تخم کدام پرنده مفیدتر هستند؟
این روزها وقتی برای خرید تخم مرغ به بازار روز یا مغازه های عرضه مواد پروتئینی مراجعه می کنیم با انواعی از تخم پرندگانی چون بلدرچین، غاز، اردک، شترمرغ و... نیز روبه رو می شویم.
به گزارش زلال نیوز ، تخم هایی که از نظر شکل، رنگ،ا ندازه و قیمت با یکدیگر متفاوتند، اما آیا ارزش تغذیه ای تخم این پرندگان نیز با یکدیگر تفاوت دارد؟
تخم مرغ
تخم مرغ در مقایسه با تخم پرندگان دیگر بهترین نو عپروتئین و آنت یاکسیدان را داراست و قا بلیت هضم بالاییدارد. در زرده تخ ممرغ چربی، کلسترول، آهن، کلسیم، فسفر،روی، ید، مس، منگنز، کولین، اسیدفولیک، ویتامین هایو در سفیده B محلول در چربی و برخی ویتامین های گروهآن نیز پروتئین، سدیم، پتاسیم، سولفور، منیزیم و کلر موجوداست.
لیزوزیم و آویدین موجود در سفیده تخم مرغ خاصیتضد میکروبی داشته و مانع رشد باکتری های مضر در دستگا هگوارش می شود و زرده آن به دلیل آنتی آکسیدانی موسوم بهگزانتوفیل خاصیت ضدسرطانی داشته و لوتئینو گزانتین آنمانع بروز آب مروارید می شود.
وجود برخی ایمنوگلبولین هادر تخم مرغ باعث ا فزایش قدرت سیستم ایمنی بدن شده کهاین مزیت در سایر تخم پرندگان بجز تخم بلدرچین موجودنیست.
تخم مرغ حاوی کلسترول بالایی است. تخم مرغ در مقایسه با تخم پرندگان دیگر باعث بالارفتناسید اوریک نشده و حملات نقرس را تشدید نمی کند.
تخم غاز
اندازه این تخم از تخم مرغ واردک بزرگتر بوده و یکعدد آن کالری بسیار بالایی داشته و نسبت به تخم مرغاز مقدار بیشتری کربوهیدرات، چربی و کلسترول برخورداراست. تخم این پرنده لذیذتراز تخم مرغ ا ست ا ما مصرف آنبه دلیل کلسترول بالا باید محدود شود.
هر تخم غاز معادلو A، E، B 2 تخم مرغ است و منبع خوب ویتامین های 6فولات و مواد معدنی روی، کلسیم، آهن، مس، منیزیم، ، B12 پتاسیم، سلنیوم و منگنز به شمار می رود.
تخم اردک
از تخم مرغ اندکی بزر گتر و سفیده آن به مراتب شفاف ترو غنی تر از تخم مرغ ا ست ولی کلسترول و چربی آن همبسیار زیادترا ست.
تخم بلدرچین
این تخم بیضی شکل و پوسته آن خالدار و رنگ آن ازقهو های تیره تا آبی و سفید است. اندازه تخم ها کوچک و5 عدد آن معادلیک تخم مرغ ا ست. به دلیل فسفر، آهن ،منبع خوبی از ویتامین ها و املاح معدنی B و 2 B ویتامین 1به شمار می رود و بمب ویتامین نام گرفته است.
مصرفتخم بلدرچین باعث افزایش رشد و ضریب هوشی کودکانمی شود. میزان کلسترول تخم بلدرچین از تخم مرغ معمولیکمتر است و ترکیبات مغذی آن می تواند باعث دفع موادرادیواکتیو، فلزات سنگین ناشی از آلودگی هوا چون سرب،جیوه و مواد زائد بدن شود.
ترکیبات خاص موجود در تخمبلدرچین در بزرگسالان باعث تنظیم سیستم عصبی، قلبو گوارش شده و سیکل خواب را منظم می کند.
این مادهغذایی به دلیل ماده شبه کورتون و ضد التهابی به درمان آسمو بیماری های التهابی چون آرتریت روماتویید کمک می کندو مواد مغذی آن در درمان کم خونی، کاهش استرس وناتوانیجنسی موثر است و به سبب دارا بودن ویتامین های گروهموجب ا فزایش شادی، نشاط وا نرژی در بدن می شود.B بنابراین مصرف آن را به ورزشکاران توصیه می کنیم.
تخم بوقلمون
تخم این پرنده اندکی بزرگترا ز تخم مرغ ولی از نظررنگ و طعم مشابه آن است. منیزیم آن از تخم پرندگاندیگر بیشتر و آهن قابل جذب تری دارد و به دلیل غنی بودنلقب تخم ضد پیری به آن داده اند.
چربی موجود E از ویتامیندر آن برخلاف تخم مرغ از نوع غیراشباع و کلسترول و چربیآن کمتر از تخم مرغ است.
تخم شترمرغ
تخم این پرنده بسیار بزرگ و هرعدد آن یک تا 2 کیلوگرموزن دارد اما از نظر طعم و میزان چربی و پروتئین مانند تخممرغ است و به همان روش پخت و پز می شود. تخم شترمرغسرشارا ز کلسیم است و عسلی شدن آن حدودا 45 دقیقه وسفت شدن آن 2 برابر این زمان طول می کشد و هر کدام آنمعادل 20 عدد تخم مرغ است.
توصیه: تخم انواع پرندگان را در بسته بندی های بهداشتیکه دارای تاریخ مصرف باشند خریداری کنید.
آمارها حکایت از رشد طلاق در جامعه دارند و طبق آخرین آمارهای منتشرشده توسط سازمان ثبت احوال کشور تنها در 3 ماه نخست امسال 347 هزار و 59 نفر به زندگی مشترک خود پایان داده اند و آمار طلاق در سال گذشته به رشد 7 درصد رسیده است.
همچنین آیتالله مکارم شیرازی در خصوص طلاق می گوید: با وجود اینکه اسلام این همه از طلاق بدگویی میکند ولی اخیرا گزارش دادند که میزان طلاق در حال افزایش و ازدواج در حال کاهش است که این نشان دهنده دوری جامعه از اسلام و ناسالم بودن فرهنگ اجتماعی مسلمانان است.
با این همه سفارش و تاکید بر ازدواج و بیان مشکلات طلاق،اما چه اتفاقی در جامعه رخ داده است که عده ای برای انجام طلاق، جشن به پا می کنند؟در واقع چه اتفاقی در فرهنگ ما افتاده است که برای منفورترین حلال خدا جشن به پا می کنیم؟
برخی از جامعه شناسان معتقداند فرهنگ اشرافی گری و رفاه زدگی باعث به وجود آمدن چنین پدیده ای شده است.
برخی معتقداند غرب زدگی باعث چنین تغییرات فرهنگی در ما شده است.
گروهی آسیب شناسان بر این باورند که گره هایی در لایه های پنهان بستر فرهنگی جامعه وجود دارد.
اما ریشه این فرهنگ از کجا وارد کشور ما شده است؟
مراسم جشن طلاق در ژاپن
کیک،دسته گل،شمع و شمار زیادی میهمان به اضافه یک پتک برای له کردن حلقه ها شاید تعجب کنید اما این ها اسباب اصلی جشنی هستند به نام «جشن طلاق» که ظاهرا بعد از سونامی ! به شدت در ژاپن رایج شده است.
