاهد تلاشهاى شما بودم - از شما تشکر مى‌کنم. در سالهاى گذشته من شاهد تلاش پُرحجم و جدى جناب آقاى خاتمى و شما برادران و خواهران در همه‌ى زمینه‌ها بودم؛ این چیزى است که ما باید آن را نعمت بزرگى از نعم الهى بدانیم.

...لازم است از شخص جناب آقاى خاتمى هم صمیمانه تشکر کنم. این را به شما دوستان بگویم، به خود ایشان هم شاید بارها گفته‌ام؛ در طول هشت سالى که ما با ایشان به‌طور مستمر و مداوم در ارتباط بودیم، رفاقت و صمیمیت ما با ایشان روزافزون بوده؛ خدا را شکر. الان پیوند عاطفى و محبت‌آمیزى که بین بنده و آقاى خاتمى هست، از آنچه در هشت سال پیش بوده، بمراتب مستحکم‌تر است؛ و این ناشى از خصوصیاتى است که من در این مدت در ایشان حس کردم. تدین و پایبندى و نجابت و روحیه‌ى نجیب ذاتىِ ایشان واقعاً جزو امتیازات و خصال برجسته در ایشان است. ایشان در این مدت تلاش متراکمى انجام دادند؛ ما شاهد بودیم و مى‌دیدیم. در مقاطع زمانى مختلف، کشور و دولت و مسؤولان با حوادثى مواجه شدند، و ایشان در یکى از حساس‌ترین مراکز این مواجهه قرار داشتند و صبر و تحمل کردند؛ ان‌شاءاللَّه خداى متعال اجر این صبر و تحمل را خواهد داد.

در میان خصوصیات ایشان، اگر من بخواهم روى یکى از آنها تکیه کنم، این است که ایشان در همه‌ى این مدت، دشمنانى را که کمین کرده و خیز برداشته بودند، ناامید کردند. خیلى‌ها از سال 76 - از اول تشکیل این دولت - مى‌خواستند آقاى خاتمى را در موضع مقابله و مواجهه‌ى با نظام قرار دهند؛ خیلى هم تلاش کردند؛ ما شاهد بودیم. البته ریشه و مبنا و سلسله‌جنبان این تلاشها در بیرون از این مرزهاست؛ منتها کسانى هم متأسفانه همان انگیزه‌هاى فاسد و پلید را در داخل انعکاس مى‌دادند. خیلى تلاش کردند، اما آقاى خاتمى حقیقتاً مقاومت کردند. آن روزى که ایشان اعلام کردند وقتى مى‌گویم «جامعه‌ى مدنى»، مراد من مدینةالنبى است - که اتفاقاً دیروز یا پریروز در یکى از صحبتهاى ایشان من این را خواندم - خیلى خلاف انتظار بعضى‌ها شد؛ لذا به ایشان حمله کردند و فشار آوردند.

...من همیشه در این مدت شماها را دعا کرده‌ام. آقاى خاتمى را حداقل در هر شبانه‌روز یک بار دعا کرده‌ام؛ یعنى در تمام این مدت شاید هیچ شب و روزى نبوده که من شخص ایشان را دعا نکنم. بقیه‌ى مسؤولان و دیگران را هم همیشه دعا کرده‌ام و باز هم دعا خواهم کرد.
کد مطلب: 206222
لطفا جهت تسهیل ارتباط خود با افکار نیوز، در هنگام ارسال پیام این نکات را در نظر داشته باشید:

1.ارسال پیام های توهین آمیز به هر شکل و با هر ادبیاتی با اخلاق و منش اسلامی ،ایرانی ما در تناقض است لذا از ارسال اینگونه پیام ها جدا خودداری فرمایید.
2.از تایپ جملات فارسی با حروف انگلیسی خودداری کنید.
3.از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری کنید.

     

 



پنج شنبه 92 فروردین 8 , ساعت 12:0 عصر
کارت عروسی یکی از یادگارهای شیرین هر مراسم عروسی است. عروس‌خانم‌ها و آقادامادها هم سعی می‌کنند سنگ‌تمام بگذارند و هرکدام با ایده و ابتکاری جدید در این میدان رقابت، برنده شوند.
به گزارش تعامل، در این مطلب سراغ تعدادی از ستارگان متاهل سینما و تلویزیون رفتیم و از آنها پرسیدیم چه چیزی روی کارت عروسی‌شان نوشته‌اند. در این میان بعضی‌ها هم بودند که اصلا عروسی نگرفته بودند، بعضی‌ها هم ترجیح داده بودند مهمانانشان را شفاهی دعوت کنند و از کارت استفاده نکرده بودند. ما صحبت‌های این دوستان را که خالی از لطف هم نبود در بخشی از همین مطلب آوردیم. با ما و این چهره‌های خوشبخت همراه باشید.

امیر جعفری
من و همسرم ریما رامین فر 8سال نامزد بودیم. بنابراین دلیلی نداشت بعد از این همه وقت عروسی بگیریم. در نتیجه کارت عروسی هم نداشتیم. نه من کت و شلوار دامادی پوشیدم و نه ریما لباس عروسی. فرناز رهنما
کارت عروسی ما یک کارت ساده به شکل قاب بود که من سادگی آن را خیلی دوست داشتم. روی آن هم فقط ساده و صمیمانه نوشته بودیم: «حضور شما موجب خوشحالی ماست.»

رضا داوودنژاد
کارت عروسی ما خیلی متفاوت و خاص بود. روی کارت ما هیچ چیز نوشته نشده بود جز اسم‌هایمان، رضا داوودنژاد و غزل بدیعی به‌اضافه تاریخ عروسی؛ همین و تمام. کارتمان هم شکل یک پازل بود. روز عروسی تیمی بسیج شدند و با همه مهمان‌ها تماس گرفتند و آدرس محل عروسی را به آنها گفتند.