سونامی ژاپن به جز خساراتی که به جای گذاشت ظاهرا برخی از آداب و رسوم اجتماعی را هم مثل خانه هایی که کلا زیرو رو کرد،دچار دگرگونی اساسی ساخته است ژاپنی ها قبل از سونامی ژاپن و البته از قرن ها قبل از طلاق را مذموم و بد می دانستند و زن وشوهرها سعی می کردند کارشان به طلاق نکشد اما بعد از سونامی و شاید به دلیل تحمل زجر و درد عمیقی که اثرات سونامی در ذهن مردم بر جای گذاشت ژاپنی های صبور کم طاقت شده اند و این کم طاقتی باعث شده که در مقابل مشکلات زندگی خیلی زود به طلاق فکر کنند وحتی خلاص شدن از زندگی مشترک را جشن بگیرند به همین دلیل اخیرا در این کشور مراسمی به نام «جشن طلاق»برگزار می شود.جشنی با تمام خصوصیات جشن ازدوج با دعوت از دوستان ،بستگان ،سفارش کیک،دسته گل،پوشیدن لباس رسمی و پذیرایی از میهمانان با این تفاوت که در این مراسم شخصی که به جای کشیش یا مسئول عقد کردن زوج های جوان در مراسم عروسی ظاهر می شود،با اختیار تام از سوی شهرداری منطقه است که فسخ عقد را اعلام می کند و طی مراسم ویژه ای حلقه های ازدواج زن و شوهر را در حضور همه میهمانان و عرو س مطلقه ای که با لباس رسمی و دسته گل در کنار داماد با کت و شلوار ایستاده است با یک پتک بزرگ خرد می کند و حلقه های قراضه را در دهان یک قورباغه بزرگ که نماد اصلی این جشن است می اندازد. قورباغه در فرهنگ ژاپنی نماد شادی و رهایی است و انداختن حلقه ها در دهان قورباغه بزرگ کائوچویی نشان از خوشحالی هر دو طرف بابت رهایی از دام ازدواج دارد.سپس زن وشوهر مطلقه کیک مراسم را می برند و عروس آزاد شده دسته گل خود را به سمت آن هایی که مشتاقند زود تر طلاق بگیرند و در بین میهمانان هستند پرتاب می کند و اعتقاد بر این است کسی که آن را بگیرد امور مربوط به طلاقش زودتر انجام خواهد شد و سرانجام پس از صرف شام یا عصرانه زوج مطلقه جلوی در می ایستند و از تک تک میهمانان به خاطر شرکت در مراسم جشن طلاقشان تشکر می کنند!!!!
جشن طلاق در انگلیس
از طرفی در انگلیس جشنی با عنوان جشن طلاق نیز رونق زیادی پیدا کرده است .
زوجهای انگلیسی پس از طلاق و جدا شدن از هم و به مناسبت این حادثه مهم زندگی خود ، دوستان و آشنایانشان را به میهمانی دعوت می کنند .
هم اکنون این مراسم نوعی بازار گرمی تجاری نیز به وجود آورده است چون برای برگزاری آن کیک بسیار بزرگی لازم است که حتما باید مجسمه های زن و شوهری که از هم جدا می شوند روی آن قرار داشته باشد.
البته این عروسکها با آنهایی که در جشن عروسی به کار می رود تفاوت دارند و چمدانهایی به دست دارند و حتی در بعضی موارد چاقو یا انواع دیگر سلاح سرد در پشت آنها فرو رفته است.
قیمت این کیک ها بسته به میزان تبحر قنادها در به تصویرکشیدن طلاق بین یکصد تا یک هزار پوند است.
گفتنی است بر اساس جدیدترین نظر سنجی بسیاری از انگلیسی ها هوسران بیشتر از این که طلاق را یک فاجعه بدانند به آن به چشم بهانه خوبی برای شب نشینی نگاه می کنند.
آن چه مسلم است طلاق در اسلام، حلالی منفور است. بنابراین جشن گرفتن برای این عمل منفور نه با اعتقادات ما سازگار است نه با باورهایمان. به گفته یکی از پژوهشگران پژوهشکده باقر العلوم(ع)، در روایات، کلمات و سیره عملی پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) مشاهده می شود، که آنان طلاق را بسیار مذموم و منفور قلمداد کرده اند. برخی از روایات بدین قرارند؛
امام باقر(ع) از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل فرمودند: «جبرئیل آن قدر بر من درباره زن سفارش و توصیه کرد که گمان کردم طلاق زن، جز در وقتی که مرتکب فحشای قطعی شده باشد سزاوار نیست.»
همچنین امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل فرمودند: «چیزی در نزد خدا محبوب تر از خانه ای که در آن پیوند ازدواجی صورت می گیرد وجود ندارد و چیزی در نزد خداوند مبغوض تر از خانه ای که در آن خانه پیوندی با طلاق بگسلد وجود ندارد.
تظاهر به شادی
بیشتر کارشناسان بر این باورند که برپایی چنین جشن هایی به معنای درک صحیح از شرایط و آن گونه که برخی مدعی اند، شادی به خاطر یک شروع دیگر در زندگی شان نیست. بلکه آن ها انسان های افسرده ای هستند که فقط تظاهر به شاد بودن می کنند.
دکتر «بروجردی» جامعه شناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی در این باره می گوید: در فرهنگ و دین ما همواره ازدواج موجب ارتقای پایگاه اجتماعی بود و طلاق امری مذموم و به عنوان آخرین راهکار برشمرده می شد ولی متأسفانه امروزه برخی الگوهای غربی علاوه بر مسائل مختلف زندگی در طلاق ها نیز پدیدار شده است، از جمله گرفتن جشن طلاق همچون مراسم عقد و عروسی که این الگوبرداری محض از طلاق در برخی کشورهای غربی است.
وی با بیان این که حتی حضور یافتن در چنین مراسمی با باورهای ما ایرانی ها مطابقت ندارد و کاری دشوار است، می گوید: احساس من این است که زن و مرد جدا شده می خواهند به خود و دیگران بفهمانند که هیچ اتفاق بدی رخ نداده و همه از این اتفاق خوشحال هستند و این آغازی دیگر است که باید جشن گرفته شود ولی واقعیت این نیست و آن ها در درون خود شکست خورده و غمگین هستند و برگزاری چنین مراسمی نه دردی از آن ها دوا می کند و نه خانواده آن ها و از صبح روز بعد، تازه با مشکلات روبه رو می شوند.
بروجردی می گوید: چنین رفتارهای کورکورانه و تقلید گرانه در کشوری با چنین باورهای دینی و اجتماعی، تنها باعث تشویق جوانان بی تجربه به طلاق و نیز سست شدن بنیان خانواده ها می شود. از طرف دیگر این گونه کارهای تظاهرگونه نه تنها باعث افزایش اعتماد به نفس دو طرف نمی شود بلکه آن ها را به وادی غیرواقعی و جدی نگرفتن مشکلات سوق می دهد.وی تأکید می کند: جدایی دو انسان، شکست عاطفی و ویرانی کانون خانواده طبق فطرت انسانی، نیاز به غم و هم دردی دارد نه جشن و پایکوبی. انسان سالم از جدایی ناراحت می شود نه خوشحال.
علی احمد پناهی؛ دکترای اخلاق و تربیت نیز در این باره می گوید: «این اتفاقات در بین خانواده های اعیانی و اشرافی جامعه رخ می دهد که کلاً جهان بینی و نگاهشان به زندگی مادی است و به دنبال لذت جویی های آنی هستند.»
وی بر این باور است: «در بین این خانواده ها قبح طلاق ریخته و ازدواج را مثل یک داد و ستد می بینند، مثل ماشینی که یک روز می خرند و روز بعد آن را می فروشند.»
پناهی اضافه می کند: «اگر این افراد حاضر شوند پس از طلاق، تست افسردگی از آنها گرفته شود اکثر آنها افسردگی شدید دارند.»
وی می گوید: «آنها برای اینکه می خواهند نهیب و طعنه وجدانشان را آرام کنند دست به این شادی های تصنعی و کاذب می زنند.»
جشن طلاق برای آغاز زندگی دوباره!
توجیه جوانانی که برای طلاق، جشن می گیرند یا به ظاهر شادی می کنند و در بین نزدیکان، شیرینی پخش می کنند هم قابل تأمل است.
یکی از همین خانم های جوان در این باره می گوید: «اگر روز طلاقم شاد بودم و به فامیل، شام دادم برای این بود که زمانه عوض شده و قرار نیست اگر طلاق گرفتم تا آخر عمرم تنها بمانم. من برای تمام شدن زندگی قبلی و آغاز زندگی جدیدم جشن گرفتم.»
البته ناگفته نماند که برخی از مدیران تالارها حاضر به برگزاری چنین مراسمی نیستند و بر این باورند که برگزاری چنین مراسمی در تالارهای آنها برکت و روزیشان را به باد می دهد و چنین جشن هایی را میزبانی نمی کنند..
خسرو ابراهیمی رئیس اتحادیه تالارهای پذیرایی؛ با تأکید بر این که این گونه مراسم بیشتر در آن سوی آبها متداول است و نمیتواند به عنوان کالای فرهنگی وارد کشور ما شود. خاطرنشان کرد: در جامعه ما افرادی که به دلایلی تن به طلاق میدهند، سعی میکنند این موضوع را از دیگران پنهان دارند، آن وقت چگونه ما می توانیم بپذیریم که عدهای با برگزاری جشن، جدایی خود را در بوق کنند؟
این موضوع در حالی است که روانشناسان معتقداند بعد از داغ مرگ عزیزان، طلاق،بیشترین آسیب روحی را به فرد می رساند. آیا می توان تنها با برگزاری یک جشن تظاهر به شادی کرد و گفت زندگی جدیدی را آغاز می کنیم؟ آیا این امکان وجود دارد در طلاق دل خوری و ناراحتی وجود نداشته باشد؟
اگر این سوغات فرنگی مانند دیگر سوغات درکشور ما جا بیفتد، جامعه ما به کجا می رسد؟
بارها دیده یا شنیده ایم که برای پیوند مقدس ازدواج خیلی ها مایل هستند به عنوان شاهد حضور داشته باشند، اما آیا کسی حاضر است به راحتی در مراسم طلاق زوجی شرکت کند و خوشحال باشد؟
از آنجایی که هر روز شاهد ورود یک فرهنگ جدید غربی به کشور هستیم، باید با این معضل چگونه برخورد کرد؟
دخالتهای خارجی باعث زحمت مردم سوریه شده است
به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری خانه ملت به نجف اشرف، دکتر علی لاریجانی در ادامه دیدارهای خود با مراجع عظام تقلید با آیتالله سید محمدسعید حکیم از مراجع عظام تقلید دیدار کرد.
رییس مجلس شورای اسلامی در این دیدار با بیان اینکه سفر من به عراق در ادامه سفر منطقهای چند روز اخیر و به دعوت رئیس پارلمان عراق صورت میگیرد، گفت: پس از تحولات غزه لازم بود با مقامات کشورهای منطقه دیدارهایی صورت بگیرد.
وی با بیان اینکه تلاش جمهوری اسلامی این است تا مسائل سوریه در شرایط آرامتری حل و فصل شود، تصریح کرد: متاسفانه دخالتهای برخی از کشورها برای مردم سوریه زحمت ایجاد کرده است.
در ادامه این دیدار آیتالله سید محمدسعید حکیم نیز ضمن خوشامدگویی به علی لاریجانی و هیات همراه به تحولات سوریه اشاره کرد و گفت: دستیابی به آرامش در سوریه بستگی به گفتوگوهای طرفهای داخلی دارد و سیاسیون بینالمللی برای ایجاد آرامش و ثبات در سوریه باید نقش موثری را ایفا کنند.
این مرجع عالیقدر شیعه با بیان اینکه ادامه خشونتها در سوریه باعث میشود تنشها به سایر کشورها هم کشیده و به ضرر همه تمام شود، ادامه داد: طرفهای درگیر در سوریه باید منافع ملی این کشور را در نظر بگیرند و به فکر مردم این کشور باشند.
آیتالله حکیم با تاکید بر ضرورت اتحاد شیعیان برای مقابله با توطئههای دشمنان اسلام گفت: شعائر مذهبی و مرجعیت شیعی از نقاط قوت شیعیان است و مسلمانان برای آن اهمیت و احترام زیادی قائل هستند.
وی در ادامه با بیان اینکه تروریستها مصیبتی برای جامعه اسلامی هستند، تصریح کرد: امروز برای همگان مشخص شده است که مسلمان واقعی در خط آرامش حرکت میکند و وظیفه همگان این است تا چهره واقعی اسلام را به مردم نشان داده و اسلام عاری از خشونت را به مردم دنیا معرفی کنند./
نظر مطهری درباره یکخانوادهمحترم
|
|||||
|
نماینده مردم تهران گفت: مسئولانی از سیما فیلم که مرتبط با ساخت فیلم بودهاند باید برکنار شوند زیرا در این کار نقش داشتند.
«علی مطهری» عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم تهران در گفتوگو با خبرنگار سینمایی فارس، درباره فیلم سینمایی «یک خانواده محترم» و نمایش آن در خارج از کشور گفت: سراسر این فیلم سیاهنمایی است، فیلم چهره بسیار بدی از یک خانواده ایرانی، دوران دفاع مقدس و انقلاب نشان میدهد. این فیلم حاکی از عقدههای روانی سازنده فیلم است و به نظر من اگر صهیونیستها میخواستند فیلمی علیه انقلاب اسلامی بسازند به این خوبی نمیتوانستند فیلم بسازند و ایران را تخریب کنند.
* مدیر سیما فیلم بیشترین مسئولیت را دارد
وی در ادامه گفت: مسئولان صدا و سیما در ساخت این فیلم مسئولیت دارند و رئیس سیما فیلم بیشترین مسئولیت را دارد اما متاسفانه واکنش مناسبی از طرف صدا و سیما دیده نشد. به هرحال این فیلم در خارج از کشور در حال نمایش است و واقعا چهره بسیار بدی از جمهوری اسلامی، امام خمینی و ملت ایران نمایش میدهد و به انقلاب آسیب میرساند و هیچ برخورد مناسبی با سازندگان این فیلم تاکنون صورت نگرفته است.البته کمیسیون فرهنگی تصمیم دارد از مدیران صدا و سیما و سازندگان فیلم توضیح بخواهد که انشاءالله در برنامه کمیسیون فرهنگی قرار داده میشود و زمان آن به عهده هیئت رئیسه کمیسیون فرهنگی است که در برنامه هفته آینده قرار گیرد.
* مخاطب غیرایرانی با دیدن فیلم احساس نفرت نسبت به انقلاب پیدا میکند
مطهری در پاسخ به این سؤال که واکنش ی فرد غیرایرانی پس از تماشای فیلم در خارج از کشور چگونه خواهد بود گفت: یک فرد غیرایرانی وقتی این فیلم را ببیند یک احساس نفرتی نسبت به انقلاب اسلامی، مردم ایران و رهبری این انقلاب پیدا میکند که افراد به زور به جبهه برده میشدند و ریا و تظاهر در جامعه ایران وجود دارد و خشونت به حد اعلاء در ایران دیده میشود. فیلم اساسا زیباییهای جامعه ما را نمایش نداده است و تنها زشتیها ،سیاهیها و نقاط منفی جامعه را تنها به تصویر کشیده است. کسی که فیلم را میبیند احساس میکند سازنده اثر شخصا دچار دشمنی و کینه توزی نسبت به انقلاب و امام خمینی و رهبری انقلا است.
وی در ادامه گفت: جای سؤال است که چرا سیما فیلم اساسا با ساخت چنین فیلمی موافقت کرده و بودجه کشور را به آن اختصاص داده است. مگر فیلمنامه را مطالعه نمیکنند که مجوز داده شده و چرا اجازه دادند یک شرکت فرانسوی در ساخت فیلم اضافه شود و در نتیجه امتیاز اکران بینالمللی از آن طریق به شرکت خارجی واگذار شود و هم اکنون در 41 سینمای فرانسه در حال نمایش است و در کشورهای دیگر هم فیلم اکران میشود. چرا با حیثیت و آبروی یک ملت بازی شده است.
* مسئولان سیما فیلم باید برکنار شوند
نماینده مردم تهران در خاتمه گفت: من معتقدم مسئولانی از سیما فیلم که مرتبط با ساخت فیلم بودهاند باید برکنار شوند زیرا در این کار نقش داشتند و باید از سازندگان فیلم نیز توسط مدعیالعموم شکایت شود. صدا و سیما تحت نظارت مجلس نیست و اگر چنین بود اقدامات مقتضی توسط مجلس انجام میشد اینجا نقش شورای نظارت بر صدا و سیما اهمیت دارد و این شورا مسئولیت سنگینی به عهده دارد و باید در این مهم عکس العمل مناسب نشان دهد.
چگونه فرزندان خود را اجتماعی بار بیاوریم؟
تربیت اجتماعی چیست؟
پدر و مادر وظیفه تربیتی را به عهده دارند و باید به تدریج فرزندان خود را با زندگی اجتماعی آشنا سازند تا آنها بتوانند در مراحل حساس و خطیر با دیگران جوشیده، با دشواریها و ناهمواریهای اجتماعی سازگار باشند. بنابراین پدران و مادران علاوه بر مسئولیت اخلاقی و دینی، وظیفه سنگین دیگری دارند که عبارت از آشنا ساختن فرزندان به راه و رسم زندگی اجتماعی است.