حمیرا ریاضی
کارت عروسی من بسیار ساده بود و روی آن نوشته بودیم: «کاروانی آمد… بارش لبخند…» شعری از سهراب سپهری است.

نیوشا ضیغمی
ما کارت عروسی نداشتیم، به‌خاطر اینکه مراسم عروسی‌مان بسیار کوچک و خانوادگی بود، بنابراین ترجیح دادیم مهمانان عروسی کوچک‌مان را تلفنی و شفاهی دعوت کنیم و کار به کارت و این چیزها نکشید.

پژمان بازغی
ما کارت عروسی نداشتیم. فکر کردیم ممکن است در چاپخانه آدرس محل عروسی لو برود و به این ترتیب آسایش و امنیت مهمانانمان خدشه دار شود. به همین دلیل بی‌خیال کارت عروسی شدیم. 

مریم امیرجلالی
من 29 بهمن سال 49 روز عیدغدیر ازدواج کردم. آن زمان عروسی‌ها خیلی ساده بود. مثل الان نبود که هزارتا چشم و هم چشمی و تجملات باشد. من سفره عقدم را خودم چیدم. سفره عقد خودم که سهل است حتی سفره عقد دخترم را هم که سال‌ها بعد بود (سال 73) خودم چیدم. کارت عروسی هم نداشتم. همه مهمان‌ها را حضوری یا تلفنی دعوت کردیم. عروسی ساده و کوچکی بود. اصلا کارت عروسی هم مثل الان از واجبات عروسی نبود.

حدیث فولادوند چون مهمانان عروسی ما بسیار محدود بودند تصمیم گرفتیم کارت عروسی نداشته باشیم. ما مهمانان‌مان را حضوری یا تلفنی دعوت کردیم.

کمند امیرسلیمانی
عروسی ما کارت نداشت. کلا چندتا از رسومات مرسوم عروسی بود که من به آنها اعتقاد و علاقه‌ای نداشتم. یکی هم همین کارت عروسی بود. یکی دیگر هم تزئین و گل زدن ماشین عروس بود که از هر دو پرهیز کردم. من به اینها و چندتا چیز دیگر اعتقادی نداشتم و استفاده هم نکردم. ما مهمانان عروسی‌مان را تلفنی یا حضوری دعوت کردیم. 

ویشکا آسایش
من عروسی نگرفتم که کارت عروسی داشته باشم. آن زمان با مراسم عروسی و همه این تجملات بی‌مورد آن مثل کارت و … مخالف بودم. البته الان هم هنوز با بریز و بپاش بی‌مورد و تجملات مخالف هستم. من فقط عروسی‌های ساده و صمیمانه را دوست دارم.

مائده طهماسبی
ما جزو آن افرادی هستیم که نه عروسی گرفتیم و نه کارت عروسی داشتیم. آن زمان که ما ازدواج کردیم جوان‌ها خیلی آرمان‌گرا بودند، ما هم جزو آن نسل آرمان‌گرایی بودیم که سعی می‌کردیم همه چیز زندگی‌مان در نهایت سادگی باشد و اصلا چیزهایی مثل عروسی را تجملات می‌دانستیم که باید از آنها پرهیز کرد، اما جالب است نسل بعد از ما هر روز بیشتر از روز قبل درگیر همین تجملات شدند. شبنم قلی‌خانی من از بچگی مثل خیلی از دختربچه‌ها عاشق مراسم عروسی بودم. البته عروسی خودم خیلی ساده و به دور از تجملات بود. کارت عروسی‌مان را همسرم طراحی کرد و روی آن شعری از فریدون مشیری را نوشتیم:
« تنها نگاه بود و تبسم میان ما تنها نگاه بود و تبسم. گاهی که سینه‌های‌مان چون کوره می‌گداخت دست تو بود و دست من – این دوستان پاک- که از شوق سر به دامن هم می‌گذاشتند وزین پل بزرگ – پیوند دست‌ها- دل‌های ما هم به خلوت هم راه داشتند.» و البته در پایان نوشتیم: «خواهشمندیم از آوردن هرگونه دوربین خودداری کنید.» 

شیلا خداداد
ما روی کارت عروسی مان جمله خیلی ساده‌ای نوشته بودیم. کارت با «در پرتو مهر یزدان پاک» شروع می‌شد و در ادامه بود: «در انتظاریم/ با گل وجود خود، محفل آرای سرور ما باشید… شیلا و فرزین». من این متن را از بین چند متنی که دیده بودم انتخاب کردم.

رزیتا غفاری
ما روی کارتمان نوشته بودیم: «دست‌های منتظرمان سرانجام با عشقی به پاکی آب و با ایمانی به تزاید خاک خوشبختی را می‌سازد، عزم آن داریم که در خانه کوچک‌مان نگهش داریم.»

زیبا بروفه
کارت ما یک نقاشی کارتونی بود که خودمان کشیده بودیم. متاسفانه جمله روی آن را یادم نیست. به‌هرحال نزدیک 17 سال از ازدواج ما گذشته است، اما خودمان خیلی کارت‌مان را دوست داشتیم؛ فکر می‌کنم مهمانان هم خوششان آمد. 

شقایق دهقان
ما کارت عروسی داشتیم اما هیچ چیز خاص و ویژه‌ای روی آن ننوشتیم. همان جملات مرسوم و عادی که تشریف بیاورید و ما را خوشحال کنید و… . شاید باورتان نشود اما نه تنها یادم نمی‌آید روی کارتمان چه نوشته بودیم، حتی یادم نمی‌آید عروسی‌مان چه روزی بود! می‌دانم شهریور بود اما یادم نیست چندم شهریور بود. برای اینکه این چیزها از همان اول اصلا برای من و محراب اهمیت نداشت.