لزوم تربیت اجتماعی کودک
کودکان همانند آب نهرهای باریک همیشه نمیتوانند مستقل و جداگانه باقی بمانند، ناگزیر روزی باید به دریای اجتماع وارد گردند، بدیهی است حفظ موجودیت در برابر امواج خروشان اجتماع احتیاج به نیرومندی و تجهیزات روحی دارد. هر پدر و مادری امیدوار است که فرزندش در زندگی اجتماعی آینده فردی موفق باشد. بدون شک زندگی ارتباط با انسانهای گوناگون است و به طور مسلم برخورد و سازش با چهرههای مختلف همچون خشمگین، حسود، خودخواه، پرتوقع، حساس، زودرنج و کم گذشت کار هر کسی نمیباشد، بنابراین توانایی و سازش در محیط اجتماعی نیازمند خصوصیات روحی و اخلاقی است که باید زیربنای آن توسط پدران و مادران، مربیان و معلمان مدارس پیریزی گردد.
تربیت اجتماعی از کجا باید شروع شود؟
همان طوری که زمینههای اخلاقی و دینی توسط پدر و مادر در محیط خانه پی ریزی میگردد، تربیت اجتماعی هم از آغاز کودکی باید در محیط خانه به تدریج پایه گذاری شود، بسیاری از پدران براساس تربیت کهنه به کودکان خود مجال سخن گفتن و اظهار نظر نمیدهند و کودک همچون موجودی ساکت و بیجان پرورش مییابد و حال آنکه تربیت نوین کودک را یک انسان کامل تلقی کرده به او حق میدهد که شخصیتش مورد احترام دیگران قرار گرفته به خود متکی بوده و دارای رای و نظر باشد.
بدیهی است کودکی که از اول خود را با شخصیت بداند و به تدریج مسئولیتهایی را بپذیرد زمینههای زندگی اجتماعی در او پرورش خواهد یافت. چنین کودکی از رفتن به مدرسه و سازگاری با شاگردان مدارس انطباق خواهد داد. برعکس کودکانی که همیشه زیر نظر مستقیم پدر و مادر رشد کرده و هیچ نوع ابتکار و استقلال نداشتهاند، هنگامی که به مدرسه بخواهند بروند مشکلات فراوانی به وجود میآورند، برخی از آنها از مدرسه فرار میکنند و اگر با عواملی آنان را به محیط آموزشگاه بیاورند با شاگردان ناسازگاری نموده به جنگ و جدال و قهر و گریه متوسل خواهند شد.
روش تربیت اجتماعی
پدران و مادران باید به تدریج در محیط خانه روحیات اجتماعی را در کودکان پرورش دهند. پس از محیط خانه مدرسه وظیفه دشواری در تربیت اجتماعی کودک به عهده دارد.
به عقیده یکی از دانشمندان تربیتی، مدرسه نباید از جامعه دور باشد. شاگرد یکی از افراد جامعه است، مدرسه باید جدیت و کوشش کند که استعداد هر فرد را استخراج نموده با راهنمایی موثر از قوایی که خداوند در نهادش به ودیعه گذارده است حداکثر استفاده از وی به عمل آید و او را فرد ارزنده و مفید اجتماعی به جامعه تحویل دهد.
بنابراین وظیفه اساسی معلمان و مربیان مدارس این نیست که کودک را تنها به گوش دادن وادار سازند و مغز آنان را از معلومات پر سازند بلکه برعکس باید آنها محیطی در خور زندگی به وجود آورده اموال اجتماعی را به آنها تعلیم دهند.
توصیه امام رضا(ع) به استفاده از شعر در عزای حسینی
در روایات آمده است که امام رضا(ع) در ماه محرم مجلس عزاداری ترتیب داده و از شاعران متعهد دعوت میکردند با حضور در این مجالس اشعار خود را در مصایب جد گرامیاش حضرت سیدالشهدا(ع) قرائت کنند و در غیر این صورت، آن حضرت خود به ذکر مصیبت پرداخته و ضمن گریستن بر این فاجعه عظما، دیگران را نیز میگریاندند.
مرثیه دعبل برای امام حسین (ع)
دعبل بن علی بن رزین از قبیله مشهور «خزاعه» بود. او شاعری شجاع و توانا و دلباخته خاندان پاک رسالت بوده که در دشوارترین روزگار شعر خود را در خدمت بیان حقایق و دفاع از آلا... قرار داد، چنانکه علامه حلی درباره او گفته است: «دعبل در میان عالمان و متفکران شیعی به کمال ایمان و علو منزلت و بزرگی شأن اشتهار یافته است.» (خلاصه الاقوال فی معرفه الرجال- ص 70)
پس از اینکه حضرت امام رضا(ع) به امر مأمون از مدینه به خراسان آمد و ولایتعهدی مأمون را پذیرفت، دعبل به همراهی ابراهیم بن عباس صولی (شاعر نامدار شیعی) عازم زیارت آن حضرت گردید. هر دو شاعر در «مرو» نزد او بار یافتند و دعبل قصیده «تاییه» را در حضور آن حضرت قرائت کرد که بسیار مورد توجه امام (ع) قرار گرفت وایشان را گریان ساخت. امام (ع) ده هزار درهم و جبهای از جامههای شخصی خود را به او بخشید. (دانشنامه شعر عاشورایی - ج 2- ص 100)
ابوالفرج اصفهانی در کتاب «الاغانی» به ذکر یکی از مجالس مرثیه سرایی که در پیشگاه حضرت امام رضا(ع) برگزار شده و دعبل خزاعی نیز در آن افتخار حضور و شعرخوانی داشته پرداخته و چنین آورده است: «خدمت سرورم امام رضا(ع) رسیدم، دیدم آن حضرت به همراه یارانش غمگین و اندوهناک نشسته است، هنگامی که مشاهده فرمود مرا که به سمت ایشان میآمدم، فرمود: مرحبا به دعبل. آفرین بر کسی که با دست و زبان خود ما را یاری میرساند. آنگاه آن حضرت من را در کنار خود نشانده و فرمود: ای دعبل! از تو میخواهم شعر بسرایی، به جهت آنکه این روزها برای اهل بیت، روزهای غم و اندوه است و برای دشمنان ما، بخصوص بنیامیه روزهای شادی و سرور میباشد.
ای دعبل! هر کس بر مصیبت جد من حسین(ع) اشک بیفشاند، البته خداوند گناهانش را مورد عفو قرار خواهد داد.
سپس آن حضرت امر فرمود تا بین ما و اهل حرم پردهای برافراشتند و فرمودند که در پس پردهها بنشینند و بر عزا و مصیبت جد خود گریه و ناله سردهند و به من نیز امر فرمودند، ای دعبل! بر حسین (ع) مرثیهای بخوان. مادامی که تو زندهای، یاور و مدح کننده ما هستی، پس تا جایی که میتوانی از یاری ما دریغ نکن. در این حال من به گریه افتادم و اشعاری در رثای خاندان نبوت و ماجرای عاشورا قرائت کردم. (الاغانی- ج 20- ص 148)
یکی از مشهورترین اشعار دعبل قصیده تاییه است که یاقوت حموی آن را از بهترین نوع شعر و بلندترین نمونه مدایح برمیشمارد که درباره دودمان پیامبر اکرم(ص) سروده شده و بر حضرت علی بن موسی الرضا(ع) عرضه شده است.
(معجم الادبا- ج 4- ص 196)
این قصیده را «مدارس آیات» نیز نام نهادهاند و سبب آن بیتی است که شاعر در آن چنین سروده است و در برخی منابع بیت مطلع ذکر شده است:
خانههای اهل بیت، مدارس آیات الهی و منزلگاه وحی است که بیکس مانند بیابانهای خشک و خالی مانده است. (عیون اخبارالرضا- ج 2- ص 318)
در روایت است که دعبل اشعار دردآلود خویش را با صدای بلند میخواند و امام رضا(ع) بشدت میگریست تا اینکه به این بیت رسید:
حق ایشان (عترت) را در دستهای خائنان دیگر مشاهده میکنم در حالی که به تاراج میرود و بین غاصبان بیگانه تقسیم میشود، در صورتی که دست این مظلومان از حق خود تهی مانده است.
امام رضا(ع) در اینجا به سخن درآمد و فرمود: راست گفتی ای خزاعی. دعبل همچنان شعر خود را ادامه داد و به فرازهای عاشورایی دیگری رسید:
سرهای خاندان پیامبر بریده و خون آلود است و گلههای آل زیاد آسوده میچرند. حرمت حریم پیامبر(ص) دریده و اهل حرمش به اسارت درآمده و آل زیاد حجلههای سرور میآرایند.
فغان و درد، هنگامی که خون بنیهاشم به ناحق ریخته میشود، در حالی که دستهای آنان تهی از حربه و بسته است.
در این هنگام امام رضا(ع) در حالی که کف دو دستش را میچرخانید و زیر و رو میکرد، فرمود: آری چنین است، براستی که دستهای ما بسته است! (عیون اخبار الرضا- ج 2- ص 650)
دعبل باز هم ادامه داد:
ای دیدگان اشکبار! در اندوه آن عزیزان اشک ببار که اکنون هنگام آن است در این ماتم جانکاه سیلاب اشک را روانه کنی. همواره در طول زندگی از هراس دشمنان اهل بیت نیاسودهام، اما امید من این است که پس از مرگ در سایه شفاعت اهل بیت(ع) از عذاب در امان باشیم.
در این حالت امام رضا(ع) رو به دعبل فرمود: خداوند تو را از فزع اکبر که قیامت است در امان دارد.
(عیون اخبار الرضا- ج 2- ص 650)
2- هشت سال ریاست مجلس، هشت سال ریاست جمهوری، حضور در انتخابات مجلس ششم، ریاست مجلس خبرگان رهبری، ریاست مجلس تشخیص مصلحت، حضور در انتخابات ریاست جمهوری نهم، موضعگیریهای پس از انتخابات دهم و قص علی هذا، نشان میدهد که جناب آقای هاشمی علاقه فراوانی به کسب کرسیهای قدرت دارند. علاقهای که با گذشت 78سال از عمر ایشان همچنان جوان و پر قلَیان مانده است.
3- اصلاحطلبان، خواه از نوع تند رو (سران فتنه) و خواه از نوع معتدل؛ اصولگرایان خواه از نوع محافظه کار و خواه از نوع معتدل؛ فرقی برای جناب آقای هاشمی ندارند. تاریخ نشان داده که هرکجا که کسب پیروزی و قدرت اقتضاء کند ایشان با هرگروه و حزبی همپیمان و همرای میشوند. پس بیراهه نیست اگر امروز تعبیر کنیم که دو طیف اصلاحطلب و ساکتین فتنه همچون "دو چوب" خیمه شببازی در دستان جناب آقای هاشمی، برای کسب قدرت هستند.
4- در بخشی از تفکرات چندنفر از اعضای کابینه دولت، کژیهایی وجود داشت که توسط دلسوزان انقلاب نسبت به آن هشدارهایی داده شد. اما به ناگاه رسانه های وابسته به فتنهگران و ساکتین فتنه دست بکار شدند و با غوغا آفرینی و شکستن رکورد آمار تولید خبر و تحلیل درباره یک موضوع، آنچه که خود "خطر جریان انحرافی" نامگذاری کرده را بر فضای رسانهای کشور تحمیل نمودند که از این کار 3هدف عمده را دنبال میکردند. 1) به حاشیه بردن و فراموش کردن خائنین فتنه88 و ساکتین آن 2) حمله به دولت و تضعیف آن 3) برنامهریزی برای انتخابات یازدهم(92).
5- در فضای سیاسی امروز 2 طیف با تابلو "ایست" مواجه شدهاند. یکی اصلاح طلبانِ فتنهگر که با توجه به عملکردشان پس از انتخابات دهم، مورد نفرت مردم قرار گرفتهاند (نمونه ای از آن را در 9 دی 88 دیدیم) و دیگری گروهی که از آن به "جریان انحرافی" تعبیر میشود که با توجه به جنگ روانی شدیدی که ساکتین به راه انداختهاند (و البته بازی خوردن برخی اصولگرایان واقعی در این عرصه) نوعی احساس خطر از قدرت گرفتن این افراد در جامعه وجود دارد.
6- به نظر می رسد سیاست جناب آقای هاشمی برای انتخابات آینده را بتوان در یک ضرب المثل ایرانی جستجو کرد! "به مرگ تهدید کن تا به تب راضی بشوند". حضور آقای "مشایی" و "خاتمی" در کرسی ریاست جمهوری یازدهم همان "مرگی" است که باید مردم را به وسیلهی آن ترساند تا بتوان آنها را به سمت افرادی خاص سوق داد.
7- با آنکه خاتمی بارها به شفافیت اعلام کرده که در عرصه انتخابات حضور پیدا نمیکند و از طرف دیگر آنکه اصلا امکان حضورش وجود ندارد (رد صلاحیت) و اگر هم بشود با نفرتی که دربین مردم از او هست، رایی کمتر از رای کروبی در انتخابات 88 را کسب میکند، اما بخشی از رسانه های "وابسته" هر روز بر طبل کاندیداتوری او میکوبند و از آرای 25 ملیونی حرف میزنند. این بخشی از آن مرگ است که برای فرار از آن باید به دامن تب پناه برد. یعنی ائتلاف و انتخاب کسی که بتواند علاوه بر آراء اصولگرایان بخشی از اصلاحطلبان را نیز به خود جذب کند. از قضا جناب "تب" از ساکتین فتنه و دوستان جناب آقای هاشمی نیز هستند.
8- آقای مشایی نیز به علت وجود برخی حواشی در بین مردم، جایگاه اجتماعی چندانی ندارند و از سوی دیگر برخی گمانه زنیها از رد صلاحیت ایشان خبر میدهد اما با همه این احوال خود او نیز تاکید کرده که برنامهای برای حضور در انتخابات ندارند. اما بخش دیگری از همان رسانه های "وابسته" مدام از خطر حضور آقای مشایی در انتخابات دَم میزنند و با بیان نظرسنجیهایی مجعول و مجهول، آرایی نجومی برای ایشان متصور شده اند. این بخش دیگری از همان مرگ است که باید از آن فرار کرد و به جناب "تب" راضی شد. یعنی ائتلاف و انتخاب کسی که درست است از ساکتین بوده و درست است که از حامیان جناب هاشمی است اما در مقابل "جریان انحرافی" مقاومت میکند.
9- رسانههای "وابسته" که طیفی از آنها حامی فتنه و طیف دیگر ساکت فتنه بودند تلاش دارند تا مردم را به مرگ که همان "توهم انتخاب شدن مشایی و خاتمی" است تهدید کنند و افکار عمومی تحت این فشار به دنبال راه فراری باشند و جناب "تب" که خود را هم وارد دعواهای سیاسی نکرده و بیشتر ژست یک جنتلمن را گرفته است، همان منجی است، کسی که سرسختترین مخالف "انحراف" و بزرگترین مانع و رقیب برای "فتنه" است. پس جریانهای انقلابی نیز اگر خواستار بقای انقلاب و گفتمان اصولگرایی هستند، باید کمی نرمش نشان دهند و بر سر حضور جناب "تب" ائتلاف کنند تا با یک رای مناسب بر رقیبان جدی!! خود (که هر کدام 30 ملیون رای دارند) پیروز شود.
10- مردم ایران از روستاها و شهرهای کوچک تا شهرهای بزرگ و کلان شهرها، از جنوب شهر تا شمال آن ثابت کردهاند که حامی انقلاب و گفتمان انقلاب هستند. مردم در انتخابات مجلس هفتم و هشتم و نهم، ریاست جمهوری 84 و88 و... نشان دادند که دربرابر هرکسی که از خط امام (ره) و رهبری فاصله بگیرد و آرمانهای انقلاب را به محاق ببرد، مقاومت میکنند و او را شکست میدهند حتی اگر آن فرد جناب آقای هاشمی با نیم قرن سابقه مبارزه و سیاست مداری باشد. تجربه 2 دهه شکست اراده سیاسیونِ جدای از خط رهبر نشان میدهد که این بار نیز از "دو چوب" خیمه شب بازی کاری بر نیاید و راهبرد "به مرگ تهدید کن تا به تب راضی شوند" تنها در حد تیتر روزنامه و سایتها باقی بماند و آنچه از صندوق رای بیرون میآید که خوشایند جناب آقای هاشمی نیست.
انبیاء برای امام حسین علیهالسلام گریه کردهاند
* چرا برای امام حسین علیهالسلام گریه کنیم؟/ فلسفه گریه از دید آیتالله بهجت چه بود؟
ـ امام حسین (ع) شخصیت بینظیری است که خداوند در عالم وجود فقط همین یکی را آفریده است. این به این معنی نیست که بقیه هیچ کدام از این ویژگیها را نداشتهاند، ولی کسی که همه این ویژگیها و خوبیها را تا حد اعلی داشته باشد و همه چیزش را بدهد فقط اباعبدلله (ع) است.
کار عظیم امام حسین (ع) در عالم، یگانه است. حالا ما برای چنین شخصیت عظیمی گریه میکنیم. گاهی این گریه مرتبهای از ناراحتی است و گاهی مرتبهای از محبت است و اشک از شدت شوق و علاقه است و انسان نمیتواند تحمل کند و اشک میریزد.