سپند امیرسلیمانی
کارت عروسی ما آن چیزی که به معنای متعارفش در ذهنتان می‌آید، نبود. ما یک کارت ویژه و متفاوت طراحی کردیم. کارت ما یک تخته شاستی مستطیلی شکل بود که دوتا عکس روی آن چسبانده بودیم. عکس‌های دو نفره‌ای از من و همسرم. هر دو عکس هم فانتزی و شیطنت‌آمیز بودند. عکس بالایی که تاریخ قبل از ازدواجمان را داشت همسرم آرام نشسته بود و من شاد و خندان، شیطنت می‌کردم. عکس پایینی که تاریخ بعد از ازدواجمان خورده بود من آرام و مظلوم نشسته بودم و همسرم خندان و شاد، شیطنت می‌کرد. در کنار این عکس‌ها 5 بیت شعر هم بود که مضمون آن این بود که در مراسم ما شرکت کنید اما برای هر نفر از مهمانان یک بیت شعر ویژه آن مهمان هم گفته بودیم. یعنی همه ابیات جز بیت چهارم که برای هر نفر متفاوت و مناسب با آن آدم بود، مثل هم بودند. من یک شب تا صبح بیدار نشستم و این شعرها را مخصوص هر نفر نوشتم. برای پیرها مناسب سن و احترام‌شان و برای جوان‌ها هم مناسب حال و هوای جوانی شعر گفتیم. بیت آخر هم این بود که : چند ساعت بیا پیش ما بشین/ جون مادرت بی‌خیال دوربین

پنج شنبه 91 اسفند 24 , ساعت 11:54 صبح

تکنیک های متعددی وجود دارد که در این زمان از سال افراد به آنها فکر می کنند تا روزهای بهتری برای کیف پول خود بسازند و شما هم می توانید این روشها را امتحان کنید .


چگونه برای سال نو خریدی اقتصادی داشته باشیم؟

صدای دف حاجی نوروز ها و تغییرات آب وهوایی که از نزدیک شدن ایام عید و تعطیلات خبر می دهد. شروع پخت و پز شیرینی های خانگی همه و همه نشان می دهد که این ایام آمیخته از احساسات مختلف و زیباست . بچه ها خیلی بیشتر از بزرگسالان مشتاق رسیدن این روزها هستند ، اما بزرگترها بیشتر اوقات نگرانند چرا که احساس می کنند در این روزها کنترل هزینه ها برایشان سخت شده است.

خریدی خوب ولی مقتصدانه برای ایام عید کاری سخت است و نیازمند تلاشی دشوار. از آنجا که قیمت ها در فصل تعطیلات ممکن است گران تر باشد ، همیشه خوب است بدنبال پیدا کردن راه هایی برای صرفه جویی در پول باشیم ، حتی اگر به نظر می رسد که زمان زیادی نداریم .
تکنیک های متعددی وجود دارد که در این زمان از سال افراد به آنها فکر می کنند تا روزهای بهتری برای کیف پول خود بسازند و شما هم می توانید این روشها را امتحان کنید .

با کمی برنامه ریزی و پیش بینی برای بودجه خرید عید بزرگسالان هم می توانند شاد تر باشند .

بودجه ای برای تعطیلات در نظر بگیرید :
در مرحله اول تعیین کنید که می خواهید چه مقدار صرف خرید هدایا کنید. لیستی از افراد مورد نظرتان بنویسید و در آن ذکر کنید که قصد دارید به هر کسی چه مقدار عیدی بدهید . این روش به شما کمک می کند که هزینه و همچنین وقت کمتری صرف کنید .

خرید برای سال نو را زودتر شروع کنید :
به دلیل اینکه در این روزها قیمت اجناس خاصی افزایش می یابد،خرید در روزهای نزدیک عید می تواند سخت تر و استرس آور تر باشد ، چون همزمان باید با وقت و گرانی روزهای نزدیک سال نو بجنگید .

تهیه لیستی از تنقلات :
در مورد مواد غذایی و تنقلات و ... یک لیست خرید تهیه کنید. این روش کمک می کند که به دنبال ضرورت ها باشید و کمتر برای خرید اقلام غیر ضروری وسوسه شوید. به عنوان مثال برای خرید میوه یا آجیل فقط ننویسید میوه ، بلکه میوه هایی که می خواهید و مقدار آنها را ذکر کنید . در این صورت می توانید مطمئن باشید که بیشتر از نیازتان خرید نخواهید کرد.

عمده خریداری کنید :
شما می توانید برای این ایام به صورت عمده خرید کنید. برای نگهداری در خانه هم شما می توانید این اقلام را به صورت مناسب خودتان تقسیم بندی و نگهداری کنید.

به سوپرهای محلی مراجعه کنید :
در مورد اقلام دیگر که ضروری نیستند بهتر است از سوپر های محلی استفاده کنید ، در این حالت کمتر به فروشگاه های بزرگ تر مراجعه خواهید کرد و این خود نوعی صرفه جویی است چون احساس نیاز به خریدن موارد غیر ضروری در شما بوجود نمی آید.

با هم باشید :
در روزهای تعطیلات چون همه اعضا خانواده دور هم هستند بهتر است یک برنامه غذایی مرتب و منظم داشته باشید تا هم راحت تر باشید و هم از خرید و صرف پول اضافه جلوگیری کنید

حضور فرزندان هزینه بر است :
وقتی برای خرید مواد غذایی سال نو می روید بهتر است از به همراه بردن فرزندانتان خودداری کنید. در فروشگاههای بزرگ به غیر از مواد غذایی قسمت هایی دیگری مانند اسباب بازی ، شکلات ، لباس و ... هستند که کودکان دوست دارند. این موضوع برای شما که مشغول خرید هستید ، می تواند وقت گیر و هزینه بر باشد .

شیرینی های خانگی تهیه کنید :
شما همچنین می توانید با تهیه شیرینی ها و شربت های خانگی هزینه ها را تا حد قابل توجهی کم کنید . این موارد هم ذوق آور است و هم نشان دهنده با سلیقه و خوش ذوق بودن شما . شما می توانید شیرینی ها را در اندازه های کوچک اما متنوع تهیه کنید .