گریه ذاتاً چند نوع است. گریه میتواند از سر خوف، شوق، محبت، ناراحتی و... باشد. خیلی از انبیاء از خوف خدا گریه میکردند. وقتی عظمت خدا را احساس میکردند و در حضور او حتی خیال دیگری میکردند، از خوف گریه میکردند. اصلا داشتن اندیشهای غیر از خدا برای آنها وحشتناک بوده است.
پدرم میگفت این حرف چیست که میگویند گریه یعنی چه؟ خیلی از انبیاء از خوف خدا بکاء داشتهاند. آیا از شوق لقاء خدا بکاء نداشتند؟ گریه از شوق رسیدن به معشوق حقیقی عالم داشتهاند. علاوه بر آن داریم که خود انبیاء برای امام حسین (ع) گریه میکردند. آنها وقتی عظمت کار امام حسین (ع) را درک کردند، اشکشان جاری شد و توسل پیدا کردند. این مسئله، تک بودن و عظمت کار امام حسین (ع) را نشان میدهد.
عظمت کار امام حسین(ع) در برابر کار ابراهیم خلیل(ع)
امام حسین (ع) وجود عظیمی است که خدا او را دوست دارد. چهطور دوستش دارد؟ آیا همانطور که حضرت ابراهیم را دوست دارد؟ نه، خیلی بالاتر از آن است. چرا خداوند اینگونه به اباعبدلله (ع) محبت دارد؟ حضرت ابراهیم تسلیم امر خدا شد و زن و یک فرزند را به بیابان بی آب و علف برد که در آنجا دشمن نبود. یا در سالهای بعد فرزندی را که رعنا شده بود به قربانگاه برد و خواست به دستور خدا قربانیاش کند و از آن گذشت ولی فرزندش حتی یک جراحت برنداشت و قطرهای خون از او جاری نشد.
خداوند برای حضرت ابراهیم سورهای نازل کرد و در شأن ایشان این همه آیات دارد. حالا سوال من این است اگر خداوند میخواست راجع به امام حسین (ع) بگوید، چه میکرد؟ چند برابر حضرت ابراهیم باید در مورد او میگفت؟ یعنی اگر بعد از قضیه حضرت ابراهیم و عبودیت و گذشت و سرسپردگی که نسبت به خداوند داشت، حالا خداوند راجع به امام حسین (ع) سورهای نازل میکرد، چه میگفت؟ خداوند چه تعریفی از او می کرد؟
اگر ما با آن نشانهها و الگوها و ابزارهای شناسایی که خداوند داده، به عظمت کار امام حسین (ع) نگاه کنیم، اینقدر عظیم است که اصلا نمیتوانیم عظمت آن را درک کنیم. گاهی گریه ما احساسی است در حالیکه این گریه میتواند کارکردهای بسیار بیشتری داشته باشد.
گریه، اذن دخول و محرم شدن انسان است
پدرم میگفت: گریه، رابطه انسان با آن طرف عالم است. گریه، واسطه و رابطه است. وقتی که میخواهید وارد حرمی شوید و پا به حریمی بگذارید، طلب اجازه میکنید و اذن دخول میگیرید.
میگویید یا خداوند من وارد شوم؟ آیا یا پیامبر وارد شوم؟ یا امام وارد شوم؟ و در روایت است که اگر برای اذن دخول زیارت امام حسین (ع) اشک از چشمت جاری شد، بدان اجازه داده شده است.
پس این اشک رابطه انسان با ماوراء است. این اشک یک نشانه است. یک رمز است. فقط یک اتفاق فیزیکی نیست. پدرم تأکید داشت خود گریه یک اذن و اجازه است. مثل چراغی است که روشن میشود و برای تو نشانه است. اگر اشکی آمد، علامت این است که به تو اذن دادهاند. این عین عبارت آقاست.
پس اشک گاهی به اعلی علییین وصل است و کلیدش از آنجا زده شده است. ممکن است خیلیها این را نفهمند و بگویند خرافات است، در حالیکه این اشک به عالم بالا مربوط میشود.
مطلب دیگر این است که گریه به واسطه جهتی که مصرف میشود دارای عظمت است. باید دید چه معرفتی این اشک را به وجود آورده است. مهم است که عاملی که این کلید را زده است، چه بوده است.
گریه بر سیدالشهدا علیهالسلام، بالاتر از نماز شب
پدرم میگفت: گریه بر سیدالشهدا (ع) از افضل مستحبات باشد. گریه بر سیدالشهدا (ع) از همه مستحبات بالاتر است حتی از نماز شب! چون نماز شب حالتی جسمی دارد ولی گریه بر سیدالشهدا (ع) رقّت روحی است و عامل آن، آن را در درون انسان به وجود آورده است. کلید آن از نهان قلب خورده است و این خیلی ارزشمند است.
آیت الله بهجت، 50 سال هر هفته مراسم داشتند و خودشان جلوی در مینشستند
* التزام آیتالله بهجت به برگزاری روضه اباعبدلله (ع) تا چه حدی بود که حتی تداوم آن را در وصیت نامه خود ذکر کردند؟
ـ مسئله روضه اباعبدلله (ع) اینقدر برای آیتالله بهجت مهم بود که حدود 50 سال هر هفته مجلس داشتند و ایشان حاضر نبود به این سادگی این کار را ترک کند. حتی در حال مریضی اصرار داشت که این مجلس باید برقرار شود و اصرار داشت که خودش باید حضور داشته باشد. خیلی برایش مهم بود که از اول مجلس حضور داشته باشد.
سالها این مجلس روضه در منزل ایشان بود و پدرم درها را باز میکرد و خودش دم در مینشست و برای هرکسی که وارد میشد، احترام میکرد. هیچ وقت اینگونه نبود که فقط برای شخصیت خاصی بلند شود و برای همه این احترام را قائل میشد.
استاد آیتالله بهجت پای سماور مینشست و در روضه سیدالشهدا علیهالسلام چای میداد
ایشان میگفت: استاد بزرگ ما، مرحوم غروی کمپانی (آیت الله کمپانی اصفهانی) که از لحاظ علمی در سطح بالایی بود، در مجالس روضه ابا عبدالله (ع) پای سماور مینشست و چای میداد.
مطلب دیگری که پدرم در این روضهها بر آن اصرار داشت این بود که مجلس به مناسبت هر امامی که برگزار شده بود، باید آخرش به امام حسین (ع) ختم میشد. ایشان تأکید میکرد امام حسین (ع) منشأ همه اینهاست و اینقدر بزرگ است که همه اینها به او متوسل میشدند. نه تنها امامان، بلکه قبلتر از آن پیامبران نیز به ایشان متوسل میشدند.
خواندن زیارت عاشورا هر روز با صد لعن و صد سلام
مرحوم آیتالله بهجت هر روز زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام میخواند و بارها میگفت: آقایی از خدا خواسته بود تا زیارت عاشورایش هیچ روزی ترک نشود حتی در روز مرگش. ایشان نمیگفت که این درخواست خود من است. در حالیکه ما میدیدم خودش هر روز این کار را میکرد.
ایشان روز یکشنبه رحلت کرد. یک روز قبلش که شنبه بود، دیدم ایشان مشغول خواندن زیارت عاشورا شده بود و هنگامی که برای رفتن به درس جلوی در ایستاده بود، صد لعن و صد سلام را با تسبیح میشمرد. آن روز از همه روزها سرحالتر بود.
ایشان هر روز که به درس میرفت، شاید با تأخیر میرسید. به هرحال سن ایشان بالا بود و کمی کارها با تأخیر انجام میشد. خودشان میگفت کاری مانند لباس پوشیدن که در گذشته در عرض پنج دقیقه انجام میدادم، شاید الآن بیست دقیقه از من وقت میگیرد.
ایشان همیشه تا آماده میشدند، چند دقیقهای از وقت گذشته بود که به دم در میرسیدند. ولی آن روز آخر، نیم ساعت زودتر جلوی در نشسته بودند و صد لعن و صد سلام را با تسبیح میگفتند که پس از آن عارضهای به ایشان دست داد که گفت من امروز به درس نمیروم.
مرحوم آیتالله بهجت تا لحظات آخر به خواندن زیارت عاشورا آن هم با صد لعن و صد سلام و حضور در مجلس سیدالشهدا (ع) التزام داشت. حتی در حالت مریضی میگفت من را به مجلس ببرید که میخواهم طلب شفا در مجلس امام حسین (ع) کنم.