از تشریفات بپرهیزید :
این ایام زمانی است برای اینکه بیشتر دور هم باشیم و عزیزانمان را ببینیم . با استرس های بی جا و بیش از حد برای خرید و تجملات این روزهای زیبا را استرس آور و ملال آور نکنید .

 


پنج شنبه 91 اسفند 24 , ساعت 11:54 صبح

زینب تقوایی گفت: به تازگی "جواد عزتی" نیز با پروژه "دودکش" قرارداد بسته و به زودی همکاری خود را با این تیم آغاز می کند.


جواد عزتی هم به دودکشی‌ها پیوست+تصاویر

زینب تقوایی تهیه کننده سریال "دودکش" با اشاره به روند تصویربرداری کار در گفتگو با خبرنگار گفت: حدود 30 درصد از مجموعه "دودکش" تصویربرداری شده و ما سعی داریم این کار را تا اردیبهشت سال جاری برای پخش از شبکه یک سیما آماده سازیم.
وی با اشاره به این مجموعه 26 قسمتی تصریح کرد: "دودکش" به قشر متوسط و مشکلات زندگی آنها می‌پردازد و داستان زندگی دو خانواده از همین قشر را که یکی از آنها در یک قالیشویی کار می‌کند را به تصویر در می آورد.
تقوایی در خصوص انتخاب این سوژه و بحث قشر متوسط جامعه اظهار داشت: تجربه نشان داده که بیان اتفاقات و دردهای قشر متوسط جامعه در قالب سریال و اثری همیشه مورد توجه مردم است.
این تهیه کننده ادامه داد: با بازیگران صاحب نامی صحبت شده که در حال حاضر "جواد عزتی" قرارداد خود را با مجموعه "دودکش" بسته است.


تقوایی در خصوص مناسبتی بودن "دودکش" ابراز داشت: سریال "دودکش" برای مناسبت خاصی ساخته نشده و به احتمال زیاد در اردیبهشت سال 92 روی آنتن شبکه یک سیما می رود.
گفتنی است، محمد حسین لطیفی کارگردان، زینبت تقوایی تهیه کننده، برزو نیک نژاد نویسنده، ابراهیم غفوری مدیر تصویربرداری، امیر حاتمی صدابردار، صادق آذین مدیر تولید، ایمان امیدواری مدیر گریم و مهدیه لطیفی عکاس این مجموعه هستند

 

جواد عزتی هم به دودکشی‌ها پیوست+تصاویر


 جواد عزتی هم به دودکشی‌ها پیوست+تصاویر

 

bultannews.com

 

 

 


پنج شنبه 91 اسفند 24 , ساعت 11:53 صبح

این لحظه ای است که یک عکاس روزنامه سعی داشت از مه سنگین بر روی پل عکس بگیرد ولی در کنار آن صحنه خودکشی یک زوج نصیب وی شد!\n


شکار لحظه وحشتناک خودکشی دو عاشق

این لحظه ای است که یک عکاس روزنامه سعی داشت از مه سنگین بر روی پل عکس بگیرد ولی در کنار آن صحنه خودکشی یک زوج نصیب وی شد!

به گزارش نیک صالحی این عکاس بر روی یک سکو ایستاده بود و خود را آماده می کرد تا از پوشیده شدن مه بر روی رودخانه وهان یانگتز دریکی از ایالت های مرکزی چین عکس بگیرد.

این عکاس می گوید:"من حتی نفر اولی که به رودخانه پرید را ندیدم چراکه تمام حواسم به تنظیم کردن دوربین بود، اول متوجه نشدم که عکس مرد را در هنگام پریدن به رودخانه گرفته ام." تنها وقتی متوجه شدم که صدای فریاد کسی را شنیدم که از پریدن کسی به رودخانه خبر داد. چند ثانیه بعد زنی نیز مانند مرد به رودخانه پرید."

پلیس مرد را از میان برخی از وسایل به جا مانده از وی شناسایی کرده و می گوید وی یک کارگر مهاجر 20 ساله به نام لیو هان بوده است و دختر که هویتش هنوز مشخص نشده احتمالا معشوقه وی بوده است. هنوز معلوم نیست که چرا آن دو تصمیم به خودکشی گرفته بودند و خود را به رودخانه انداختند.

عموی این پسر در یک تماس تلفنی گفته است که او می داند که این پسر جوان مشکل مالی داشته است و شاید مشکل مالی و نداشتن درآمد برای زندگی با یک زن جوان باعث خودکشی وی شده است.

پلیس بعد از این واقعه رودخانه را به قصد یافتن آنها جستجو کرد به گزارش نیک صالحی ولی اثری از اجساد آن دو به دست نیامد و احتمال زنده بودن آنها بسیار کم است.

یک مرکز درمانی گفته است که بزرگترین عامل مرگ بین افراد 15 تا 34 سال چینی خودکشی است و حدود 287000 نفر در این کشور هر سال خود را می کشند و حدود 2 میلیون نفر نیز سالانه اقدام به خودکشی می کنند.

شکار لحظه خودکشی دو عاشق

شکار لحظه خودکشی دو عاشق

شکار لحظه خودکشی دو عاشق

شکار لحظه خودکشی دو عاشق

تهیه و ترجمه: گروه خبر نیک صالحی

بخش اختصاصی نیک صالحی

 

 

 


پنج شنبه 91 اسفند 24 , ساعت 11:51 صبح

نمک یکی از مواد غذایی ضروری برای بدن است و به عملکرد صحیح بدن و مغز کمک می کند، البته باید بسیار مراقب بود که مصرف زیاد نمک می‌تواند خطرات بی‌شماری برای بدن داشته باشد.


درمان 72 بلا با خوردن نمک در آغاز و پایان غذا

نمک

بزرگان دین اسلام در راستای سفارشات خود برای تامین سلامت جسمانی انسان‌ها به نکات ریزی توصیه کرده‌اند که عمل درست و به دور از افراط و تفریط به آن‌ها می‌تواند سلامت ما را تضمین کند یکی از این سفارش‌ها درباره خوردن نمک، آثار و فواید آن به ویژه آغاز کردن و پایان دادن غذا با نمک است که به آن‌ها اشاره می‌کنیم.رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) درباره این‌که آغاز کردن و پایان دادن غذا با نمک چه فوایدی دارد؟ فرمودند: "هر کس غذای خود را با نمک آغاز کند و با نمک به پایان ببرد، از 72 درد - که جذام و بَرَص(پیسی) از آن جمله است - در امان می‏‌ماند1".

امام علی(علیه السلام) می‌فرمایند: "غذای خود را با نمک آغاز کنید. اگر مردم آنچه را در نمک هست می‏‌دانستند، آن را بر تریاقِ تجربه‏ شده برمی‏‌گزیدند، هر کس غذای خود را با نمک آغاز کند، 70 درد و نیز دیگر دردهایی که فقط خداوند از آنها آگاه است، از او می‏‌رود2".

امام باقر(علیه السلام) نیز فرمودند: "خداوند به موسی بن عمران علیه‏‌السلام وحی کرد که: «به طایفه‏‌ات بفرمای که (غذای خود را) با نمک آغاز کنند و با نمک به پایان ببرند، و گرنه جز خویش را نکوهش نکنند»3".

امام کاظم(علیه السلام): "سفره‏‌ای که در آن نمک نباشد، بی‏‌برکت است. آغاز کردن غذا با نمک، برای تن‏درستی، بهتر است4".

پیامبرگرامی اسلام درباره این‌که کدام خوردنی است که از 70 بیماری جلوگیری می‌کند؟ می‌فرمایند: "خداوند عز و جل به موسی بن عمران، وحی فرستاد که: «غذا را با نمک، آغاز کن و با نمک، پایان ده؛ چرا که در نمک، درمان 70 درد است که کمترین آن‌ها، دیوانگی، جذام، پیسی، گلودرد، دندان‏‌درد و شکم درد باشد

پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله): "در سفارش‏‌های ایشان به امام علی(علیه السلام): ای علی! غذا را با نمک، آغاز کن و با نمک، پایان ده؛ چه، هر کس غذای خویش را با نمک آغاز کند و با نمک پایان دهد، از 72 نوع از انواع بلا که جذام، دیوانگی و پیسی از آن جمله است، به دور باشد5".

همچنین پیامبرگرامی اسلام درباره این‌که کدام خوردنی است که از 70 بیماری جلوگیری می‌کند؟ می‌فرمایند: "خداوند عز و جل به موسی بن عمران، وحی فرستاد که: «غذا را با نمک، آغاز کن و با نمک، پایان ده؛ چرا که در نمک، درمان 70 درد است که کمترین آن‌ها، دیوانگی، جذام، پیسی، گلودرد، دندان‏‌درد و شکم درد باشد6".


تبیان

 

 

 


پنج شنبه 91 اسفند 24 , ساعت 11:50 صبح

حجت‌الاسلام شهاب مرادی پس از تقدیر از عوامل فیلم «دهلیز» خطاب به رضا عطاران گفت:« امروز می‌خواهیم به شما بگوییم که ما را هم ببینید! این جوانان مذهبی، این خانواده‌های متدین، این بچه‌های هیئتی هم مخاطب آثار شما هستند.»


پاسخ عطاران به یک روحانی+ عکس

پنجاه و سومین جلسه از «کلاس مجردها»ی حجت‌الاسلام شهاب مرادی با حال و هوای متفاوتی برگزار شد.

در این جلسه که در روزهای پایانی سال و ایام خرید نوروز تشکیل شد، شاگردان شهاب مرادی بسته‌های ارزاقی را که به عنوان عیدی برای خانواده‌های نیازمند بی‌سرپرست آماده کرده بودند، آماده اهدا کردند و روی کارتن آنها جملاتی را خطاب خانواده‌های نیازمند نوشتند. اما یک جمله فصل مشترک همه این جمله‌ها بود: «هدیه‌ای از طرف مادر مهربان ام المؤمنین خدیجه کبری(س)»

 

در ادامه، کلاس‌ مجردها به سبک همیشه برگزار شد و دختران و پسران مسائلی را درباره زندگی دینی و خانواده سلامی آموختند که گزارش مشروح این برنامه متعاقباً در عقیق منتشر می‌شود.

پس از پایان کلاس، شهاب مرادی یک برنامه متفاوت ترتیب داده بود؛ تجلیل از عوامل فیلم سینمایی «دهلیز» که نگاهی دغدغه‌مند به موضوع «قصاص» دارد و برخلاف بسیاری از محصولات سینمایی سال‌های اخیر، قصاص را زیر سؤال نبرده است.

 

 

در این برنامه، بهروز شعیبی(کارگردان)، سیدمحمود رضوی(تهیه کننده) و رضا عطاران(بازیگر) با تشویق گرم حاضران مواجه شدند.

حجت‌الاسلام مرادی با اشاره به نجیب بودن دوربین فیلم دهلیز، از قوی و وفادار بودن زن سرپرست خانواده تقدیر کرد و این فیلم را به خاطر توجه هنرمندانه و باورپذیر به مفاهیمی چون خانواده، وفاداری و گذشت شایسته تقدیر دانست و گفت: امروز قصاص مسئله درجه اول نیست اما مهربانی و گذشت نیاز جدی ماست و این فیلم به این موضوع پرداخته است.

شهاب مرادی که در این ‌سال‌ها هر از گاهی از سینما گلایه کرده بود، این بار از عوامل یک فیلم دینی تقدیر کرد تا نشان دهد روحانیت فقط نیمه خالی را نمی‌بیند.