پس از من، از ثلث ماندههایم، مجلس عزا و روضه سیدالشهدا (ع) را اقامه کنید
* سفارش آیتالله بهجت در مورد عزاداری برای اباعبدلله علیهالسلام چه بود؟
ـ سفارش پدرم همیشه این بود که خدا میداند این توسلات برای انسان چه میکند. این توسل برای انسان یک ارتباط است. چهطور وقتی یک لامپ را به الکتریسیته متصل میکنیم، نور میدهد. انسان اگر به اینها متوسل شود، اسباب وصل میشود. این توسل، یاد معشوقِ معشوق افتادن است. چون این بزرگواران عاشق خداوند بودند و خدا نیز عاشق آنها بود.
انسان وقتی به آنها متصل شود، انگار به خدا متصل شده است. این توسلات انسان را خدایی میکند. نظر ایشان این بود که انسان هرچه میتواند در این زمینه کم نگذارد. لذا خود ایشان با آخرین توانش میآمد.
ایشان در وصیتنامه خود ذکر کردند که بعد از من از ثلث ماندههایم، مجلس عزا و روضه سیدالشهدا (ع) را اقامه کنید. ایشان میگفت اگر من در عمرم 50 سال مراسم گرفتم، کم است و بعد از من شما باز هم برایم مراسم روضه اباعبدلله (ع) را بگیرید. ایشان روی این مسائل خیلی توصیه و تأکید داشت.
شرکت در مجالس روضه سیدالشهدا علیهالسلام تعظیم شعائر است
* خود ایشان چه عمل خاصی را در ماه محرم انجام میدادند؟
ـ یکی از کارهای ایشان این بود که در مراسم مختلفی که برای اباعبدلله (ع) گرفته میشد، به اندازه توانشان شرکت میکردند. از زمان قدیم که من بچه بودم، ایشان به شرکت در این مجالس التزام داشت. شرکت در مجالس این بزرگواران را عظمت بخشیدن به یاد و نام آنها میدانست.
لذا میگفت شرکت در این مجالس تعظیم شعائر است. ما باید به شعائر خود عظمت بخشیده و عزیز نگه داریم و برایمان مهم باشد و به آنها اعتنا کنیم و برایشان وقت بگذاریم و عمر عزیز خود را صرف آن کنیم. در این روزها خواندن زیارت عاشورا را به خصوص در تاسوعا و عاشورا با احوالات بیشتری انجام میداد.
به ما توصیه میکرد در این روزها (ایام محرم) این زیارت را بخوانید. مطلب دیگر اینکه خنده ایشان اصولا صدا نداشت و همیشه در حد یک لبخند بود. اما در این روزها ایشان اصلا همان لبخند را هم نداشت و پیوسته گرفته بود و به یاد امام حسین (ع) در حزن بود و میگفت: همین به یاد آنها بودن را فقط خدا میداند چقدر اجر دارد.
ایشان اصرار داشت وقتی مجلس میگیرید، برتریها و امتیازات اهل بیت (ع) را بگویید. فضائل و مناقب این حضرات را بگویید و نسبت به این قضیه ابراز احساسات کنید. حتی اگر گریه و اشک شما نمیآید، حالت گریه به خود بگیرید و در حال حزن باشید. تباکی کنید.
شرکت در مراسم امام حسین (ع) همان محبت ذیالقربی و اجر رسالت پیامبر(ص) است
آیتالله بهجت همیشه میگفت: شرکت در مجالس سیدالشهدا (ع) محبت به ذیالقربای پیامبر (ص) است. در آیه قرآن است که شما به ذیالقربای پیامبرتان محبت کنید. پیامبر(ص) فرمود من پیامبر شما بودم و از شما چیزی نمیخواهم و اجر و مزدی جز محبت به نزدیکانم نمیخواهم.
خداوند به پیامبر (ص) میفرماید: «قل»، بگو من از شما اجر نمیخواهم، فقط به نزدیکانم محبت کنید. محبت میخواهم. این خیلی لطیف است. چون انسان بالاترین چیزی که میتواند بدهد، محبت و عشق و دوستی است و خداوند و پیامبرش فقط همین را از انسان میخواهند.
پدرم میگفت شرکت در مراسم امام حسین (ع) همان ابراز عشق و محبت است. همان دوستی و محبت ذویالقرباست که خداوند دستور داده است. این شرکت در مراسم اجر رسالت پیامبر (ص) است. شما به این نیت برو و به خدا بگو تو گفتی و من هم آمدم. من همان محبتی را که تو میخواهی انجام میدهم. به کسانی که تو دوستشان داری و عزیز میداریشان، محبت میکنم.
ایشان در عبارت دیگری میگفت بر همه لازم است این کار را انجام بدهند. در این کاری که از دست برمیآید، کوتاهی نکنند و در این مجالس شرکت کنند و صرفا با ریتم مداح به هیجان نیایند و چیزی که آنها را به هیجان میآورد، عشق باشد.
14 روش آسان برای سوزاندن 200 کالری
این کار هم از دیگر کارهای روزانه است که میتواند به تناسب اندامتان کمک کند. به جای بردن اتومبیل به کارواش، روز تعطیل آستینها را بالا بزنید و اتومبیلتان را بشویید
اهل ورزش کردن نیستید؟ وقت کافی برای ورزش یا ثبتنام در کلاسهای بدنسازی ندارید؟ آیا میدانید برخی از کارهای روزانه بدون آنکه متوجه باشید به کاهش وزن شما کمک میکنند؟
این 14 توصیه را که هر کدام از آنها میتوانند باعث سوزاندن 200 کیلوکالری انرژی در روز شوند، امتحان کنید...
1 - جارو برقی بکشید
جاروبرقی کشیدن فعالیت لذتبخشی نیست اما به هر حال لازم است پس چه بهتر که از آن نهایت استفاده را ببرید.
البته هنگام جاروبرقی کشیدن، مرتب جارو را از یک دست به دست دیگر بدهید و اگر منزلتان خیلی کوچک است، کف زمین را هم تی بکشید.
یک ساعت جاروبرقی زدن و تی کشیدن مساوی است با سوزاندن 200 کیلوکالری انرژی.
2 - فرزندتان را به پارک ببرید
وقتی با بچهها به پارک میرویم بدون آنکه متوجه باشیم، راه میرویم، میدویم و خوشحالیم. تمام توجهمان به تفریح کردن با آنهاست و اصلاً فکر نمیکنیم که در حال ورزش هستیم، کافی است خود و فرزندتان را ساعتی در پارک سرگرم بازی کنید تا 200 کیلوکالری بسوزانید.
3 - بخوانید، بنویسید، فکر کنید
وقتی نامهای مینویسید یا ایمیل میفرستید یا مقالهای میخوانید، مغز شما فعال میشود. برای فعالیت مغز، انرژی لازم است و این انرژی از طریق سوزاندن انرژی تأمین میشود. البته مراقب باشید هنگام انجام این کارها کمرتان کاملاً صاف باشد. فراموش نکنید که 4 ساعت خواندن و نوشتن یا فکر کردن، 200 کیلوکالری میسوزاند.
4 - از پله به جای آسانسور استفاده کنید
اگر موقعیت ایجاب میکند، به جای آسانسور از پلهها استفاده کنید. این بهترین و ارزانترین روش برای وزن کم کردن است. اصلاً لازم نیست در کلاس استپ یا ایروبیک نامنویسی کنید. میتوانید به راحتی با بالا و پایین آمدن از پلهها عضلات شکمیتان را تقویت کنید و در ضمن کالری هم بسوزانید. در صورتی که 20 دقیقه بدون توقف از پلهها بالا یا پایین بروید، 200 کیلوکالری خواهید سوزاند.
5 - در حال حرف زدن با تلفن همراه راه بروید
پیادهروی ورزشی کامل است. پس هر کاری را که میتوان همزمان با آن انجام داد، ارزشمند است. اگر با تلفن همراهتان یا تلفن بیسیم خانه صحبت میکنید، بلند شوید و قدم بزنید. به این ترتیب بدون آنکه متوجه باشید، ورزش هم میکنید. یک ساعت پیادهروی در روز مساوی است با سوزاندن 200 کیلوکالری.