 

مرادی به هر یک از عوامل فیلم، یک تابلو فرش نفیس مزین به آیه شریفه «وان‌یکاد» اهدا کرد. مرادی پس از این تقدیر خطاب به عطاران گفت: امروز می‌خواهیم به شما بگوییم که ما را هم ببینید. این جوانان مذهبی، این خانواده‌های متدین، این بچه‌های هیئتی هم مخاطب آثار شما هستند.

عطاران هم پس از شنیدن حرف‌ها شهاب مرادی با خنده گفت: «حالا که اینطور است، مجبورم توالت را از آثارم حذف کنم!» و مجلس را از خنده منفجر کرد.

 

پاسخ عطاران به یک روحانی+ عکس

 

 پاسخ عطاران به یک روحانی+ عکس


 پاسخ عطاران به یک روحانی+ عکس

 

پاسخ عطاران به یک روحانی+ عکس

 

 

 


پنج شنبه 91 اسفند 24 , ساعت 11:46 صبح
دوست دارید بدانید چطور می توان پیش بینی کرد که آیا یک فرد بعدها خائن از آب در می آید و احتمال بی تعهدی او بیشتر از دیگران است؟ این مطلب را بخوانید!

چه همسرانی بیشتر خیانت می کنند؟

خیانت، خیانت است و ربط چندانی هم به فرهنگ و جامعه و کشوری که در آن زندگی می کنیم، ندارد. یعنی در تمام دنیا به افرادی که بر سر قول و قرار خود با دیگری نمی مانند، خائن می گویند. دوست دارید بدانید چطور می توان پیش بینی کرد که آیا یک فرد بعدها خائن از آب در می آید و احتمال بی تعهدی او بیشتر از دیگران است؟ این مطلب را بخوانید!

در کشور ما بیشتر زمانی مساله خیانت در ازدواج مطرح می شود که فردی با وجود داشتن همسر، با فرد دیگری هم رابطه جنسی داشته باشد. این در حالی است که خیانت در ازدواج و زندگی زناشویی، صرفا به معنای داشتن رابطه جنسی و بسیار عمیق افراد متاهل با فردی جز همسرشان نیست.

بلکه حتی فکر کردن به شخص دیگری جز همسر، صحبت کردن هر روزه با او، پیامک زدن مداوم به او یا برقراری رابطه دوستانه مستمر از طریق چت کردن با او هم می تواند خیانت به همسر محسوب شود. حتی اگر فردی در ذهن خودش عاشق فرد دیگری جز همسرش باشد و آن شخص سوم هم از این عشق بی خبر باشد، باز هم نوعی خیانت در زندگی زناشویی رخ داده است.

ما نمی توانیم بگوییم که تمام خیانت ها دقیقا شبیه به هم هستند و تمام افرادی هم که خیانت می کنند، تیپ شخصیتی یکسانی دارند اما به طور حتم، برخی از انواع خیانتها می تواند ریشه در کودکی یا ویژگی های شخصیتی هر فردی داشته باشد.

به این معنا که ممکن است فردی در دوران کودکی خود شاهد طلاق، بحث های هر روزه یا خیانت یکی از والدین خود به دیگری باشد.در این صورت وابستگی کامل و ایمن بین چنین کودکی و والدینش ایجاد نمی شود به همین دلیل در بزرگسالی، 2 حالت برای این بچه ها اتفاق می افتد؛

یکی اینکه همیشه از ترس تنهایی و تنها ماندن دنبال فرد دیگری هستند و دوم اینکه خیانت را به عنوان یک عمل یاد می گیرند و آن را در زندگی شخصی و آینده شان هم انجام می دهند.نکته دیگر اینجا است که ما به طور کلی 3 نوع خصوصیت سرشتی در شخصیت های مختلف داریم؛ این 3 خصوصیت سرشتی شامل تنوع طلبی، آسیب گریزی و وابستگی به پاداش می شود.

معمولا امکان خیانت کردن در افرادی که دارای خصوصیت تنوع طلبی هستند، وجود دارد. بد نیست این را هم بدانید کسانی که دارای شخصیت نمایشی، مرزی و ضداجتماعی هستند هم خصوصیت تنوع طلبی دارند و امکان خیانت کردنشان بیشتر از دیگران است.

البته این حرف به معنای خیانت کردن و خائن بودن تمام افرادی که شخصیت تنوع طلبی دارند، نیست. یعنی ممکن است فردی تنها به دلیل برآورده نشدن نیازهای خود در زندگی زناشویی خیانت کند در حالی که به هیچ عنوان هم تنوع طلب نباشد.

به عبارت ساده تر، گاهی زن یا مرد از نظر نیازهای جنسی و عاطفی در زندگی زناشویی و خانوادگی خود تامین نمی شود و به جای صحبت کردن با همسر، رفتن نزد متخصص و مشاور و برطرف کردن مشکل خود به اشتباه به سمت دیگری کشیده می شود و دست به خیانت برای رفع نیازهای فردی اش می زند.

اما شخصیت های نمایشی، مرزی و ضد اجتماعی چه کسانی هستند؟
_ شخصیت نمایشی
شخصیت هیستریک یا نمایشی، یکی از انواع تیپ های شخصیت است. خصوصیات عمده این تیپ، توجه طلبی افراطی و آرایش ظاهری برای جلب توجه و هم چنین داشتن رفتارهای هیجانی و نمایشی است. آنها بسیار احساسی، برون گرا، شورانگیز، تابع امیال، ساده لوح، بی آلایش و غالباً جذاب هستند.

علاوه بر جذاب بودن - به ویژه در بین جنس مخالف- مردم پسند هم هستند. آنها تشنه محبت هستند، هیجان زده رفتار می کنند و خودمحورند و از تنهایی ترس دارند.

اگر مجبور شوند لحظاتی را تنها و بدون هم نشین سر کنند، به طور حتم پای تلفن خواهند نشست و با افراد زیادی تماس خواهند گرفت تا سرانجام موفق شوند با یکی دو نفر به صحبت بپردازند و از ترس تنهایی، رهایی پیدا کنند.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اضطراب، گناه و یا احساس های پشیمانی را حتی در صورتی که آسیب زیادی را به دیگران وارد کرده باشند، تجربه نمی کنند. آنها اغلب، هنگامی که با رفتار تخریبی خود روبه رو می شوند، آرام و موقر باقی می مانند و نسبت به کسی که بتواند آن ها را فریب دهند، احساس تنفر می کنند

_ شخصیت مرزی
اختلالات شخصیتی مرزی یک نوع اختلال شخصیتی است که با این ویژگیها شناخته می شود: زود انگیختگی یا پیش بینی نا پذیری در مورد مسائلی از قبیل تکانه های جنسی،قمار،سوئ استفاده از دارو و الکل،دزدی از فروشگاه ها و پرخوری و آسیب رساندن به خود.

نداشتن یک الگوی پایدار در روابط فردی، ناتوانی در کنترل خشم، مشکل هویتی، بی ثباتی هیجانی، کوشش های بی مورد برای اجتناب از ترک و رها شدگی، خود آسیب زنی جسمی، احساس مزمن پوچی و بی حوصلگی که بصورت احساس بی هدفی، خالی و بی ارزش بودن.

_ شخصیت ضد اجتماعی
این اختلال دارای چهار نشانه اصلی است که عبارت اند از :
1 - خود محوری، فقدان وجدان
2 - رفتار تکانشی و جاذبهء سطحی
3 - خود محوری به اشتغال ذهنی فرد به مسایل خود
4 - عدم حساسیت به نیازهای دیگران مربوط می شود
فرد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی به زندگی خود در دنیا یی که با تنهایی او آمیخته شده است ادامه می دهد، گویی که در مکان جدا و عایقی قرار دارد و هرگز دوست و آشنایی ندارد. این افراد اغلب فکر می کنند که با دیگران تفاوت دارند.

آنها ظاهراً احساس توجه و نگرانی نسبت به دیگران را درک نمی کنند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اضطراب، گناه و یا احساس های پشیمانی را حتی در صورتی که آسیب زیادی را به دیگران وارد کرده باشند، تجربه نمی کنند.

آن ها اغلب، هنگامی که با رفتار تخریبی خود روبه رو می شوند، آرام و موقر باقی می مانند و نسبت به کسی که بتواند آن ها را فریب دهند، احساس تنفر می کنند

 

منبع : afkarnews.com

 


پنج شنبه 91 اسفند 24 , ساعت 11:45 صبح

دختر 14 ساله برای فرار از منزل، اقدام به صحنه سازی جنایت کرد.


ماجرای صحنه سازی 2 دختر برای فرار از منزل

به گزارش خراسان، ظهر بیست و چهارم بهمن ماه گذشته، اعضای یک خانواده در خیابان شهید چراغچی مشهد با پلیس تماس گرفتند و از ربوده شدن 2 دختر 14 و 5 ساله خود به نام های شیما و هاجر خبر دادند. در پی دریافت این خبر بلافاصله گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی به منزل مذکور رفتند و به تحقیق در این باره پرداختند. مقدار زیادی خون مقابل در ورودی ریخته بود و لوازم منزل در طبقه دوم این ساختمان نیز در یک وضعیت به هم ریختگی قرار داشت. خانواده دختران مفقود شده مدعی شدند که مقدار زیادی طلا نیز سرقت شده است. این در حالی بود که بررسی ها نشان می داد 2 کودک 2 و 3 ساله نیز توسط فرد یا افراد ناشناس به پشت بام هدایت شده اند و در ورودی پشت بام به روی آنان بسته شده است.

یکی از بستگان نزدیک این خانواده که در منزل همجوار آنان زندگی می کرد در روز وقوع حادثه به خبرنگار خراسان گفت: ظهر وقتی بچه ها از مدرسه بازگشتند صدای فریاد و گریه از پشت بام شنیدم وقتی به در منزل فامیلمان رفتم دیدم در قفل است، با یک تکه سنگ شیشه در حیاط آنان را شکستم که ناگهان با خون های ریخته شده مواجه شدم هراسان خودم را از پله ها به پشت بام رساندم و قفل را باز کردم، دیدم 2 پسر 2 و 3 ساله در پشت بام گریه می کنند اما از شیما و هاجر خبری نبود به همین خاطر هم با پدرشان تماس گرفتیم و بعد هم ماجرا را به پلیس اطلاع دادیم.

این گزارش حاکی است: با توجه به اهمیت ماجرا و حساسیت رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی درباره پرونده های کودک ربایی، بلافاصله جلسه ای با کارآگاهان زبده پلیس آگاهی برگزار شد و پس از جمع بندی نظرات کارآگاهان این احتمال قوت گرفت که ماجرای مذکور جنایی نیست. در عین حال سرهنگ کارآگاه حسین بیدمشکی دستور داد تا گروه ورزیده ای از کارآگاهان عملیات ویژه پلیس آگاهی با فرماندهی سرهنگ احمد غفاری فر (رئیس اداره عملیات ویژه) پی گیری جدی این پرونده را در دستور کار قرار دهند.

از سوی دیگر نیز روزنامه به دلیل حفظ جان کودکان نمی توانست درباره این ماجرا مطالبی را درج کند به همین خاطر تنها به درج خبر کوتاهی با عنوان احتمال یک آدم ربایی دیگر بسنده کرد تا خللی در تحقیقات پلیس و مقام قضایی به وجود نیاید.