6 - ظرفها را بشویید
تعداد افرادی که ظرف شستن را دوست دارند، کم است. مطمئناً استفاده از ماشین ظرفشویی راحتتر است اما به هر حال بد نیست گاهی ظرفها را خودتان بشویید. به قسمت خوب ماجرا فکر کنید. شستن ظروف نه تنها به تقویت عضلات بالاتنه کمک میکند، بلکه باعث سوزاندن کالری نیز میشود. اگر سینک ظرفشویی شما خیلی پایین است، به جای خم کردن کمرتان، کمی پاهایتان را خم کنید. به این ترتیب عضلات پایینتنهتان هم تقویت میشود. یک ساعت و 20 دقیقه ظرف شستن، 200 کالری انرژی میسوزاند.
7 - آشپزی کنید
آشپزی را دوست دارید؟ آیا میدانستید آشپزی میتواند سبب لاغری شود؟ خرد کردن، هم زدن، شستن و... فعالیتهایی هستند که میتوانند سبب سوزاندن کالری و کاهش وزن شوند. البته باید توجه داشته باشید غذایی که میپزید چرب و پرکالری نباشند چون در غیر این صورت تمام تلاش شما برای سوزاندن انرژی به باد میرود. فراموش نکنید که یک ساعت و 20 دقیقه آشپزی 200 کیلوکالری میسوزاند.
8 - دوچرخهسواری کنید
دوچرخهسواری از تفریحهایی است که برای تناسب اندام بسیار مفید است. اگر اتومبیل دارید، آن را در پارکینگ منزل پارک کنید و با دوچرخه به محل کارتان بروید. این کار نه تنها برای سلامت خودتان، بلکه برای محیط زیست هم خوب است. البته هنگام دوچرخهسواری 2 نکته را فراموش نکنید؛ اول کلاه ایمنی و بعد بطری آب. 45 دقیقه دوچرخهسواری، به سوزاندن 200 کیلوکالری کمک میکند.
9 - بازی کنید
فرقی نمیکند در خانه باشید یا بیرون از منزل. کنار فرزندانتان باشید و بازی کنید. از اسباببازیها استفاده و خود را سرگرم کنید. یک ساعت بازی پرتحرک به سوزاندن 200 کیلوکالری کمک میکند. البته اگر اهل بازی رایانهای هستید، بازیهای پر تحرک را انتخاب کنید.
10 - باغبانی کنید
بودن در کنار گیاهان و گلها نه تنها برای روحیه بلکه برای تناسب اندام شما هم خوب است. البته باید هنگام باغبانی، به وضعیت کمرتان توجه داشته باشید و در ضمن از کرم ضدآفتاب استفاده کنید. یک ساعت باغبانی 200 کیلوکالری میسوزاند.
11 - اتومبیلتان را بشویید
این کار هم از دیگر کارهای روزانه است که میتواند به تناسب اندامتان کمک کند. به جای بردن اتومبیل به کارواش، روز تعطیل آستینها را بالا بزنید و اتومبیلتان را بشویید. اگر اتومبیل ندارید، میتوانید موتور یا دوچرخهتان را بشویید. 40 دقیقه شستشوی اتومبیل 200 کیلوکالریمیسوزاند.
12 - خرید بروید
وقتی به خرید میروید و با دوستان از مغازهای وارد مغازهای دیگر میشوید، بدون آن که متوجه باشید، کالری میسوزانید. البته باید مراقب باشید وزن آنچه در دست دارید، بین هر دو دست یکسان تقسیم شود تا دچار کمردرد نشوید. یک ساعت پیادهروی و خرید، 200 کیلوکالری انرژی میسوزاند.
13 - وسایل خانه را مرتب کنید
تغییر دکوراسیون، جابهجا کردن مبلها و... نه تنها برای روحیه شما خوب است، بلکه به تناسب اندامتان هم کمک میکند. البته مراقب باشید اشیای سنگین را به تنهایی بلند نکنید چون در این صورت به کمرتان فشار میآید. 30 دقیقه مرتب کردن خانه 200 کیلوکالری انرژی خواهد سوزاند.
14 - شیشهها را پاک کنید
هر از چند گاهی شیشه پاککن را بردارید و شیشهها را تمیز کنید. اگر احساس میکنید دستانتان گرم شده، نشانه خوبی است؛ یعنی در عین حال که کالری میسوزانید، عضلات دستتان در حال تقویت شدن است. کارتان را بدون توقف ادامه دهید زیرا هدف، افزایش ضربان قلب است. هر از چند گاهی دستتان را عوض و ماهیچههای هر دو دست را در این کار شریک کنید. یک ساعت پاک کردن شیشهها، به سوزاندن 200 کیلوکالری انرژی کمک میکند.
اکثر ما دستکم 8 ساعت از روزمان را پشت میز کار میگذرانیم و این نشستنهای طولانی عوارضی جسمی و روانی زیادی دارد. با انجام تمرینات سادهای، از فرصتهای فراغت میتوانید نهایت استفاده را به نفع سلامتتان بکنید.
لبه میز را بگیرید و مانند زمانی که میخواهید میز را از زمین بلند کنید به دستتان کشش وارد کنید. زمانی که خسته شدید با دست دیگر این حرکت را تکرار کنید.
دستتان را بر روی میز بگذارید و با تمام نیرو دست را به سمت پایین فشار دهید. تا زمانی که خسته نشدید در این حالت کشش بمانید و سپس با دست دیگر این تمرین را تکرار کنید.
دست راست را برروی میز ودست چپ را زیر میز بگذارید و دست راست را با تمام قدرت و به سمت پایین فشار دهید. همزمان دست چپ را به سمت بالا فشار دهید. وقتی خسته شدید جای دستها را عوض و تمرین را تکرار کنید.
روی لبهی صندلی بنشینید و پاهایتان را به نوبت کاملا صاف کرده، چند سانت از سطح زمین بلند کنید و برای چند دقیقه نگهدارید. اگر میتوانید پایتان را بالاتر ببرید.
همان طور که بر روی صندلی نشستهاید دست راست را بر روی قسمت بیرونی زانوی راست گذاشته و با تمام نیرو زانو را فشار دهید مثل این که میخواهید زانو را به سمت پای چپ هل دهید. در همان زمان با پای راست فشاری در خلاف جهت دست و برای مقابله با آن وارد کنید. این کار را با دست و پای چپ تکرار کنید.
دست راست را بر روی قسمت داخلی زانوی راست قرار داده و فشار دهید مثل این که بخواهید آن را از پای چپ دور کنید و در همان زمان با پای راست با این فشار مقابله کنید. این حرکت را روی پای دیگر تکرار کنید.
دست راست را بر روی زانوی راست قرار داده و تا جایی که میتوانید زانو را به سمت پایین فشار دهید و کششی در زانو ایجاد کنید. این حرکت را هم روی پای دیگر و یا همزمان روی هر دو پا تکرار کنید.
با دست چپ، مچ دست راست را گرفته و در جهت مخالف بکشید. روال را تغییر داده و دوباره تکرار کنید.
در حالی که بر روی صندلی نشستهاید ، لبه آن را با دست گرفته و با تمام قدرت مثل زمانی که میخواهید صندلی را بلند کنید به آن نیرو وارد کنید.
هر دو دست را بر روی میز قرار دهید، دست چپ را مشت کرده و آن را بر کف دست راست عمود کنید و محکم به هم فشار دهید.
همان طور که بر روی صندلی نشستهاید، دستها را پایین بیاورید و کف دستها را به هم بچسبانید و آنها را محکم به هم فشار دهید. این تمرین را در حالتی که انگشتان به سمت بالا هستند تکرار کنید.
پاها را از زمین بلند کنید و به هم گره بزنید و آنها را در جهت مخالف بکشید تا عضلاتتان خسته شود.
پاها را کاملا صاف و از زمین بلند کنید و روی هم بگذارید و با پای بالایی پای پایینی فشار بیاورید. جای پاها را عوض کنید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عکس محمدرضا مهقانی در آذر ماه93
کریمی:عادت ندارم نان حرام سر سفرهام ببرم
مدیریت برق بندرترکمن
سلیمی در نطق میاندستور: حذف شعار مرگ بر آمریکا کشیدن صندلی از ز
ثروتی خطاب به مسئولان خراسان شمالی: پروژه راهآهن گرگان-بجنورد- م
موسوی در اخطار قانون اساسی: رقم تعرفه برق باید مشخص باشد
قاضی پور در اخطار قانون اساسی مخابرات روستایی باید بررسی شود
گزارش تصویری/ صحن علنی مجلس روز چهارشنبه 15 آبانماه
پیام تسلیت فراکسیون زنان و خانواده در پی درگذشت حبیبالله عسگراول
[عناوین آرشیوشده]