بنابراین گزارش، کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود و در حالی که رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی نظارت مستقیمی روی این پرونده داشت، مقداری از خون های ریخته شده، مقابل در ورودی منزل را به آزمایشگاه فرستادند اما نتیجه آزمایش این پرونده را وارد مرحله جدیدی کرد. آزمایش ها نشان می داد خون های مذکور، خون انسان است اما باز هم کارآگاهان قبول نمی کردند که جنایتی رخ داده باشد چرا که خون های مذکور فقط در یک نقطه خاص ریخته شده بود و در دیگر قسمت های این منزل و یا کوچه محل وقوع حادثه هیچ اثری از خون نبود. ماجرای این پرونده، خواب را از چشمان گروه ویژه پی گیری کننده این پرونده ربوده بود. در همین حال این پرونده با دستورات مقامات قضایی به شعبه 805 مجتمع قضایی شهید قدوسی سپرده شد و تحقیقات با راهنمایی های قاضی موحدی راد همچنان ادامه یافت تا این که به درخواست خانواده دختران گم شده، عکس این دختران در روزنامه به چاپ رسید و از شهروندان برای یافتن آنان تقاضای کمک شد.

از سوی دیگر نیز کارآگاهان ویژه عملیاتی پلیس آگاهی، در قالب چند گروه، به دنبال یافتن سرنخی از دختران گم شده، شب ها را نیز در بیابان ها و زمین های کشاورزی اطراف مشهد به گشت زنی می پرداختند اگرچه هرچه تحقیقات بیشتری انجام می شد احتمال وقوع جنایت کمتر می شد ولی حساسیت پلیس موجب شده بود تا کارآگاهان همچنان این پرونده را به دلیل احساس امنیت شهروندان با جدیت خاصی پی گیری کنند.

بنابراین گزارش، پس از درج عکس دختران در روزنامه خراسان برقراری یک تماس تلفنی از سوی شهروندان، خیال پلیس را تااندکی راحت کرد: «این دختران را در یک رستوران دیده بودم» بیان این جمله ازسوی یکی از شهروندان، پلیس را به سرنخ های جدیدی از این پرونده رساند که پس از گذشت حدود 26 روز از زمان وقوع حادثه، تلاش کارآگاهان به بار نشست.

کارآگاهان اداره عملیات ویژه با پی گیری سرنخ های به دست آمده و با استفاده از شیوه های تخصصی و فنی، به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می داد دختران گم شده، در یکی از باغ ویلاهای منطقه فردوسی حضور دارند. کارآگاهان بلافاصله به منطقه مذکور مراجعه کردند و با انجام تحقیقات غیرمحسوس دریافتند که مالک باغ از وجود دختران اطلاعی ندارد و دختران مذکور با نظر سرایدار باغ از چند شب قبل در این محل پنهان شده اند.

به دستور سرهنگ بیدمشکی و کسب مجوزهای قضایی، کارآگاهان 2 دختر 14 و 5 ساله را پیدا کردند و تحویل خانواده شان دادند. دختر 14 ساله درباره چگونگی فرار خود از منزل گفت: پدرم مرا کتک می زد من از پدر و مادرم ناراحت بودم و به همین دلیل نقشه فرارم را طوری کشیدم که آن ها فکر کنند ما را کشته اند.

این دختر نوجوان که دارای کمی لکنت زبان نیز می باشد درباره خون های ریخته شده مقابل منزل نیز گفت: خودزنی کردم! به خاطر این که خون از پاهایم روی زمین بریزد و آنان ماجرای کشته شدن ما را باور کنند. 2 کودک خردسال را نیز خودم به پشت بام بردم و در را روی آن ها بستم. سپس با ریختن لوازم منزل، طلاها را برداشتم و به همراه خواهر کوچکم فرار کردیم.

بدین ترتیب پس از آن که 26 روز پلیس آگاهی خراسان رضوی درگیر ماجرای این پرونده بود، صورت جلسه ای تنظیم شد تا مراحل قانونی این پرونده طی شود.

 

 

 


چهارشنبه 91 اسفند 9 , ساعت 10:32 صبح
صادق محصولی نیز پس از شنیدن این سوال خبرنگاری که پرسید شما دهمین ثروتمند کشور هستید از حلقه خبرنگاران فاصله گرفت و گفت در مراسم‌های این چنینی جای مطرح کردن این سوالات نیست و اکنون حال و هوایم به گونه‌ای دیگر است.
صادق محصولی نیز پس از شنیدن این سوال خبرنگاری که پرسید شما دهمین ثروتمند کشور هستید از حلقه خبرنگاران فاصله گرفت و گفت در مراسم‌های این چنینی جای مطرح کردن این سوالات نیست و اکنون حال و هوایم به گونه‌ای دیگر است.
به گزارش صراط، یکی از ثروتمندترین سیاسیون کشور پس از مطرح شدن پرسش خبرنگاری که از وی سوال کرد " ایا شما دهمین ثروتمند کشور هستید" چه پاسخی داد؟

مراسم ختم " آیت‌الله خوشوقت" با حضور پرشور مردم و تعداد زیادی از چهره‌های سیاسی در حسینیه بسیج میدان سپاه برگزار شد.
 
گفتنی است در این مراسم فرزندان "رهبر معظم انقلاب"، "محمدباقر قالیباف" شهردار تهران، "حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی" معاون نظارت بر قانون رئیس‌جمهور، "مرتضی تمدن" استاندار تهران و دیگر چهره‌های سیاسی کشور حضور داشتند.  
 
شهردار تهران همانند سایر حضورهای همگانی سیاسی‌اش بار دیگر از پاسخ دادن به خبرنگاران امتناع کرد و خبرنگاران را با سوال‌های بی‌پاسخ‌شان تنها گذاشت.
 
صادق محصولی نیز پس از شنیدن این سوال خبرنگاری که پرسید شما دهمین ثروتمند کشور هستید از حلقه خبرنگاران فاصله گرفت و گفت در مراسم‌های این چنینی جای مطرح کردن این سوالات نیست و اکنون حال و هوایم به گونه‌ای دیگر است. 

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